در قرن چهارم دو تا برادر به اسمهای قدیس فرومنتیوس و آیدسیوس برای تبلیغ مسیحیت وارد اتیوپی اون موقع میشن
اونها به دربار بخش شمالی اتیوپی که اسمش اکسوم بوده میرن و موفق میشن، ازانا، شاه اکسوم رو مسیحی کنن و اجازه تبلیغ مسیحیت رو میگیرن
لذا اولین کلیسای ملی اتیوپی، زیر نظر همین دو برادر بخصوص فرومنتیوس، ایجاد میشه
حالا کلیساشون زیر نظر کجا بوده؟
کلیسای اسکندریه
حالا تو قرن 5،یکسری سوریهای یکی از زبانهای اتیوپی رو یاد میگیرن (زبان ga'ez) و کتاب مقدس رو به اتیوپیایی ترجمه میکنن
اما کلیسای اتیوپی، در کنار کلیسای قبطیها، یکی از مهمترین باورهای مسیحی شورای کالسدرون رو نمیپذیره
درواقع از نظر این شورا، اینها مسیحی حساب نمیشن
حالا چه باوری؟
اینکه مسیح یک شخصیت و دو طبیعت داره
چی رو قبول داشتن؟
اینکه یک طبیعت داره (مونوفیزیت)
جالبتر اینکه قرن 7 که مسلمانان این منطقه رو اشغال میکنن، عملا ارتباط این کلیسا رو با دنیا قطع میکنه
توی قرن 12 هم یکسری درگیری سر اسقف جدیدشون پیش میاد و پیشزمینههای استقلال از کلیسای قبطی اسکندریه شکل گرفت
نهایتا پس از درگیریهای زیاد در 1959 کلیسای اتیوپی مستقل میشه
این کلیسا خودش توی یکسری کشور دیگه مثل اریتره و جامائیکا و... هم پیرو داره
راجع به مسیحی شدن اولین شاه اتیوپی بعدا مینویسم، داستان بسیار جالبی داره
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
1- سفر آفرینش (genesis) 2- سفر خروج (exodus) 3- سفر لاویان (Leviatan) 4- سفر اعداد (Numb.) 5- سفر تثنیه (Deut)
بخش نوویم (پیامبران)
1- سفر یوشع (Josh) 2- سفر داوران (Jdg) 3- سفر سموئیل (Sam) این کتاب چون توی دو تا اسکرول بوده، دو تا کتاب هم در نظر گرفته میشه 4- سفر پادشاهان (Kings) 5- سفر اشعیا (Isaiah) 6- سفر ارمیا (Jer) 7- سفر حزقیال (Ezkl) 8- سفر پیامبران کوچک (Minor)
بگو خدا را بخوانيد يا رحمان را بخوانيد هر كدام را بخوانيد براى او نامهاى نيكوتر است و نمازت را به آواز بلند مخوان و بسيار آهسته اش مكن و ميان اين [و آن] راهى [ميانه] جوى
-------
حالا این شکلی بخونیدش
الله را بخوانيد يا رحمان (#یهوه) را بخوانيد ...
و در حقيقت هارون قبلا به آنان گفته بود اى قوم من شما به وسيله اين [گوساله] مورد آزمايش قرار گرفته ايد و پروردگار شما [خداى] رحمان است پس مرا پيروى كنيد و فرمان مرا پذيرا باشيد
گفتند ما به اختيار خود با تو خلاف وعده نكرديم ولى از زينت آلات قوم بارهايى سنگين بر دوش داشتيم و آنها را افكنديم و [خود] سامرى [هم زينت آلاتش را] همين گونه بينداخت
و خداوند به موسی گفت: «نزد من به كوه بالا بیا، و آنجا باش تا لوحهای سنگی و تورات و احكامی را كه نوشتهام تا ایشان را تعلیم نمایی، به تو دهم.»
خروج 24
و چون موسی به فراز كوه برآمد، ابر كوه را فرو گرفت.
و جلال خداوند بر كوه سینا قرار گرفت، و شش روز ابر آن را پوشانید، و روز هفتمین، موسی را از میان ابر ندا درداد.
و منظر جلال خداوند ، مثل آتش سوزنده در نظر بنیاسرائیل بر قله كوه بود.