2- در جستجوی مکه (بخش دوم)
در رشتوی قبل دیدیم که دن گیبسون در کتاب #جغرافیای_قران، به دنبال شهر مکه میگردد، از قران، جز اینکه این شهر، ام القری (مادرشهرها، متروپل) بوده، چیزی عایدش نمیشود و در روایات و منابع اولیه اسلامی به مشخصاتی میرسد، از قبیل:
👇
دورتادور شهر مقدس، صخره هایی است که مثل یک دژ دفاعی قوی عمل میکند، شبکه ابیاری دارد و خاکش برای کشاورزی و باغداری مناسب است و انواع علف ها در ان میروید، بخش بالایی و پایینی دارد، درون یک دره است (اصلا معنای کلمه #مکه، در خوانش ارامی سریانی به معنای پایین دست است) 👇
دو گذرگاه ورودی و خروجی از لای صخره ها دارد، رونق تجاری و بازرگانی بسیار خوبی دارد، از بالای کوه ها و غار حرا، کعبه دیده میشود، در روی کوه ها پرستشگاه های زیادی برای خدایان وجود داشته و...
👇
نه تنها هیچ کدام از این مشخصه های بدست امده، با شهر مکه همخوانی ندارد، نکته جالب جهت حرکت کاروان هاست؛ مدینه در شمال مکه است. (تصویر زیر)
پس، از مکه باید به سمت شمال حرکت کنیم تا به مدینه برسیم، یا بقولی اگر بخواهیم از مدینه به سمت مکه برویم، باید رو به جنوب حرکت کنیم، 👇
نکته جالب اینکه وقتی به مسلمانان از طرف شهرمقدس یا مکه (منظور مکه واقعی) حمله میشود و انها مجبور به حفر خندق میشوند، این خندق را در شمال مدینه حفر میکنند، نه در جنوب که قاعدتا لشکر مکه باید از ان سمت به مدینه حمله کند، و یا جهت حرکت کاروان ها (یا در لشکرکشی محمد به سمت مکه) 👇
از مدینه به #شهر_مقدس، رو به شمال گزارش شده، نه رو به جنوب (که مکه امروزی در انجاست)
در باب مشخصه های بدست آمده، دن گیبسون حتی برای اطمینان، خاک مکه (امروزی) را به ازمایشگاه میبرد تا مطمئن شود این خاک، مناسب کشاورزی و باغداری خصوصا درخت زیتون هست یا نه؟ 👇
که ازمایشگاه خاک، تایید میکند که خاک مکه امروزی نه امروز، نه در گذشته مناسب کشاورزی و باغداری (خصوصا زیتون) و میوه های دیگر نیست
دن گیبسون حتی برای اطمینان قریه های اطراف مکه را بررسی میکند، ولی مکه امروزی به هیچوجه مشخصات #ام_القری را دارا نیست.
👇
دن گیبسون به بزرگان و قبایل سر میزند تا ببینید سندی پیدا میکند، یا از حافظه تاریخی قبایل استفاده کند تا شاید ردی از یک دژ سنگی بدست اورد، ولی با رسیدن به پاسخ هر سوال میبیند که مکه امروزی به هیچ وجه نمیتواند شهر مقدس، ام القری یا کوی ممنوعه مردم سده ششم و هفتم میلادی باشد.
👇
فراموش نکنید، قبل تر گفتیم:
نام مکه (امروزی) شهری که قاعدتا باید رونق بازرگانی داشته باشد، در هیچ کدام از نقشه های جغرافیایی یا نامه های یافته شده از بازرگانان و... قبل از سده نهم میلادی دیده نمیشود (یعنی سیصد سال پس از محمد)
👇
پس سوال اینجاست: مکه واقعی یا بقولی شهر مقدس کجاست؟
اصلا چه راهی داریم تا به شهر مقدس برسیم؟ چون مشخصات بدست امده از روایات، کافی نیست و ممکن است به شهرهای زیادی اشاره کند.
👇
#پترا
بررسی های گیبسون نشان میدهد که شهر مقدس، فقط میتواند شهر #پترا باشد، که در جنوب اردن امروزی قرار گرفته است.
