ظهور عبدالملک، ظهور محمد در قبه صخره (4)
در تمام این رشتوها بارها گفتیم که اسلام شناسی جدید میگوید #محمد در سالهای اولیه ظهورش (یعنی از سال 70 هجری به بعد) هنوز بعنوان پاژنامی [=صفتی]
برای عیسی بن مریم کاربرد دارد، وقت ان رسیده که به اثبات این مهم بپردازیم.
تا اخر کتیبه های بیرونی (A) و کتیبه های داخلی (B) [خصوصا بخش B10 تا B13] را بخوانید و خودتان قضاوت کنید، ما در حال مطالعه اسلام هستیم یا درحال مطالعه تئوری جدیدی از مسیحیت
به کتیبه های قبه صخره برویم:
👇
کتیبه های #بیرونی قبه صخره
با حرف A انگلیسی نمایش داده شده؛
داخل هشت ضلعی میچرخیم و به ترتیب هر کتیبه ای میبینیم را اینجا میاوریم، کتیبه های تکراری را اینجا (بخاطر محدودیت کاراکتر و توییت) نمیآورم ولی در pdf با علامت مشخص میکنم.
عربی کتیبه ها درتصویر:
👇
قبل از ترجمه کتیبه ها این نکته را بگویم، من در این ترجمه واژگان کلیدی را با هر دو ترجمه سنتی و جدید میآورم. که به هیچ ذهنی جهت ندهم.
"خودتان قضاوت کنید عبدالملک از محمد حرف میزند یا از عیسی"
ترجمه کتیبه ها از A1 تا A22:
1- به نام الله بخشنده مهربان 2- هیچ خدایی جز الله نیست
👇
3- او شریکی* ندارد
[ترجمه جدید: منظور شریک در ذات است، یعنی مرکب نیست]
4- بگو او خدایی یکتاست، خدایی صمد* [در ترجمه سنتی: صمد یعنی بی نیاز، در ترجمه جدید: یعنی #تفکیک_ناپذیر پس در نتیجه: بگو او خدایی تفکیک ناپذیر است.]
5- نه زاده و نه زاییده شده است و هیچ کس همتای او نیست.
👇
6- محمد* فرستاده خدا
[ترجمه سنتی: محمد فرستاده خداست
ترجمه جدید: ستایش باد بر فرستاد خدا]
7- الله جانب او را داشته باشد 8- الله و فرشتگانش جانب پیامبر را دارند. (یا بر او درود میفرستند.)
9- ای کسانی که ایمان آوردید، او را ستایش کنید و در صلح و صفا بر او درود بفرستید
👇
10- حمد* از آنِ الله است و او فرزندی* نگرفته است.
[ترجمه سنتی حمد: ستایش
ترجمه جدید حمد: اراده]
11- و در فرمانروایی شریکی* ندارد 12- و او خویشاوندی* از زیردستان ندارد 13- و [با صدای بلند] بزرگی او را تصدیق کنید
👇
14- محمد* فرستاده خدا، الله جانب او را داشته باشد و فرشتگان و پیامبرانش.
[محمد فرستاده خداست؟ یا ستایش باد بر فرستاد خدا؟]
15- سلام و رحمت الله بر او باد 16- فرمانروایی از آنِ اوست، زنده میکند و میمیراند 17- و او بر هر چیزی تواناست
👇
18 و 19- و در روز رستاخیز شفاعتش را در راس/ برای امتش بپذیر
این گنبد توسط عبدالله در سال 72 ساخته شد، الله، این را از او بپذیر و از او راضی باش
20- آمین، ای پروردگار جهانیان
21- حمد [ستایش؟ یا اراده؟] از آن الله است
22- محمد [محمد؟ یا ستایش باد بر؟] بنده خدا و فرستاده او.
👇
در اینجا جا دارد یک سری کلمات کلیدی را با ترجمه ترجمه اسلام شناسان جدید [با توجه به زبان سریانی-ارامی، عبری، یهودی-ارامی] توضیح داد:
شریک: معنای همکار در الوهیت را میرساند [نه همکار در معنای عرف] پس معنایی شبیه مرکب نبودن خدا را دارد، یعنی ذات خدا واحد است و شریکی ندارد.
