انسان به معنای واقع کیست ‌؟ آیا آن حجم متشکل از گوشت و استخوان که در رحم مادر به تازگی شمایل آدمی به خود گرفته ‌انسان محسوب می شود ؟ یا آنچه از ناحیه خداوند به این توده گوشت و استخوان دمیده می شود انسان است ؟ به عبارت دیگر ، این توده فیزیکی یک قالب است و انسان در این قالب وارد می شود ؟
اگر این قالب را انسان تلقی کنیم ، پس انسان با مرگ پوسیده و انسان بودنش منتفی می شود ، اگر دست و پایش قطع شود ، انسان بودنش کم می شود . اگر بگوئیم هردو بخش با هم انسان معنا می دهد ، باز هم با مرگ جسم و پوسیدن آن ، معنای انسان ناقص می شود ‌چون نیمی از آن

شب های ماه شعبان به سبب توجه متدینین به معنویات و دعا و مناجات ، چشمه های نوری در شهرها و روستاها شکل می گیره و خلق این چشمه های نوری ، در ایجاد آرامش و تحبیب قلوب بین مردم بسیار اثربخش هست اما از آنجایی که جامعه در این باره اطلاع و آگاهی نداره و در صورت انتشار موضوعاتی ازین دست ، متدینین جامعه موضع بازدارنده اتخاذ می کنن د ، چنین آموزه هایی مجال انتشار پیدا نمی کند ، ماه های شعبان و به ویژه رمضان و به نسبت ، ذی حجه و محرم ، هریک به اقتضای توجه عامه مردم به حوزه معنویت ،شاهد خلق چشمه های نوری در فضای شهرها و روستاها هستیم ، گاهی استمرار و

بررسی ماه های قمری ، بطور ثابت و قطعی نشان می دهد که هر ماه از حیث وقایع و اتفاقات تاریخی و تاکیدات معصومین علیهم السلام ، بر روی خط شاخص حروف و اعداد ، دارای نشانه هایی است که استادان این علم شریف این نشانه ها را بخوبی مدرج و تنظیم کرده اند . هر ماه نسبت به سوره های قرآن کریم انطباق داده شده ، مثلا موکلین مکرم مفردات قرآن ، حروف نوری و ترکیب های نوری و اشتراک این ترکیب ها و مفردات با مشابهات خود در هر ماه قمری و ... ، همگی بطور دقیق بررسی و استنتاج گردیده است ، ماه مبارک شعبان ، از حیث شاخص های اسرار آمیز حروف و اعداد

نورهای بازی گوش :
برخی شب ها ، بعد از باران ، هوا صاف و پر ستاره است ، از پنجره اتاق به بیرون نگاه می کنی و چند نقطه نورانی رو بالای دیوار یا اندکی بالاتر از شاخ و برگ درخت همسایه می بینی که مدام در حال جنب و جوش و حرکتن ، گاهی دایره ای رو تشکیل داده و می چرخند و یکباره از هم جدا شده و اشکال منتظم و غیر منتظم رو خلق می کنند ، به آن ها که نگاه می کنی ، در عین حال که همگی نقطه های نوری کوچکی هستن ، اما در زمانی کوتاه به یکباره هرکدام در هر وضعیتی که هست ، همگی با هم متوقف شده و گوئی تو رو نگاه می کنند ، آن ها صورت و چشم و ابرو ندارند اما بدون تردید

زبان فرشتگان :
شاید بسیاری از ما فکر می کنیم ، وقتی با فرشتگان مواجه میشیم ، آن ها با زبان فارسی سلیس با ما صحبت می کنند ، براساس آموزه های ماوراءالطبیعه که به سبب پیشگیری از انکار و تکذیب بخش های مقدس این دانش ، تاکنون منتشر نشده ، فرشتگان سه قسم کاملا متفاوت هستند . قسم اول : فرشتگان حوزه عرشی : از جمله میکائیل ، جبرائیل و .... ، این دسته از ملائک ، از حیث ارتباط ، محدود به پیامبران و معصومین علیهم السلام هستند شاید برخی ایراد کنند که چون ما شیعه هستیم ، امامان خود را به این بخش افزوده ایم ، حال آنکه این باور وثیق فقط مربوط به استادان

