#رشتو
تحلیل اجمالی از نقش ظریف در خروج آمریکا از برجام
دیپلماسی هنر استفاده از فرصت ها برای تامین منافع ملی است.
برجام با مقاومت مردم دربرابر تحریمهای شدید و با سیاست نرمش نظام به دست آمد. ارجاع پرونده اتمی به شورای امنیت و تحمل تحریم، هزینه برای تغییر محاسبات غرب بود /۱
ظریف در همایشی گفته بود: "این که (پرونده هستهای) ایران به شورای امنیت برود و با کسی درگیری پیدا کنیم لازمه استقلال ما نبوده است، اما لازمه استقلال ما این بوده که بتوانیم امروز ادعا کنیم که می توانیم بدون آمریکا، بدون غرب، حتی با فشار آمریکا و غرب سر پای خود بایستیم." /۲
معنای ضمنی این حرف ظریف این است که ارجاع پرونده به شورای امنیت تقصیر یک دولت خاص بوده است و اگر او سکان دیپلماسی کشور را در سال 2006 در دست داشت پرونده ایران به شورای امنیت نمیرفت. این ادعای ظریف تحریف آشکار تاریخچه و سیر پرونده هسته ای و دیپلماسی هسته ای ایران و غرب است../۳
مرور سیر دیپلماسی هستهای از اواسط سال 2002 و افشای تاسیسات نطنز تا 9 فوریه 2003 که #خاتمی وجود تاسیسات نطنز را تائید کرد و قطعنامه 12 سپتامبر 2003 شورای حکام آژانس که از ایران خواست تمام فعالیت های مرتبط با غنیسازی اورانیوم را متوقف کند تا بیانیه تهران.../۴
...در 21 اکتبر 2003 که ایران متعهد به همکاری با آژانس ، اجرای پروتکل الحاقی و تعلیق داوطلبانه غنی سازی و بازفرآوری اورانیوم شد و مذاکرات بعدی ایران با تروئیکای اروپایی، نشان داد که همکاری ایران با حسن نیت و تعلیق داوطلبانه موجب اشتباه محاسباتی غرب شده است../۵
توقف کامل غنی سازی اورانیوم و تعطیلی صنعت صلح آمیز هسته ای به خواسته اصلی اروپا و آمریکا تبدیل شده بود. دالتون سفیر انگلیس و چند سفیر دیگر بعدها اعتراف کردند ایران سال ۲۰۰۵ آماده پذیرش محدودیتهای مشابه برجام بود اما خواسته غرب تعطیلی کامل غنی سازی بود/۶ opendemocracy.net/ourkingdom/dav…
در چنان شرایطی دولت احمدی نژاد مطابق سیاست نظام اقدام به ازسرگیری برنامه هستهای کرد و ۸ سال مقاومت مردم موجب شدکه غرب در مذاکره با دولت روحانی از خواسته توقف غنی سازی (ظاهرا) عقب_نشینی کند و در برجام حق غنیسازی و صنعت صلح آمیز هسته ای را در یک پروسه زمانی مشخص به رسمیت بشناسد/۷
به بیان دیگر، اگر در شرایط سال 2005 ظریف یا هر شخص دیگری هم و.خارجه بود، بدون سپری شدن دوران سختی تحریمها در شورای امنیت و پافشاری بر حق هسته ای، به علت اشتباه محاسبه غرب امکان توافق در آن زمان وجود نداشت. امری بدیهی که ظریف منکر و مدعی شده رفتن به ش.امنیت لازمه استقلال نبود! /۸
ظریف فراموش کرده که پرونده هسته ای در چهارچوب سیاست کلی نظام و فراتر از دولتها بوده و اگر سیاست مقاومت نظام و مقاومت مردم در برابر زیاده خواهی غرب - اجرا شده در زمان دولت احمدی نژاد- و ایجاد اهرم مذاکراتی نبود ، اساسا" شرایطی برای مذاکرات بعدی و حصول برجام وجود نمیداشت.../۹
اما جناب ظریف باید پاسخ دهد که چرا نتوانست لقمه آماده برجام را که با مقاومت مردم و چراغ سبز نظام برای مذاکره با آمریکا در اوایل دولت روحانی به دست آمد، حفظ کند؟ حفظ پیروزی مهمتر از خود پیروزی است. سیاست نرمش نظام برای حصول برجام قطعا شامل حفظ آن هم بوده است../۱۰
آیا حق ایران برای غنی سازی در برجام به رسمیت شناخته شده؟ جواب: هم آری هم نه!
غرب امتیازات نقد در محدودسازی برنامه هسته ای ایران را گرفت اما به رسمیت شناختن حق غنی سازی و شناسایی ایران به عنوان یک کشور دارای برنامه اتمی استاندارد مانند آلمان و ژاپن را مشمول مرور زمان کرد/۱۱
در عین حال برجام به علل مختلف از جمله عدم نیاز به تصویب در کنگره آمریکا به عنوان یک توافق غیرالزام آور حقوقی طراحی و اعلام شد که اراده و تعهد سیاسی طرفین شرط مهم بقای آن بود؛ در واقع اوباما برجام را موفقیت دولت خود اعلام کرد تا به پیروزی کلینتون در ۲۰۱۶ هم کمک کند../۱۲
ظریف با علم به این موضوع - اگر همانند بحث تعلیق تحریم suspend بی اطلاع نبوده باشد- میبایست اولویت اصلی دیپلماسی ایران را بر حفظ برجام تا سپری شدن دوره زمانی آن و عادی شدن وضعیت صنعت هسته ای ایران قرار میداد.. اما با پایان دولت اوباما ، دیپلماسی ظریف هم به پایان رسید../۱۳
ترامپ از مدتها پیش از انتخابات مخالفت خود را با برجام اعلام کرده بود اما یک سال و نیم تعلیق تحریمها را تمدید کرد.
