Thread by @Rollo44840497

سازمان آزادی و استقلال لهستان یا
Wolność I Niezawisłość
که به نام WIN شناخته میشود؛ مرکب از گروهی از وطن پرستان لهستانی بود که با هدف مقابله با سیطره اتحاد شوروی و اعاده حاکمیت لهستان پدید امد./۱

این سازمان در سپتامبر ۱۹۴۵ به ابتکار کلنل یان روژپکی تأسیس شد و اهداف اصلی آن شامل خروج اتحاد جماهیر شوروی و آزادیهای سیاسی و برگزاری انتخابات پارلمانی آزاد و تامین سیاست خارجی مستقل لهستان بود/۲

این سازمان توسط ارتشیان سابق این کشور در دوم سپتامبر ۱۹۴۵ و پس از آنکه مشخص شد شوروی قصد تخلیه لهستان را ندارد ایجاد شد و در ابتدا قصد ان مقاومت مدنی در برابر کمونیست‌ها بود ولی با تقویت بازوی نظامی خود در جنگل ها و مناطق غیرشهری هم گسترش یافت به نحوی که تا ۶۰۰۰۰ نفر نیرو داشت./۳

اعضای وطن پرست این سازمان خواستار خروج ارتش سرخ و استقرار یک نظام آزاد بودند بطوریکه مستقل از بلوک شرق باشند.
آنها با سازمان ملل ارتباط برقرار کرده و آنها را نسبت به تقلب گسترده در همه پرسی تحت حاکمیت روسها آگاه کردند/۴

انها همچنین با انتشار روزنامه های زیرزمینی به تبلیغات در مناطق مختلف دست زده و در نواحی وسیعی نفوذ داشتند. مناطق تحت نفوذ تقریبا به تمامی نقاط کشور بالغ میشد./۵

اما به سرعت زیرضربات سازمان اطلاعات لهستان و NKVD قرار گرفت که با بیرحمی به کشتار و ایجاد وحشت و از بین بردن پشتوانه مردمی با فشار و بهره گیری از مسائلی همچون ایجاد عمدی ناامنی پرداختند. مبارزات این گروه به ترویج خشونت و تعرض به اموال تبلیغ شد و به این طریق آن را منزوی کردند./۶

سازمان زیر حملات مداوم قرار گرفت بطوریکه روسای ان پشت سر هم دستگیر یا کشته میشدند به نحوی که در طول سه سال اعضای چهار کادر رهبری آن؛ پی در پی دستگیر یا کشته شدند ./۷

آخرین رئیس واقعی این تشکیلات کلنل سیپلیسکی Łukasz Ciepliński با انکه میدانست افراد دولتی به دستگیری او بسیار نزدیک شده اند اما حاضر به فرار از کشور و ترک نفراتش نشد تا انکه در ۲۷ نوامبر سال ۱۹۴۷ دستگیر شد./۸

اما دستگیری تمامی اعضای کادر مرکزی دوره چهارم به وزارت امنیت عمومی امکان جدیدی را داد. سازمان MBP تصمیم گرفت از این فرصت استفاده کند و برنامه ای مشابه "تراست" را اجرا کند./۹

سیپلینسکی در طول سه سال آتی تحت شکنجه شدید NKVD قرار گرفت به نحوی که دستها و پاهایش زیر شکنجه شکست و شنوایی خود را از دست داد با این وجود هرگز حاضر به همکاری نشد.
"من در گودالی از خون خودم دراز کشیده بودم ، هیچ تصوری از آنچه از من خواسته شده بود و اینکه چه می گویم، نیست"/۱۰

این آخرین کادر رهبری واقعی شامل سیپلیسکی و آدام لازاروویچ ، میشیزیاو کاوالچ ، ژوزف باتروی ، فرانسیسک بژچ ، ژوزف روپکا و کارول چمیل در اول مارس ۱۹۵۱ به روش کاتین در زندان ورشو اعدام شدند./۱۱

برای موفق بودن این برنامه فریب، همکاری یکی از اعضا ضروری بود ولی اعضای دستگیر شده کادر مرکزی وین حاضر به خیانت نبودند.
اما یکی از اعضای میانی فعال به نام استفان سیشکو Stefan Sieńko خود بصورت داوطلبانه با سازمان اطلاعات MBP همکاری کرد./۱۲

تغییر جهت سیشکو یک لحظه کلیدی بود که موفقیت برنامه های MBP را تضمین می کرد. 
برای اعتبار بخشی به سیشکو یک برنامه فرار برایش ترتیب داده شد که جهت تاثیر بیشتر ،اعلام شد هنگام فرار زخمی شده است و اعلان های تعقیب وی نیز صادر شد .
برنامه سزار cezary کلید خورده بود./۱۳