دانه های برف ، هر یک دارای اثر جذب و دفع حیرت آوری است که با استمرار بارش ، گستره تحت بارش خود را از امواج منفی و مزاحم کاملا تطهیر نموده و به همین دلیل در مناطق پر برف ، بیماری های پوستی و حتی عارضه های مغز و اعصاب کمتر مشاهده می شود . برف پس از شکل گیری در نقطه A به منطقه فراسطحی B می رسد و امواج خاص ان سطح از زمین را به خود جذب کرده و مانند یک ماشین دقیق با خود به نقطه نزدیک به سطح زمین آورده و پیش از آنکه روی زمین بنشیند ، آن امواج را رها می کند ، این امواج فراگیر در هنگام بارش برف موجب تطهیر سطح زمین گردیده و بنابراین تنفس فنی در زمان بارش

فکر کنیم که همین حالا ، بی هیچ مقدمه ای ، یکباره جسم خودت رو بیینی که بی حرکت و خاموش روی زمین افتاده ، اول فکر می کنی شخص دیگری است ، اما دقیق تر که نگاه می کنی ، یکدفعه مضطرب میشی و خودتو می شناسی ، فکر می کنی بازم کابوس دیدی ، اما هرچه تلاش می کنی از خواب بیدار نمیشی ، سرعت انتقالت به اطراف و اکناف از سرعت نور بیشتر شده ، همه زاویه های چپ و راست و پس و پیش خودت رو در یک شعاع دید مشاهده می کنی ، حالا اطرافیان هم متوجه این حالت جدید تو شده و بر سرو روی شان می زنن د و گریه و زاری می کنن د ، همه چیز برای تو روشن شده ، تو حالا مرده ای . اما

اگر منو تکفیر نمی کنید ، مهمانی در جهان ارواح رو بگم ؟
ارواح به تناسب میزان فرکانسی که دارند ، یا به عبارت ساده تر ، ارواح به تناسب میزان اندوخته هایی که از زمین با خود آورده اند ، در عشیره های روحی قرار می گیرند ، ارواح هر عشیره ، همگی در سطح تکامل نزدیک به هم بوده و همین و همین قرابت ، نوعی وابستگی و علاقه بین آن ها ایجاد کرده است . دو روح ، هرچه با هم متجانس تر باشند ، عشق و ارتباط بیشتری هم باهم دارند ، بنابراین در جمع های مختلف ، باهم گفتگو کرده و بقول ما زمینی ها ، از شیر مرغ تا جان آدمیزاد تو حرفاشون پیدا میشه ، جمع های آموزشی ، زیر نظر

انسان در طول زندگی ، بارها خواب مرگ رو دیده و هنگامی که با نگرانی و وحشت از خواب بیدار می شود ، از اینکه خواب بوده ، بسیار خوشحال شده و تا چند دقیقه تحت تاثیر آن خواب قرار دارد ، از آنجایی که غفلت شدید انسان از مرگ‌ در طول حیات مادی ، موجب شده که این بی خبری و غفلت در وجودش نهادینه شود ، گاهی حضور ارواح نزدیکان و بستگانش هم موجب هوشیاری او نمی شود و بنابراین همچنان فکر می کند که در خواب است و تا چند لحظه دیگر بیدار خواهد شد ، اما هرچه تلاش می کند ، قادر به بیداری خیالی خود نمی گردد . این دسته از ارواح همان هایی هستند که در طول زندگی

آقای صدا و سیما ، اگه قرار بود هرکس دو خط عربی بلد باشه ، بتونه قرآن رو تفسیر کنه ، الان کل عرب های دنیا مفسر قرآن بودن ، برادر من ، طرفو کله سحر آوردی تو رادیو ، هرچی از زمین و آسمون به ذهنش میاد میگه ،بعد اسمشو میذاره استفاده ذوقی از قران محید ! سوره الرحمن رو باز کرده و از تسلیحات و کارشناسی محیط زیست و اختلافات بین دولت ها و حمل و نقل جهانی گرفته تا قطب شمال و جنوب رو داره مصداق سازی می کنه ، دریغ از یک کلمه نقل مطلب از تفاسیر مشهور ! آخه مرد حسابی تو فقط جامع المقدمات و هدایه و مطول رو فقط بخوای از رو بخونی ، از سن الانت چند سال

