یا
چه شد که ناگهان براندازمها از «میدان میلیونی» به «رای بی رای» و «تحریم فوتبال توسط فیفا» رسیدند؟
#رشته_توئیت
مرگ دردناک خانم سحر خدایاری،مرگی بس روشنگر و آگاهیبخش بود.
سزاوارست نام او نه مثل دستفروش جنوبی (یونس عساکره) و تعداد کثیری دیگر از رنجدیدگان ظرف 72ساعت فراموش(ماکسیمم زمان همدردی سانتیمانتال افکارعمومی)، بلکه تا لحظه رهایی از مخمصه مستبدان و شیادان به یاد آورده شود.
او با مرگ خود، فرصت تامل دوباره درباره اتفاقی که در برابر دیدگان ما در حال وقوع است، اما ما از دیدنش عاجزیم را فراهم کرد: اجرای پروژه گذار اما به اسم «براندازی».
بلافاصله پس از مرگ او، طبق معمول سه گروه فعال شدند: اصلاحطلب،اصولگرا،براندازم(اپوزیسیون قلابی).
*اصلاحطلب:
ضمن ابراز تاسف،خواستار«سکوت در استادیوم»(زیباکلم)،«اصلاح قوانین»(سلحشوری) و «تحریم استادیوم»(سلبریتیها)شد.
*اصولگرا:
ضمن ابراز تاسف گفت خانم خدایاری دیوانه بوده و مرگ او ربطی به حکم قضایی و ... ندارد.
*براندازم:
ضمن ابراز تاسف،خواستار «تحریم فوتبال توسط فیفا»شد.
تکلیف اصلاحطلب-اصولگرا که معلوم است.
بیاییم مواضع گروه سوم، گروه مدعی«براندازی» و «تغییر کامل» ج.ا را که آنرا «اصلاح ناپذیر» میداند، بررسی کنیم.
اگر واقعا «اپوزیسیون»اند و «بازوی برون مرزی جناح گذارطلب درون نظام» نیستند و واقعا جمهوری اسلامی را «اصلاحناپذیر» میدانند، علیالقاعده نه باید به اصلاح قوانین ج.ا رضایت دهند و نه خواستار حل شدن مسئله ورود زنان به استادیوم از طریق فشار فیفا شوند. چون هردوی اینها یعنی «اصلاح»!
اما مواضع مدعیان «براندازم»، چیز دیگری را نشان میدهد.
در کمتر از دو ساعت گذشته، پارهای از آنها، در گفتگو با شبکههای «بی.بی.سی»، «ایران اینترنشنال» و «منوتو» این مواضع را گرفتند:
شادی صدر:فیفا باید فوتبال ایران را تحریم کند.
مصی قمیکلایی: فیفا باید فوتبال ایران را تحریم کند.
نعیمه دوستدار: فیفا باید فوتبال ایران را تحریم کند.
لیلی نیکونظر:فیفا باید فوتبال ایران را تحریم کند.
امیراعتمادی(براندز-مدعی میدان میلیونی):فیفا بایدفوتبال ایران را تحریم کند.
آنچه تا کنون گفته شد را مرور کنیم:
1-راهکار اصلاحطلبان سوخته (زیباکلم و سلحشوری و سلبریتیهای حکومتی): یک دقیقه سکوت،اصلاح قوانین،تحریم رفتن به ورزشگاه
2-راهکار «اپوزیسیون قلابی»(اصلاحطلبان نسوخته):
تحریم فوتبال ایران توسط فیفا
اکنون سوال اینست:
آیا دو «راهکار» بالا در «غایت» و «نتیجه» دو راهکار متفاوتاند؟
آیا هر دو به معنای «اصلاحپذیر بودن» جمهوری اسلامی نیستند؟
چه فرقی میکند ج.ا از چه طریقی اصلاح شود؟ اصلاح، اصلاح است. چه با فشار فیفا چه با یک دقیقه سکوت!
فرض میکنیم جمهوری اسلامی(مگر سلحشوری نماینده ج.ا نیست؟حالا بگذریم) در برابر «سکوت»(راهکار زیباکلم)، اصلاح قوانین (راهکار سلحشوری)، تحریم استادیوم(راهکار سلبریتیهای وسطباز مثل کریمی و ...) و تحریم فوتبال توسط فیفا(راهکار اپوزیسیون برانداز) کوتاه آمد.
آیا «کوتاه آمدن» جمهوری اسلامی در این فقره، نشانه «اصلاح پذیری» آن نیست؟
اگر هست، پس ادعای «براندازم» و «میدان میلیونی»این افراد (قمیکلایی،صدر،نیکونظر،اعتمادی و ..) چیست؟
اگر نیست، پس درخواست از فیفا برای تحریم دقیقا چه فرقی با «سکوت» یا تحریم رفتن به استادیوم و...دارد؟
مسئله مگر راهکار من است؟ مسئله تناقض شیادان «براندازم» در ارائه همزمان دو راهکارست:
میدان میلیونی: اصلاح پذیر نیست
تحریم فیفا:اصلاح پذیر است