جنگ ارزی #آمریکا علیه #فرانسه
درسهایی برای امروز
طی یک رشته توییت مزایای ناشی از وقوع دو جنگ جهانی برای آمریکا توضیح داده شد. جنگهایی که مبنای امپراطوری اقتصادی آمریکا را بنا نهاد و مقدمه بود بر #برتون_وودز #طلا #دلار
👇
در این #رشته_توییت به یکی از نتایج تسلط مالی آمریکا با دلار به نظام مالی دنیا خواهم پرداخت.
در ژوئن ۱۹۴۴ کنفرانس برتون وودز برگزار شد این کنفرانس در پی آن بود که موقعیت مسلط سرمایه مالی آمریکا را در گردش بین المللی پول و مناسبات مالی و اعتباری تحکیم کند👇
تا پایان ۱۹۴۳ آمریکا موفق شده بود بخش اعظم طلای جهان را در آمریکا متمرکز کند رقمی بالغ بر ۲۴ میلیارد دلار.
در شرایط پس از جنگ که بیش از نیمی از ذخایر طلای دنیا در اختیار ایالات متحده بود بازگشت به پایه طلا همانند پایه ارزی طلا چندان آسان نبود👇
از سویی آمریکا در طی جنگ دلار را به عنوان واسطه گردش بین المللی پول تثبیت کرده بود فقط مسئله این بود که این پول ملی چگونه با طلا مرتبط شود بنابر این نتیجه این کنفرانس این بود که هر اونس طلا معادل 35 دلار در نظر گرفته شد و آمریکا این نرخ برابری را تضمین کرد👇
از دیگر نتایج این کنفرانس تأسیس دو سازمان بین المللی بود یکی بانک ترمیم و توسعه و دیگری صندوق بین المللی پول.
نکته این بود که کشورها با خرید دلار آمریکا می توانستند آن را با طلای آمریکا معاوضه کنند اما این موافقت نامه بندهایی به این شرح داشت
ماده ۴ موافقت نامه👇
صندوق بین المللی پول تعهد کشورهای عضو صندوق را به حفظ قیمت طلا در سطح تعیین شده و جلوگیری از نوسانات فزاینده یا کاهنده آن به میزان بیش از یک درصد، مورد تصریح قرار می داد این کشورها رسما اعلام میکردند که پول ملی آنها قابل تبدیل به طلاست👇
و این امر بر تعهد آنان به مبادله ارزهایشان در برابر طلا با همان شرایط ایالات متحده دلالت داشت نتیجه این امر آن بود که همه کشورهای عضو ناچار بودند یک برابری ثابت با طلا داشته باشند همچنین نرخ مبادله ارز این کشورها نیز نباید بیش از یک درصد از برابری خود نسبت به دلار انحراف کند 👇
نتیجه این بود که کشورها برای حفظ نسبت معین بین پول های ملی شان با دلار (در صورت بهبود تراز پردخت) ناچار بودند با پول های ملی خود مقادیر هر روز بیشتری دلار خریداری کنند و آن را در اندوخته های ارزی خود به مقیاس هر روز بزرگتری ذخیره کنند این امر نرخ دلار را بالا برده👇
و نرخ های پولهای ملی کشورها را پایین می آورد با این مکانیسم آمریکا تورم را همراه با دلار به دیگر کشورها صادر میکرد.
این سیستم مزایای بزرگی به آمریکا بخشید و دلار را به سلاحی برای کسب تسلط در مناسبات پولی و مالی بین المللی تبدیل کرد تمام این مکانیسم باعث شد آمریکا👇
تبدیل به یک بانک شود به نحوی که با اجرای #طرح_مارشال نیز این ادعا گزاف نیست این موضوع باعث شد به اتکای اسناد بدهی های خارجی آمریکا دست به خلق اعتبار بزند و به پرداخت وام بپردازد امکان مهم دیگری که آمریکا به آن دست یافت این بود که دیگری نیازی نبود برای تأمین هزینه های جنگ 👇
طلا مصرف کند بلکه کافی بود #دلار چاپ کند حتی مسلح کردن سایر کشورها بدون توجه به تراز پرداخت های نامساعد آمریکا ممکن گردید.
از سال ۱۹۴۹ دارایی های پولی ایالات متحده به شکل ذخایر طلا و ارز خارجی یا دست نخورده باقی مانده بود به کندی کاهش می یافت در حالی که بدهی های آنها در خارج👇
به خصوص اسکناس های فدرال رزرو و بروات خزانه رو به افزایش بود شکاف بین دارایی های موجود در دسترس و بدهی های خارجی رو به گسترش بود به این ترتیب وارد کردن دلارهای آمریکایی در گردش جهانی پول و ذخایر ارزی سایر کشورها منجر به کاهش در پشتوانه طلای دلار گردید در ۱۹۳۸ بدهی خارجی امریکا👇
۲.۲ میلیارد دلار بود در حالی که ۱۴.۶ میلیارد دلار طلا داشت در ۱۹۴۹ موجودی طلا ۲۴.۶ میلیارد دلار و بدهی های جاری به ۸.۲ میلیارد دلار رسیده بود.
