در بخشی از صحبتهایم در #کلاب_هاوس نسبت به نوع اطلاعرسانی برخی شبکههای فارسیزبان از مسائل ایران انتقاد کردم.
انتقاد اصلیام به این نوع اطلاعرسانی ماهیت و موضعِ نهیلیستی آن است! آنها همزمان از مشکلات و راهحلهای معمولِ آنها انتقاد میکنند.
مثلاً اتلاف منابع آب را به درستی مود حمله قرار میدهند اما هر حرکتی برای ایجاد محدودیت در برداشت از منابع آب را هم برنمیتابند و آن را کوششی علیه منافع کشاورزان بازتاب م دهند. یا افزایش استفاده از سوختهای فسیلی و تأثیر آن بر تغییرات اقلیمی را مخرب مینامند
و در همان حال مردم عادی را علیه هرگونه اقدامی در جهت کاهش استفاده از این سوختها تحریک میکنند و برمیآشوبند! این نوع اطلاعرسانی به جای فرهنگسازی در بین ایرانیان و آشنا کردن آنان با عواقبِ گریزناپذیر برخی تصمیمات سخت، آنان را به موضعگیری علیه هر نوع برنامۀ مثبت و ایجابی
در هر شرایطی ترغیب میکند. این رویکرد امابه خلاف ادعاها به زیان حکومت نیست، بلکه پایههای عقلانیت و تعهد و مسئولیتپذیری را در سطوح مختلف جامعه به کلی سست میکند و از کار میاندازند. همچنین از سوی برخی از این رسانهها تلاش عجیبی برای "جهنم مطلق"نشان دادن شرایط ایران صورت میگیرد.
قاعدتاً این تلاشها در بهترین تعبیر، معطوف به تهییج عموم مردم علیه نظام حاکم و برانداختن آن است، اما در شرایط فقدان ابزارهای لازم برای "تغییر رژیم" در ایران فارغ از ارزشداوری در بارۀ اصل این اقدام و پیامدهای احتمالی آن، این نوع تبلیغات صرفاً به تشدید افسردگی بین مردم بیپناه
و ترغیب جوانان و فارغالتحصیلان به مهاجرت از کشور و خرید خانه در کشورهای همسایه و بیزاری از به وطن خود منجر میشود. به نظرم استفاده از هر ابزار نامشروعی بخصوص دامن زدن به انواع شکافهای اجتماعی در ایران و بعضاً تخفیف و تحقیر میراثهای فرهنگی کشور به انگیزۀ "مقابله با رژیم"
با هیچ معیاری با ادعای وطندوستی و ایرانخواهی همخوانی ندارد و به گسیختگی شیرازه و انسجام اجتماعی جامعۀ ایران و بیثباتیهای بلندمدت و غیرقابل مهار میانجامد.بدبختانه راه ارتباط امثال من بامدیران این رسانهها از جمله به دلایل امنیتی بسته است تا لااقل به طور مستقیم از آنها بپرسیم
که نهایتاً چه قصد و غرضی در کار است تا به ایرانیان داخل کشور القاء شود که "چیزی برای از دست دادن ندارند" و چنانچه قیامشان علیه حکومت به کشتار و هرج و مرج و بیثباتی هم بیانجامد جای نگرانی ندارد چرا که هم اکنون نیز شرایطی بهتر از آن وجود ندارد که لازم باشد نگران از دست رفتنش بود!
من در کلابهاوس در واقع خواستم به به برخی دوستانِ همکار با این رسانهها، گوشزد کنم که به رغم همۀ مظالم و فشارها و گرفتاریها و رنجهای گوناگون ما ایرانیان هنوز چیزهای بسیاری برای از دست دادن داریم. برای توضیح مطلب اشاره کردم که به رغم سختیها، در ایران زندگی همچنان جریان دارد.
مردم با وجود تورم کشنده و افزایش روزافزون قیمتها همچنان پارک میروند، مهمانی میگیرند، رستوران میروند و هزاران کار روزمرۀ دیگر. بنابراین، معرفی شرایط کشور بدتر از شرایط سومالی و وخیمتر از جوامع قرون وسطی جز ایجاد افسردگی برای مردم و ایجاد توهم برای ناظران خارجی پیامدی ندارد.
توهم خارجی ها نسبت به وضعیت ایران به حدی است که پس از نمایش فیلم قهرمانِ #اصغر_فرهادی در خارج از کشور مصاحبهگری از او پرسیده بود که مگر در ایران اینترنت هم وجود دارد که او در فیلمش به آن پرداخته است!
این دوستان گویی فراموش کردهاند که افراط در هر موردی نتیجۀ عکس میدهد.
طبعاً معدود کسانی که تاب تحمل این قبیل انتقادات را ندارند و پاسخ به پرسشهای ساده هم در توانشان نیست، همین موضوع "رستوران میرویم" را عَلَم کردهاند تا اصل ماجرا را نادیده بگیرند.
بله ما اینجا در ایران در حد بضاعت خود رستوران هم میرویم. هر کس از این ناراحت است میتواند باقیماندۀ آب دریاچۀ اورمیه را بنوشد!
طبق گزارشها، دیوان عالی کشور حکم اعدام مرد و زنی را به اتهام "زنای محصنه" به عنوان مجازات بدل از سنگسار تأیید کرده است.
با آنکه مجازات سنگسار و اعدام برای زنای محصنه در قرآن نیامده است، اما فقه سنتی بر مبنای سیره و روایات، مجازات آن را سنگسار میداند.
طبق آیات قرآن، زنای محصنه با شهادت چهار مرد عادل محرز میشود و شهادت سه نفر هم پذیرفته نیست.
