My Authors
Read all threads
آنچه از مواضع آ.خامنه ای در موضوعات مختلف از ادامه ماجراجوییهای منطقه ای تا وضعیت اقتصادی و همچنین نوع واکنش برابر کرونا یا نظایر آن بر می آید نوعی مواضع پرت و دنبال رویا های بدور از آگاهی از وضع واقعی است و این حد از بی اطلاعی از رهبر یک نظام شگفت آورست/۱
درک این میزان از پرت بودن خیلی مشکل است ولی برای توضیح، چند یادداشت آقای شیرعلی نیا در توصیف میزان آگاهی آ.خمینی از وضعیت کشور در هنگام جنگ جالب توجه است که خلاصه ای از آنها را یادآوری و نقل می کنم./۲
در۶ مرداد ۱۳۶۶، چند روز پس از تصویب قطعنامه‌ی ۵۹۸ در شورای امنیت سازمان ملل، آ.خمینی درباره‌ی زمزمه‌های پایان جنگ گفت: «هم‌اکنون که به مرز پیروزی مطلق رسیده‌ایم و قدم‌های آخرمان را برمی‌داریم، صدای ناآشنای صلح‌طلبی آن هم از کام ستمگران و جنگ‌افروزان به گوش می‌رسد.»/۳
و گفت نبرد تا رفتن صدام و حزب بعث و رسیدن به شرایط برحق و عادلانه «یک تکلیف شرعی و واجب الهی است که از آن هرگز تخطی نمی‌کنیم» و«امروز بدون شک سرنوشت همه‌ی امت‌ها و کشورهای اسلامی به سرنوشت ما در جنگ گره خورده است»/۴
و در جای دیگری صریحا می گوید: «تب جنگ در کشور ما جز به سقوط صدام فرو نخواهد نشست و ان‌شاءالله تا رسیدن به این هدف فاصله‌ی چندانی نمانده است.»/۵
آثار منتشر‌شده در سپاه درباره‌ی این مقطع، نه‌تنها ایران را در مرز پیروزیِ مطلق نشان نمی‌دهد که از بن‌بست جنگی در جبهه‌ی جنوب روایت می‌کند. سردار درودیان از تحلیل‌گران تاریخ جنگِ سپاه، درباره‌ی مقطعِ پس از کربلای۵ ، از قول فرمانده سپاه می‌نویسد: /۶
«بخش قابل‌توجهی از توان سپاه با استقرار در مناطق فاو، جزایر مجنون و شلمچه زمین‌گیر شد.» درودیان ادامه می‌دهد: «استراتژی کشور برای بسیجِ امکانات شکست خورد. در منطقه‌ی جنوب به بن‌بست رسیدیم و امکان غافلگیری دشمن از میان رفت.»/۷
كتابِ «روزشمار جنگِ» سپاه شواهد فراوانی ازاوضاع نابسامان جبهه‌ی ایران در سال۶۶ ثبت کرده که یکی از آن‌ها گزارش جلسات فرماندهان سپاه با هاشمی در آذر ۶۶ است؛جایی که احمد کاظمی می‌گفت گردانش معاون ندارد. می‌گفت وقتی یک دسته‌ی۲۲ نفره، فرمانده‌شان شهید می‌شود کسی نیست دسته را جمع کند/۸
وقتی فرماندهان مشکلات را گفتند هاشمی هم از خزانه‌ی خالی کشور گفت و این‌که: «در شهر شاهد صف مردم در مقابل بانک‌ها هستیم. می‌خواهند از بانک پول دریافت کنند، اما پول نیست. در چنین شرایطی ۵ میلیارد تومان بدون حساب و کتاب از خزانه دادیم به سپاه که مشکلات یگان‌ها را حل کند.»/۹
راوی دفتر سیاسی سپاه که در جلسه بود یادداشتی با عنوان «خستگی فرماندهان! کمبود شدید کادر» نوشته که در آن آمده: «همه شهید شدند، از یاران سال اول جنگ بیش از چند سردار باقی نمانده، مابقی، نسل دوم و سوم فرماندهان جنگ هستند.»/۱۰
و روایت کرده که مرتضی قربانی در گوشه‌ای از سنگر به محسن رضایی می‌گفت: «آقامحسن نمی‌شود یک مدت لشکر ۲۵ کربلا(استراحت و بازسازی کند)، یکی دیگر بیاید؟ خدا می‌داند خسته شدیم»/۱۱
در همین مقطع گزارش‌های فراوانی از تقویت عجیب ارتش صدام وجود دارد. به‌راستی کدام گزارش‌ها آ.خمینی را به چنین برداشت‌هایی از وضعیت خودی و دشمن رسانده بود؟