وقتی وارد برخی خانه ها میشیم ، احساس آرامش و نشاط کرده و صمیمیت خاصی با صاحب آن منزل پیدا می کنیم و این در حالی است که منزل فوق ساده و بی آلایش هست ، البته ممکن ه که در یک خانه آکنده از مکانات و مدرنیته هم چنین حسی بوجود بیاید . راز این آرامش در جریان صحیح امواج است امروزه بیشتر منازل از حیث شلوغی و امکانات غیر ضروری آن ها ، فاقد چنین امتیازی است و اساسا در خانه هایی که به دلیل شلوغی وسایل و عدم چینش صحیح و بخصوص فقدان نور کافی ، گردش امواج با اختلال و موانع روبروست ، این ناهنجاری امواج موجب بروز اضطراب ، استرس های ناشناخته و

امشب یکی از زیباترین شب های زندگی من هست :
سر شب بارون بود ، رانندگی تو هوای بارونی رو دوست دارم ، گفتم یه کم رانندگی کنم و برم خونه ، زیر بارون ، جوونی رو دیدم که ویولن می زد و می خوند اما نمی تونست بین ساز و آوازش رو هماهنگ کنه ، مردم هم توجهی بهش نداشتن ، کنار خیابون توقف کردم و رفتم پیشش ، گفتم یا تو بخون ،من ویولن بزنم و یا من میخونم شما ساز بزن . هاج و واج به من نگاه کرد و با تردید گفت الان دو ساعت دارم راه میرم و ساز می زنم ، دستم یخ زد از بس آرشه کشیدم ، تا الان فقط ده تومان بهم دادن ، گفتم عیب نداره ، انشالله

در سال های اخیر ، معضل خاصی بین زن و شوهرها حاکم شده که این معضل حتی آمار درخواست های طلاق رو بالا برده و متاسفانه مشکل مزبور در ایران یکی از پنج عامل جدایی زوج ها محسوب می شود ، این معضل سردی روابط زناشویی به معنای خاص آن است که در بیشتر موارد دامن شوهرها رو گرفته و درصد قابل توجهی از مراجعین به مراکز مشاوره ، بانوان هستن که سرد مزاج شدن همسرشان گله مند می باشند ، بسیاری از این بانوان تصور می کنند که همسر آن ها رو بوسیله سحر و طلسم اصطلاحا بسته اند و همسر آن ها ابتدا دچار زود انزالی و رفته رفته به سردی در روابط جنسی رسیده است

آبجیم اسم منو تو موبایلش سیو کرده : گل کاکتوسم ، وقتی دیدم ، کلی خوشحال شدم ، بعد بهش گفتم آبجی ، بخاطر این کار ، یه روز از صبح تا شب امیر علی رو نگه میدارم ، بعد خواهر زادم گفت : دایی جون بعدش یک چی کاکوس میشه یهنی هافرین نمیشه بعدش چون مامانیم به عزیزجون گفته ، به آبجی گفتم این بچه داره چی میگه ؟ چی هافرین نمیشه ؟ بعد دوستش که همیشه مثل ادامه اسم آبجی ، کنارش هست ، همونی که تا منو می بینه لبشو گاز می گیره و از ترس جن ها یواش میگه خدا مرگم داداشت اومد ، گفت سلام علی آقا ، من میخوام برم خونمون ، گفتم باشه اما اول بگو

پیشتر گفتیم که از میان این همه عکس و فیلم منتسب به ارواح اجانین ، تنها کمتر از یک سوم آن ها بطور واقع مربوط به ارواح و مابقی به ماهیت های دیگه منتسب هست ، یکی از نشانه های حضور ارواح در شیوه راه رفتن است ، ارواح هیچگاه مثل ما قدم برنمی دارند ، بلکه شبیه حرکت قطار روی ریل ، به این طرف و آن طرف منتقل می شوند و حتی اگر حرکتی شبیه راه رفتن از خود نشان بدهند ، گام های آن ها با مسافتی که طی می کنند ، همخوانی ندارد ، اما آن دسته از ماهیت هایی که عینا مثل ما گام بر می دارند ، بیشتر آن ها جاسوسان فرازمینی هستند که برای نژادی قدرتمند کسب اطلاع کرده و بیشتر در

خانه روشن از تو ای آرام جان
خاک پایت سرمه چشمم ، بمان دل را به جلوه یادش مقام باشد چنان که خلوت شیدائی را جز مقام حضور در ساحت طاهایی فخر و آقایی نبود .