از این گذشته، سیرۀ بزرگان دین، تمهید راه فرار برای محصنان از اعتراف و یا ترغیب شاهدان به عدم شهادت در این باره بوده است.
از این رو، طبق همان سیره، وقتی متهمان ارتکاب عمل را انکار کردهاند، قاضی باید آن را فوری میپذیرفت و برای اثبات آن از راههای دیگر، اقدام به تجسس نمیکرد.
متأسفانه همۀ این ظرایف پس از انقلاب در حد گستردهای نادیده گرفته شده است
دوست گرامی دکتر #حمیدرضا_جلایی_پور به دو نکته از حرفهایم در کلابهاوس خانۀ آزادی ایراد وارده کرده است.
نخست اینکه به قول ایشان گفتهام: "#اصلاح_طلبان جانبداری سیاسی دارند و اوضاع و عملکرد آقای #رئیسی را تاریک و تند تصویر میکنند."
دوم اینکه، "اصلاحطلبان زیاد خشنود نیستند که برجام بوسیله آقای رئیسی به جایی برسد! زیرا این موضوع باعث میشود که تندروها درآمد ارزی پیدا کنند و این خوب نیست."
دکتر جلاییپور سپس هر دوی این گزارهها را رد کرده
و دربارۀ گزارۀ نخست گفته است: "اکثر اصلاحطلبان از روز بعد از پیروزی جناب رئیسی در انتخابات اولاً اظهار امیدواری کردند که ایشان در پیگیری امور روزمره مردم موفق شوند و این آرزوی هر ایرانی است که هر چه زودتر معیشت بحرانی مردم سامان یابد."
رسانهها از بازداشت #گوهر_عشقی مادر شادروان #ستار_بهشتی به همراه دیگر اعضای خانوادهاش خبر دادند. این خبر گرچه در نگاه نخست باورنکردنی به نظر میرسد اما سکوت نهادهای مسئول نشان از صحت آن دارد.
اگر یک نظام سیاسی به هردلیل و علتی بانوی داغدیده وسالخوردهای در سن و سال خانم عشقی را تهدید امنیتی برای خود فرض کند به طوریکه بازداشت او را لازم بداند، بدبختانه وضع از ۳ حال خارج نخواهد بود.یا قدرت و اقتدار خود را چنان فرسوده میبیند که زن کهنسالی میتواند آن را به مخاطره اندازد
و یا اینکه برخی تصمیمگیرانش به کلی ارتباطشان را با واقعیت از دست دادهاند و قادر به تمیز مصلحت و منفعت خود هم نیستند و یا اینکه ارادهای عمدی برای تمسخر اقتدار حکومت در میان است.
بعد از مدتها ابهامآفرینی سرانجام تاریخ دقیق آغاز مذاکرات جمهوری اسلامی با کشورهای عضو برجام اعلام شد. #علی_باقری و اتحادیۀ اروپا به طور جداگانه از توافق دو طرف برای آغاز مذاکرات ایران و کشورهای موسوم به ۱+۴ در تاریخ ۸ آذر در وین خبر دادهاند.
تردیدی نیست که مسیر مذاکرات ایران با طرفهای مقابل #برجام، راهی پرسنگلاخ و حتی وضعیتی بسیار شکننده است چرا که شمار زیادی از بازیگران داخلی و بینالمللی در جهت شکست یا موفقیت آن تلاش خواهند کرد.
این تلاشها شاید از همین امروز به صورت های پیچیده و مخفی و گمراه کننده آغاز شود.
از همین رو، لازم است هر تحرکی در این زمینه به دقت مورد رصدِ ناظران و کارشناسان قرار گیرد.
موضع و جهتگیری بازیگران بینالمللی در مورد برجام کم و بیش روشن است. طبعاً روسیه، چین، اروپا و آمریکا هر کدام از منظر منافع خاص خود، خواهان موفقیت مذاکرات و دستیابی به توافقاند
هنرمندی در بند #عزیز_قاسم_زاده رودسری سخنگوی کانون صنفی معلمان گیلان از چهرههای مطرح موسیقیِ دیار خویش است. او در هنر آوازخوانی شهرۀ استان است. افزون بر کنسرتهای فراوان، او بارها در شبکههای محلی و سراسری صدا و سیما برنامه اجرا کرده است.
قاسمزاده را در جریان یک مصاحبۀ زنده در برابر دیدگان مادر پیرش بازداشت کردهاند و دلیل بازداشت او هم اعلام نشده است.
در اینجا روی سخنم با آقای محسنی اژهای است که به طور غیرمترقبهای میکوشد تحولی در دستگاه قضا پدید آورد.
کوششهای او در این جهت، برخی حقوقدانان را نسبت به اصلاح روشهای ناعادلانه در روند اجرای آیین دادرسی امیدوار کرده است.
رسانهها به نقل از میثم لطیفی، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان امور اداری و استخدامی کشور گزارش دادهاند:
"بر خلاف الگوی غربی که حکمرانی را مبتنی بر Nation State تعریف میکند، علیالمبنا ما با این مشکل داریم و مسئلۀ ما امام و امت است؛
نظریۀ ما نظریۀ اخوت است، نظریۀ ما نظریۀ امر به معروف و نهی از منکر است. این نظریهها یک پدیدۀ اضافی نیست، نظریۀ مبنایی است، یک تکلیف است."
نمیدانم معاون رئیس جمهور میداند یا نمیداند که Nation- State یا ملت - دولت اساساً ربطی به نظام سیاسی و غرب و شرق ندارد بلکه عنوانی است که بعد از پیمان وستفالی در سال 1648 میلادی بر واحدهای سیاسی - جغرافیایی با مرزهای مشروعِ مشخص اطلاق میشود.