تنشها و نگرانیهای مربوط به قومگرایی و تجزیهطلبی خصوصا پس از ج.ا مطلقا محلی از اعراب ندارد.
در طول تاریخ چندهزار ساله ایران بارها حکومت مرکزی مضمحل یا نابود شده،ولی نه تنها قومیتهای ایران اقدام به جدایی نکردهاند بلکه جنبشهای برخواسته از یک قومیت،پس از غلبه بر دشمن در حوزه⬇️
جغرافیایی قومیت خود،اقدام به لشکرکشی به سایر نقاط کشور نمودهاند و برای آزادی سراسر گستره کشور با اقوام دیگر متحد شده و در کنار یکدیگر جنگیدهاند.
جداشدن بخشهایی از خاک ایران عمدتا حاصل بیکفایتی حکومت مرکزی و شکست در برابر دشمن خارجی بوده و نه تجزیه طلبی.
⬇️
بحثهایر مربوط به تجزیه طلبی تماما توسط سایبریهای رژیم آغاز شده و دامن زده میشود.
ج.ا با دامن زدن به این تنشها تلاش میکند با سواستفاده از حساسیت ناسیونالیستی مردم و تفرقه افکنی،بیکفایتی خود را پنهان میکند و همچنین با ایجاد وحشت از فردای براندازی،جامعه را منفعل کند.
⬇️
از طرفی دیگر هموطنان ساکن در جغرافیای قومیتها که محرومترین مردم کشور نیز هستند،در پیگیری حقوق قانونی و بدیهی و عقبافتادگیهای خود دچار خودسانسوری میشوند تا به تجزیهطلبی و قومگرایی محکوم نگردند.
لطفا بازیچه جوسازیهای رژیم نشویم.
اگر ملیگرا هستید و به یکپارچگی ایران اهمیت میدهید راه آن توجه و حمایت از استیفای حقوق تضییع شده قومیتها و اقلیتهاست.
سطح سرکوب در نقاط محروم کشور فقط شامل تفکر و اندیشه و آزادی بیان نیست.در این مناطق بدیهیترین و ابتداییترین نیازهای یک انسان فراهم نیست و پاسخ حکومت به آن⬇️
سرکوب و سرب داغ است.همین چندماه پیش اعتراضات مسالمت آمیز مردم خوزستان به بیآبی به شدیدترین شکل ممکن سرکوب شد.
تصور کنید در زمان حمله صدام به ایران خوزستان نه در وضعیت سال۵۹ بلکه در وضعیت فعلی قرارداشت.آیا میتوان از پدری که حتی در تهیه آب و خوراک فرزندانش ناتوان است،شغل ندارد⬇️
و هیچ آیندهای جز مرگ و نابودی برای خودش و خانوادهاش متصور نیست انتظار داشت دربرابر وسوسههای تجزیه طلبان و اجنبی مقاومت کند و دربرابر آنها اسلحه بدست بگیرد و یا حداقل به آنها سمپاتی نشان ندهد؟
اگر تجربه زندگی در شرایط این پدر را ندارید از مثال دیگری استفاده میکنم:مهاجرت.
⬇️
مهاجرت و تجزیهخواهی،از ناخودآگاه تقریبا یکسانی نشات میگیرند.اولی خودش را از وطن جدا میکند و دومی خود و سرزمین قومیخود را از وطن جدا میکند.
اولی امیدوار است تا روزی شرایط وطن برای بازگشت مهیا شود و زندگیمدنظرش امکان پذیر شود،دومی اما حافظه تاریخی سرشار از محرومیت چندین نسل
⬇️
را به ارث برده و امیدش به امکان پذیر بودن ادامه زندگی در این شرایط را به کلی از دست داده،او خود ناامیدی است،او دیگر از غریزه بقا تبعیت میکند.منطق او منطق بقاست.
کولبر کرد و سوختبر بلوچ در شرایطی که میداند امروز هدف متحرک تیراندازهای ج.ا است و باز به اینکار تن میدهد ⬇️
و برای لقمهای نان جانش را کف دستش میگیرد تحت کنترل غریزه بقاست،برای او منطق 2×2=4 مدتها پیش مرده است.