با آغاز دهه 50 فرمول #دلار به همان خوبی طلاست همچنان کار میکرد تا آنکه جنگ کره آغاز شد و برای اولین بار از آغاز برتون وودز 👇
این نظام به طور گسترده به عنوان سلاح سیاست تهاجمی آمریکا به کار گرفته شد این جنگ هزینه نظامی آمریکا را 4 برابر کرد که با #دلار تأمین مالی میشد این مخارج تا دهه 60 به طور متوسط سالانه 500 میلیون دلار افزایش داشت. حاصل جنگ کره یک کسری دائمی تراز پرداختها برای این کشور بود 👇
از سال ۱۹۵۸ فاصله بین دلار های خروجی از آمریکا و دلارهای ورودی بیشتر شد این دلارها به طلا تبدیل شده و اندوخته می شدند و ذخایر طلای آمریکا کاهش می یافت به همین دلیل #کندی رئیس جمهور وقت سیاست کاهش هزینه های نظامی خارجی و کمکهای خارجی را در پیش گرفت.
با آغاز دهه 60 شکاف بین👇
بدهی جاری آمریکا و پشتوانه طلا به مرز خطرناکی رسیده بود در سال 1961 خرانه مشترک طلا به خواست آمریکا تشکیل شد این خزانه نهادی بود که کشورهای اروپای غربی و آمریکا برای حمایت از دلار تشکیل دادند و اعضای آن بخشی از اندوخته طلای خود را صرف پشتیبانی از دلار آمریکا میکردند👇
اعضای این صندوق بریتانیا فرانسه آلمان غربی ایتالیا بلژیک هلند و سوئیس بودند.
کشورهایی که بانکهای مرکزی شان در صندوق مشترک طلا با فدرال رزرو در پشتیبانی از یک قیمت ثابت برای طلا همکاری داشتند در واقع توسعه طلبی آمریکا را در عرصه پولی مالی به زیان و خرج خود تسهیل می کردند👇
به مرور صداهای مخالف برخاسته بود اولین صدا از #فرانسه برخاست در سال 1965 #مارشال_دوگل گفت: سلطه #دلار بر نظام پولی دنیا مزایای غیرموجهی را به شریک ماوراء اطلس ارزانی داشته این مزایا در عرصه اقتصادی برای تحمیل سرکردگی آمریکا در سیاست بین المللی مورد بهره برداری قرار میگیرد👇
برای حل این مشکل باید به #پایه_طلا بازگشت.
این اظهار نظر حساسیت آمریکا را نسبت به فرانسه برانگیخت و باعث شد لیندون جانسون لایحه ای برای اصلاح نظام پرداختهای آمریکا به کنگره بدهد که این اصلاحات تأثیر چندانی نداشت
در سال 1966 در اجلاس سالانه صندوق بین المللی پول برای رهایی👇
از بحران پیشنهاد افزایش قیمت طلا مطرح شد نمایندگان ایالات متحده با افزایش قیمت طلا مخالفت میکردند دلیل آنها این بود که با افزایش بهای طلا مزایای ناموجهی را به کشورهایی که تاکنون موجودی قابل توجهی از طلا دارند و به کشورهایی که طلا تولید می کنند (شوروی) ارزانی می دارد👇
به علاوه آنها فرانسه را برای افزایش ذخایر طلای خود سرزنش می کردند در واقع سایر کشورها همان کاری را کرده بودند که آمریکا در هنگام جنگ انجام داده بود و حالا با پایین نگه داشتن تصنعی قیمت طلا کمتر از ارزش خود ارزیابی می شد افزایش قیمت طلا می توانست این بی عدالتی را جبران کند👇
اگر مسئله منفعت هم در کار بود خود امریکا به همان میزان سود می برد اما جان کلام مخالفت آمریکا این بود که چنین اقدامی به معنای کاهش ارزش دلار و از بین رفتن نقش آن در نظام پولی بین المللی بود و به این صورت مهمترین ابزار توسعه طلبی آمریکا از بین می رفت.
