خواننده دست آگاتا کریستی/ روح کمددیواری/ زن زندگی آزادی
Mar 29 • 7 tweets • 4 min read
قصههای فولکلور روسی دو تا آنتاگونیست معروف دارن.
اولی کوشِیِ (koschei) بیمرگه. کوشی ذاتا نامیرا یا رویینتن نیست؛ یه چیزی مثل ولدمورته و یجور هورکراکس برای خودش ساخته که دستیابی بهش تقریبا غیرممکنه. روح کوشی توی یه سوزنه که توی یه تخمه، تخم تو شکم یه اردکه که اردک توی شکم یه 1️⃣
خرگوش صحراییه که داخل یه صندوقه که میون شاخههای یه بلوط بلند تو جزیره افسانهای بویان قرار داره. کسی که اینقدر از کشته شدن وحشت داره که روحشو اینجوری قایم کرده باید ویلن درجه یکی باشه که هست. چیزایی که تو قصهها درمورد کوشی میگن متفاوتن اما تو یه چیز اشتراک دارن؛ کوشی به2️⃣
Mar 24 • 10 tweets • 4 min read
اسلاوها چندتا اسطوره آفرینش دارن که یکیش یه روایت ثنوی با دو تا شخصیت اصلی مثبت و منفیه که میتونن خدا و شیطان باشن یا بلوباگ (خدای سفید) و چرنوباگ.(خدای سیاه)
قصه اینه که بلوباگ توی قایق روی اقیانوس بیانتهای نخستین شناور بود و دچار ملال تنهایی؛ تا اینکه متوجه انعکاس خودش1️⃣
توی آب شد و خوشحال که یه همصحبت پیدا کرده. بلوباگ و همصحبت جدیدش میخواستن یهجا بشینن و استراحت کنن اما جهان سرتاسر آب بود. بلوباگ تصمیم گرفت خشکی خلق کنه و چرنوباگ رو به دنبال خاک به عمق اقیانوس فرستاد. قبل رفتن بهش گفت حواست باشه موقع خاک برداشتن بگی به اسم بلوباگ2️⃣