Kaktooth Profile picture
26 Jan, 17 tweets, 5 min read
موج دوم #من_هم
#روایت_آزار
#MeTooIran #MeToo
(نام آزارگر/متجاوز به در خواست راویان از این متن حذف شده است).
این یک #روایت_جمعی از تجربه‌ی آزارجنسی است.روایتی از تجاوز و خشونت جنسی درون رابطه از سوی چند تن از نجات‌یافتگان، روایت اینکه چطور ما برای مدتها درون این رابطه ماندیم.👇
۱. سفید
رابطه‌ی همه‌ی ما به شیوه‌ای مشترک و از طریق آشنایی در توییتر شروع شد. با کاربر پرفالوئر محبوب، مترجم چیره دست، هم‌پیاله چپ و راست و کارگزار، که ایشان را در اینجا فعلا به اختصار آقای «میم» مینامیم. کسی که باهاش ده ها فالوئر و دوست مشترک داشتم و👇
ابتدا از هر جهت آدم امنی بنظر میرسید. گر چه چند نفر از ما قبلتر هشدارهایی درباره رفتارهای این فرد در رابطه شنیده بودیم، ولی نهایتا اشتباه و به ظاهر موجهش اعتماد کردیم.
رابطه ما معمولی شروع شد: لاس دوستانه، حمایت روحی و عاطفی، محبت شنیدن و احترام دیدن،👇
درمواردی تاکید طرف مقابل بر رابطه پایدار و انحصاری،شنیدن اینکه «لذت دادن به طرف مقابل چقدر برای من مهم است».اما درگذرزمان الگوهای مشابهی در برخورد باما تکرارشده شامل بی‌اعتنایی،خشونت فیزیکی،آزاروتحقیر مداوم و هدفمند بقصد نگه داشتن طرف مقابل دریک رابطه بیمار و البته تازمانی موفق👇
۲. قرمز
تجربه‌ی غالب ما در رابطه با آقای «میم» خشونت ناخواسته بوده. هرگز قبل از سکس خشن (چیزی که بهش علاقه داشت) از ما نمیپرسید این تجربه رو دوست داری یا نه. بارها آشکارا این را شنیدیم که «خواسته تو اینجا اهمیتی نداره». 👇
برای مثال بستن مسیر تنفسی در میانه سکس تا حد خفگی، تف کردن روی بدن ما و کتک زدن بخشی از تجربه مشترک ما از سکس با آقای «میم» بوده.و البته تهدید. مثلا در مقابل درخواست وارد کردن جسم خارجی به داخل بدن‌مان تهدید اینکه «میدونی اگر خودم بکنم درد بیشتری داره». 👇
در موارد دیگری از امتناع ما از برآورده‌کردن خواسته‌اش، تهدید توام با لبخند چندش‌آور «میدونی که آدرس و تلفن خانواده‌ات رو دارم». و استفاده از قدرت فیزیکی برای وادار کردن به کارهایی مانند لیسیدن سطوح آلوده و خودارضایی با دیدن درد و تحقیر در چهره ما.👇
و حتا درمواردی استفاده از زور برای وادار کردن ما به اینترکورس با وجود نه شنیدن آشکار. ما باخشونت و تهدید وادار به استفاده از اسباب‌بازی‌های جنسی مطابق میل «میم» شده‌ایم. و همه ما با اصرار و فشار وادار به نوشیدن مشروبات الکلی سنگین و بی‌کیفیت قبل از برقراری رابطه شده‌ایم 👇
گرچه همواره به تهوع، سردرد و گیجی منتهی میشد و البته خوشبینانه امیدواریم هیچ ماده خارجی درون آن نوشیدنی‌ها نبوده باشد.بخشی دیگری از تجربه مشترک ما، شنیدن جزییات ناخوشایند از فانتزی‌های ذهنی فرد آزارگر بوده حتا وقتی صراحتا از شنیدنش ابراز انزجار میکردیم. 👇
فانتزی‌هایی مانند اجاره دادن ما به اشخاص غریبه و تماشای سکس ما با آنان، گلدن‌شاور و وادار کردن مان به خوردن غذای حیوانات خانگی.
و چرا از این رابطه بیرون نمیامدیم؟چون همه ما دربدترین دوره زندگی‌مان با این فرد آشنا شدیم.👇
دوره‌ای که پر از نیاز به دوست داشتن، دوست داشته شدن و دیده شدن بوده.والبته همواره درمعرض این اتهام بودیم که «اگر این رابطه ایده‌آل پیش نمیره اشکال از خود تو است» و درمقابل بازبیشتر به خواست‌های فردآزارگر تن میدادیم.👇
۳. آبی
نهایتا همه ما با ترس و سختی از این رابطه بیرون آمده‌ایم. ترس مورد انتقام واقع شدن. ترس بابت آرشیوی کامل از عکسهایی که «میم» از ما (و تمام دختران دیگری که زمانی با آنها در ارتباط بوده) طبقه‌بندی شده و مجزا در کامپیوتر شخصی‌اش نگه میداشت. 👇
والبته وقتی درپایان رابطه با خواهش و درخواست‌های مکرر از «میم» خواستیم آن عکسها را پاک کند با مخالفت و با نه قاطع مواجه شدیم.
چرا اینهارو مینویسیم؟قصد انتقام گرفتن نداریم.یاحتا قصد بی‌آبرو کردن فردمتجاوز. مابطورجدی فکرمیکنیم حتا آزارگرومتجاوز هم باید فرصتی برای پذیرفتن اشتباه،👇
گرفتن درمان و برگشت به اجتماع داشته باشه. اما درعین حال فکر میکنیم اگر قبلا روایتی از یک رابطه آزارگرانه رو خونده بودیم شاید الگوهای مشابه رو زودتر تشخیص میدادیم و تا گردن درون این چاه پر از احساس ناچیزبودن و تحقیرشدن فرو نمیرفتیم.👇
شاید این روایت بتونه به افراد دیگری در فهم این الگوها کمک کنه. شاید بتونه آغاز بحثی باشه درباره مصداق‌های آزار و #تجاوز_درون_رابطه.
فکر نمیکنیم تا سالها بتوانیم رنج این تحقیر و ترس و همچنان مواجه شدن دوباره با آن رو در حین روایت فراموش کنیم. 👇
ولی اگر این روایت بتونه حتا به اندازه‌ی انگشتان دو دست از مردان و زنان خواننده رو تشویق به فکر کردن درباره مفهوم رضایت و آزار در رابطه بکنه، این رنج ما بی‌فایده نخواهد بود.👇
و در نهایت با تشکر از دوستانی که همراه ما شدند، روایت ما رو شنیدند و به ما شجاعت قدم گذاشتن در این مسیر دشوار روایت کردن و قول همراهی در ادامه این مسیر رو دادند.

عبارتی هست که میگوید «اولین قدم را که بردارید ترس‌تان خواهد ریخت». و ما اولین قدم را برداشته‌ایم.
پایان

• • •

Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh
 

Keep Current with Kaktooth

Kaktooth Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

PDF

Twitter may remove this content at anytime! Save it as PDF for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video
  1. Follow @ThreadReaderApp to mention us!

  2. From a Twitter thread mention us with a keyword "unroll"
@threadreaderapp unroll

Practice here first or read more on our help page!

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3/month or $30/year) and get exclusive features!

Become Premium

Too expensive? Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal Become our Patreon

Thank you for your support!

Follow Us on Twitter!