از طرفی پایین نگه داشتن 👇
مصنوعی قیمت طلا باعث شد که عمده طلای استخراج شده توسط بخش خصوصی خریداری شود طلایی که قیمت آن با پوند و دلار پرداخت می شد و تراز پرداختها را بیش از پیش نامساعد می کرد
در سال 1967 فرانسه از صندوق مشترک طلا که برای حمایت از دلار به خرج سایر کشورها ایجاد شده بود بیرون آمد👇
#ژرژپمپیدو در سال 1967 که نخست وزیر فرانسه بود گفت: نظام پولی بین المللی از آن رو بد و ناقص کار میکند که به کشورهایی که دارای پول ملی اندوختنی هستند (دلار و پوند) بی جهت مزایایی را ارزانی می دارد این کشورها می توانند تورم را بدون آنکه بهای آن را بپردازند تحمل کنند.👇
تنها شالوده محکم برای یک نظام پولی بین المللی طلاست زیرا نمی توان آن را دستکاری کرد و زیر نفوذ گرفت
در سال ۱۹۶۸ هراس از کاهش ارزش دلار به تب طلا تبدیل شد و معاملات طلا در بازار لندن گاهی به ۱۰۰ تن می رسید در ۱۵ مارس ۱۹۶۸ طلا دو نرخی شد 👇
به این صورت که در عملیات بین الدولی به نرخ برتون وودز و در بازار با قیمت بازار
در مارس 1968 محافل حاکمه آمریکا دور تازه ای از نبرد برای حفظ نظام پولی موجود را آغاز کردند و فرانسه یعنی هوادار اصلی اندیشه بازسازی مکانیسم جهانی پول بر اساس طلا هدف اصلی این نبرد شد 👇
تصمیم بر آن بود موقعیت پولی و مالی فرانسه از درون ویران شود و جنگ ارزی آمریکا علیه فرانسه در سال 1968 آغاز شد در این نبرد آلمان غربی در جبهه آمریکا قرار گرفت آمریکا به دنبال فرصت مناسب بود و یک سری اعتصابات کارگری در فرانسه فرصت مناسب را در اختیار آمریکا قرار داد.👇
توطئه ارزی آمریکا علیه فرانسه با همکاری آلمان غربی از یک شایعه ساده آغاز شد «به زودی ارزش مارک آلمان در برابر دلار افزایش و ارزش فرانک کاهش خواهد یاف» این شایعه کافی بود تا سفته بازان داخلی فرانسه را به تحرک وادارد کافی بود فرانک تبدیل به مارک شده در بانکهای آلمان تودیع شود👇
تا سودی دوجانبه از کاهش فرانک و افزایش مارک عاید شود همین وسوسه باعث شد سفته بازان بدون توجه به نرخ در حال سقوط فرانک نسبت به مارک که توسط آلمانی ها تعیین میشد فرانک را در ازای مارک مبادله و به آلمان منتقل کنند همچنین یک جریان سازمان یافته خروج یورو دلار(دلار اروپایی) نیز از👇
فرانسه سازمان داده شده بود در ۱۲ نوامبر ۱۹۶۸ کسری تراز پرداختهای فرانسه به یک موضوع جدی تبدیل شد و دولت فرانسه با افزایش نرخ بهره از ۳ به ۶ درصد به آن واکنش نشان داد اما در همان حال معلوم شد هیچگونه افزایش ارزش مارک در کار نیست اما شایعه کار خود را کرده بود.👇
آثار این اقدام این بود که پیش از مارس ۱۹۶۸ هنگامی که زیر تأثیر تب طلا و هراس پولی نظام قیمتهای دوگانه طلا ایجاد شد اندوخته های طلای فرانسه ثابت باقی ماند چرا که به اندازه کافی پشتوانه طلا برای فرانک وجود داشت اما طی ماه های بعدی اندوخته های طلای فرانسه از ۵.۲ میلیارد دلار 👇
به ۳.۸ میلیارد دلار افت کرد به علاوه فرانسه اعتباراتی که از صندوق بین المللی پول بر اساس سهمش از SDR تعلق میگرفت تمام کرد و اندوخته های ارزی فرانسه نیز 80 درصد افت کرد
با توجه به فراخوان لیندون جانسون در ابتدای سال ۱۹۶۸ مبنی بر لزوم بازگشت سرمایه آمریکایی و بهبود تراز پرداخت ها👇
آلمان غربی یورو دلار های خود را به صورت وام به کارگزاری های آمریکای پرداخت کرد و یک میلیارد دلار از سرمایه خارجی آمریکا در فرانسه نیز به آمریکا بازگشت.
