یک #رشتویتت در مورد #تامین_اجتماعی ایده‌آل: 1- #سازمان_تامین_اجتماعی نتوانسته هدف تامین اجتماعی (سلامت، بیکاری و مستمری) رو برآورده کند و 2- با این روند حتی توسط مراکز رسمی در مورد ورشکستگی‌ش هشدار داده شده و 3- به یکی از موانع رشد اقتصادی تبدیل شده است.
رفاه و تامین اجتماعی برای عموم ایده‌ای بوده که از قرن 16 در اروپا رواج یافت ولی از اواخر قرن 19 در آلمان توسعه یافت و در ایران هم از زمان راه‌اندازی سیستم مستمری بازنشستگان ارتش و بعد برای جبران خسارت کارگران مصدوم یا تلفات کارگران راه‌آهن وارد ایران شد.
donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-5…
اما سال 53 و 54 و در اوج درآمدهای نفتی بود که با تشکیل وزارت رفاه و سازمان تامین اجتماعی، هدف تامین رفاه عمومی جدی‌تر شد و قرار شد سازمانی با منابعی که از سمت بیمه‌شدگان، کارفرمایا، دولت و منابعی که صندوق تابعه آن از سرمایه‌گذاری به دست می‌آورد، خدمات رفاه عمومی ارائه دهد.
مهم‌ترین این خدمات شامل موارد زیر هستند:
- تامین مستمری بازنشستگی
- تامین مستمری بیکاری، بارداری و از کارافتادگی
- تامین خدمات درمانی
tamin.ir/News/Item/2018…
در کل هدف این است که کسی که شغلی دارد، نسبت به آینده‌اش امیدوار باشد (مستمری بازنشستگی)، خدمات رایگان سلامتی دریافت کند (بیمه سلامت) و در آخر اینکه در برابر بیکاری و سوانح از کارافتادگی امنیت فکری داشته باشد (مستمری بیکاری).
پول این خدمات هم از خود فرد غیرمستقیم دریافت می‌شود.
اما از آنجایی که سیستم به فرد برای فکر کردن در مورد آینده‌اش اطمینان ندارد، وظیفه‌ و سهم اصلی پرداخت حق بیمه را به عهده کارفرما قرار داده تا او به طور غیرمستقیم از حقوق فرد کسر کرده و به سازمان پرداخت کند و این اجبار و الزامی است که قانون برای کارفرما قرار داده است.
قبل از آنکه به ایرادات این مدل بپردازم باید بپرسیم پس تکلیف سایر کسانی که یا شغلی ندارند و یا در شغلشان بیمه نیستند یا نمی‌شوند چیست؟
در اصل 29 قانون اساسی به صراحت در مورد «همه» افراد جامعه گفته شده: برخورداری از تامین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، ازکارافتادگی، ..
... بی‌سرپرستی، درراه‌ماندگی، حوادث و سوانح، نیاز به خدمات بهداشتی درمانی و مراقبت‌های پزشکی به صورت بیمه و غیره، حقی است همگانی. دولت موظف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایتهای مالی فوق را برای یک یک افراد کشور تامین کند.
پس عملا تامین اجتماعی به صورت فعلی و با خدمات محدود، اسمی غلط برای سیستمی است که با سابقه پرداخت حق بیمه وابسته است و نه همه‌ی افراد جامعه.
طرح بیمه سلامت همگانی که از سال 93 استارت خورد، در اجرا با کمبود منابع و ناکارآمدی (افزایش مراجعه برای خدمات، کیفیت پایین خدمات) روبه‌روست.
برگردیم به ناکارآمدی دریافت حق بیمه از کارفرما:
- کارفرما این هزینه را غیرمستقیم از فرد می‌گیرد (23درصد حقوق) هرچند در حقوق فرد تاثیری ندارد ولی بار مالی برای کارفرما به معنی دریافت غیرمستقیم از فرد است که نتیجه آن می‌شود:
- کارفرمایانی که از زیر بیمه کردن شانه خالی می‌کنند..
... - کارفرمایانی که حق بیمه‌ی غیر اصلی می‌پردازند (حق بیمه برای کف حقوق مورد تایید سازمان و نه حقوق واقعی که می‌پردازند)
- کارفرمایانی که به علت مشکلات مالی حق بیمه نمی‌پردازند (هرچند قانون بالاخره بدهی‌ها را با جریمه وصول می‌کند ولی در شرایط بد اقتصادی، بدهی‌ها افزایش می‌یابد)
