نخستین برخورد
اعلیحضرت #رضاشاه_پهلوی "کبیر" که بنده نویسنده شش سال متمادی از 1312 تا 1319 مستقیما در تحت امر او بکار های موثر و مهم در خدمت، وزارت معارف و وزارت کشور بودم و وزارت معارف اکنون به سه وزارتخانه " آموزش و پروش" ،" فرهنگ و هنر" و علوم و تعلیمات عالیه و چندین اداره کل
و بعد از آن در وزارت کشور از 1318 ش تا اوائل 1319ش مشغول خدمت بوده ام، از عهد همایون او خاطره ها و یادگارهایی در ضمیر یا دفاتر یادداشت خود بنام " صدصبح" دارم.
" والکل امته اجل ....".
بطوریکه اعلامیه رسمی دربار شاهنشاهی حکایت میکند، رضاشاه کبیر اندکی قبل از طلوع آفتاب روز چهارشنبه چهارم مرداد، بعلت عارضه قلبی بدرود زندگانی گفت
نخستین بار در عمر خود که مرا با آن مرد بزرگ ملاقات روی داد، در اوائل فروردین 1300ش. بود. و آن روزی بود که مرحوم ماژورمسعودخان کیهان که بعد از کودتا در کابینه سید ضیاالدین طباطبایی به مقام وزارت جنگ برگزیده شده بود،
وی از آن تاریخ تا 1302شو به منصب وزارت جنگ و بعد از آن به مقام ریاست وزراء و سپس بموجب ماده قانون خاصی بسمت
" فرمانده کل قوا " نائل گردید
" قشون و ارتش شاهنشاهی" سازمان داد و بدورهء بی سامانی و آشفتگی آن پایان بخشید. سپاه نوین ایران در زیر پرچم #شیروخورشید چنانکه زیبنده نام و نشان تاریخی کشور است جایگزین آن نیروهای پریشان و پراکنده داخلی و خارجی گشت.
آذرماه 1304 ش. بود.- در نهم آبان همان سال بموجب یک ماده قانون که در مجلس شوری به تصویب رسید، خلع خاندان قاجار از سلطنت ایران اعلام شد. و نخستین مجلس موسسان مرکب از نمایندگان تمام شهرهای ایران بشرحی که در صورت مذاکرات
و الحق موقع شناسی و سخن بر مذاق و درک مستمعین گفتن آن
شاهنشاه بزرگ مایه حیرت و اعجاب من بود
از همه مهمتر در تالار تاجگذاری در عصر روز چهارم اردیبهشت 1305ش. (درعمارت موزه در قصر گلستان) بود، و همچنین در مواقع عرض سلام و جشن ها، افتخار شرفیابی حاصل میکردم
[ خاطرات جالبی در این کتاب آورده شده که بتدریج با وجود سخت بودن چون امکان کپی کردن نیست، سعی میکنم توییت کنم. ]