اولین سفر همراه با دوربینمخفیمون به #لواسان برمیگرده به سال۹۵ و ویلای وزیرمسکن وقت، جناب #عباس_آخوندی. امروز دیدم یه پیج معماری تصاویر این ویلا رو بعنوان یکی از آثار کتاب سال معماری معاصر ایران، بدون اشاره به نام مالک، منتشر کرده. ۹۷۸مترمربع زیربنا در یک زمین ۱۲۰۰مترمربعی.#رشتو
۲/
دو سؤال بیپاسخ:
- کسی که درطول همه این سالها پست دولتی داشته و درواقع کارمند و حقوقبگیر دولت بوده، پول خرید و ساخت چنین عمارتی رو از کجا آورده؟
- چرا سرنوشت مسکن و اجارهخونهی مردم باید بدست چنین کسی سپرده بشه؟
این سوالا رو وقتی آ.آخوندی ازم شکایت کرد، از بازپرس هم پرسیدم،
۳/
گفت"به تو چه، مملکت قانون داره!"
بعدتر البته بازپرس عوض شد و ایشون اتهام رو وارد ندونست و پرونده رو بست. بازپرس جدید همین آ.حاجمحمدی، رئیس فعلی سازمان زندانها بود که تو جلسه درپاسخ به وکیل آخوندی که میگفت حریم خصوصیه، گفت اینطور نیست و به همه ما مربوطه مسئولین کجا زندگی میکنن
۴/
حالا که با دعواها و هزینهدادنهای مختلف در طول این سالها، دیگه از فضای«به تو چه» تقریباً عبور کردیم و مسئولین دولت و مجلس فعلی هم مدعی سادهزیستی و شفافیت هستند، خوبه که قانون "اعاده اموال نامشروع مسئولان/ازکجا آوردهای" رو احیا و بهش عمل کنن. شفافیت اموال اولین گامه.بسمالله
۲/
در دادسرا متهم احضار شد. منکر صوت شد. پرونده برای تحقیق به آگاهی رفت، اونجا پذیرفت که صدا متعلق به خودشه ولی گفت "«مونتاژ» و «تقطیع» شده و اصلاً مگه همین یک میلادگودرزی در ایران هست؟!"
بعداز اونم در احضارها و مواجهه حضوریهای بعدی حاضر نشد.حتی حکم جلب هم صادر شد اما بیسرانجام
۳/
هرکدوم از این رفتوبرگشتها هم چندماه طول کشیده و بنده هم بعنوان شاکی مدام درحال رفت و آمد بین دادسرا و آگاهی و سربازگرفتن از کلانتری برای ابلاغ احضاریه و... بودم. تا اینکه نهایتاً در اردیبهشت۱۴۰۰ و بعد از گذشت ۱۰ماه از ثبت شکایت، باتوجه به صوت و اقرار متهم، کیفرخواست صادر شد.
مرگ بر تولید؛ زندهباد بیتکوین!
هفته پیش خبری منتشر شد از کشف مزرعه استخراج رمزارز با ۷هزار ماینر در کارخونهای متروکه در غرب تهران. تو روزای گرما و اوج مصرف برق،خبر مهمی بود. لوگوی کارخونه متروکه تو عکسها آشنا بود و توجهم رو جلب کرد. یه کم بررسی کردم، به آدم جالبی رسیدم! #رشتو
۲/
کارخونه «پارسمتال» که دهه ۴۰ پاگرفته و بیش از ۵۰سال به تولید لوله و اتصالات چدنی و...مشغول و در تولید برخی محصولات، پیشگام و اولین بوده، اوایل سال۹۴، بیش از ۵۰٪ سهامش از شرکت «هسایار» (وابسته به وزارت دفاع) و طبق معمول در فرآیندی غیرشفاف و دورهمی، واگذار میشه!
خریدار اما مهمه
۳/
شرکت «پدیده تجارت سیوان» متعلق به #علیرضا_نیکویی، مالک روزنامه قانون، خریدار این کارخونهی تولیدیه. با شرایطی مبهم و قیمت و ارزشگذاری نامعلوم. با نیکویی و شرکت سیوان، اواخر سال۹۶ و در جریان پرونده #بانک_سرمایه آشنا شدم و ماجرای خرید پارسمتال رو هم همون ایام شنیدم...
دوستان #عیسی_شریفی که رأی آوردند، نمایندهی چنددرصد مردماند؟/ چجوری میشه با رأی ۴٪ مردم پیروز شد؟!
طبق اعلام فرمانداری تهران، آرای اخذشده در انتخابات شورایشهر تهران [حدود] یک میلیون و ۵۶۵ هزار بوده که ۴۱۴ هزار تاش باطله محسوب میشه. ازطرفی رئیس ستاد انتخابات استان تهران... #رشتو
۲/
درمورد انتخابات ریاستجمهوری گفته که نرخ مشارکت شهر تهران ۲۶٪ بوده که اگه این عدد رو ملاک بگیریم، کل واجدین شرایط تهران میشن ۶ میلیون و ۱۹ هزار نفر.