چند نمونه دیگر را ببینیم/۱۲
اواخر سال ۶۶ بُرد موشک‌های عراقی به تهران رسید و موشک‌بارانِ پایتخت اوضاع را سخت کرد. آیت‌الله خمینی ۱۲ اسفند گفت وضع ملت ایران در طول تاریخ بی‌سابقه است و گفت موشک‌باران، مردم شهادت‌طلب ایران را نمی‌ترساند./۱۳
او اشاره کرد در زمان پیامبر و امام علی، مردم برای رفتن به جنگ اختلاف داشتند اما امروز در ایران، مردم داوطلبِ رفتن به جنگ هستند و از خانواده‌هایی گفت که با وجود شهادتِ فرزندانشان آماده‌اند فرزندان دیگرشان را به جبهه بفرستند./۱۴
چند روز بعد ایران در عملیات والفجر ده حلبچه‌ی عراق را گرفت. آ.خمینی در انتهای پیام تبریکش از مردم و «جوانان غیرتمند کشور» خواست به جبهه‌ها بروند. با وجود تبلیغات فراوان، این‌بار برق پیروزی و پیام وی هم نتوانست افراد زیادی را راهی جبهه‌ها کند./۱۵
حسین علایی فرمانده ن.د.سپاه در کتابش از ضعیف شدن استقبال مردم برای حضور در جبهه نوشته که پیش از سقوط فاو(۲۸فروردین۶۷)؛ «با بسیج تمامی امکانات و اجرای تبلیغات گسترده تنها ۱۶ هزار نفر از مردم» راهی جبهه شدند که«تنها سه هزار نفر آن‌ها جدید بودند وبقیه داوطلبان اعزام مجدد بودند»/۱۶
با شکست‌های پیاپی، چند ماه بعد (۶۷/۴/۲۷) ایران قطعنامه‌ی ۵۹۸ را یک سال پس از تصویبش پذیرفت. در نامه‌ای که آ.خمینی برای توجیه مسئولان نوشت یکی از نکات این بود: «مسئولان سیاسی می‌گویند از آن‌جا که مردم فهمیده‌اند پیروزی سریعی به‌دست نمی‌آید شوق رفتن به جبهه در آن‌ها کم شده است.»/۱۷
شاید این سوال مهم‌ باشد که ذهنیت او برای تاکید بر ادامه‌ی جنگ چگونه شکل گرفته بود؟
هاشمی رفسنجانی در سال ۹۴ در پاسخ به اینکه گویا در آن مقطع پایانی جنگ گزارش دقیقی به آ.خمینی رسید تا تصمیم بگیرد. آیا امکان نداشت که آن گزارش‌ها زودتر به او برسد؟ جواب میدهد: /۱۸
«بعضی‌ها بودند که نمی‌خواستند واقعیت وجودی ذهن خود را پیش امام رو کنند. به من می‌گفتند که نیازهای زیادی داریم و نمی‌توانیم بجنگیم، اما به امام که می‌رسیدند، می‌گفتند: عاشورایی می‌جنگیم.»/۱۹
روغنی زنجانی، مسئول برنامه و بودجه در دولت موسوی، می‌گوید سال ۶۵ در نامه‌ای برای نخست‌وزیر موسوی استدلال کرده که نمی‌توان جنگ را ادامه داد و یا باید جنگ را تمام کرد یا ادامه داد که نتیجه‌ی آن فروپاشی نظام و قهرمانانه کنار رفتن است./۲۰
او فکر می‌کند نخست‌وزیر در باطن با حرف‌های او موافق بود اما «نمی‌توانست به‌صورت رسمی نظر مخالف دولتِ خود را درباره‌ی جنگ عنوان کند.»
او می‌گوید در اتاقی که پشت محل برگزاری جلسات هیات دولت بود و اعضای کابینه برای استراحت و یا سیگار کشیدن از آن استفاده می‌کردند، نظرات با صراحت /۲۱
در انتقاد از ادامه‌ی جنگ بود اما در اتاق رسمیِ جلسه صحبت‌ها از آمادگی برای ادامه‌ی جنگ بود؛ با چاشنی آیه، حدیث و شعرهای حماسی./۲۲
او می‌گوید: «در مجلس نیز همین‌طور بود، تمام نطق‌های پیش از دستورِ نمایندگان در دفاع از ادامه‌ی جنگ بود.» اما خارج از آنجا كه با آن‌ها گفتگو می‌کردی و وضعیت را توضیح می‌دادی آن‌ها هم ادامه‌ی جنگ را نقد می‌کردند؛ «فکر می‌کنم همه درگیر خودسانسوری بودند.»/۲۳
