یکی از دوستان آمدند و بحث درباره حاملهای انرژی را ادامه دادند. فرضشون اینه که اتوبانسازی محرک اصلی تقاضای استفاده از خودروست!
پاسخ:
قیمت انرژی مهمترین قیمتی است که (میزان استفاده) از خودرو را در تابع تقاضای استفاده از خودرو تعیین میکند و دیگر متغیرها (شاید) سبب انتقال تابع بشن/۱
قیمت لامپ میزان خرید لامپ رو تعیین میکنه ولی قیمت برقه که میگه چقدر روشنش کنید:)
قیمت خودرو تعیین کننده میزان تقاضای خودرو در تابع تقاضای خودروست نه میزان استفاده ازش.البته در تقاضای خودرو هم بنزین کالای مکمله و سبب انتقال تقاضا میشه.
این مغالطهای بود که در بحث قبلی هم رخ داد./۲
اما ایرادات این بحث جدید چیست؟
۱. پیمانکاران لابی قوی دارند؟ بله درسته و فساد هم زیاده، اما به بحث بیربطه.
۲.این لابی باعث میشه منابع از سمت حمل عمومی به اتوبانسازی بره؟ ممکنه ولی این ادعا اثبات معتبر میخواد.
تمرین:در دنیا این نسبت چطوره؟ طول اتوبان به جمعیت تهران به پایتختها/۳
یا همین نسبت برای ایران به کشورهای دیگر؟ اگر این ادعا درست باشه این نسبت برای ایران باید با اختلاف بیش از سایر کشورها باشد که تابع تقاضای اتومبیل را بنفع حمل و نقل عمومی جابجا کند! در حالیکه از متوسطها هم کمتریم!
این نتیجهی ادعا بدون یک سرچ سادهاس!/۴ en.m.wikipedia.org/wiki/List_of_c…
وقتی قیمت رو به این صراحت میگذاریم کنار و اتوبان رو متغیر اصلی در تقاضای خودرو میدونیم داریم قانون تقاضا رو نقض میکنیم یا میگیم این متغیر باعث جابجایی جدی در تقاضای اتومبیل نسبت به حمل و نقل عمومی شده. لذا حداقل نیاز به مطالعه تطبیقی یا سرچ ویکیپدیا داره.اثبات هم نمیخوایم اصلا/۵
۳.تهران شهری با تراکم اروپا و با اتوبانهای آمریکایی است؟ این ادعا نه درسته نه جدید. بارها مطرح شده. من هم ۷-۸ سال پیش تحت تاثیرش بودم ولی قبل از آن بود که سئول، شانگهای، پکن یا برخی شهرهای نیوجرسی رو دیده باشم. حتی بسیاری شهرهای اروپایی نسبت بزرگراه به جمعیتشون بیش از آمریکاست!/۶
۴.من قبول دارم وجود اتوبان بیاثر نیست ولی قیمت رو بیربط دانستن از اساس خطاست و نتیجه خطا هم میده.
نه فقط میزان اتوبانهای تهران که حتی نسبت #خودرو بصورت سرانه هم در ایران زیاد نیست.