او با نام رمز Maciej معاون رئیس اطلاعات وین و رئیس دفتر مطالعه معرفی گردید.
آنها یک افسر سرویس مخفی بنام جوزف کوالسکی بنام رمز زامک را رئیس جدید این تشکیلات معرفی کردند.
سه تن دیگر از اعضای سرویس مخفی هم به عضویت کادر درآمدند که همگی اعضا تحت پوشش وجهه سیشکو قرار گرفتند./۱۴

اما پس از موفقیت در پذیرش ان و با درک اهمیت وضع NKVD خود کنترل را بدست گرفت. حالا نمایندگان WIN به غرب اطلاع دادند که کادر آن مجددا تجدید سازمان کرده است. بسیاری از نمایندگان مقیم خارج آن متوجه تغییر جهت سازمان نشدند./۱۵

در فضای پرتنش پس از جنگ جهانی دوم و اغاز جنگ سرد، شبح جنگ قویتر از همیشه بود. سیا در تلاش برای ایجاد یک سرویس ویژه در شرق بود تا بتواند در هنگام جنگ جهانی سوم ،اقدام به خرابکاری خصوصا در خطوط و کارخانجات کند ./۱۶

برنامه سزار از ۱۹۴۸ تا ۱۹۵۰ را صرف ایجاد ارتباطات و احیای تماسها و اعتماد سازی با غرب و اعضای دولت در تبعید کرد .
این ارتباطات در نوامبر سال ۱۹۵۰ به ثمر رسید و ژوزف ماکیوچک و ادوارد کولیکوفسکی توافق نامه همکاری با نماینده سیا را امضا کردند. /۱۷

ابتدا طرح ایکس ابلاغ شد که مربوط به قبل از درگیری و شامل شناخت وضعیت کشور و نیروهای مسلح و امنیتی شامل سازماندهی، آموزش، اسلحه، جابجایی ها، روحیه، استعداد بود. فرصت ها ، کارهای ممکن و وضعیت اقتصاد کشور ، صنعت ، سیاست داخلی رژیم ، اهداف و روشهای تبلیغاتی مورد توجه قرار گرفت./۱۸

همچنین ارزیابی واقعی پیشرفت کمونیسم و جهت گیری طرفداران اتحاد جماهیر شوروی در جامعه ، خلق و خوی طبقات و گروه های اجتماعی ، مقاومت آنها و واکنش های احتمالی در سیاست رژیم لازم بود./۱۹

برای پوشش سازمانهای زیرزمینی و راه های فعال سازی آنها لازم بود گروه های زیرزمینی از پنج تا ده نفر در مناطق اصلی کشور تشکیل شود. وظیفه آنها تهیه اطلاعات درباره اوضاع پس از وقوع جنگ بود.
درنظر گرفته شده بود كه ۵۰ تا ۱۰۰ نفر در سراسر كشور مشغول انجام این كارهای اطلاعاتی باشند./۲۰

در ۱۹۵۱ طرح ولکان در اختیار WIN قرار گرفت و شامل فعالیت های خرابکارانه در راه آهن اصلی لهستان بود. در صورت بروز درگیری مسلحانه ، نیروهای مسلح WiN باید سه مسیر ریلی اصلی را تخریب كنند و از این طریق مانع انتقال ارتش شوروی شوند./۲۱

این طرح در آغاز جنگ جهانی سوم به مرحله اجرا گذاشته می شد و قرار بود مسیرها و گره های ارتباطی از هم پاشیده شوند.
اهداف بمبارانهای هوایی غرب نیز با کمک WIN انتخاب می شدند. اینها مناطق بارگیری ، پل های راه و راه آهن و همچنین اتصالات خطوط راه آهن بود./۲۲

اهداف اصلی خطوط ریلی که از شرق به غرب مانند پل هایی در گروودزیز ، تورو ، ورشو و کراکوف بودند. علاوه بر این ، پیش بینی شده بود كه حدود 100 افسر توسط آمریكایی ها ارسال شود ، كه قرار بود به مشاوران نظامی تبدیل شوند./۲۳

بر اساس برآورد سیا سازمان وین ۲۰۰۰۰ چریک فعال مسلح و صدهزار هوادار غیرنظامی داشت.
سیا پیش بینی تدارکات و تامین برای چنین گروهی را انجام داد و در قالب آن علاوه بر اسلحه و مهمات و ایستگاه های رادیویی ، میلیونها دلار بصورت طلا به داخل انتقال یافت./۲۴

دفتر ویژه هماهنگ کننده سیاستها تحت ریاست فرانک ویزنر مسئول این استراتژی ها بود . این دفتر بازوی سیا محسوب میشد و راهبرد جدید آن؛ ایجاد نیروهای شبه نظامی در داخل دنیای کمونیسم بود. طرحهای ایکس و ولکان برنامه این دفتر بود./۲۵

عملیات سزار ، طرح جسورانه مقابله NKVD با پرچم ساختگی لهستان برای خنثی سازی این برنامه‌ها بود که با طراحی و نظارت گسترده آن انجام شد و منجر به شناسایی مخالفین و در اختیار گرفتن مامورین اعزامی و همچنین خنثی سازی طرح بزرگ ایالات متحده شد./۲۶