ولی از بین این همه شهر که بسیاری از انها مرکزیت دینی هم دارند (مثل اورشلیم)
چرا پترا؟
👇
پترا شهری در شمال مدینه، در جنوب کشور اردن امروزیست، و محل زندگی #نَبَطیان است که جلوتر مختصری از تمدن این قوم میاوریم.
پترا در سال 1812 توسط یوهان لودویگ بورکهارت سوئیسی کشف شد، پترا یا البتراء به معنی #صخره است که
👇
پنهان شدن این شهر، در میان صخره ها،بخوبی وجه تسمیه این نام را نشان میدهد.
پترا نماینده خوبی برای فرضیات گیبسون است، چون عملا کوه ها و صخره های سخت اطراف ان، یک دژ طبیعی برای ان ساخته، کلا دو گذرگاه ورودی و خروجی دارد که siq (زیک، زیق، سیق) نامیده میشود، و با توصیفات 👇
راویان اسلامی که گفته اند محمد از بین دو شکاف وارد شهر میشد سازگار است و نیز، با توصیفات راویان اسلامی که اورده اند، وقتی محمد در غارحرا بوده، میتوانسته کعبه را تماشا کند، همخوانی دارد.
خاکش مناسب باغداری و کشاورزی بوده، نهری از میان شهر رد میشده، 👇
پرستشگاه ها و کلیساهای زیادی دارد.
در روایات اسلامی گفته شده در شهر مقدس بازی های بخت ازمایی انجام میشده و در پترا، تخته نردهای زیادی کشف شده
در شمال مدینه قرار گرفته.
در توصیفات راویان اسلامی گفته شده محمد از شهر مقدس، در فاصله یک شب به اورشلیم سفر کرده است
👇
که فاصله 164 کیلومتری این دو شهر، این پیمایش را توجیه میکند.
این شهر حلقه اتصال مناطق زیادی است
به نقشه دقت کنید
از جنوب؛ عربستان، مصر، یمن و حبشه(اتیوپی)، از شرق مناطق مختلف ایران و میان رودان، از شمال به سوریه و ترکیه امروزی و کنستانتینپول(قسطنطنیه)
👇
و از غرب به مناطق مذهبی و استراتژیک فلسطین و اسراییل امروزی محدود شده، پس رونق تجاری شهر کاملا منطقیست.
گفتیم #پترا شهری است که نبطیان در ان زندگی میکردند، نبطیان تمدنی بسیار قدیمی بودند که حتی در زمان هخامنشیان هم دیده میشوند، در قدیمی بودن انها همین بس که طبری مینویسد:👇
موقعی که حوا افریده شد گفت که مرا به زبان نبطی، مرئه یعنی زن میگویند، طبری با این روایت، جنجالی بین مسلمین بپا کرده، ولی خوب، بررسی این اشوب، مورد بحث ما نیست.
جالب اینکه خطوط پیدا شده از نبطیان، با عربی قرانی بسیار همخوان است.
👇
حتی #بکه نیز یک واژه نبطی است که به معنای #گریان است و گویا بخاطر زلزله ها و سیلها و حجم خسارات به مردم، این شهر به "شهر گریان" معروف شده.
شهری که پوشش گیاهی اش، تمام گیاهانی که در روایات اسلامی امده را داراست و نکته اینکه پترا میتواند ام القری باشد
👇
و نکته بعدی انکه مکه در زبان ارامی-سریانی به معنای پایین دست بودن میدهد که شهر پترا که درون دره ها واقع شده، حتی واژه مکه را هم پوشش میدهد
پس با این اوصاف، اگر جمع بندی کنیم
مکه ای که ما امروز میشناسیم مکه ی مورد اشاره راویان اسلامی نیست،
👇
اثری از این شهر حتی تا سال 800 میلادی، در نقشه ها و نامه ها و مکتوبات پیدا نشده، و امروزه حتی سکه هایی که از انجا پیدا شده به سال خلافت مامون (حدود 200 سال بعد از محمد) برمیگردد، مکه هیچ شالوده نظامی ندارد، جالب اینکه، پایتخت هیچکدام از خلفا نبوده، بدون رونق، نازا و سترون است
👇
و بطور کلی شهر مهمی نبوده ولی مکه ی قران و راویان اسلامی شهر مهم، پر رونق، مناسب برای باغداری و کشاورزی، دارای نهر و... بوده که احتمالا به شهر پترا میرسد.
