دستفروش رو موقع رفت دیدیم. موقع برگشت شلوغ شده بود، رفتم جلو دیدم دستفروش رو گرفتند. دیدم یک نفر به عنوان مامور شهرداری اجناسش رو انداخته پشت وانت و خودش رو هم میخواد ببره.
خانمها فحش میدادند. دو نفر از کسبه محل جمع شده بودند وساطت کنند جوان رو آزاد کنند.
رفتم برای اعتراض
هنوز داشتم به ماموره میگفتم کی هستی مگه؟ که آقایی که داشت وساطت میکرد گفت آقا ما صحبت کردیم ولش میکنند. ماموره هم گفت من ولش میکنم ولی نه اینجا و خیلی سریع طرف رو با خودشون بردند.
از شماره پلاک ماشینشون عکس گرفتم. یک وانت درب و داغان بود. خود به اصطلاح مامورین هم مشکوک
حدسم این بود که شب ۱۲ فروردین ساعت ۸ شب از شهرداری کسی نمیاد بساط «یک نفر» رو جمع کنه. زنگ زدم ۱۱۰ و ماجرا رو گفتم. گفت بمونید اونجا که گشت بفرستیم و صورتجلسه کنند. گفتم عابرم و دارم میرم. گفت پس به یکی از کسبه بگید.
رفتم آقایی که داشت وساطت میکرد و از کسبه بود رو پیدا کردم
قبلش به چند تا از مغازهدارهای دیگه قضیه رو گفتم قبول نکردند به پلیس چیزی بگن یا شماره پلاک رو ازم بگیرن. همچنین پرسیدم که آیا این ۲ نفر به اصطلاح مامور شهرداری رو قبلاً این اطرف دیده بودین؟ همگی گفتند خیر!
به آقایی که وساطت کرده بود قضیه رو گفتم. شماره پلاک رو بهش دادم
دوباره زنگ زدم ۱۱۰ یک اپراتور دیگه گوشی رو برداشت. ماجرا رو از اول تعریف کردم. اشاره کردم که احتمالاً پسرک جوان رو بردن تا ازش زورگیری کنند.
آدرس مغازه آقایی که شماره پلاک رو بهش داده بودم رو بهشون دادم. با اون آقا هم هماهنگ کردم که مامور میاد برای صورتجلسه
چند دقیقه بعد از کلانتری تماس گرفتند. امیدوارم جوانک دستفروش مشکلی براش پیش نیامده باشه.
یاد خانمی افتادم رو به جوانک فریاد میزد: برو مواد بفروش، برو دزدی کن، برو زورگیری کن. نیا اینجا برای یک لقمه نون! اینها اجازه نمیدن.
این ماجرای واقعی همین یک ساعت پیش اتفاق افتاد
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
🚨 یک زحمتی بکشید همین الان برید به آدرس takeout.google.com و هر چی اطلاعات روی گوگل دارید رو بکاپ بگیرید.
من جایی نمیرم همینجا منتظر میشم تا شما این کار رو انجام بدی. برو عزیز من! برو منو نگاه نکن. این توییت رو هم #ریتوییت کن و قبل اینکه دسترسیت بسته بشه برو بکاپ بگیر!
برای دوستانی که میپرسین جریان چیه؟
ممکنه دسترسی به اطلاعاتتون روی گوگل رو از دست بدین. فعلاً جزئیات مهم نیست. فقط اطلاعرسانی کنید و بکاپ بگیرید.
برای دوستانی که میگن چطوری اعتراض کنیم؟
اعتراض تا شکل بگیره و به نتیجه برسه طول میکشه. فعلاً روی اطلاعرسانی و بکاپ تمرکز کنید.
دوستانی که بکاپ رو از takeout.google.com گرفتند ولی بهشون گفته طول میکشه: نگران نباشید! زود لینک دانلود براتون ایمیل میشه.
