My Authors
Read all threads
چگونگی فروپاشی یک اپوزیسیون موضوع این رشته توییت است. این الگوی فروپاشی بارها تکرار شده است اما برای درک درست شیوه آن باید از یک تاریخچه نسبتا قدیمی آغاز کرد. کاملترین نمونه انجام شده در دولتهای مدرن.../۱
فریب ، ماهرانه‌ترین فنون بکار رفته در جاسوسی و نهایت این هنرست.
سازمانهای جاسوسی با شناسایی خواست های طرف مقابل،طعمه هایی منطبق را سر راه وی قرار داده و به اغوای او میپردازند تا زمانی که به دام افتاده سپس با تغذیه اطلاعات تحریف شده و هدفمند، وی را به سوی دلخواه منحرف می کنند./۲
عملیات تراست بعنوان مهمترین و سازمان یافته ترین فریب انجام شده در تاریخ سازمانهای جاسوسی نام برده میشود که در مدت طولانی با موفقیت ادامه پیدا کرد./۳
در دهه دوم قرن گذشته، کشور شوراها در اسف انگیزترین وضع خود بود. پس از جنگ جهانی و انقلاب اکتبر تولید تا یک پنجم آفت کرده و کارخانجات فاقد مواد اولیه و کشاورزان فاقد ملزومات تولید و شهرها دچار کمبودهای فراوانی شده بود. اتحاد شوروی حالا تحت تحریم های خارجی هم قرار داشت ./۴
ارتش سرخ نیز در ضعیف ترین وضعیت خود بود و لنین خود از این امر آگاه بود. در بین هیات حاکمه این ترس وجود داشت که کشورهای غربی با درک اوضاع ، تصمیم به حمله بگیرند. چگونه می توان متجاوزان بالقوه را متقاعد كرد كه مداخله ضروری نیست؟ و چگونه می توان در تحریم ها شکاف انداخت؟/۵
آنها میدانستند که برخی ازکشورهای اروپایی (نظیر فرانسه وانگلیس) در نظر دارند حمله پیشگیرانه به شوروی راآغاز کنند و همکاری مخالفین هم با آنها بدیهی بود. مخالفین دارای توانمندی های خوبی بودند از جمله سازمانهای نظامی مانند اتحادیه عمومی روسیه(ROWS) تشکیل شده بودند که هدف اصلی آنها/۶
سرنگونی کمونیسم بود.این سازمان به ابتكار فرمانده كل سابق ارتش روس در کريمه ، ژنرال رانگل در صربستان پایه ریزی شد ولی در تمام اروپا و امریکا شعبی داشت و نیروی عمده ای محسوب میشد. با توجه به ضعف ارتش سرخ در برابر این دشمنان؛ مقامات شوروی تصمیم گرفتند که واکنش متفاوتی را نشان دهند/۷
با درک وخامت اوضاع، برنامه ای که بعنوان نقطه آغاز این راهبرد از آن نام برده می شود بنام تراست تحت رهبری دزرژینسکی رئیس مخوف چکا کلید زده شد که بصورت مخفیانه پیش رفت./۸
در اینجا باید یک توضیح جاشیه ای داد که سازمان پلیس مخفی شوروی در ابتدا چکا و سپس OGPU و بعدتر NKVD نامیده شد که در این مطلب هر کدام نام برده شد منظور همان سازمان پلیس مخفی اتحاد شوروی است./۹
رهبران شوروی با طرحی ساده و مبتکرانه را در نظر گرفتند. آنها تصمیم گرفتند به غرب و مهاجرین روس بقبولانند که یک نیروی مخالف قدرتمند ضد بلشویکی در داخل کشور با نام سازمان پادشاهی روسیه وجود دارد و این گروه کودتایی را آماده کرده تا کمونیست ها را از قدرت خارج کند./۱۰
با این کار هم فرصتی برای تقویت ارتش سرخ فراهم میآمد و هم خطر جنگ را دور می کردند ضمنا با القای وجود یک گروه میانه رو مخالف در داخل ، و تلقین الزام به ایجاد تسهیل در تحریم ها برای تقویت این گروه ، مانع شدت عمل دول خارجی میشدند./۱۱
چکا برای شروع این عملیات آنها نیاز به یک سازمان پوششی و تعدادی مامور تغییر جهت داده شده داشت.