آ.خمینی که می گفت «حتی اگر یک خانه‌ سالم مانده باشد و یک نفر در این مملکت زنده مانده باشد، این جنگ را ادامه خواهیم داد.» چه شد که در پایان با حقیقت روبرو شد و چنین تصمیمی گرفت با آنکه حتی تا دو ماه پیشتر قاطعانه از پیروزی می گفت ؟/۲۴
او در پیام پایانی خود به مسئولین در پذیرش قطعنامه می گوید چند گزارش تلخ و یک گزارش تکان‌دهنده او را با حقایقی تلخ رو‌به‌رو کرده که به‌سرعت نظرش را تغییر داده است.
یکی از گزارش‌ها از دولت بود که در آن وضع مالی نظام زیر صفر اعلام شد. /۲۵
گزارشی دیگر از مسئولین سیاسی که با شرح وضعیت جنگ نوشته بودند: «شوق رفتن به جبهه» در مردم کم شده است. یک نامه هم از فرماندهی سپاه که آن را تکاندهنده توصیف کرد(نامه پایانی محسن رضایی برای اعلام‌ملزومات وی جهت ادامه جنگ)./۲۶
در آن نامه امکاناتِ بسیار زیاد و خواسته‌های عجیبی مطرح شده بود و او نوشت این فرمانده «مهم‌ترین قسمت موفقیت طرح خود را تهیه‌ی به‌موقع بودجه و امکانات دانسته است... البته با ذکر این مطالب می‌گوید باید باز هم جنگید، که این دیگر شعاری بیش نیست.»/۲۷
وضعیت امروز حتی اسف بارتر از آن روزهاست. اقتصاد از هم پاشیده و وضعیت اسفناک کشور و موقعیت بین المللی و مشکلات ریز و درشت در منطقه و.... ولی پرسش اینست که چرا آ.خامنه ای اینقدر از واقعیت دورست و موضع او اینقدر از دانسته های مردم دورست./۲۸
مسئولی که ارتباطش با دنیا و اطلاعاتش از وضع مملکت ، محدود و منحصر به مجاری کنترل شده توسط اطرافیانش باشد که شهامت گفتن واقعیات به او را ندارند یا سعی در بی اطلاع نگهداشتن وی می کنند باید هم تا این اندازه در رویا باشد./۲۹
عاقبت دیکتاتورها همیشه اینقدر دوری از واقعیت است همانطور که صدام و قذافی خود را قهرمان محبوب خلق میدانستند ولی عاقبت تبدیل به موجودات فراری شده و آنگونه در برابرسرنوشت قرار گرفتند.
یک بار دیگر رشته توییت کوت شده در توییت ابتدایی را ببینید./۳۰-پایان
Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh.

Enjoying this thread?

Keep Current with Rollo

Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

Twitter may remove this content at anytime, convert it as a PDF, save and print for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video

1) Follow Thread Reader App on Twitter so you can easily mention us!

2) Go to a Twitter thread (series of Tweets by the same owner) and mention us with a keyword "unroll" @threadreaderapp unroll

You can practice here first or read more on our help page!

Follow Us on Twitter!

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just three indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3.00/month or $30.00/year) and get exclusive features!

Become Premium

Too expensive? Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal Become our Patreon

Thank you for your support!