حالا نگاهی به میزان آرای لیست پیروز بیندازیم. نفر اول لیست با ۴۸۶هزار رأی، کمی بیشتر از آرای باطله رأی آورده و از نفر دوم به بعد
۳/
همگی کمتر از آرای باطله (۴۱۴ هزار) رأی آوردن. ینی در تهران هم آرای باطله دوم شد. اما جالبترین نکته، میزان آرای نفر آخر لیسته. نفر ۲۱ام با ۲۵۶هزار رأی راهی بهشت شده که این میزان معادل فقط ۴درصد از کل واجدین شرایطه. ینی این فرد با رأی ۴درصد مردم تهران عضو شورای کل مردم شهر شده!
«نظریه سوگواری» کوبلر میگه آدما در مواجهه با «از دست دادن» (مرگ عزیزان، ترک همسر و...) و برای کنار اومدن با غم اون، ۵ گام رو به ترتیب طی میکنن: «انکار»، «خشم»، «مصالحه یا چانهزنی»، «افسردگی» و «پذیرش»
درباره نسبت این نظریه و #انتخابات یه گپی زدیم. ببینید: instagram.com/p/CQWAHZgDAiE
۲/
حکومت، نظریهپردازان و طرفدارانش؛ در مواجهه با غمِ از دستدادنِ اعتمادعمومی و شکاف با بخش قابلتوجهی از جامعه و عدم مشارکت نیمی از مردم در بزرگترین رویداد سیاسی خود، در مرحلهی «انکار» باقیمونده و نمیخواد به مرحلهی «پذیرش» واقعیت برسه.
۳/
کرونا، ناکارآمدی دولت اخیر، کارشکنی وزارت کشور در انتخابات و... اگرچه هرکدوم میتونن دلیلی برای بخشی از سردی انتخابات اخیر باشن اما محدودکردن علل و تأکید بیش از حد بر اینها، نشونههای مرحلهی «انکار» در سوگواریست.
انکار کنندگان امروز، افسردگان فردا خواهند بود...
#غندالی در جلسه۱۱دادگاه: "ما بعنوان سهامدار بانک، هرنفری رو که بعنوان هیئتمدیره به بانک مرکزی معرفی میکردیم، معاونت نظارت تأیید نمیکرد. رفتیم پیش آ. ناطقنوری که گلایهی «سیف» (بانک مرکزی) رو به ایشون بکنیم. #رشتو
۳/
ایشون گفت «حمید ناطق» [برادرزادهی علیاکبر ناطق] معاون منه، با ایشون هماهنگ بشید مشکلتون رو حل میکنه. حمیدناطق هم فردی بنام «خانی» رو معرفی کرد گفت ایشون ارتباطات خوبی در بانک مرکزی داره، یه ابلاغ براش بزنید که کار تأیید اعضای هیئتمدیرهای که معرفی کردید رو پیگیری کنه
۴/
ما هم این کارو کردیم ولی یکی دوماه گذشت و اتفاقی نیفتاد. حمید ناطق گفت خود خانی رو هم بعنوان هیئت مدیره معرفی کنید که دلگرم بشه کارو پیگیری کنه. کردیم، رفت تأییدیهی خودش رو گرفت و شد عضو هیئتمدیره. بعدها هم با پیگیری «نهاد نظارتی»ای که حامیش بود، مدیرعامل #بانک_سرمایه شد!"
«جلسهای عجیب در #وزارت_اطلاعات؛ #غندالی و #محمد_امامی میهمان معاون وزیر!»
شهابالدین غندالی، مدیرعامل وقت صندوق ذخیره فرهنگیان و از متهمان پرونده امامی؛ امروز در جلسه۱۱ دادگاه گفت: بهمراه مدیرکل حراست وزارت آ.پ یه جلسهای خدمت یکی از معاونین وزارت اطلاعات رفته بودیم... #رشتو
۲/
ایشون #محمد_امامی و بیرانوند (مدیرعامل وقت بانک) رو هم دعوت کرده بود در اون جلسه. ایشون گفت "این آقای امامی شمّ اقتصادی خوبی داره، تو قم با بچههای علما بوده، ما میشناسیمش، خونوادهی خوبیاند، سلامتاند، ازش مشاورهی اقتصادی بگیر!/ درمورد بیرانوند هم گفت آدم سلامتیه کمکش کنید"
۳/ #قهرمانی، نماینده دادستان: همین اظهارات آقای غندالی فاجعهی مدیریتی در مملکت ما رو نشون میده. فلانی گفت امامی مشاور خوبیه، منم استفاده کردم، فلانی گفت فلان مدیر خوبه منم استفاده کردم! غلط میکنه هرکی هرچی بگه، شما وظیفه داشتید صلاحیتسنجی کنید!