My Authors
Read all threads
چرا تمام «گوزها» به «شقیقه‌ها» وصل‌اند؟
یا هرآنچه که می‌خواهید درباره «گرتا تونبرگ» بدانید، از «میشل فوکو» بپرسید!
#رشته_توئیت
1-ما در دوران «مدرن» به سر میبریم.
2-مدرنیته یعنی پیوند تمام گوزها با تمام شقیقه‌ها.
3-مدرنیته حامل یک دیالکتیک بنیادین است: فربه کردن عینی و ذهنی مفهوم «فردیت» در فرآیندی توآمان با خلق و غنای عینی و ذهنی مفهوم «دیگری».
4-من فکر می‌کنم کاشف این دیالکتیک که باید آنرا «دیالکتیک جزء(فرد) و کل(جمع)» بنامیم، هگل است. هگل به ما آموخت که وجود اجتماعی هیچ فردی تنها به خود آن فرد تعلق ندارد، بلکه محصول «روابط اجتماعی» آن فرد با «دیگران» است.
5-کشف دیالکتیک «جزء و کل»، یک کشف عادی نیست؛ به یک معنا بزرگترین گامی‌ست که تفکر بشری برای حل معمای عصر جدید و محدودیت‌های عقلانیت مدرن برداشته است.
این معما اینست: معنای «زندگی» (حیات اجتماعی یا حیات جمعی) در عصر جدید چیست و چه فرقی با ‌قبل از مدرنیته دارد؟
6-بعد از هگل کمتر متفکری یافت می‌شود که محور بحثهایش یافتن پاسخ به سوال فوق یا ارائه یک صورتبندی جدیدی از آن سوال نباشد.
7-از مجموعه بحث‌های درگرفته پس از هگل، بحث فردیناند تونیس بیش از همه به کار بحث ما می‌آید: تفاوت جامعه(Gesellschaft) و اجتماع (Gemeinschaft)
8-تونیس مدرنیته را از آن حیث رخدادی مهیب در تاریخ بشر می‌داند که روابط اجتماعی را به نحوی در هم تنیده کرد که حیات اجتماعی از شکل «اجتماع تک تک فردها» به «جامعه متشکل از روابط افراد» تبدیل شد.
9-بر این اساس، برای «درک» رابطه «گوز و شقیقه»، درک تفاوت مفهوم جامعه و اجتماع حیاتی‌ست.
10-فرق جامعه و اجتماع چیست؟
پاسخ در گروی درک مفهوم «دیگری» است. ما در جامعه دیگر فقط خودمان نیستیم، بلکه ما محصول مجموعه‌ای در هم تنیده از «روابط با دیگران» هستیم که «هستی اجتماعی» ما را تعیین میکنند.
11-ساده‌ترین راه برای فهم این تفاوت، دانستن این اصل است: در «جامعه» من برای تو دیگری و تو برای من دیگری هستی. وما هردو برای سومی و سومی برای هردوی ما و الی آخر.
«جامعه» خصلت «آیینگی» دارد، حال آنکه «اجتماع» فاقد این خصلت است.
12-درک تفاوت «جامعه»(روابط مدرن) و «اجتماع»(روابط پیشامدرن) به میانجی درک تفاوت «روابط مکانیکی» به «روابط ارگانیکی» ممکن است.
13-تلاش برای فهم علل این تغییر در مفهوم «حیات جمعی» از راه‌های دیگری نیز طی شده است: تاکید زیمل بر تمایز روابط شهری و روستایی، تاکید وبر بر «عقلانی شدن مناسبات»(بروکراسی)، تاکید تیلور بر مفهوم «سازمان» و... .
اما آنچه که فصل مشترک تمامی این کشف‌هاست، مسئله «دیگری» است.
14-کشف مارکس در فهم علت این تغییر روابط، مبتنی بر یک مسئله فلسفی و تاریخی‌ست.
در دوران مدرن چه چیزی«همه»ما را به هم وصل میکند و چه چیزی همه ما را دیگری همدیگر میکند؟
پاسخ مارکس یک چیزست:پول، یا همان«میانجی»و«قرارداد» خیالی‌ای که همه آنرا به عنوان تنها واقعیت زندگی پذیرفته‌ایم.
15-روابط ارگانیک مدرن که به واسطه«پول و مبادله»ودر بستر«شهر»،«کلانشهر»،«جهانشهر»و«شهرجهان» محقق شده و در آهنگ‌ها و سرعت‌های متفاوت جوامع پیشامدرن را در نوردیده،فقط چند «کلمه قلمبه سلمبه» در کله چند متفکر است.بلکه برعکس، آنچه در کله متفکران رخ داده، تلاشی برای صورتبندی واقعیت است.