الکساندر یاکوشف ( Jakuszew) یکی از ناراضیان سابق که قبلا یک سازمان زیرزمینی كوچك به نام سازمان سلطنت طلب روسیه مركزی (MOCR) را تاسیس کرده ولی توسط چکا کشف و خود وی دستگیر شده بود.../۱۲
برای این منظور در نظر گرفته و وادار به تغییر جهت شد.
سازمان چکا او را به عنوان نقش اول تراست تعیین کرد.
از این پس کلیه حرکات او تحت نظارت كامل سرویس های مخفی اتحاد جماهیر شوروی بود./۱۳
عملیات تراست در اواخر پاییز ۱۹۲۱ آغاز شد. در آن زمان ، مهاجرین روس در دو نقطه متمرکز بودند. گروه قدرتمند شورای عالی سلطنت طلبان WMS در برلین فعالیت می کرد و اتحادیه نیروهای مشترک روسیه در پاریس مستقر بود./۱۴
در نوامبر ۱۹۲۱ یاکوشف که عضو یک هیات بازرگانی اعزامی به سوئد و نروژ بود در سر راه خود در تالین استونی بطور مخفیانه از هیات جدا شد و با یک دوست تبعیدی دوران قبل انقلاب خود یوری ارتامونوف (Yuri Artamonov) دیدار کرد./۱۵
او اخبار مهیجی را در زمینه کمبودها و وضعیت اسفناک شوروی به وی داد و گفت که تجربه کمونیسم در شوروی شکست خورده است. او به دوستش گفت که با گروهی از دوستانش یک هسته مرکزی تشکیل داده و در نظر دارند در موقع مقتضی وارد عمل شوند./۱۶
ارتامونوف با هیجان و علاقه صحبت های او را شنید و وی را به سلگاچف نماینده ژنرال رانگل از معرفی کرد که در آنجا هم یاکوشف او را در جریان یک تشکیلات ایجاد شده سلطنت طلب برای اقدام علیه بلشویک ها و بازگرداندن سلطنت رومانوف گذاشت./۱۷
ارتامونوف همچنین با ارسال نامه ای به پرنس شیرینسکی شاخماتوف (Shirinsky-Shakhmatov)
عضو عالیرتبه شورای عالی سلطنت طلبان برلن وی را هم در جریان گذاشت که پس از مشورت های بیشتر، شورا تصمیم گرفت تماس های بیشتری برقرار کند./۱۸
طعمه بخوبی بلعیده شده بود و حالا باید به آن اعتبار داده میشد.
چکا برای سازمان خودساخته‌اش MOCR یک کادر رهبری بی نقص هم‌ساخته بود. در راس آن علاوه بر یاکوشف ، دو ژنرال سابق ، پاپاتوف بعنوان رئیس ستاد و زاکونکوفسکی بعنوان رییس شورای سیاسی قرار داشتند تا این نظر که افراد ارتش.../۱۹
هم از این سازمان حمایت می کنند تقویت شود. علاوه بر انها از یک انقلابی سابق بنام اشتانیتز هم استفاده شد که تا سال ۱۹۲۰ عضو فعال یک انجمن مبارز بنام
(Sawin People's Association for the Defense of the Fatherland and Freedom)
بود . نام دیگر اشتانیتز ، اپرپوت بود./۲۰
همچنین سازمان چکا OPGU تعداد زیادی اسناد باورپذیر برای اعتباردهی به MOCR ساخت و حداقل شش تماس مختلف توسط دیگر افراد این سازمان با شوراهای مقیم خارج برقرار شد تا داستان واقعی شده و اعتماد و تایید همه به این تشکیلات جلب شود./۲۱
پس از آن در تابستان ۱۹۲۲ یاکوشف مجددا سفر دیگری کرد و با مارکف رئیس اتحادیه سلطنت طلبان و همچنین ژنرال کوتیوپوف از دیگر شخصیتهای مهم و عملگرا و تاثیر گذار دیدار کرد ./۲۲
تنها ژنرال کلیمویچ رئیس سابق ضداطلاعات ارتش و یکی از عناصر مهم ROWS به یاکوشف مظنون شد و اورا عامل سرویس مخفی خواند.
برای بی اثر کردن او ،ژنرال پاپاتوف در پاییز همان سال به دیدار ژنرال رانگل رفت واعتماد وی را بدست اورد و پس از آن رانگل به هشدارهای ژنرال کلیمویچ توجه نکرد./۲۳