- کارفرمایان بدهکاری که ورشکست می‌شوند و بدهی‌شان به سازمان بالاست و سازمانی که به کارگران و کارمندان متعهد است.
- عدم انتخاب سطح خدمات توسط بیمه‌شده و محدود به خدمات مشخص (شما نمی‌توانید نوع خدمات بیمه‌ای و سطح پوشش آنها را با هر میزان حقوق و حق بیمه‌ی ماهانه‌ای انتخاب کنید)
به اینها اضافه کنید، اینکه خود سازمان علاوه بر بیمه‌گری، تصدی مراکز درمانی بی‌شماری را در کشور دارد که هدف در آنها کاهش هزینه است و نه افزایش یا تنوع سطح خدمات. هیچ الزامی به کیفیت وجود ندارد وقتی هدف تنها فراهم‌سازی خدمت برای همه - به یک شکل و در همه جا - است.
از طرفی برای بازنشستگی، از کارافتادگی و بیکاری هم، درآمد بازنشستگی کفاف هزینه‌های فرد را نمی‌دهد، به خصوص وقتی که حق بیمه بر مبنای پایه حقوق رد شده و با تورم افسار گسیخته، آن هدفی که تامین اجتماعی داشته از بنیان زیر سوال رفته است.
حال سیستم‌های تامین اجتماعی در دیگر نقاط دنیا؟
- نروژ بالاترین سطح خدمات سلامتی درمانی به عموم مردم را در جهان ارائه می‌دهد ولی این سیستم گران‌ترین در دنیاست که میانگین بابت هر نفر حدود 7 هزار دلار در سال برای دولت رقم می‌خورد که معادل 10درصد GDP این کشور است
نروژ نمونه کشورهایی است که در مورد تامین اجتماعی به قانون اساسی ما عمل کرده‌اند اما هزینه‌ی این سیستم بسیار بالاست و برای اکثر کشورهای دنیا عملی نیست.
- از طرفی کشورهایی مثل آمریکا، تا قبل از قانون سلامت ارزان یا همان Obamacare کلا تعهدی برای تامین اجتماعی به غیر از تغذیه ..
... و خدمات درمانی رایگان مگر در مواقع اضطراری را برای دولت قائل نبودند. قانون Obamacare از سال 2010 تلاش کرد تا الگوی تامین اجتماعی عمومی را با اصول اقتصاد کاپیتالیستی همخوان کند (بدون بار مالی و اجرایی برای دولت ولی الزامی برای همه) که ترامپ در تلاش برای نابود کردن آن بوده
در این طرح هر فردی ملزم به داشتن بیمه سلامت (خرید یک طرح بیمه درمانی سالیانه از یک شرکت) است و در صورت نداشتن این بیمه جریمه می‌شود (مثل جریمه‌ی نداشتن بیمه شخص ثالث در کشور ما). اگر فرد بتواند ثابت کند استطاعت خرید بیمه را ندارد، می‌تواند از یک طرح پایه به رایگان استفاده کند.
نکته مهم این طرح، تامین هزینه بیمه رایگان از منبع درآمد سایر بیمه‌شدگان است و اینکه شرکت‌های بیمه ملزم هستند حداقل 80 درصد منابع خود را به خود خدمات درمانی به بیمه‌شده اختصاص دهند و مثلا تنها 20 درصدش را می‌توانند هزینه حقوق پرسنل خود یا تبلیغات کنند.
thebalance.com/obamacare-expl…
نکته مهم دیگر، انتخاب سطح خدمات توسط خود خریدار بیمه است و نه ارائه‌ی خدمات یک دست به همه تحت عنوان تامین اجتماعی. این مقایسه‌ی خدمات در سامانه healthcare.gov بر هرکسی قابل انجام است.
اما این سیستم به قدری در اجرا پیچیده است که فقط تدوین آن 5 سال زمان برده و هنوز در طی فاز اول خودش با اشکالات زیادی روبه‌رو شده و علاوه بر آن هزینه‌ی آن برای دولت بیش از تخمین اولیه بوده است. مشکلاتی که ترامپ با حذف الزام داشتن بیمه برای ارائه به سازمان امور مالیاتی ...
برای این طرح پیش آورد باعث شده طبقه‌ی پولدار که تامین‌کننده‌ی اصلی منابع طرح بودند، خودشان رو بیمه نکنند تا با این کار (به قول خودشان) پول در جیب دولت و افرادی که مسئولیت زندگی‌شان رو نمی‌پذیرند نکنند. خود ترامپ پیش‌بینی کرده با این روند این طرح بیمه همگانی خودش شکست بخورد
اما طرح تامین اجتماعی ایده‌آل برای کشور ما چیست؟
- همه باید ملزم به خرید یک بیمه تامین اجتماعی از یک شرکت خصوصی یا دولتی باشند (انتخاب با خود بیمه شده)