پس در پایان این رشته توییت چند سوال مهم را مطرح کنیم
👇
چگونه مکه امروزی، جای مکه واقعی یا شهر مقدس را گرفته است؟ چه اتفاقی افتاده است؟
چگونه این جعل بزرگ اتفاق افتاده و کسی اعتراضی نکرده؟ یا شاید هم اعتراضاتی شده؟ (در جواب این سوال، خواهیم دید که قرمطیان، طغیان کردند، دائما به مکه امروزی حمله میکردند 👇
و حتی یکبار، کعبه را کاملا ویران کرده و #حجرالاسود را هم زیر بغل زده و به پایتخت خود بردند)
و سوال بزرگ دیگر اینکه، فارغ از اینکه شهر پترا با تمام توصیفات و مشخصات بدست امده از شهرمقدس سازگار است 👇
چه دلیل دیگری میتوان یافت که به ما اطمینان بیشتری بدهد که این شهر، همان شهر مقدس یا کوی ممنوعه است؟
چنانکه میدانید استدلالهای کتاب پروژهمحمدسازی، به این نتیجهی مهم ختم میشود که در تاریخ بشر، شخصی به نام #محمدبنعبدالله وجود خارجی نداشته و درواقع امر، «محمد» همان مسیح فرجامشناختی اعراب [و نه عیسیبنمریم] است که از لابلای آرای
۱/۲۱
گنوستیکهای این عصر در برخورد با مسیحیت و یهودیت، ظهور کرده است
اما چه دلیل یا دلایلی از این امر پشتیبانی میکند؟
ما تصمیم داریم در این مقاله با توجه به اسناد اولیهی این دوره، از قبیل سکهها، کتیبههای عوام، کتیبههای حکومتی،سنگقبرها، پاپیروسها و نامههای عوام، نامههای
۲/۲۱
بازرگانی و حکومتی، مهرها و کولوفونها، اسناد بجا مانده از سینودها (=شوراهای کلیسایی) و نهایتا کتب عربی، ایرانی، ارمنی، سریانی، یونانی این عصر نقشهی سابژکتیو-ابژکتیوِ تاریخی این دوسدهی ابتدایی را ترسیم کنیم
ببینید رفقا من قبلا هم اینا رو به زبون کانت یا عامیانه نوشتم اینا رو
ولی باز چون دوستی پرسش کرده
اگر میخواید بدونید کانت چطور برهانای خداباوری رو عقیم میکنه، و اصلا کانت کلا تو نقد عقل محض چی میگه که کتابش رو انقدر مهم کرده
خلاصه ای از حرفاشو اینجا با با زبون ساده توضیح دادم
اول اینکه اصلا ببینیم برهان وجودی آنسلم قدیس، کلا چی میگه:
برهان میگه کاملترین وجود ممکن (=خدا) رو تصور کنید (فرض)
این موجود باید وجود داشته باشه
پس خدا وجود داره...
به همین سادگی.
تو نگاه اول میگیم عه! چی شد؟
انگار معلومه یه مغالطهای این وسط هست ولی گاها آدم گیج میشه
خصوصا وقتی میفهمی بزرگای دیگهای مثل دکارت هم برهان رو قبول دارن
نگاه کنید استدلال انسلم اینه:
کاملترین وجود ممکن(خدا) رو تصور کنید
اگر وجود داره که هیچ، برهان اثبات شد
اگر وجود نداره، تناقض میخوری! چرا؟
چون من ازت خواستم کاملترین وجود ممکن رو تصور کن
ایجاب و یک سلب نیست
برای مثال حزبی قدرت رو بدست میاره، حزب دیگه لزوما قدرت رو از دست میده، یک نفر پولدار میشه، خود بخود یک نفر دیگه فقیر میشه و...