ایرانیها هیچ مشکل فرهنگی هم ندارند! این میزان استفاده با این نظام قیمتی بهینه و عقلایی است.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
دلار ۳۱ هزار تومانی از کابوس تا واقعیتش تنها ۳ ماه طول کشید. از ۱۶ تیر تا مهر ۹۹. اما چرا این ماههای اقتصاد ایران خطرناک است و نیاز به مراقبت دارد. محاسبات ساده نشان میدهد نرخ حقیقی #دلار (تعدیل نرخ دلار با تورم) با هر سال پایه الان باید حدود ۱۸ تا ۲۲ تومان باشد/۱ #دلار_31_تومنی
پس این نرخ فعلی حدود۵۰٪ بیش از محدوده حقیقی است. یا این نرخ به محدوده حقیقی خود بازمیگردد یا آنقدر تورم داخلی و بیثباتیها زیاد خواهد شد که دامنه نرخ حقیقی به نرخهای امروز نزدیک میشود. البته نوسان نرخ ارز غیرطبیعی نیست و به هزار و یک دلیل میتواند از نرخهای حقیقی فاصله بگیرد/۲
اما این نوسان قابل پیشگیری بود و بدلیل بیتدبیری سیاستگذار اقتصادی کشور اتفاق افتاد. اما چگونه؟ دلار که ۱۶ تیرماه ۲۲.۵۰۰ تومان بود ناگهان ظرف سه ماه به ۳۱ هزار تومان رسید و افزایش ۵۰٪ داشت. این افزایش چند دلیل داشت که در نامه ۲۵ پژوهشگر اقتصادی هم نسبت به آنها هشدار داده شده/۳
نتیجه اعتراضات آمریکا بر آینده ترامپ چیست؟
دیروز در @eghtesadonline با مجید شاکری @Majidshakeri8 و علی مروی @Marvi_Economics درباره اثر شورشهای امریکا بر انتخابات و آینده #ترامپ بحث میکردیم.
برخی تصوراتم را اینجا میآورم:
برعکس ادعای برخی، شورشها خیلی به ضرر ترامپ تمام شده/۱
اتفاقا امروز رویترز در گزارشی نظرسنجی را در این خصوص گذاشته.
مطابق این نظرسنجی ۷۳٪ کل آمریکاییها بنحوی از این اعتراضات حمایت میکنند. نکته مهمتر اینکه ۶۷٪ از افراد مستقل (که در هیچ حزبی ثبت نام نکردهاند) هم از آن حمایت میکنند و حتی ۵۹٪ جمهوریخواهان هم/۲ mobile.reuters.com/article/amp/id…
دوم. همین گزارش میگوید این اعتراضات باعث شده تا فاصله #ترامپ و بایدن به بالاترین سطح خود از زمان اعلام نامزدی دموکراتها یعنی به ۱۰٪ برسد. (ترامپ ۳۷ و بایدن ۴۷)
یعنی هم ترامپ را پایینتر انداخته و هم بایدن را بالاتر برده. سخنرانیهای همدلانه #بايدن در این روزها گویا موثر بوده است/۳
آیا #بورس تهران #حباب دارد؟
در تئوری برای پیشبینی قیمت مهمترین شاخص d/p است که میزان سود تقسیم شده بر قیمت هر سهمه که جریانات نقد آتی این دارایی را نشان میدهد. لذا از این شاخص برای اختلاف قیمت فعلی از قیمت قابل پیشبینی استفاده میشود.
در این نوشته با سه شاخص بازار بررسی میشه/۱
شاخص اول یک پراکسی از همین d/p است. یعنی p/e. برعکس همین شاخصه با این تفاوت که به جای سود تقسیم شده کل سود تقسیم شده و نشده یعنی e جایگزین شده.
همانطورکه نمودار نشون میده شاخص پیای بازار بورس که بطور متوسط ۷.۵ با سقف ۱۰بوده، بالاتر از ۲۰ هم رفت و الان ۱۸.۵ است.
یعنی ۳برابر شده/۲
در شرایطی که نرخ بهره در ایران منفی ۲۰ تا ۳۰٪ است بالا رفتن پیای عجیب نیست و اصولا بالا رفتنش معقوله اما اینکه در عرض یکسال و اندی ۳ برابر بشه دیگه عجیب و غریبش میکنه.
متوسط پیای در کشورهای مختلف در نمودار زیر آمده. توجه بشه که هیچکدام از اینها نرخ بهره منفی بالای ۲۰٪ ندارند/۳
دولت برای #بازار_سهام چه باید بکند؟
۱.رعایت قانون ۱۰٪ سهام شناور شرکتهای بزرگ که انجام نمیشود. هرکدام از این شرکتها مربوط به یکی از وزارتخانهها هستند!