16- حتی اگر مسیر جامعه‌شناسی و اقتصادسیاسی و فلسفی را هم نرویم، یعنی اگر مسیر روانکاوی را هم برویم، بازهم به مسئله «دیگری» برمیخوریم. بحثهای فروید و تعاقب او لاکان و دیگران چیزی جز تمرکز بر مسئله «دیگری» نیست.
17-دیگری فقط یک «فرد دیگر» نیست، دولت هم یک «دیگری» است، کلیت جامعه هم برای هر فرد یک «دیگری» (دیگری بزرگ) است، عرف‌ها و هنجارهای بین‌الاذهانی هم «دیگری»ست. همه برای هم دیگری هستند. این یعنی روابط ارگانیک، یعنی وجه تمایز مدرنیته با تمام اعصار پیش از خود.
18-کشف تاریخی-مفهومی هگل(دیگری)خود به تنهایی خط بطلانی ابدی بر فرضیه«بررسی جدا جدای مسائل یک کل ارگانیک بنام جامعه»است.خط بطلانی بر«بی‌ارتباطی گوز و شقیقه‌»،لکن من میکوشم علاوه بر مسیر هگلیان و کامیونیتاریستها و اصحاب دیالکتیک،از مسیر غیردیالکتیکی فوکو نیز بر این بطلان تاکید کنم.
19-مسیر فوکو،از یک منظر انضمامی‌تر است. او به «تبارشناسی» مفهوم قدرت میپردازد،یعنی مسیر را نه از تحول تاریخی مفهوم«دیگری»،بلکه از مسیر تحول تاریخی مفهوم «قدرت» میرود، اما به باور من،کم و بیش با بخش وسیعی از سنت هگلی به یک جا میرسد:تبدیل اجتماع تک تک انسان‌ها به جامعه در عصر مدرن.
20-تحولاتی که در اروپا از سده هفدهم و با تغییر وجه تولید فئودالی به سرمایه‌داری آغاز میشود، از منظر فوکو، گسستی بنادین را در مفاهیمی چون «زیست»، «قدرت» و «دانش» به بار می‌آورد.
21-زوال اقتدار کلیسا و آغاز جنگهای نژادی-سرزمینی، تغییر مناسبات اشراف و پادشاه و کلیسا، وقوع شورشهای معیشتی دهقانان، وقوع انقلابها و گسترش حیات شهری و روابط تجاری بدون اتکاء به زمین...، هم مفهوم «حیات و مرگ» را تغییر میدهد و هم در موازات آن مفهوم «قدرت» و «دانش» را.
22-وسعت جنگها، ضرورت داشتن یک ارتش ثابت (نه تامین سرباز در مواقع حمله یا دفاع از رعایای اشراف و فئودالها) را به وجود می‌آورد، تجارت، جای خراج مینشیند، فیزیوکراتها بازی را به مرکانتلیستها میبازند، دولت-ملتها به جای دوکنشینها خرد و امپراطوری‌های متزلزل و بی دروپیکر می‌آیند و ...
23-مفهوم دولت نیز به موازات مفهوم جامعه، با تغییر وجه تولید از فئودالیسم به کاپیتالیسم، با تغییر منطق مبادله از «بهره برداری از زمین» به «مبادله کالایی»، عبور از عصر کشاورزی به عصر صنعتی، تغییر میکند.
24- فوکو نشان میدهد که اگر تا قبل از عصر جدید، قدرت حاکم در اراده به مرگ(دستور به کشتن) خلاصه میشد، اکنون قدرت حاکم به «اراده به زندگی»(دستور به زنده ماندن) تعمیم می‌یابد.
25-مجموعه این عوامل، «بدن» را بجای «زمین» به قلمروی اعمال قدرت تبدیل میکند و به این ترتیب، «جامعه» در مقام شکل «سازماندهی شدۀ اجتماع» متولد میشود.
فوکو این کانونی شدن مسئله «بدن»و «سازماندهی شدن اجتماع»را با تحول مفهوم حاکمیت(sovereignty)به حکومت (Governmentality) عجین میداند.
26- تفاوت «حاکمیت»(sovereignty)و «حکومت» (Governmentality) را در پیوست با تفاوت جامعه(Gesellschaft) و اجتماع (Gemeinschaft) بخوانید.
«حاکمیت»: وجه سمبلیک دارد. آن بالاست.کاری به کار جزئیات«اجتماع» ندارد.
«حکومت»:وارد فرآیند سازماندهی جامعه میشود، دیگر فقط آن بالانیست،همه جا هست.