برای انجام یک فریب موفق ، وجود محرک خوب و شناسایی زمینه پذیرش آن در قربانی؛ عوامل مهمی هستند ولی این کافی نیست.
برای دوام این فریب، نیاز به خواندن ذهن حریف است و باید در ذهن او نفوذ کرد تا بتوان آن را بر مبنای تصویری که در ذهن دارد ، با اطلاعات ساختگی مناسب تغذیه کرد./۲۷

بایداطلاعاتی هماهنگ باسایر منابع ارائه داد تاقابل پذیرش بنظر اید بصورتی که اطلاعات ونتایجی که بدست اومیرسد با اطلاعات دریافتی دیگر قربانی هماهنگی داشته باشد
باید ابتدا ذهن حریف را خواند و درآن نفوذ کرد تابتوان بر مبنای تصویری که در ذهن دارد ، با اطلاعات ساختگی مناسب تغذیه کرد./۲۸

چنین نفوذی از داخل معمولا به توسط یک جاسوس سطح بالا انجام میگیرد که توانایی دسترسی به تصویر ذهنی قربانی و تشخیص انطباق را دارد. در آن سالها NKVD دارای چنین چشمی در دل سازمان های جاسوسی غرب بود. کیم فیلبی یکی از اعضای حلقه معروف کمبریجی ها/۲۹

کیم فیلبی رئیس بخش ضدجاسوسی MI6 و مسئول بخش مبارزه با کمونیسم آن سازمان بود که به برنامه آمریکاییها دسترسی داشت.
همچنین او در سال ۱۹۴۹ در مقام نماینده این سازمان در سیا به ایالات متحده اعزام شد و نماینده ویژه بریتانیا در کمیته سیاستگذاری آن بود./۳۰

در این موقعیت او توان دستیابی به همه جزئیات را داشته و قادر بود همه تغییرات را درنظر گرفته و واکنش های سیا را بسنجد و هرگونه نیاز برای تغییر لازم در روند برنامه با توجه به انتظارات سیا را به NKVD اعلام کند./۳۱

اما پس از آنکه گای برجس در ۱۹۵۱ به شوروی گریخت کیم فیلبی هم بخاطر ارتباطات قبلی و دوستی دیرینه اش با وی در معرض سوظن قرار گرفت و مجبور به بازگشت به بریتانیا و کناره گیری از MI6 شد. از اینجا در روند برنامه سزار مشکلات پیش امد./۳۲

حالا با از دست دادن چشم خود ،روسها دیگر قادر به تطابق اطلاعات نبودند.
دیگر اطلاعات دریافتی از WIN با پروازهای شناسایی امریکا همخوانی نداشت. ارتباط نفرات اعزامی قطع میشد و آنچه وین ادعا میکرد با سایر منابع همخوانی نداشت.
سیا به برنامه مشکوک و کلیه اعزام نفرات را لغو کرد./۳۳

پس از آنکه مسکو مطمئن شد آمریکا دیگر افسران خود را اعزام نخواهد کرد در نوامبر ۱۹۵۲ تصمیم به پایان عملیات گرفت.
در ۲۷ دسامبر سال ۱۹۵۲ بیانیه افشای WIN اعلام شد و تجهیزات و رادیوها و تجهیزات جاسوسی و پولهای اخذ شده به نمایش در امد . همزمان برنامه دستگیریها نیز به راه افتاد ./۳۴

این جریان برای سیا یک افتضاح واقعی بود که هر آنچه را برنامه ریزی کرده بود تحت کنترل روسها میدید. خجالت بارتر آنکه اعلام شد تمام پولی که از سیا دریافت میشده برای پشتیبانی احزاب کمونیست اروپا بخصوص ایتالیا هزینه میشده است.
فرانک لیندسی مسئول بخش لهستان سیا به سرعت برکنار شد./۳۵

اما بخت سیا بلند بود که خروج زود هنگام فیلبی، باعث ناهمخوانی اطلاعات شد تا با مشکوک شدن به آن، برنامه اعزام افسران آمریکایی لغو شود . چنانکه اگر NKVD قادر به کنترل جریان بود هنوز قصد ادامه برنامه را داشت./۳۶

برنامه سزار همچنین باعث شد طرح های تجهیز شبه نظامیان در کشورهای اروپای شرقی کنار گذاشته شده و در سیاست های کلی تجدید نظر شود.
این تجربه باعث شد سیا ضمن تجدید ساختار و با تشکیل ستاد ضدجاسوسی برای مقابله با روش های فریب، جیمز انگلتون را بعنوان مدیر ستاد منصوب کند./۳۷-پایان

پی نوشت: در پیوند با این رشته ، عملیات تراست را در اینجا میتوانید ملاحظه کنید.

https://twitter.com/Rollo44840497/status/1246172033765068804?s=19