۲.افزایش سهام شناور بیش از قانون ۱۰٪ توسط همه شرکتهایی که دولت مدیرانش را تعیین میکند. مثلا ۲۰٪
۳.تسهیل پذیرش و عرضه اولیه/۱
اما دولت دارد چه میکند؟
۱.ایجاد لایه مدیریتی جدید بنام صندوقهای قابل معامله و سخت کردن شناوری شرکتهای بزرگ برای ازدست ندادن مدیریت!
۲.عدم رعایت الزام شناور ۱۰٪ توسط قریب به اتفاق شرکتهای وابسته به دولت
۳.عدم جریمه کسانی که بند ۲ را رعایت نکردهاند
۴.توجه به عرضه اولیه شرکتها/۲
هماکنون درصد سهام شناور موزون شرکتها کمتر از ۱۰٪ است. شرکتهای کوچک خصوصی شناورترند و بزرگهای شبه-دولتی خیر.
دولت لازم نیست هیچ کار ویژهای بکند فقط اگر سهام شناور شرکتهای وابسته به خودش را زیاد کند با چند کلیک ساده حداقل ۴۰۰ هزار میلیارد تومان ظرفیت خرید بازار بالا میرود/۳
این ادعای برخی اقتصاددانان خوب نظیر #مسعود_نیلی و دوستان دیگر درباره اینکه درآمد سرانه ایران الان ۷۰٪ مقدار سال ۱۳۵۵ است ادعای نادرستیه. دکتر #جواد_صالحی_اصفهانی بارها به این ادعا پاسخ و نشان داده درآمد سرانه ایران تقریبا ۲برابر ۱۳۵۵ است.
اما صالحی چه میگوید و چرا درست میگوید؟/۱
جواد صالحی استادتمام #ویرجینیا_تک است. دکتریش را در سال ۱۳۴۹ گرفت و چون بورسیه بانک مرکزی بود به ایران برگشت ولی پس از انقلاب او و بسیاری را مجبور به خروج از بانک مرکزی کردند!همه اساتید نورچشمند ولی معتقدم فهم او از اقتصاد ایران با فاصله بیشتر از دیگرانه/۲ en.m.wikipedia.org/wiki/Djavad_Sa…
جواد صالحی معتقده سری زمانی بانک مرکزی از تولید ناخالص داخلی، دوران بعد از انقلاب را بدلیل عدم بکارگیری شاخص درست تنظیمگر (deflator) کمتر از حد نشان داده و اگر از یک تنظیمگر معتبر استفاده شود قضیه کاملا متفاوته و درآمد سرانه ایرانیها تقریبا ۲ برابر قبل از انقلابه/۳
طلا به کجا میرود؟
توضیح تناقض کاهش قیمت طلا در بحران فعلی
مخاطبان متعددی سوال کردند که چرا با وجود بحران جهانی، #قیمت_طلا برعکس بحرانهای پیشین در حال کاهش است؟
در این رشته توییت سعی میکنم این ابهام را پاسخ دهم و در آخر هم پیشبینی خودم از روند قیمت #طلا را خواهم گفت/۱
اینکه #طلا دارایی امنی بوده و رکود-منفی بوده (یعنی برعکس برخی شاخصها مثل شاخص بورس یا نفت یا کالاهای اساسی هنگام رکود و بحران افزایش قیمت یا ثبات میگرفته نه کاهش) درسته.
اینهم که در این رکود برعکس همیشه در چند روز اخیر طلا در حال کاهش قیمته درسته. اما چرا؟/۲
دلایل کاهش قیمت طلا در رکود فعلی:
۱. اولا کاهش قیمت #طلا نسبت به سایر کالاهای اساسی مشابه مثلا مس و آلومینیوم و فولاد و ... بسیار کمتر بوده. نمودار نسبت مس به طلا نشان میدهد که این نسبت بسیار کاهش داشته و به پایینترین سطوح تاریخی رسیده. بازدهی اوراق نیز در پایینترین سطوح است/۳