👇
صمد: بخش ناپذیر، تفکیک ناپذیر (توضیحِ صمد با توجه به زبان اکدی، اگاریتی، عبری، سریانی و ارامی یهودی در اینده میآید)
کفوا: به معنای فقدان برابری است، پس منظور این است هیچ موجودی هم تراز الله نیست
سلموا تسلیما: یعنی با صلح و صفا به او درود بفرستید
حمد: اراده (توصیحاتش میآید)
👇
ولی: ولی معناهای زیادی دارد، در اینجا خویشاوند یا هم نسَب معنا میدهد.
بی توجه به کتببه های #درونی، به نکته اساسی همین کتیبه های #بیرونی هم اگر دقت کنید، یک چیز را اشکارا میتوان دید
تمام شعارهای اصلی و محوری اسلام روی این کتیبه هاست که تمرکز به یک چیز دارد: رد مسیحیت دیوفیزیت
👇
یعنی در تقابل با ارای شورای نیقیه یا بقولی تثلیث در مسیحیت اورده شده است.
- خدا یکتاست
- خدا شریک ندارد
- خدا تفکیک ناپذیر است
- خدا....
کاملا روشن است این کتیبه ها از یک عیسی شناسی جدید حرف میزند. که هنوز استقلال ان از مسیحیت اعلام نشده. میگویید نه؟
👇
حال به کتیبه های #درونی قبه صخره برویم، به روشنی این منظور اثبات میشود، چرا که در انجا گفته میشود که تمام این نوشته ها در رابطه با عیسی شناسی است و گفته میشود که منظور از محمد، عیسی بن مریم است.
کتیبه های درونی قبه صخره
با حرف B انگلیسی نمایش داده شده
داخل هشت ضلعی میچرخیم 👇
و به ترتیب هر کتیبه ای میبینیم را اینجا میاوریم، کتیبه های تکراری را اینجا (بخاطر محدودیت کاراکتر و توییت) نمیآورم ولی در pdf با علامت مشخص میکنم.
متن عربی کتیبه ها از B1 تا B22:
درتصاویر زیر
ایات را در تصویر بعدی مشخص کردیم
👇
قبل از ترجمه کتیبه ها باز این نکته را گوشزد میکنم، من در این ترجمه واژگان کلیدی را با هر دو ترجمه سنتی و جدید میآورم. که به هیچ ذهنی جهت ندهم.
خودتان قضاوت کنید عبدالملک از محمد حرف میزند یا از عیسی."
ترجمه کتیبه ها از B1 تا B22:
👇
1- ای مردم دارای کتاب [هیچ چیزی را] وارد دین نکنید، و [هیچ چیزی] جز حقیقت به خدا نگویید 2- مسیح عیسی پسر مریم فقط 3- فرستاده الله و کلمه خداست [که خدا] به مریم افکنده و روح خداست 4- و به الله و پیامبرانش ایمان بیاورید و نگویید "#سه"، دست بردارید، این برای شما بهتر است.