دام کامل شده بود.
پس از این جلب اعتماد کامل بود یاکوشف به مخالفین اعلام کرد که سازمان او دسترسی زیادی در داخل شوروی دارد و می تواند تمام نیازهای مخالفان را برطرف کرده و همچنین هر سندی را به مخالفین رد کند./۲۴
این اسناد با دقت زیاد در بخش ویژه ای از چکا با استفاده از ترکیب دروغ و واقعیت جعل میشدند و به مخالفین انتقال می یافتند. طبعا چکا دسترسی کاملی در داخل اتحاد شوروی داشت و براحتی قادر به اعتبار دادن به آنها بود. بزودی کلیه سازمانهای جاسوسی اروپا وابسته به این اطلاعات شدند./۲۵
سازمان MOCR برای اعتبار بخشی بیشتر ، خانواده های مخالفین را از کشور خارج کرد و توسط افراد خود حمله های مسلحانه در داخل ترتیب داد. این سازمان حتی گروهی از رهبران مخالفین را به داخل برد تا در میتینگ هایی با اعضایش ملاقات کرده و در عملیاتهای خرابکارانه شرکت کنند ./۲۶
در اواخر سال ۱۹۲۳ دو نماینده مخالفین ماریا زاخارنکو و گریگوری نرادكوویچ مخفیانه به مقر (MOCR) در مسكو برده شدند تا فعالیتها را از نزدیک ببینند و این دو بطور کامل قانع شدند بصورتی که اقامت مخفی آنها در اتحاد شوروی حدود دو سال به طول انجامید./۲۷
در ۱۹۲۵ یک واقعه میتوانست کل جریان را نابود کند. سیدنی رایلی بریتانیایی، یکی از مهمترین جاسوسان دنیا؛ پس از تماس ها با مخالفین متقاعد شد که بدرون روسیه برود .
یاکوشف با آگاهی کامل چکا این پیشنهاد را کرد ولی زاخارنکو بصورتی ناخوداگاه نقش اساسی در قانع کردن وی داشت/۲۸
او از طریق مرز فنلاند به داخل روسیه برده شده‌ و حتی درجلسه MOCR در مسکو شرکت‌کرد اما چکا علی رغم ریسک بسیار نتوانست در برابر وسوسه دستگیری وی مقاومت کند و او را دستگیر و به زندان بردند.
اما برای آنکه سوظن برداشته شود،اعلام شد که رایلی در هنگام عبور از مرز در یک کمین /۲۹
به همراه دو تن دیگر کشته شده است. مراتب هم با ایجاد شواهد محلی جعل شد که با خوش خیالی توسط مخالفین پذیرفته شد.
البته رایلی در زندان سرنوشت غم انگیزی داشت و پس از تخلیه کامل اطلاعات ، زندگی خود را هم از دست داد./۳۰
پس از این واقعه ، رهبری سازمان جهت بازسازی اطمینان و همچنین ترغیب بیشتر رهبران مخالفین به بازگشت، دست به یک اقدام ابتکاری زد. آنها یکی از نویسندگان سرشناس مخالف بنام سولگین را مخفیانه به داخل آوردند تا او بتواند از داخل بازدید کاملی به عمل آورد./۳۱
او از دسامبر ۱۹۲۵ تا فوریه ۱۹۲۶ در داخل کشور بود و پس از آن خارج شد.
او پس از بازگشت کتابی بنام'سه پایتخت' منتشر کرد که در آن اعلام میکرد یک روسیه قویتر با نیروی مذهبی ضد بلشویک در حال ظهور است. این تصویرسازی با استقبال کاملی روبرو شد./۳۲
اما این فریب دیگر کم کم به پایان خود نزدیک میشد. اهداف اولیه عملیات برآورده شده و مخالفین و سازمانهای اطلاعاتی بطور کامل تحت کنترل قرار گرفته و پس از حدود هفت سال دیگر آن اوضاع متشنج در روابط اتحاد جماهیر شوروی حاکم نبود./۳۳
اتحاد شوروی مخالفینش را تحت کنترل گرفته و خطر حملات کشورهای خارجی و مخالفین داخلی را دفع کرده بود. دولتهای خارجی به تصور وجود جناح میانه رو و جهت تقویت آن در برابر بلشویک های تندرو ، تحریم ها را بسیار کمرنگ کرده بودند که موجب بهبود چشمگیر اقتصاد شده بود./۳۴