در یکی از روستاهای کوهستانی گلستان ، شخص طماع و بی وجاهت زندگی می کنه که چهل سال مردم رو با اراجیفی تحت عنوان دعا و بخت گشایی و ... اینجور مزخرفات فریب داده و اخاذی میکنه ، برخی از دوستان توئیتر هم کاملا ایشان رو می شناسن ، تا اینکه امشب با یکی از اهالی به منزل شان رفتیم گفتم ، میخوام از جن هاتون بپرسین که چرا همسر بنده حرف گوش کن نیست ؟ کمی به این طرف و اون طرف نگاه کرد و به گوشه ای از اتاق که خالی بود چشم دوخت و چندتا حرف مفت زد و بعد هم گفت جن ها فلان میگن و بیسار میگن و... ، گفتم خب پس شما با جن ها صحبت کردید ؟ گفت بله ،

دوست بنده که در اثر سانحه ای به عالم ملکوت پرواز کرد ، مرگ خود را اینگونه شرح داد : همین که از نردبان پرت شدم ، احساس کردم که از روی نردبان بطرف فضای آبی رنگ و مملو از پرنده گان ، پرواز می کنم ، خیلی سبک و بانشاط بودم ، با خود فکر می کردم که چرا تا بحال این دشت ها و کوه های سرسبز و آبشارهای زیبا رو ندیده بودم ؟ تا اراده می کردم کنار پرنده ها باشم، آن ها منو در صف خود جای می دادند، نمیدانم چقدر پرواز کردیم ، ناگهان پرنده ای بسیار زیبا و خوش رنگ در کنارم قرار گرفت و گفت ، فلانی ما منتظرت می مانیم ، برگرد و با آن ملک زیبا به کنار جسمت برو

بسیاری در این سال ها ، در خصوص امکانات جهان های روحی و کیفیت استفاده از آن ها سوال کردن . برای درک هرچه بیشتر این موضوع ، باید دانست که ما از زمان تولد تا حال حاضر هرچه نیاز داشتیم و خوردیم و نوشیدیم و ... ، با جسم و اندام های مادی انجام شده ، بنابراین انجام هرکاری بدون وجود جسم ، برای ما دارای ابهام بوده و قابل توجیه نیست ، ببینید دوستان ، این دنیا ، دنیای ماده و حس و لمس است و ما دارای ادات و امکاناتی هستیم که از جنس همین دنیاست . اما وقتی از جسم خارج می شویم ، وارد دنیایی میشیم که همه ارکان و مختصات آن با وجود عاری از ماده ما ، متجانس

جهان های روحی، بوسیله سه دسته ، مدیریت میشه .
۱= فرشتگان ۲= فرزندان کوکبی ۳= ارواح متعالی
بیشترین تعداد مسئولین جهان های روحی رو ملائک تشکیل میدن که به اقتضای درجه و رتبه ای که دارند ، در جهان های روحی مشغول انجاموظیفه هستند ، فرشتگان مقرب مثل زادکیل ، میکائیل و ... در مدیریت کلی و عمومی انسان ها اعم از پیش از مرگ و پس از مرگ انجام وظیفه می کنند ، اما جهان های اول تا پنجم روحی، تحت مدیریت فرشتگان نازل تر هست ، مثلا فرشته زیبا روی و تیزپرواز الهی ملائیل جزو مدیران جهان سوم است و هیمیائیل جهان چهارم ، اما از جهان پنجم روحی به بالا ، چون مختص ارواح

ملائک مقرب الهی و ملائک ملازم و همراه ما ، گاهی با نمایان کردن نشانه ها و علائم ، به اهل بصیرت اطلاع میدن که در این لحظه شرایط استجابت دعا فراهم است ، این نشانه ها در مصادیق مختلف ، قابل تشخیص هست، یکی دو نشانه رو عرض می کنم .
گاهی کلمه ای رو به زبان میارید ، یا یا در ذهن شما کلمه ای تداعی میشه و دقیقا در همان لحظه، اون کلمه رو از کسی می شنوید ، یا در جایی می خوانید ، حتی ممکن هست که از تلوزیون بشنوید و ببینید . گاهی یک عدد رو به هر دلیل در ذهن دارید ، همان لحظه اون عدد رو بر روی یک تابلو یا حتی شماره پلاک یک خودرو و یا