- کارگر/کارمند بتواند از آفر یا پیشنهاد کارفرما (که با یک شرکت بیمه خصوصی قرار دارد) استفاده کند یا روی بیمه خودش بماند.
- میزان حق بیمه و پلن خریداری شده سالیانه منطبق با شرایط مالی و سلامتی فرد باشد و نه منطبق با میزان حقوق، این را فرد باید بتواند از بین شرکت‌های مختلف و پس از تست سلامتی توسط بیمه‌گر انتخاب کند. سطح و نوع خدمات ارائه شده بیمه‌گر باید کاملا شفاف باشد.
- وظیفه سازمان تامین باید تامین خدمات درمانی کسانی باشد که بیمه‌ی ارزان دولتی خریده‌اند و یا به همه افراد دیگر که نتوانسته‌اند بیمه‌ای بخرند.
- کسی که درآمد و سود سالیانه‌اش کم است باید بتواند از بیمه رایگان دولتی استفاده کند. (اجازه دسترسی به اطلاعات مالی و دارایی‌ش را می‌دهد)
- هر شرکت بیمه‌گر خصوصی باید 20 درصد از میزان فروش خود را به بیمه دولتی واریز کند (علاوه بر ارزش افزوده دریافتی از فروش بیمه)
- تمامی شرکت‌های بیمه‌گر ملزم به باشتراک‌گذاری سوابق بیمه‌ای در سامانه تبادل اطلاعات بیمه‌ای باشند تا مخاسبه قیمت بیمه برای هر سال فرد بر اساس سوابق باشد
- کارفرماها بر اساس نظام اختیار، بتوانند طرح بیمه‌ی منعطف خود از شرکت‌های بیمه‌گر مختلف را با تخفیف خرید کنند و به کارگر/کارمند پیشنهاد دهند.
- اختلاف حق بیمه‌ی پرداختی کارفرما با حق بیمه‌ی پایه دولتی از مالیات متعلقه‌ی هر شرکت در هر سال کسر شود ( انگیزه برای خرید بیمه بهتر)
- کارمند/کارگر (در صورت اشتغال) ملزم به خرید یک طرح بیمه بیکاری و بیمه عمر باشد. بازهم در صورت عدم استطاعت باید بتواند از بیمه رایگان دولتی استفاده کند.
- وی همچنان می‌تواند از پیشنهاد کارفرما استفاده کند یا مختار باشد بر بیمه انتخابی خود بماند
- در واقع با این طرح، بیمه عمر و سرمایه‌گذاری جایگزین مستمری می‌شود که طرحی بسیار سودمندتر برای فرد است و انتخاب نوع آن (دریافت مستمری، سطح آن، دریافت یکباره و بیمه فوت) همگی با انتخاب فرد باشد. مثل سایر طرح‌های موجود، از کارافتادگی و بیکاری هم می‌تواند فرد را از پرداخت معاف کند
- در صورتی‌که فرد شاغل نیست، خرید بیمه سرمایه‌گذاری (برای مستمری) و بیکاری الزامی نباید باشد ولی فرد می‌تواند با حق بیمه بالاتر از شرکتی بیمه‌ی مستمری و بیکاری را خرید کند، که وی را در صورت بیکاری تا مدتی بیمه نگه می‌دارد.
- وضعیت مالی، نمره‌ی اعتباری و ترازنامه و توانگری کارفرما در اظهارنامه مالیاتی‌اش می‌تواند باعث شود کارفرما پکیج‌های ارزان‌تر بیمه بیکاری و مستمری برای کارمندانش خریداری کند که به نفع کارمند خواهد بود.
- هر فرد زیر 22 سال کشور به طور پیش‌فرض با داشتن کارت ملی یا تحت تکفل کسی است که بیمه‌ای خرید کرده (خصوصی، دولتی) و یا در صورت نبودن در تکفل کسی باید به طور پیش‌فرض تحت پوشش بیمه‌ی دولتی باشد و بنابراین بدون دفترچه بیمه هم باید بتواند خدمات درمانی دریافت کند.
با این سیستم هم وظیفه‌ی اصلی تامین اجتماعی تحقق می‌یابد، هم سطح خدمات درمانی بالا می‌رود، و هم شرکت‌ها و کارفرماها مجبور نیستند که یا از زیر بار بیمه در بروند و یا فشار مالی شدیدی را متحمل شوند یا دائما به تامین اجتماعی بدهکار شوند و مشکلات مالی سازمان تامین اجتماعی کم می‌شود
از طرفی هم قدرت انتخاب را به مردم برای انتخاب سطح خدماتی که از سیستم درمانی می‌خواهند به آنها می‌دهد و از طرفی منابع کل این سیستم را کل اجتماع و بازار و افراد با درآمد بالاتر و شرکت‌های بیمه‌ای و مراکز درمانی خصوصی (با مالیات) تامین می‌کنند و بار مالی برای دولت ندارد.

