*متن زیر با یک پیش فرض برای قانون نوشته شده است که در انتها به آن اشاره شده است.
#رشتو
#رشته_توییت
وضعیت بانک ها، تا چند سال پیش را همه به یاد دارید.
بی نظم و پر هیاهو....
نوبت ها رعایت نمی شدند و بر سر هر کارمند چند نفر آوار می شدند و روی اعصابش رژه می رفتند.
بازده پایین بود و همه کلافه بودند.
بلبشویی که همه مان تجربه اش را داریم.
من که همان ایرانی جماعت ِ جهان سومیِ نالایقِ بی فرهنگِ چند سال پیش هستم که نظم را نمی فهمید.
فرقی هم که نکردم هیچ عصبی تر و فقیر تر
هم شده ام.
اما چه رخ داد که اوضاع بانک منظم تر شد؟
آیا من با فرهنگ شدم؟
در بانک ها استفاده از دستگاه نوبت دهی وضع شد و به اجرا درآمد و بی نظمی به طرز چشمگیری کاهش یافت.
اما هنوز هم بی نظمی وجود دارد، زیرا که بخش نظارت وجود ندارد.
برای آن هم راهی پیدا شود منظم تر از قبل می شود.
در این نوع نگاه به فرهنگ که مدیریت جامعه را در دست دارد، امور بر قوه اختیار افراد سوار می شود و مردم به دسته ی با فرهنگ و بی فرهنگ یا باشعور و بی شعور تقسیم می شوند و حاصلش چیزی نیست جز بی نظمی.
و از پس این بی نظمی، برای آنان که رعایت نمی کنند محیط برای باند بازی و فساد و امثالهم ایجاد می شود و برای قسم دیگر که رعایت می کنند سرخوردگی پدید می آید به جایی می رسیم که می گوییم: آقا ما مردم خودمان مقصر ایم.
و البته مثل روز روشن است که این نوع نگاه در چند سال اخیر به طرز شگفتی به جامعه تزریق شده است و گویی از بدیهی ترین امور شمرده می شود.
(درباره این مثال نکته ای هم هست که در انتها ذکر خواهم کرد)
آنکس که چراغ را رد نمی کند لزوما با فرهنگ نیست بلکه قانون او را کنترل کرده.
آن کس که تا پیش از وجود قانون نیز رعایت می کرده است دیگر خودخوری نمی کند که همه دارند فلان کار را انجام می دهند و من دارم ضرر می کنم.
آنکس هم که با وجود این اوضاع باز هم رعایت نظم را نمی کند سروکارش با بخش نظارت است.
جریمه و مجازات او را هم کنترل خواهد کرد.
به طور خلاصه قانون یا به این علت که عقلانی یا اخلاقی یا متضمن نفع جمعی است اجرا می شود.
یا از ترس عواقب و مجازاتش.
آخرین مورد از این جنس که این روز ها با آن روبرو هستیم در رابطه با شیوع ویروس کرونا است.
حکومت نه حمایتی از اقشار ضعیف می کند قرنطینه را که از بیخ و بن نفی می کند و اقداماتش ضعیف اند و فشل.
اگر قرار بر این بود که همه انسان ها در تمام موقعیت ها عملکردی صحیح داشته باشند که انسان از هزاران سال پیش اقدام به ایجاد حکومت ها و دولت ها نمی کرد.
اگر آن ها که شاغل اند و یا روزمزد و به بیان کلی تر مجبور به تردد اند را فاکتور بگیریم،
بسیاری در خانه ماندند و بسیاری هم بی توجه راه سفر و خرید های احمقانه را پیش گرفتند.
قانون اگر به میدان بیاید برای مثال اصلا جاده و بازاری باز نیست که کسی بخواهد به سفر یا خرید برود یا نرود.
آنکه اوضاع را درک کرد در خانه ماند و رعایت کرد و آنکه درک نکرد نیز قانون مجبور به رعایت می کند.
ایتالیا همانند ایران درگیر اپیدمی است.
در خبری خواندم که شکستن قرنطینه در ایتالیا جریمه نقدی دارد و اگر منجر به ابتلا و یا مرگ کسی شود مجازات هایی سنگین تر از جریمه نقدی، مانند زندان در پی دارد.
iranintl.com/%D8%AA%D8%A7%D…
در جمهوری اسلامی اما اوضاع از شنبه عادیست و بلاهایی بزرگتر از این ویروس منحوس هم داشته ایم.
در دیگر مسائل کشور هم اوضاع به همین شکل است.
بر ماست که در پی این مسائل باشیم نه تحقیر کردن خود و جامعه.
در مثال چهارراه بی چراغ، همه جا بلبشو می شود اما شاید در جایی کمتر و در جایی بیشتر.
قوانین صحیح باعث می شوند رفتار های صحیح با تکرار و تمرین و به مرور در ذهن افراد نقش ببندد و کم کم تبدیل به عملی روتین شوند.
شخصا فکر می کنم این شل گیری اوضاع در جمهوری اسلامی از روی عمد است و بلای جان مردم را تبدیل به برکت برای خود کرده اند.
اوضاع را رها کردند و ویروس منحوس را چیزی ناچیز نشان دادند تا از پس آن عده ای بیخیال و بی مسئولیت شرایط را سرسری بگیرند و چنین صحنه هایی را رقم بزنند.
و سپس بعد از وقوع این صحنه ها، با تیمشان اعم از سلبریتی و دلقک های اینستاگرامی بیایند و این صحنه ها را تعمیم دهند و بگویند:
همه چیزمان به هم می آید و لیاقتمان همین است و این حکومت برازنده همین مردم است.
و پشت سر اینها هم مشتی فرهیخته با سیبیل و کراوات کامنت بگذارند :
از ماست که بر ماست و به یزدان که ما گر خرد داشتیم کجا این سرانجام بد داشتیم و امثالهم...
این اقناع کردن جامعه و مردم، به اینکه لایق این وضع هستند بسیار رذل و وقیحانه است.
پ.ن:
آنچه گفته شد با این پیش فرض بود که قوانینی صحیح و مبتنی بر حقوق انسان که به تصویب مردم یا نمایندگان مستقیم مردم رسیده اند و سپس توسط دولتی که مردم تعیین کرده اند اجرا می شوند و بر اجرای آن ها نظارت دقیق صورت می گیرد.
بدیهی است، قانونی که ناقض حقوق انسان است و یا خود عامل بی نظمی و فساد است باید لغو شود و در صورت مقاومت نهاد های حاکمیتی بر آن ها، شورش بر علیه قانون نه تنها عیب نیست بلکه یک وظیفه است.
ایستگاه قطار مونپارناس در پاریس، شهر
عشاق
4 روز پیش پس از اعلام قرنطینه سراسری
و در آمریکا