وظیفه ظریف بود که یک پلان دیپلماتیک دقیق و هدفمند با بررسی جوانب مختلف سیاسی و حتی روانشناختی ترامپ برای ادامه تعهد و اراده سیاسی آمریکا به برجام طراحی نماید../۱۴
رهبر معظم انقلاب روز ۱۲ آبان ۹۵ یک هفته پیش از انتخابات آمریکا، تعابیر مثبتی درباره ترامپ بیان کردند که میتوانست از لحظه اعلام پیروزی ترامپ جرقه تعاملات هدفمند با دولت جدید را بزند. اما ظریف این فرصت مهم را همانند پتانسیلهای فراوان دیگر برای دیپلماسی هدفمند، از دست داد../۱۵
ظریف با دیپلماسی توییتری اشتباه تاکید کرد:"برجام قابل مذاکره مجدد نیست" درصورتی که میبایست بدون اعلام علنی موضع نهایی ایران، از کانالهای محرمانه حداقل کور سوی امیدی برای تغییر برجام در فکر و ذهن ترامپ زنده نگاه میداشت و با مانور روی بیانات رهبری هندوانه زیر بغل ترامپ میزد../۱۶
ظریف دیدار شهریور ۹۶ با تیلرسون وزیر خارجه معقول ترامپ را هم دنبال نکرد و به تنظیمات کارخانه ای! تعامل و لابی با جان کری و دموکراتها برگشت.. آوریل ۲۰۱۸ گفت "ترامپ هرگز در برجام نبوده" و مه ۲۰۱۸ ترامپ حکم خروج آمریکا از برجام را امضا کرد../۱۷
برخورد ترامپ با کره شمالی بعد از دیدارهای نمایشی با کیم، فاجعه دیپلماسی ظریف با دولت ترامپ را بهتر مشخص میکند. لابی ظریف با کری و القای اینکه ایران به دنبال تضعیف ترامپ و پیروزی دموکراتها در انتخابات ۲۰۲۰ است بدترین اقدام بود و ترامپ را درمسیر تشدید دشمنی با ایران قرار داد../۱۸
ظریف که فرصت خلق فضای گفتمانی مثبت با دولت ترامپ مطابق بیانات رهبری را نادیده گرفته بود، شب انتخابات ۲۰۲۰ به سمت بایدن غش کرد و در رویای لغو تحریمها با سه فرمان اجرایی بایدن بود.
او فرصت مشروط برجام برای عادی سازی پرونده هسته ای را خراب، و تحریم و ترور را تسهیل کرد/۱۹
ظریف نرمش استراتژیک نظام برای مذاکره با آمریکا به منظور تضمین منافع ایران را به لابی با "دموکراتهای آشنا" تقلیل داد و منافع ایران را قربانی سیاست حزبی داخلی آمریکا کرد و در نهایت هم در مقام طلبکار ، گریبان "میدان" را گرفت..! ۲۰/۲۰ @Amirabdolahian @Bagheri_Kani @JZarif
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
این حجم از خودتحقیری،جهالت یا خیانت به اشکال مختلف در تلاش برای کمرنگ کردن اقتدار ایران در ماجرای دزدی دریایی آمریکا موجب شگفتی است!
این باصطلاح اساتید و سیاسیون گویی از مریخ آمده اند و هیچ درکی از مناسبات این جهان ندارند؛تحلیلشان درحد اکانتهای بی نام و نشان باصطلاح برانداز است/۱
بله ممکن است در روایت ماجرا عمدا برخی عناصر یا وجوه قضیه پررنگ یا کمرنگ شده باشد، اما اتفاقا این مساله نیز جای خوشحالی است چرا که حاکی از پیشرفت در جنگ نرم در کنار جنگ سخت و ضرب شست نظامی به آمریکا است... /۲
حالا این باصطلاح اساتید با خودتحقیری در زمین دشمن بازی میکنند و با تحقیر و تضعیف جبهه خودی کل ماجرا را به عنوان پروپاگاندا رد میکنند و کم اهمیت جلوه میدهند اما میتوان نامش را جنگ روانی گذاشت که در دنیای امروز در شرایطی حتی از جنگ نظامی هم مهمتر است.../۳
#رشتو
بازخوانی اشغال سفارت در متن تاریخ
مداخله و دست داشتن #شوروی در قائله اشغال سفارت آمریکا در تهران با سیر وقایع تاریخی مطابقت دارد.
حکومت کمونیستها در افغانستان بعد از کودتای ثور/ آوریل ۱۹۷۸، اردیبهشت ۵۷/ با سیاستهای غلط به مشکل خورده و افغانها علیه دولت قیام کرده بودند. /۱
یک و نیم سال بعد از کودتای ثور، شوروی به فکر چاره برای نجات دولت کمونیستی کابل و در حال بررسی اشغال افغانستان بود. ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۹/شهریور ۵۸ نورمحمد ترکی بعد از دیدار با #برژنف از مسکو به کابل بازگشت اما حفیظ الله امین رقیب او از جناح خلق، او را برکنار و سر به نیست کرد. /۲
بهانه حیثیتی و الزام سیاسی اقدام شوروی کامل شده بود، شوروی می_خواست #امین را بعد از برکناری ترکی Taraki به عنوان جاسوس امپریالیسم برکنار کند و تمام کاسه کوزه های مشکلات افغانستان را بر سر او بشکند و #ببرک_کارمل مهره دست آموز از جناح پرچم حزب کمونیست را بر سر کار بیاورد../۳