تصمیم به پایان پروژه تراست توسط جانشین دزرژینسکی ، ویاچسلاو مینگیسکی گرفته شد. او پس از درگذشت دزرژینسکی ، جانشین وی شده و این فریب را همچنان با موفقیت ادامه داده بود. اکنون برای این عملیات موفق یک پایان تماشایی تدارک دیده میشد ./۳۵
به یکباره مشکلاتی پیش آمد. تعدادی از رهبران مخالف که تحت حمایت به شوروی بازگشته بودند ناگهان ناپدید شدند . روزنامه های زیرزمینی به یکباره محو شدند و جریان اسناد سری قطع شد.
با این وجود مخالفین نمی خواستند باور کنند که چیزی درست نیست و همچنان امیدوار بودند./۳۶
در اوریل ۱۹۲۷ ، عضو چهارم رهبری، اشتانیتز (ادوارد اپرپوت) به فنلاند گریخت و در انجا اطلاع داد که MOCR از ابتدا زیر نظر چکا و دزرژینسکی اداره می شده است و تمام فعالیتهای خرابکارانه آن پوششی ساختگی برای اعتبار بخشی به داستانش بوده است./۳۷
او در مورد چگونگی سازماندهی پروژه تراست توسط چکا توضیحات کاملی داد. و همچنین گفت که کلیه روزنامه های زیرزمینی در حقیقت توسط چکا چاپ می شدند. فرار زندانیان و انفجار ساختمانها نیز در حقیقت بدست عوامل پوششی بوده و همه چیز تحت کنترل بوده است./۳۸
حالا تمام اعتبار رهبران مخالفین به باد رفته و تمام سازمانهای جاسوسی مفتضح شده بودند. ولی این هم پایان کار نبود. اپرپوت پس از افشای این راز دوباره به شوروی بازگشت و نشان داد که حتی او هم یک مامور اعزامی بوده است که پرده آخر این نمایش کامل را اجرا کرده است./۳۹
حتی در پیامد این تراست ،
ژنرال کوتیوپوف در پاریس توسط افسران OGPU (NKVD) در سال ۱۹۳۰ ربوده شد و احتمالا در طی انتقال به شوروی در یک کشتی در گذشت و هم چنین ژنرال میلر ، یکی دیگر از رهبران، در سال ۱۹۳۷ ربوده و به شوروی منتقل و در آنجا اعدام شد ./۴۰
عملیات تراست موفقیت کاملی برای اتحاد جماهیر شوروی بود.
ضربات وارده به جامعه مهاجرین و بویژه ROWS بسیار ویران کننده بود بطوریکه به کل از هم پاشید و پس از ان نتوانست قد راست کند./۴۱
دستاورد دیگر چكا متلاشی کردن همکاری بین سرویس های اطلاعاتی كشورهای مختلف به دلیل از بین رفتن اعتماد متقابل بود.
این حقیقت که همه آنها به مدت هفت سال توسط یک سازمان جاسوسی دشمن کنترل و تغذیه می شدند ویران کننده و شرم آور بود./۴۲
اتحاد جماهیر شوروی برای رسیدن به اهداف خود از آمیزه ای از انواع فعالیتهای عملیاتی مانند تحریک ، اطلاعات غلط ، تبلیغات ، آدم ربایی و قتل را بطور هماهنگ با اقدامات دیپلماتیک و سیاسی استفاده کرد. /۴۳
با گذشت حدود یک قرن از این عملیات هنوز بسیاری از زوایای آن افشا نشده است .
واسیلی میتروخین که در سال ۱۹۹۲ به غرب پناهنده شد گفت که هنوز پرونده های تراست در ۳۷ جلد در لوبیانکا نگهداری می شوند./۴۴
تراست در سازمان های جاسوسی تحلیل شده و به عنوان کتاب مقدس انها، الگویی برای تمام سازمان های جاسوسی در نظر گرفته و به سمبلی برای عملیات فریب بدل شد.
عملیات وین در لهستان ،صلیب دوبله انگلستان ، عملیات کاما و سوهم توسط سرویس اطلاعات آلمان نازی نمونه هایی الهام گرفته شده از آنند/۴۵
سازمانهای اطلاعاتی ایران هم به شیوه ای مشابه اما در سطحی بشدت ابتدایی سعی در انجام عملیات های فریب داشتند. حداقل در یک مورد این شباهت ها مشخص است. محمدرضا مدحی /۴۶
