Profile picture
, 27 tweets, 6 min read Read on Twitter
به مرور خواهم نوشت که چرا جامعه خارج‌نشین ایرانی که طی بیست‌سال گذشته مهاجرت کرده عموماً طرفدار جمهوری اسلامی و تروریسم شیعی و فلسطینی، و متنفر از غرب و ترامپ است. این #رشته_توییت که برداشت شخصی من پس از چندین سال زندگی در خارج از ایران است، طولانی خواهد شد.
1.خارج‌نشین ایرانی چطور خارج‌نشین شده؟ یا مال و مکنت حسابی داشته که در جمهوری اسلامی عموماً از رانت و مافیا می‌آید، یا به امید ادامه تحصیلات و موفقیت آمده (پدیده فرار مغزها) یا همچون بسیاری از چهره‌های شناخته شده اصلاحطلب پس از زندان یا تهدید دولتی وادار به مهاجرت شده/
2.رانتخوار ایرانی در غرب شانسی ندارد. ثروت افسانه‌ای اکثر این جماعت در غرب با مالیات سنگین و نظارت شدید نهادهای مالی همراه است. اینها نمی‌تواند ثروتی که ده‌ساله در ایران اندوخته‌اند را طی ده سال دوبرابر کنند، چرا که ثروت‌اندوزی در غرب روالی غیر از رانت و رشوه و قالتاقی/
3.و کلاه‌برداری دارد. و این جماعت کاری غیر از رانت و رشوه و کلاه‌برداری بلد نیستند. سیستم مالیاتی دقیق غرب گرچه عاشق مهاجرت ثروتمندان خاورمیانه‌ای است (چون از ورود و تولید سرمایه سود می‌برد) اما مو را از ماست خواهد کشید تا سود دولتی را بیشتر و عادلانه‌تر کند/
4.بنا به ضرب‌المثل آلمانی، رانتخواران ایرانی «با صورت به زمین سفت واقعیت می‌خورند»
پدیده فرار مغزها نمونه جالب دیگری‌ست. بدیهی‌ست که تعداد کثیری از نخبگان ایرانی جذب مراکز آکادمیک سطح بالا شده و پله‌های ترقی را با سرعت می‌پیمایند و چنان در سیستم درست و آکادمیک غربی ممزوج می‌شوند/
5. که شمای ایرانی دیگر به ندرت از آنها خواهید شنید. اما در کنار آن باور به «ما ایرانی‌ها باهوشیم/اگه برم خارج می‌ترکونم/امریکا سرزمین فرصت‌هاست» باعث شده شاهد پدیده‌ای در مقیاس بسیار بزرگتر بنام «فرار گوزمغزها» باشیم/
6.جوان ایرانی با نمره آیلتس 5 و مدرک از دانشگاهی دسته سوم در ایران با رویای اینکه «غرب پر از گاو است و هزاران فرصت شغلی تخصصی» وارد غرب می‌شود. بعد از مدت کوتاهی با صورت به زمین سفت واقعیت می‌افتد. می‌بیند که دانش زبانش در مقابل عوام آن کشور هم افتضاح است، چه رسد به قشر آکادمیک/
7.اما حتی تقویت زبان هم در پیشرفت شغلی و زندگی کمک نمی‌کند. برای ورود به جامعه مبدا باید فرهنگش را بشناسید، تاریخش را بدانید، جک‌هایش را شنیده باشید، کارتونهای کودکان و کمدی‌های آبکی تلویزیونش را دیده باشید. باید موسیقی معروف، قهرمانان، نقاط روشن و تاریک را بدانید. که نمی‌دانید/
8.باید بتوانید بدون زور زدن در کافه یا مهمانی با فردی از کشور مبداً وارد گفتگو شوید و گپ بزنید. و این نه تنها برای یک خارجی آسان نیست که گاهی غیرممکن است. پس اگر با تلاش مستمر برای ورود به فرهنگ مبدا تلاش نکنید همیشه یک «جداافتاده» خواهید ماند/
9.جوان ایرانی به زودی درمیابد که در یک جمع حرفی برای گفتن ندارد، با جکها نمی‌خندد، در مورد تاریخ و جهرافیا و دغدغه سیاسی و فکری چیز زیادی نمی‌داند. حتی غذاها و نوشیدنی‌هایشان را نمی‌پسندد و نمی‌خورد. او حتی به سختی جایی در بازار کار دارد/