27-تا پیش از عصر جدید، ما چیزی به نام «حکومت» یعنی ماشینی که حیات انسانی را سازماندهی می‌کند، جمعیت ها را از طریق نهاد بیمارستان،نهاد تیمارستان، نهاد پادگان، نهاد پلیس، نهاد ارتش، بروکراسی و ...مدیریت و کنترل میکند، نداریم.
28-تا پیش از عصر جدید سروکار ما با «حاکمیت» است، با چیزی که از آن بالا، روابط بین فئودالها و رعایا را به نفع فئودالها و برحسب سودش از خراج و مالیات تنظیم میکند. «حاکمیت» چیزی را سازماندهی و اداره نمیکند، بلکه فقط هست و انحصار اعمال خشونت را در ید اختیار دارد.
29- اگر دو مسیری که در بالا طرح شد را بخواهیم جمعبندی کنیم، به یک دوگانه در تمایز مدرن و پیشامدرن میرسیم: حاکمیت-اجتماع(قدیم)، در برابر حکومت-جامعه (جدید)
30- ما در عصر جدید به سر میبریم. در عصری که «جامعه» جای «اجتماع» را گرفته و عرصه اعمال قدرت نه تنها بر سرزمین، بلکه بر بدن و تمام مناسبات زیستی گسترانیده شده است.
31-در چنین عصری، در عصری که حیات ما در گروی انواع و اقسام «دیگری»هاست، نمیتوان از یک دیدگاه پاستورال و بدوی و عقبمانده به نام «هرکس نظر شخصی خودش را دارد»،«هرکس کار خودش را میکند»،«فلان چیز ربطی به فلان چیز ندارد» سخن گفت.
32- بله در یک واحد کوچک مثل روستا شاید بشود کماکان پرسید »گوز به شقیقه چه ربطی داره؟»، اما در عرصه «جهانشهر» و «شهرجهان»، آنهم در عصر پساارتباطات چنین چیزی محال است.
33-به این معنا،«نمایش گرتا» یک دیگری برای «جلیقه‌زردها»ست و چون هردوی این مصادیق در یک «جامعه» و در ذیل یک «حکومت» رخ میدهند، لذا اگر نمایش «گرتا» را گوز فرض کنیم، حرکت جلیقه‌زردها میشود شقیقه و جامعه،حکومت و ابزار اعمال سیاستهای کنترلی و انضباطی آن یعنی «رسانه» میشود «ربط» آنها.
پ.ن: از اینکه بجای معادل‌های رقیق شده اصطلاح «گوز و شقیقه» نظیر «گوزن و شقایق» و «آقای گودرزی و خانم شقایقی» استفاده نکردم، به دلیل آن بود که این معادلهای پاستوریزه، آن اصطلاح اصلی را از دلالت معنایی تهی کرده‌اند و ضروری بود که از همان نسخه روتوش نشده استفاده شود.
پ.ن2:
افشین جهاندیده، اصطلاح Governmentality را «حکومت‌مندی» ترجمه کرده که من آنرا نمی‌پسندم. چون به نظرم مقصود را نمی‌رساند. اما اینجا مینویسم که احیانا اگر رساناست، دوستان استفاده کنند.
*رساست.
Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh.

Enjoying this thread?

Keep Current with نادر فتوره‌چی

Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

Twitter may remove this content at anytime, convert it as a PDF, save and print for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video

1) Follow Thread Reader App on Twitter so you can easily mention us!

2) Go to a Twitter thread (series of Tweets by the same owner) and mention us with a keyword "unroll" @threadreaderapp unroll

You can practice here first or read more on our help page!

Follow Us on Twitter!

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just three indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3.00/month or $30.00/year) and get exclusive features!

Become Premium

Too expensive? Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal Become our Patreon

Thank you for your support!