در سوی دیگر کاهش ارزش فرانک مزیت صادراتی برای کالاهای کشاورزی فرانسه که به آلمان صادر می شد ایجاد کرد👇
( شایان ذکر است در جامعه اقتصادی اروپا کالاها به قیمت مشترکی که به دلار آمریکا تعیین می شد با پولهای ملی انجام می گرفت) این حریان باعث می شد بنگاه های فرانسوی صدور فراورده های کشاورزی به بازار آلمان را افزایش دهند👇
برای خنثی کردن مزیت ایجاد شده برای فرانسه طرح های گوناگونی به مرحله اجرا در آمد اولین اقدام افزایش تعرفه واردات کالا از فرانسه بود با این حال کاهش ارزش فرانک انبوه کالاهای کشور را تماما با پولی که ارزش آن کاسته شده بود به سوی صادرات تغییر جهت داد👇
که ناگزیر قیمتهای بازار داخلی را افزایش داد با توجه به عدم افزایش دستمزد اسمی کارگران و کارمندان سطح زندگی این قشر فرانسه را به شدت کاهش داد نتیجه این شد که نه تنها تراز پرداختهای فرانسه علی رغم بهبود در تراز تجاری همچنان سقوط کرد بلکه تورم جامعه فرانسه را در نوردید 👇
با این حال تمامی این اقدامات از سقوط برتون وودز جلوگیری نکرد و تنها هزینه ای بود که توسط مردم پرداخت شد.
پایان
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
این روزها مرد ایرانی از هر سمت مورد هجمه و توهین قرار گرفته در حالی این امر رو روزانه شاهدیم که هیچکس به زمینه های این موضوع نمی پردازه اخیرا یکی از آشنایان خواهرم با مردی 65 ساله فرانسوی ازدواج کرده بالغ بر 40 سال اختلاف سنی،توجیه این خانم این بوده مرد ایرانی ارزش ازدواج نداره👇
اما دلیل واقعی چیست. دلیل اول اینکه شرایط اسفناک ریال در برابر یورو باعث شده در دوران نامزدی این خانم هدیه های آنچنانی و شرایط مالی رویایی تجربه کنه که تأمین چنین شرایطی جز از معدود مردان ایرانی بر نخواهد آمد
دلیل دوم این بوده در واقع بدون آنکه شرایط سخت مهاجرتهای کاری و یا تحصیلی رو تحمل کنه پا به یک زندگی آماده اروپایی بذاره. از سویی امکان پیگیری مواردی مانند تحصیلات و یا اشتغال در کشور مقصد با ازدواج با یک اروپایی به مراتب راحت تر خواهد شد. 👇
بگذارید ریش سگ را کوتاه کنیم
در قرن 15 میلادی مجازات ملحدین در هلند به شیوه هایی سادیستی انجام میگرفت که دلیل آن فراهم کردن بیشترین هیجان برای تماشاچیان بود
بالاترین مجازات چوبه مرگ بود با این تفاوت که در هلند تنها به چوب بستن و آتش زدن قربانی خلاصه نمیشد👇
ابتدا انبری را در آتش سرخ میکردند و سپس زبان قربانی را بیرون آورده با آن انبر محکم می بستند. زبان قربانی می سوخت و متورم میشد سپس او را بر بالای چوبه ای بلند آویزان می کردند. مبلغین مذهبی از قربانی می خواستند در برابر مسیح و خدا توبه کند تا به مرگی سریعتر او را بکشند 👇
در صورتی که قربانی مقاومت میکرد مبلغین مذهبی فریاد می زدند که او را به شیطان سپردیم. این اوج خواسته تماشاچیان بود چرا که هیجان مراسم را دوچندان می کرد.در این هنگام تماشاچیان فریاد میزدند که بگذارید ریش سگ را کوتاه کنیم.👇
رکود بزرگ، جان مینارد #کینز ، #نیودیل
بررسی یک افسانه در مورد اقتصاددان دولتگرا
در خصوص علت بروز بحران 1929 نظریات مختلفی وجود دارد اما یافتن دلیل یا دلایل این بحران بدون مطالعه تاریخ پولی جهان از 1890 تا پایان جنگ جهانی اول ممکن نیست.👇
نظرات اقتصاددانان مختلف در خصوص دلایل بروز بحران متفاوت است که ناظر بر سه موضوع کلی است،دخالت دولت فدرال،عدم دخالت دولت فدرال و عدم دخالت کافی دولت فدرال. در این رشته توییت میزان صحت ادعایی را خواهیم سنجید که معتقد است راهکار جان مینارد کینز اقتصاددان بریتانیایی 👇
مبنی بر لزوم دخالت دولت فدرال مهر پایانی بر این بحران بود.
اثرات جنگ جهانی اول بر اقتصاد آمریکا:
با پایان جنگ جهانی اول آمریکا با مازاد تراز بازرگانی مواجه شد و بر ذخایر طلایش به میزان زیادی افزود به نحوی که صادرات آمریکا به بیش از ۵.۵ میلیارد دلار یعنی دو برابر پیش از جنگ رسید👇