بخشى از مقاله بانو #مهشيد_اميرشاهى نويسنده و مترجم وتنها روشنفكر زن ايرانى كه درآن بهمن سياه٥٧ بصراحت از لزوم استقرار #لائيسيته سخن گفت و درحمايت از دكتر #بختيار چنين نوشت:
من تا امروز به هیچ روزنامه و نشریهای مطلبی ندادهام که حال و هوای سیاسی داشته باشد.شاید به این دلیل/
١/٤
٢)
كه تا امروز در مملکتم به سیاستمداری چون #شاپور_بختیار برنخورده بودم که بدانم سیاست الزاماً مغایر شرافت، صمیمیت و وطنپرستی نیست! من تمام این صفات شرافت، صمیمیت، وطنپرستی، را در آقای شاپور بختیار سراغ کردهام. به علاوه به سرافرازی و آزادگی او مؤمنم./
٣)
ایمان دارم که اگر امروز او را از صحنهٔ سیاست مملکتمان برانیم خطایی کردهایم جبرانناپذیر و نابخشودنی!
من معتقدم که این مرد عزیز این مردعمل، دارد فدای هیجان و غلیان عدهای و فرصتطلبیهای عدهای دیگر میشود و اگر فدا شود اسف انگیزترین شهید حوادث اخیر ايران خواهد بود/
٤)
من صدایم را به پشتیبانی از آقای شاپوربختیار با سربلندی هرچه تمامتر بلندمیکنم، حتی اگر این صدا در فضا تنها بماند.
من ازتنهاماندن هرگز هراسی به دل راه ندادهام؛ ولی اینبار میترسم نه بخاطر خودم،بلکه بخاطر آینده این ملک و سرنوشت همه آنها که دوستشان دارم.
١٧بهمن١٣٥٧.
زادروزش گرامى
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
اين مطلب درسال١٣٢٣خ توسط استاد #كسروى در #ايران منتشرشده:
"يكى از سخنانيكه از سى و چندسال پيش در ايران (وهمچنين در جاهايي ديگر )پيداشده وهنوز پايان نپذيرفته
گفتگو از رو گرفتن زنهاست.
همه ميدانيم كه زنهاى شهرنشين مسلمان،چه در ايران وچه دركشورهاي ديگر،تاچندسال پيش روميگرفتند/
١/٢٠
٢)
و خود را از مردان بيگانه (يا بگفته خودشان : نامحرم) پوشيده ميداشتند . باين معنى كه چون ميخواستند از خانه بيرون
آيند و يا بنزد مرد بيگانه اى روند سر تا پاى خود را با چادرى سياه يا با رنگ ديگر مى پوشانيدند و روبندى يا پيچه اى برو انداخته روى خود را با آن مى نهفتند./
٣)
در ايران تا بيست و سى سال پيش يك گونه جورابهاي بسيار بلند هم ميان زنان رواج ميداشت كه از پارچه ميدوختند و آنرا «چاقچور»ميناميدند.
اين عادتى بوده كه قرنهاي دراز در اين كشور رواج ميداشت . چه مردان و چه خود زنان باين عادت چندان ارج
گزاردندى و دلبستگي نشان دادندى كه/