به همین دلیل منشا بدبختی های ادم چیزی نیست جز خود ادم
و به همین دلیل انسان گرگ انسانه
این مساله فقط مربوط به ادم نیست
تو
دنیای حیوانات بریم، ارادهی حیات، مبتنی بر حذف دیگریه:
شاهین برای اینکه زنده بمونه گنجشک رو میخوره و گنجشک واسه زنده بودن کرم رو میخوره
حیات هر فرد انسانی یا حیوانی، مستلزم حذف حیات دیگریه و اصلا گزینه دیگهای جز این نداریم
یا مثلا تو ابعاد جهانی،
اندکی از هگل و «#پادشاهیمشروطه»:
چند وقت اخیر دیدم تیم علیجوانمردی و اطرافیانش میگن اصلا پادشاهی مشروطه، برخلاف دموکراسیه و عجیب اینکه برخی اظهار کرده بودن که هیچ فیلسوفی از پادشاهی مشروطه و خاصتا از #حق در پادشاهی مشروطه حرف نزده
و عجیب اینکه شاید بزرگترین فیلسوف تاریخ👇
۱/۲۵
نه تنها در «عناصر فلسفه حق» این امر رو تئوریزه کرده، بلکه خودش هوادار جدی این نظام سیاسیه
از اونجا که رشتو طولانی میشه اولا در ارائه رفرنسها عکس صفحات رو اوردم، ثانیا تو این رشتو فقط اندکی از نقش پادشاه و مردم در «دولت مدرن مشروطه» در آرای هگل اوردم
و بدیهیه که قرار نیست
۲/۲۵
با زبان دشوار هگل حرف بزنیم پس رشتو رو با زبون عامیانه و همه فهم نوشتم
با این مقدمه بریم سراغ بحث اصلی:
ماکیاولی از اولین افرادی بود که تحت تاثیر «قلمروی شهریاری» و «جمهوری ونیزی»، به دیدگاههای جدیدی رسید که شاید بشه گفت نقطه عطفی در درک بشر از دولت باستانی و مدرن باشه
چنانکه میدانیم مسلمانان معتقدند که کعبه امروزی توسط ابراهیم نبی ساخته شد، و بنا بر دستور محمد در قرن هفتم میلادی، قبله دوم (و همیشگی) مسلمانان شده است...
این روایت تا چه حد صحیح است؟
در سده گذشته برخی از اسلامشناسان از قبیل پاتریشیا کرون و کوک، به اصالت شهر مکه [امروزی] بعنوان خاستگاه اسلام تردیدهای جدی وارد ساختند...
این تردیدها صرفا از پس گزارشات «مورخان اسلامی» آشکار شده بود و مادامیکه آثار سریانی و اسناد عینی این زمان بررسی نشده بود، جدی گرفته نشدند
اما امروزه با ترجمه آثار سریانی این تردیدها رنگ و بوی علمیتر به خود گرفته است، زیرا مستندات قویتری در دست داریم که از آرای ایشان پشتیبانی میکند...
گفتنی است که دلایل گروه اخیر (کرون و کوک) وابسته به توصیفاتی بوده که خود راویان اولیه اسلامی از مکه داشتهاند،برای مثال گفتهاند:
تاریخ جمع شدن قرآن:
اول؛ فک کنم اینجا یه کژفهمی رخ داده
برخی فک کردن من مسیحیام که اینطور نیست
این مباحثی که میزارم صرفا بدین منظوره که اسلام، خوانشی از مسیحیته
بحث پژوهشیه و لاغیر
کتیبههای #قبهالصخره میگه:
الله واحد است یعنی یکیست (به این میگن وحدت عددی)
الله #صمد است یعنی
یعنی الله تفکیک ناپذیر است (به این میگن وحدت ماهوی)
عیسی رسول الله است
شرمی ندارد که عیسی عبدالله باشد (یعنی خدا نباشد)
دست بردارید از #سه و به #یک چنگ بزنید
عیسی پسرخدا نیست، رسول اوست که خداوند به مریم افکنده
(تصویر)
به خدا شریک نبندید و وحده لا شریک له (اشاره به سهگانهی پدر پسر روحالقدس)
حمد (یعنی اراده - و نه ستایش)از آن الله است
الله روابط نسبی و خویشاوند (یعنی پسر) ندارد
برگزیده [محمد] عبده و رسوله (بنده و رسول اوست)
چگونه ممکن است فرزندی داشته باشد