به درستی مشخص نیست که مدحی از ابتدا یک مامور اعزامی بوده و یا در میانه به کنترل ج.ا درآمده است ولی او با موفقیت توانست با بخش هایی از اپوزیسیون تماس برقرار کند./۴۷
پس از آن به سرعت اعتبار وی بالا رفت و به یکی از اعضای اصلی جریان موسوم به موج سبز مبدل شد. مشخص است که او توانسته خود را اثبات کند./۴۸
اما سطح ادعاهای او، نظیر داشتن بیست هزار عضو در نیروهای مسلح و اطلاعات، بالا بوده و اگر مطابق ادعای اپوزیسیون با مطالعه پذیرفته شده باشد نشاندهنده آنست که با جریانی از اطلاعات جعلی پشتیبانی میشده است. در غیر اینصورت باید در ماهیت سایر اعضای مرکزی جریان یادشده شک کرد./۴۹
اما پس از ان ج.ا به دلیل کمبود عناصر نفوذی نتوانست حمایت بیشتری از او به عمل آورد تا وی نقش قاطعی را به عهده گیرد و احتمالا به همین دلیل تصمیم گرفته شد تا با یک پایان فضیحت بار، اپوزیسیون را شرمنده نماید تا تماس های بعدی با ناراضیان واقعی را ناامن کند./۵۰
اما توجه دستگاه اطلاعاتی ایران از آن زمان بر جاگذاری نفرات مورد نیاز در محل هایی بوده که در آینده بتوانند به یکدیگر کمک کنند و به نوعی اعتبار دهنده به یکدیگر باشند./۵۱
در دهه اخیر این اعزامها مابین فراریان واقعی بخوبی انجام شده‌ که برخی از آنها مامورین اعزامی بصورت تبعید خودخواسته یاپناهندگان بوده‌اند وبرخی نیزدر انجا به کنترل ج.ا درآمده‌اند.
پذیرش ساده‌انگارانه آنها از سوی اپوزیسیون وعدم توجه به‌سابقه و ارتباطات فعلی‌آنها شگفت‌انگیز بوده/۵۲
تاکنون استفاده ج.ا از این عناصر بیشتر در راه اندازی موج رسانه ای مطلوب نظرش بوده است و هنوز فاقد کاردانی لازم برای راه اندازی جریانی نابودکننده شبیه "تراست" بوده است ولی در جا انداختن تصویر حاکمیت دوگانه موفق بوده اند/۵۳
اما هر چه تعداد آنها بیشتر و قادر به کنترل بیشتر افکار عمومی باشند آنگاه باید منتظر عواقب بدتری همچون ساخت اپوزیسیون جعلی یا انشقاق در اپوزیسیون بود همانطور که تاکنون در ایجاد شکاف های متعدد در بین اپوزیسیون موفق بوده اند./۵۴-پایان
Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh.

Enjoying this thread?

Keep Current with Rollo

Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

Twitter may remove this content at anytime, convert it as a PDF, save and print for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video

1) Follow Thread Reader App on Twitter so you can easily mention us!

2) Go to a Twitter thread (series of Tweets by the same owner) and mention us with a keyword "unroll" @threadreaderapp unroll

You can practice here first or read more on our help page!

Follow Us on Twitter!

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just three indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3.00/month or $30.00/year) and get exclusive features!

Become Premium

Too expensive? Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal Become our Patreon

Thank you for your support!