هدف رژیم از پیگیری سیاستهای سرکوب قومیتی و محرومیت زایی همین ایجاد تنفر و دودستگی و تفرقه بین اقوام و بین مرکز و حاشیه است.
تفرقه بنداز و حکومت کن.
⬇️
لذا واضح است که راه غلبه بر سیاستهای رژیم صرفا سردادن شعارهای ناسیونالیستی و ملیگرایی جابرانه بدون منطق نیست،باید در عمل از اقوام میهن خود حمایت کنیم،باید به آنها در استیفای حقوق بدیهی و حیاتی خود کمک کنیم.باید نسبت به محرومیت و شرایط سختی که در آن زندگی میکنند حساس ⬇️
و دغدغهمند باشیم.اسیر بازی روانی ج.ا نشویم.
نباید وارد جدال داخلی با هموطنان خود شویم و هیزم بیار این آتش شویم،با هم بیشتر دیالوگ برقرار کنیم.بجای تهمت تجزیه طلبی دردهایشان را بشنویم و منعکس کنیم،بدانند مشکل ج.ا است و پس از ج.ا آغوش خانواده ایران به روی همه اعضایش باز است./.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
ی خاطره بگم براتون با توان ارتش ج.ا آشنا بشید.
در سالهای ریاست جمهوری جورج بوش و جنگ عراق و افغانستان پدرم که اواخر خدمتش بود سمتی در یکی از پایگاههای جنوب کشور داشت.(سمت و پایگاه و سال رو عمدا نمیگم،نپرسین لطفا).
پایگاههای نیروی هوایی در جنوب چسبیده به یکی از شهرهاس.⬇️
بوشهر،بندعباس و کنارک.پرسنل ارتش هم که بعد انقلاب همیشه هشتشون گروی نهشونه ساعت ۲ از اداره میرسیدن خونه و ناهار میخوردن و ساعت سه چهار از پایگاه میرفتن شهر سر شغل دوم.یکی مسافرکشی میکرد،یکی بقالی داشت،یکی ساندویچی داشت،یکی طلافروشی داشت،یکی ماهی میفرستاد تهران،⬇️
یکی از گمرک جنس چتربازی میکرد و ... .
خلاصه هرکی متناسب با توان خودش ی شغل دوم داشت.اون سالها مناطق جنوبی سرمایهگذاری زیاد شد و کاروکاسبی روبراه بود،اکثر پرسنل درآمدشون از شغل دوم بیشتر از حقوق نیروهوایی بود و سعی میکردن بیشتر اون پایگاه بمونن برا خودشون زندگی بسازن.
⬇️
پاسخ این سوال ساده نیست و مقدمهای را میطلبد.باید ببینیم در ج.ا با چه کسانی مواجهیم و چه کسی تصمیم گیر است و این تصمیم گیران چه ویژگیهایی دارند و نهایتا ما چه باید بکنیم.
با توجه به سرعت وقایع کشور باید برنامه داشت یا حداقل برنامههای غلط را شناخت و کنار گذاشت #خوزستان_در_خون
⬇️
ج.ا فعلی در اتحاد تاکتیکی سپاه و بیت خامنهای خلاصه شده و بازیگردان و تصمیم گیر تمام شئون حکومت این اتحاد است.
تا قبل از ۸۴بودجه و امکانات رزمی ارتش به سپاه میچربید ولی با روی کار آمدن احمدینژاد روند بودجه ریزی و تخصیص منابع به نفع سپاه تغییر کرد و حضورشان در پروژهها
⬇️
و اقتصاد به شکلی تصاعدی رشد کرد.
همزمان طرح تضعیف و رقیق سازی ارتش رو هم کلید زدن.سلیمی زیر فشارها استعفا داد و عطاءالله صالحی که از اشخاص بسیار نزدیک به بیت و تحت کنترل سپاه بود به فرماندهی کل ارتش منصوب شد.با حضور صالحی در ارتش عقب نشینی ارتش در برابر سپاه رسما آغاز شد.
⬇️