10.مهندس ایرانی در مقابل مهندس امریکایی یا حتی مهندس هندی شانسی ندارد، چون حداقل آنها بهتر از اون به انگلیسی تسلط دارند. بومرنگ آروزهایی که به سمت غرب پرت کرده خیلی زود و با سرعت به سویش بازخواهد گشت و با شدت به صورتش خواهد خورد/
11.حال برسیم به قشر اصلاحطلب فراری از وطن. کلاهمان را قاضی کنیم. عموم آنها شکست‌خوردگانی بودند که در یک سیستم آزاد و دموکرات مجال بروز نداشتند. غری می‌زدند که در میلیونها نقد و غری که عموم جامعه (به حق) به سیستم حکومتی می‌زند گم می‌شد. نه صاحب تفکری هستند نه تخصصی/
12.بازنده‌هایی که در یک دموکراسی سکولار در بهترین حالت منشی یک سیاستمدار محلی بودند، روضه‌خوان یا آخوندکراواتی فلان مسجد گمنام بودند یا حتی محال بود در سیاست جایی پیدا کنند. اما همین بازنده‌ها (حمزه غالبی و امثالهم) به مدد حزب جعلی اصلاحطلبان به نام و آوازه رسیدند/
13.اشخاصی که در روال شایسته‌سالار برای کار در شیفت شب مرغداری باید آزمون می‌دادند، در جمهوری اسلامی تا آنجا رفتند که تا وزارت و صدارت راهی نداشتند (بدشانسی حمزه غالبی و خوش‌شانسی آذری جهرمی). با خطایی مغضوب شدند و وادار به کوچ اجباری و بسیار دور از آروزیی که قدمی به آن مانده بود/
14.این پخمه‌ها در غرب زندگی شاهانه ندارند. چندماهی با حقوق سوشال در دخمه‌ای زندگی می‌کنند و بعد از آن دولت کشور مبدا به سراغشان خواهد آمد تا خرج زندگی‌شان را خودشان بدهند. آن‌وقت ماجرا بامزه می‌شود. چون عموم این بازنده‌ها هم تنبل و تن‌پرورند، هم تخصصی ندارند که به شغلی بیانجامد/
15.لذا سر از بسته‌بندی آمازون درمی‌آورند یا انبار فروشگاه یا زیرزمین کلاب شبانه. البته که کار عار نیست و هر خارج‌نشینی که رانت نخورده باشد مدتی را در اینجور جاها کار کرده، اما اینها تا وزارت و صدارت راهی نداشتند و قرار بود با رهبر چایی بخورند و حال در زیرزمین کلاب لیوان می‌شویند/
16.اینها را بگذارید کنار این اطوار روشن‌فکری قشر شبه‌انتلکت غربی. این تنفر از ثروت و لیبرالیسم و ترامپ و اسرائیل. و سمپاتی با تروریست‌های مسلمان و تن‌لش‌های چپ. این جامعه آرمانی که تویش همه آویزان‌های هیچکاره بتوانند روزی چندساعتی رئیس باشند و الباقی را علف بکشند و چفنگ ببافند/
17.جماعتی با شلوارک و دکلته و آبجو به دست که حاضر نیست ده دقیقه از امنیت و آسایش لیبرالیسم/امپریالیسم غربی دل بکند مرتب از سیاست غرب ابراز انزجار می‌کنند و با تروریسم فلسطینی و سپاه همذات‌پنداری دارد. قشر شبه‌انتلکت غربی اگر بشنود که با اسلامگرایی مخالفی به تو حمله خواهد کرد/
18.اگر علاقه داری در جامعه آکادمیک لش علوم انسانی غرب یا کفه‌نشینان سوشال‌بگیر محبوب شوی، باید از غرب متنفر و عاشق حماس و چگوارا باشی. اگر بگویی از دل خاورمیانه و اسلامگرایی می‌آیم و خبر دارم آنجا چه خبر است، از بلوند غربی می‌شنوی که «شاید تجربه تو بد بوده!»/