👇
5- چرا که الله تنها خداست، او پاک و منزه است [چگونه ممکن است] فرزندی داشته باشد؟ 6- انچه در اسمانها و انچه در زمین است به او تعلق دارد 7- و الله میتواند بدون یاری کسی مراقب ان باشد 8- ناروا* نیست که مسیح، بنده [یا خدمتکار] الله باشد 9- و همچنین فرشتگانی که [به خدا] نزدیک هستند
👇
10- کسی که روا نمیدارد* خدا را بپرستد و نیز کسی که متکبر است، خدا آنها را با هم [برای داوری] احضار میکند
👇 11- ای الله، جانب پیامبرت و بنده ات [خدمتکارت] عیسی پسر مریم را داشته باش
👇 12- و درود بر او روزی که به دنیا امد، و روزی که میمیرد، و روزی که دوباره زنده میشود
👇
13- حقیقت در مورد عیسی پسر مریم که در مورد ان مناقشه میکنید این است 14- چرا الله باید فرزندی بگیرد 15- او پاک و منزه است، اگر تصمیم به چیزی بگیرد فقط میگوید باش، پس ان چیز ان طور میشود 16- به راستی الله پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را بپرستید، این راه راست است
👇
17- الله شاهد است [که] خدایی جز او نیست 18- و فرشتگان و اولوا العلم* به حق انرا تایید میکنند 19- خدایی جز او که توانا و حاکم [یا خردمند] است، نیست 20- دین* نزد خدا اسلام* است
[ترجمه سنتی: دین اسلام
ترجمه جدید: مقررات کامل، امور واحد؛ جلوتر توضیح میدهیم]
👇
21- و کسانی که به انها کتاب داده شده پس از انکه علم برای انان حاصل امد به اختلاف پرداختند و میان خود مناقشه نمودند 22- هر کس شواهدی که الله [حاصل میآورد] را انکار کند، [بداند که] خدا زود شمار است.
در اینجا دوباره جا دارد کلمات کلیدی را با ترجمه اسلام شناسان جدید [با توجه به زبان سریانی-ارامی، عبری، ارامی-یهودی] توضیح دهیم:
در B5- کلمه ولد:
معنای ولد، چنانچه میدانیم فرزند است، اینجا ما فرزند اوردیم، ولی ترجمه های سنتی، معمولا [چون در رابطه با عیسی است] پسر ترجمه میکنند، 👇
ولی ترجمه #فرزند بهتر است چراکه مفهوم این جملات این است که فارغ از جنسیت، از بیخ و بن فرزندی را به خدا نسبت ندهید.
در B8 و B10
کلمه #یستنکف به معنای پست شمردن و عاردانستن است ولی از ریشه سریانی ان، به معنای خجالت کشیدن و شرمساری است. قران سه بار این واژه را اورده و هر سه بار
با کلمه #یستکبر [متکبر بودن و غرور] اورده. این جفت واژه همیشه در کنار هم اند، پس کتیبه میخواهد بگوید که بنده الله بودن شرمساری ندارد که عیسی را پسرخدا میدانید.
12- کلمه #والسلم معلوم نیست معنا خیر میدهد یا سلام و درود دادن. ولی به جستار پیش رو مربوط نیست.
در B13
واژه #تمترون را میبینیم که در قران انرا بشکل یمترون میبینیم. کتیبه نقطه گزاری دارد و شکی در درست خواندن ان نداریم [و این نشان میدهد احتمالا نقطه گزاری قران اشتباه بوده] و این کتیبه بطور کلی اثباتی بر این است که ما در حال عیسی شناسی هستیم نه محمد شناسی.
👇
در B18
اولوا العلم به کسانی که به انها علم داده شده میگویند، مردان علم. ولی از این متن معلوم نیست انها انسان هستند یا فرشتگان.
در B18
قیما بالقسط در این کتیبه دیده میشود ولی در قران بصورت قائما بالقسط دیده میشود. مورد دیگری که قران امروزی اشتباه نقطه گزاری و اعراب گزاری شده. 👇
قیم در سریانی، عبری و ارامی یهودی به معنای برقرار کردن یا تایید کردن است
درB20
اسلام در دوران عبدالملک به معنای هماهنگی، یکپارچگی و وحدت است و دین در این دوران یه معنای جامعه یا مقررات اجتماعی است.
توضیحات سریانی و عبری ان بزودی میآید
👇
کتیبه های داخلی قبه صخره چنان که میبینید بوضوح میگوید که ما در حال بحث بر روی عیسی و رد تثلیث هستیم.
تمام جملات مربوط به این امر است
حال کتیبه های قصر خرنه و کتیبه سده بوکر را نیز میاوریم
خواهیم دید تا سال 710 م. هنوز از خدای عیسی و موسی و هارون حرف میزند.
👇
در ادامه خواهیم دید پس از عبدالملک، از سال 705 که ولید[=الوالید] بن عبدالملک پادشاه میشود تا 750 م. که عباسیان در حال شکست رقبا هستند، رفته رفته دگردیسی عیسی به محمد شکل میگیرد.
