اگر قطعی اینترنت خط قرمز شما است، چرا آبان ۹۸ از خط قرمز عبور کردید و بجای اینکه شرکت ابرآروان را خاموش کنید و بگویید تا اینترنت وصل نشود ما کار نمیکنیم، کارتان را گسترش دادید و بهواسطه شما قطعی اینترنت روزها ادامه پیدا کرد!؟
ایلیا اشاره کرد روز دوم قطعی اینترنت ابرآروانیها از اینکه اینترنت داشتند خوشحال بودند!
اعتراض کردم گفتم مگر نمیدانستند در کشور چه اتفاقی افتاده، مگر نمی دانستد گلوله به سر دختر ۱۴ ساله شلیک شده که خوشحالی میکردند و در زمان قطعی اینترنت، در توییتر از قرمهسبزی و... مینوشتند!
ابرآروانیها خجالت نمیکشیدند وقتی مردم اینترنت نداشتند و در خیابان با گلوله کشته میشدند، بهخاطر اینترنت رانتی خوشحال بودند و به ادامه قطعی اینترنت کمک میکردند!؟
سرویسهای ابرآروان علاوه بر آنکه منجر به تدام قطعی اینترنت شد در خارج از ایران در عادیسازی شرایط هم مشارکت داشتند!
نزدیکان ابرآروان مدعی شدند شرکتهای مثل ابرآروان بهخاطر حملات دیداس به شرکتها و سرویسهای ایران ایجاد شدند تا از داخل ایران کنترل و امنیت بیشتری باشد!
گفتم اگر بحث امنیت و دیداس بود چرا ابرآروان یک شرکت امنیتی ایجاد نکرد؟ از آن مهمتر چرا سیستم ابری جهانی ایجاد نکردهاست؟
اگر موضوع دیداس و حملهها به سایتهای ایرانی معیار ایجاد شبکهای مثل ابرآروان بودهاست، فاجعه هک شدن این شرکت و از بین رفتن اطلاعات مشتریان نشان نمیدهد ابرآروان شکست خورده است؟
اگر خارج از ایران بود حداقل حمله دیداس اتفاق میافتاد نه اینکه کل اطلاعات شرکتها از بین برود!
به گفته ایلیا ابرآروان در قطع کردن صدا و دسترسی همه مردم ایران بجز ابرآروانیها و وابستگان حکومت، مشارکت داشتهاست، برای دسترسی به اینترنت خوشحال بودید، کشتههای مردم، حس مردم، درد مردم، خشم مردم را ندیدید و نفهمیدید و ندانستید مردم چه آزاری دیدند!
امروز از آزار گله میکنید؟
ایلیا جان بیش از ۷ روز ما مردم اینترنت نداشتیم، نمیتوانستیم حرف بزنیم، کسی صدایمان را نمیشنید، اما شما اینترنت داشتید، آزاد بودید حرف بزنید، توییت کنید، امروز که به شما گفته میشود در نوبت خود صحبت کنید، قهر میکنید، میروید و مثل قربانی میگویید به من فرصت صحبت دادهنشد!
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
میگویید: «کار ما تخصصی و علمی است» و ما کاری به سیاستهای شرکتها و حکومت نداریم!
نمیشود بودجهها میلیاردی از بیتالمال بگیرد، بازار انحصاری توسط حکومت در اختیارتان قرار بگیرد، و در مقابل، بستر محدودسازی اینترنت و قطعی آن را فراهم کنید و بگویید کسی به ما معترض نشود یاچیزی نگوید
رانت انحصاری دارید، پول دارید، به قدرت نزدیک هستید، رسانه (بیبیسی و صداوسیما و خبرگزاری های داخلی و خارجی) دارید، و کوچکترین نقد و اعتراضی را برنمیتابید و سعی درحذف و تحتفشار قراردادن منتقدان میکنید،چگونه باید ادعاها و حرفهایتان در مورد اینکه علیه مردم نیستید را باور کنیم؟
عمده حملههای که طی چند روز گذشته شده به منتقدان و معترضان شده از طرف برنامهنویسان و متخصصان آیتی شاغل در بازارهای رانتی و انحصاری ایران شدهاست، از کارمندان ابرآروان، فناپ، علی بابا، طاقچه، اسنپ، آپارات، پرشینبلاگ، کارزار تا...
اگر کارتان درست است از شفاف شدن چه چیزی میترسید؟
مقاومت کنیم، گرسنه بمانیم، زجر بکشیم، زندانی شویم، شکنجه شویم، گلوله بخوریم، اعدام شویم، کشته شویم تا رامبد جوان بتواند بودجههای میلیاردی بگیرد و با همسرش نگار جواهریان در کانادا زندگیشان را آسوده ادامه دهد!
خلاصهاش این است، ما مقاومت کنیم و در زندانی به بزرگی ایران زندگی را تحمل کنیم که قاتلان هنر همچون رامبد جوان در اروپا و آمریکا زندگی کنند و آزادی داشته باشند.
رامبد جوان و همسرش از جمله هنرمندانی هستند که هنر در دستانشان ابزار سرکوب و علیه مردم ایران است،
انسانهای که باعنوان هنرمند دشمن مردم ایران هستند. منفعت شخصی اولویت آنها بوده، و درد و رنج مردم پله ترقی آنهاست، همچون زالو از خون مردم خورده و تغذیه میکنند تا چاقتر و فربهتر شوند.
عمیقا معتقدم زندانهای بعد از سال ۸۸ و همبند و همنشین شدن زندانیان سیاسی و عقیدتی با اصلاحطلبان عامل رانتخواری، فساد و تباهی بسیاری از فعالان سیاسی و مدنی شد.
زنده نگه داشتن اصلاحات با درگیر کردن فعالان سیاسی و مدنی در رانتها و مسائل مالی و... ایده آن روزهاست.
نمیشود جزیی از سیستم فساد و رانت بود و در مقابل آن ایستاد، باید شفاف بود. کمک به زندانی پس از آزادی برای اینکه بتواند روی پای خود بایستد از گذشته وجود داشتهاست، از طرف تعداد انگشت شماری از دوستان، که برخی از آنها در توییتر هم حضور دارند سالهای اول آزادی به من هم کمک شدهاست.
بعد از مدتی که توانا شدم عمده آن کمکها را به افرادی که همراهی و کمک نیاز داشتند رساندم.
در این میان از یک شخص کمک و مزد بابت کار دریافت کرده بودم که متاسفانه بعداً معلومالحال شد و همه آن مبالغ را به نیازمندان دادم و از طریق واسطی به آن شخص اطلاع دادم!
«کاهش وابستگی به اینترنت» نام پروژه جداسازی ایران از اینترنت و در صورت لزوم قطعی آن است.
میگویند به مردم خدمت میکنیم و از سویی شرکتهای چون هایوب و ابرآروان بعد از قطعی اینترنت آبان برای کاهش وابستگی به اینترنت بیشتر تلاش میکنند!
به نام مردم بازوی محدودسازی اینترنت شدهاند!