19.گول این عناوین آبدوخیاری «دکتر فلانی استاد دانشگاه فلان» را نباید خورد. در غرب سنگ پرت کنی توی کله یک دکتر ایرانی می‌خورد. چون غرب بر اساس صنعت جلو می‌رود و فقط عاشقان تحصیل دنبال اخذ دکترا هستند یا ایرانی‌جماعت که برای گرفتن اقامت و فاند و الخ به هر طنابی آویزان است/
20.و البته در غرب فقط عاشقان کار آکادمیک به تدریس دانشگاهی مشغول می‌شوند و ایرانی‌هایی که جای دیگری ندارند، هیچ متخصصی با مدرک دکترا مغز خر نخورده که بخش صنعت را با درآمد هنگفت و لذت کار با متخصصان رها کند و برای حقوقی اندک و تدریس برای دانشجوهای یلخی و شوت به دانشگاه برود/
21.حال شاید به قشر بازنده ایرانی در خارج از ایران حق بدهید که از غرب متنفر و عاشق جمهوری اسلامی باشد. جمهوری اسلامی تنها سیستمی است که به بازنده‌ها امکان رسیدن به جاه و مقام و ثروت می‌دهد. در سیستمی که شایسته‌سالاری کشک است، همه این شلغم‌ها می‌توانند کسی باشند/
22.البته همه اینها حاضر نیستند آزادی و آسایشی که با همه این موارد در غرب دارند را رها کنند. آنها رویای همین سیستم فاسد را دارند به شرطی که بگذارد این قشر لش و بی‌خاصیت کمی آزادتر باشد و در لفت و لیس و رانتش شریک، آن‌وقت حاضرند همه مردم را قربانی کنند/
23.اگر ایران سکولار و دموکرات و لیبرال باشد و شایسته‌سالاری حاکم شود، باز هم برای این بازنده‌ها جایی نیست، آنها سودای کشور بازنده‌های شیعه را دارند که بتوان با کمی مالش و خواهش و یقه کیپ و چفیه به ثروت و مقام رسید و در خلوت کار دیگر کرد. آرزوی سوسک، گه است نه کیک سیب.
در کل متن چندجا نوشتم «کشور مبدا» که منظور «کشور مقصد» است.
این رو هم اضافه کنم چون به درستی مکمل این رشته توییته
در توییت 4و5 گفتم که بخش بزرگی از ایرانیان مهاجر میان و جذب جامعه می‌شن، زبان یاد میگیرن و با فرهنگ خو می‌گیرن و در کار آکادمیک و صنعت و هنر ترقی می‌کنن. زندگی شاد و موفقی دارن و اگه اهل شبکه اجتماعی و نقد نباشن، شمای ایرانی دیگه چیزی ازشون نمی‌شنوی. روزی از اونها هم خواهم نوشت.
Missing some Tweet in this thread?
You can try to force a refresh.

Like this thread? Get email updates or save it to PDF!

Subscribe to XIII
Profile picture

Get real-time email alerts when new unrolls are available from this author!

This content may be removed anytime!

Twitter may remove this content at anytime, convert it as a PDF, save and print for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video

1) Follow Thread Reader App on Twitter so you can easily mention us!

2) Go to a Twitter thread (series of Tweets by the same owner) and mention us with a keyword "unroll" @threadreaderapp unroll

You can practice here first or read more on our help page!

Follow Us on Twitter!

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just three indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3.00/month or $30.00/year) and get exclusive features!

Become Premium

Too expensive? Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal Become our Patreon

Thank you for your support!