وقتی دوستانی از خشکی و کم آبی ایران و نیاز به تعطیلی کشاورزی می گویند من صدها مثال از دانش بومی پدرانمون یادم میاد که چه راههای علمی و کاربردی برای مدیریت آب و کشاورزی در این سرزمین همیشه خشک داشتند.بذارید در این #رشتو شما رو با یکی از عجائبش یعنی کره ی انگوری آشنا کنم/۱
کره(ک با فتحه) انگوری روشی بدیع به یادگار مانده از دوران ساسانی و شاید پیش تر است، که بهترین نمونه های آن را می شد در بوشهر(روستای هلیله) و جزیره ی خارگ یافت(مناطقی کم باران و گرم). در این شیوه یک انگور در محوطه ای دایره ای شکل که اطرافش دیواری کوتاه ساخته شده کاشته می شود/۲
وسط این محوطه چاهی ساخته می شود(پایین چاه را شبیه اتاقکی میساختند )انگور ته این چاه کاشته می شود. در اطراف محوطه هم جوی هایی در نظر گرفته می شود که آب باران را به درون چاه هدایت می کند.انگور از آب ذخیره شده از باران تغذیه شده و از گزند آفتاب در امان مانده و رشد می کند/۳
بعد از مدتی انگور به سطح زمین آمده و درون محوطه پهن می شود.شاید باور کردنش سخت باشد با همین شیوه ی جالب آنقدر انگور تولید می شد که تا دهه ی چهل از بوشهر به شهرهای دیگر حتی بازار شیراز و کازرون و بحرین انگور فرستاده می شد.(احتمالا برخی بوشهریها هم باور نمی کنند)/۴
تصویری از کره ی انگوری در منطقه ی ریشهر بوشهر در سال ۱۹۶۷ میلادی(اونهایی که بوشهر اومدن اگر پارک ریشهر رفتین این تصویر احتمالا جای همون پارک است)/۵
سرنوشت این انگورها غم انگیز بود،در دهه ی ۴۰ و ۵۰ برای ساختن پایگاه هوایی و دریایی و نیروگاه اتمی بیشتر زمین های کشاورزی شبه جزیره ی بوشهر و از جمله اکثر این انگورها نابود شد.تک و توک کره ی انگور هم که باقی مانده بود برای ساخت و سازها ویران شد و فکر می کنم فقط یکیش ثبت ملی شد/۶
در دهه ی پنجاه عباس گروسی تحقیق جالبی در موردش انجام داد که در هفته نامه ی کتاب جمعه چاپ شده و همون موقع فرهاد ورهام با همکاری گروسی مستندی با نام بُنِه تاک در این مورد ساخت که واقعا دیدنی است.(ویدئوهای این مطلب از همین مستند است)/۷
لینک دانلود مستند: doctv.ir/program/156776
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
از دوستانی که دلسوزانه در مورد شغل دوم، تدریس خصوصی و کنکور پیشنهاداتی دادند ممنونم، از اونهایی که بهم یادآوری کردن که معلمی کار سختی نیست و پول مفت و اضافی بهمون دارن میدن و سه ماه تعطیل و ساعت کار هفتگی کمه و داریم در عین عشق و حال ناشکری میکنیم هم ممنونم، غرض از این توییت/۱
حل مشکل برای شخص خودم نبود هدف بیان بحرانی بود که دارم از نزدیک در آموزش و پرورش می بینم بود، این وسط چه پیشنهاد شغل دوم و تدریس خصوصی برای معلمان(حتی اگر مشکل شخصی اونها رو حل کنه) و چه تکرار بدون درک تعطیلات و راحتی و ... رو بیشتر مضر به حال جامعه می دونم تا معلمها/۲
بلاخره با تداوم این وضع معلمهای خوب یا رها میکنن و میرن سراغ کار دیگه یا شغل دومشون میشه معلمی و فضای ذهنی و وقت و تمرکزشون و رفتار و دغدغه شون چیز دیگه ای جز معلمی میشه یا می مونن و ناله زنان و در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلاتشون هر روز بی انگیزه تر میشن./۳
من با این حقوق معلمی واقعا زندگیم به فنا رفته. امروز در دفتر مدرسه بحث در مورد رها کردن شغل معلمی بصورت جدی جریان داشت، خبر دارم که چندتا از همکاران جوان تر در آزمونهای استخدامی پتروشیمیها و ... شرکت کردن، برخی بخاطر مشکل سربازی هنوز دست و پاشون بسته است و بخاطر همین رفتن/۱
سراغ شغل آزاد و دارن برای تموم شدن تعهدشون یا یافتن راه دیگه برای سریعتر خلاص شدن از آموزش و پرورش تلاش میکنن، برخی هم از قبل درآمدی داشتن که اصلا تامین زندگیشون با اون درآمد است. من آدم شغل آزاد نیستم، سرمایه و ارث و پشتیبانی ندارم، معلمی رو واقعا دوست دارم/۲