⚠️ بسیار مهم: پسوردهایی که روی کروم ذخیره کردین با takeout بکاپ گرفته نمیشه! به صورت مستقل به این آدرس برین passwords.google.com
از زمان قطع اینترنت در ایران، در کشورهای دیگهای هم اینترنت قطع شده. مورد اخیرش در میانمار. ما چه واکنشی داریم؟ دنیا هم همون واکنش رو نسبت به قطع اینترنت در ایران داره. دنیا اونطوری که ما فکر میکنیم کار نمیکنه عزیزان.
پروپاگاندای اتحاد جماهیر شوروی تکنیکی داشت به نام Whataboutism
اینطوری کار میکرد که شما از چیزی در شوروی انتقاد میکردی به جای اینکه به اون جواب بدن میگفتن «پس ... رو چی میگی؟» که به جای ... یک ایراد از غرب رو میآوردن.
در گفتگوهای این روزها هم میبینمش. توییت بعد
فکر میکنم اگر بتونیم ابتدا گفتگو رو در یک حوزه تمام کنیم و بعد بریم سراغ حوزه بعدی نتیجه بهتری بدست میاد.
یک گفتگوی شفاف و کامل بهتر از دهها گفتگوی ناقص و بینتیجه است.
البته که در گفتگو باید در یک صفحه باشیم و برای همینه که تلاش میکنم ویدئوهای توضیحی رو زود به زود آماده کنم
لذا اینکه اگر راست میگی چرا اسمی از فلان شرکت و بهمان شرکت نمیاری رو اجازه بدین برای بعد باشه. به اونها هم میرسیم.
تک تک جزئیات رو با هم مستند و مرور میکنیم. زمان میخواد ولی میشه. کارها نیکو خواهد شد :)
وقتی بعد تحریم گیتهاب متن اعتراضی نوشتم، یکی که تا قبلش در اکانت توییترش درباره سیگار کشیدن با اندام جنسی توییت کرده بود، یک دفعه سوار موج شد و مطلب انگلیسی و فارسی نوشت و پای همسر مدیرعامل گیتهاب رو آورد وسط و مطالبه رو به حاشیه برد تا حدی که همسر نت فریدمن اکانتش رو خصوصی کرد
بعد که گیتهاب دسترسی مخازن خصوصی رو به صورت غیرمستقیم (با عمومی کردن لحظهای) فراهم کرد هم این طرف و اون طرف شروع کرد به زدن نتیجه مطالبه عمومی به نام خودش!
ترول بود و من رو هم آزار میداد. این روزها که موضوع گفتگو درباره آینده اینترنت ایران داغ شده، باز عدهای موجسواری میکنند
چارهای نیست جز اینکه به حقیقت و شفافیت پایبند بمونیم، اینکه مسیر گفتگو رو از داخل یا خارج ایران به حاشیه ببرن در نهایت به نفع اونهایی است که از «شفافیت» و گفتگویی که به آشکار شدن حقایق منجر میشه میترسند.
فضا رو با اطلاعات غلط و مضحک پر میکنند تا موضوع اصلی به حاشیه بره
اگر تمایل دارین #چیز_ملی (مثلاً ویکیپدیای ملی) بسازین و به دولت بفروشین، در این رشته توییت همراه من باشین تا از قیمت «بازار چیزهای ملی» مطلع بشین.
رشته توییت قبلی به دلیل ایراد در چند مبلغ حذف شد
دادهها از اطلاعات منتشر شده در سامانه «شفافیت قراردادها» اومده. من فقط فعلاً بخشی از قراردادهای «پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات» رو بررسی کردم. cdb.tp4.ir/organization/95
عددها و قراردادها (ولو به قول خودشون غیرقابل استناد) تخمین خوبی میدن که ساختن چیزهای ملی چقدر خرج داره
با «ویکیپدیای ملی» شروع کنیم:
- عنوان قرارداد: توسعه دانشنامه ( طرح تحقیق و توسعه سرویس دانشنامه آزاد مجازی تحت وب پارسی)
- مبلغ: ۲۵۰ میلیون تومان برای «مشاوره»
- طرف قرارداد: رسانه ساز دانش
- سال: ۱۳۹۵ cdb.tp4.ir/contract/954R9…