• • •

Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh
 

Keep Current with Majid Kasiri

Majid Kasiri Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

PDF

Twitter may remove this content at anytime! Save it as PDF for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video
  1. Follow @ThreadReaderApp to mention us!

  2. From a Twitter thread mention us with a keyword "unroll"
@threadreaderapp unroll

Practice here first or read more on our help page!

More from @MajidKasiri

11 Dec
باز هم رسانه‌ی بی‌مسئولیت: چطور یک برند مطرح ایرانی و اشتغال چند هزار نفر را نابود کنیم؟ (کوت‌ها رو بخونید)
رفتم جزئیات این اخطار رو در بیارم ببینم چیه.
روزانه صدها اخطار مصرف در آلمان صادر می‌شه که برای این برند کلوچه #نادری هم یک اخطار مصرف صادر شده، حالا قضیه چیه؟/۱
در متن اخطار مصرف به وضوح اومده (ترجمه‌ی آلمانی به انگلیسی):
undesirable contaminants with genotoxic and carcinogenic effects and an unlabelled PEANUT allergen.
آلودگی نامطلوب «به» موادی سرطان‌زا و ژنتیکی و نداشتن برچسب محتویات بادام زمینی (که ممکنه برای بعضی آلرژی زا باشه) /۲
این اخطار هم فقط برای بسته‌ی ۲۱۰ گرمی یعنی یکی از ده‌ها محصول این شرکت صادر شده و اون هم بسته‌هایی که یک شرکت آلمانی به نام مهیار در حجم محدود از ایران برای نوستالژی‌فروشی به ایرانی‌های آلمان، از ایران وارد می‌کرده. /۳
Read 6 tweets
20 Nov 18
می‌خوام تو این رشتوییت از سیستم فشل #مالیات و #دارایی کشور، با دوتا سناریوی مختلف یک مثال از #فرارمالیاتی رو نشون بدم و اینکه چطور شرکت‌های شفاف دارن ضرر می‌کنن. /۱
در هر دو سناریو فرض اینه که مثلا شرکت شما ۲۰۰ میلیون تومان در یک سال مالی فروش داشته ولی دارایی از طریق اسناد شرکت‌های طرف حساب شما فقط ۲۰ میلیون تومان فروش شما رو شناسایی کرده. دلیل این اختلاف زیاد شفاف و قانونی کار نکردن اکثر مشتریان شماست. /۲
به دو دلیل: الف: اکثرا نه تنها خرید و فروش‌هاشون رو ثبت نمی‌‌کنن پس هیچ فاکتور هزینه‌ای به دارایی اعلام نمی‌کنن،
ب: بسیاری دو دفتره هستن و برای اینکه فروش و هزینه‌شون به هم بخوره، هزینه رو هم کم اعلام می‌کنن. ممکنه بپرسید چرا این دومیا این کارو می‌کنن؟ /۳
Read 18 tweets

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3/month or $30/year) and get exclusive features!

Become Premium

Too expensive? Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal Become our Patreon

Thank you for your support!

Follow Us on Twitter!