هر تلاشی برای کسب درآمد دوم نتیجه چندانی نداشته و حتی در برخی موارد شکست خورده. امروز یادم اومد که چون برخلاف اکثر همکارانم بیمه من خدمات درمانی است نه تامین اجتماعی، اگر امروز از معلمی استعفا بدم عملا هیچ سابقه کاری برام حساب نمیشه و اگر برم سراغ شغل دیگه سابقه ام صفر میشه/۳
سالها قبل توی مشهد با چندتا طلبه یزدی آشنا شدیم، گفتن امشب می ریم خونه حاج حیدر رحیم پور، شما هم خواستین بیاین. صحبتهای این مرد بزرگ و اون خونه ساده و ... برای من تجربه جالبی بود. چون مرحوم حاج حیدر از مبارزین قدیم مشهد بود واقعا اطلاعات و تجربیات نابی از فضای سیاسی/۱
مشهد در پنجاه شصت سال گذشته داشت. میگفت جریان ملی شدن نفت همزمان با نوجوانی او بوده و البته با وجود این در آن زمان در تجمعات و فعالیتهای مربوط به این ماجرا فعال بوده. میگفت از مهمترین و فعالترین عناصر سیاسی در جریان ملی شدن نفت در مشهد شبخ محمود حلبی بوده اما ماجراهایی که/۲
در فاصله ملی شدن نفت تا کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ اتفاق افتاد به نوعی باعث سرخوردگی شیخ محمود حلبی و برخی دیگر از مذهبیهای فعال در آن جریانات شد و همین زمینه تغییر در افکار و رفتارش شد و کم کم رسید به چیزی که به نام حجتیه مشهور شد. البته احتمالا عوامل دیگه ای هم در این ماجرا دخیل بوده/۳
یه حکایتی هست که میگه یه نفر هر روز می رفت بیرون از شهر، سنگ می ریخت توی یه خورجین، اون رو روی دوشش میذاشت و بر میگشت و میفروخت و درآمد کمی بدست می آورد. یک روز شخصی اون رو می بینه و بهش میگه چرا همه سنگها رو یک طرف خورجین میذاری، اگر دو طرفش بذاری راحت تر می تونی حملش کنی/۱
مرد امتحان میکنه و می بینه واقعا بهتر شد، میگه دستت درد نکنه که من رو راهنمایی کردی، ای مرد دانا تو چه کارهای؟ میگه هیچی، از این کوچه به اون کوچه و از این ولایت به اون ولایت میرم، از مردم میخوام یه تیکه نون بهم بدن که بخورم و زنده بمونم. اون سنگ فروش تا این رو میشنوه خورجین رو/۲
میندازه و سنگها رو دوباره میذاره یه سمت خورجین. مرد دانا بهش میگه چرا اینجوری کردی؟ میگه والا من فکر میکردم تو با این عقلت، وزیری، حکیمی، عالمی چیزی هستی نه گدا. من با این بی عقلیم یه خورجین کج و سنگین رو هر روز به دوش میکشم و نون خودم رو در میارم/۳
رسوایی در محافل مطبوعاتی بریتانیا پس از آنکه روزنامه Jewish Chronicle مجبور به حذف مجموعهای از مقالات درباره جنگ غزه شد که کاملاً ساختگی بودند و در پی این رسوایی شماری از روزنامهنگاران استعفا دادند، به وجود آمد. اما رسوایی واقعی این است که مالک روزنامه، روبی گِیب، /۱
عضو هیئت مدیره و کمیته سیاستها و استانداردهای رسانهای بیبیسی است!
روزنامه Jewish Chronicle در سال ۱۸۴۱ در لندن تأسیس شد و قدیمیترین روزنامه یهودی جهان است. معروف است که مالک آن، روبی گیب، تنها نماینده یک گروه ناشناس از سرمایهگذاران است./۲
آلن راسجر، روزنامهنگار بریتانیایی، میگوید: برای اولین بار در تاریخ بریتانیا، نمیدانیم چه کسی مالک یک روزنامه مهم بریتانیایی است!/۳
در چین بسیاری از شهرها و روستاها بصورت تخصصی به یک صنعت یا تولید یک یا چند محصول خاص صنعتی یا کشاورزی یا غذایی شناخته می شوند،در این رشتو چند شهر را مثال میزنم که ماجرا روشن تر بشه. بیش از ۷۰ درصد مژه مصنوعی جهان از شهر پینگدو در استان شاندونگ در شرق چین می آید/۱
شهر گوانتائو در شمال چین سالانه 2.7 میلیارد تخم مرغ تولید می کند و بیش از 12 میلیون مرغ تخمگذار پرورش می دهد./۲
شهر وودو در گانسو، شمال غربی چین، بیش از ۲۰۰۰۰۰ نفر از مردم شهر در زمینه کشت زیتون و فراوری آن و تولید روغن زیتون فعال هستند/۳