پایان قسمت چهل یکم.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
چنانکه میدانید استدلالهای کتاب پروژهمحمدسازی، به این نتیجهی مهم ختم میشود که در تاریخ بشر، شخصی به نام #محمدبنعبدالله وجود خارجی نداشته و درواقع امر، «محمد» همان مسیح فرجامشناختی اعراب [و نه عیسیبنمریم] است که از لابلای آرای
۱/۲۱
گنوستیکهای این عصر در برخورد با مسیحیت و یهودیت، ظهور کرده است
اما چه دلیل یا دلایلی از این امر پشتیبانی میکند؟
ما تصمیم داریم در این مقاله با توجه به اسناد اولیهی این دوره، از قبیل سکهها، کتیبههای عوام، کتیبههای حکومتی،سنگقبرها، پاپیروسها و نامههای عوام، نامههای
۲/۲۱
بازرگانی و حکومتی، مهرها و کولوفونها، اسناد بجا مانده از سینودها (=شوراهای کلیسایی) و نهایتا کتب عربی، ایرانی، ارمنی، سریانی، یونانی این عصر نقشهی سابژکتیو-ابژکتیوِ تاریخی این دوسدهی ابتدایی را ترسیم کنیم
ببینید رفقا من قبلا هم اینا رو به زبون کانت یا عامیانه نوشتم اینا رو
ولی باز چون دوستی پرسش کرده
اگر میخواید بدونید کانت چطور برهانای خداباوری رو عقیم میکنه، و اصلا کانت کلا تو نقد عقل محض چی میگه که کتابش رو انقدر مهم کرده
خلاصه ای از حرفاشو اینجا با با زبون ساده توضیح دادم
اول اینکه اصلا ببینیم برهان وجودی آنسلم قدیس، کلا چی میگه:
برهان میگه کاملترین وجود ممکن (=خدا) رو تصور کنید (فرض)
این موجود باید وجود داشته باشه
پس خدا وجود داره...
به همین سادگی.
تو نگاه اول میگیم عه! چی شد؟
انگار معلومه یه مغالطهای این وسط هست ولی گاها آدم گیج میشه
خصوصا وقتی میفهمی بزرگای دیگهای مثل دکارت هم برهان رو قبول دارن
نگاه کنید استدلال انسلم اینه:
کاملترین وجود ممکن(خدا) رو تصور کنید
اگر وجود داره که هیچ، برهان اثبات شد
اگر وجود نداره، تناقض میخوری! چرا؟
چون من ازت خواستم کاملترین وجود ممکن رو تصور کن
ایجاب و یک سلب نیست
برای مثال حزبی قدرت رو بدست میاره، حزب دیگه لزوما قدرت رو از دست میده، یک نفر پولدار میشه، خود بخود یک نفر دیگه فقیر میشه و...
به همین دلیل منشا بدبختی های ادم چیزی نیست جز خود ادم
و به همین دلیل انسان گرگ انسانه
این مساله فقط مربوط به ادم نیست
تو
دنیای حیوانات بریم، ارادهی حیات، مبتنی بر حذف دیگریه:
شاهین برای اینکه زنده بمونه گنجشک رو میخوره و گنجشک واسه زنده بودن کرم رو میخوره
حیات هر فرد انسانی یا حیوانی، مستلزم حذف حیات دیگریه و اصلا گزینه دیگهای جز این نداریم
یا مثلا تو ابعاد جهانی،
اندکی از هگل و «#پادشاهیمشروطه»:
چند وقت اخیر دیدم تیم علیجوانمردی و اطرافیانش میگن اصلا پادشاهی مشروطه، برخلاف دموکراسیه و عجیب اینکه برخی اظهار کرده بودن که هیچ فیلسوفی از پادشاهی مشروطه و خاصتا از #حق در پادشاهی مشروطه حرف نزده
و عجیب اینکه شاید بزرگترین فیلسوف تاریخ👇
۱/۲۵
نه تنها در «عناصر فلسفه حق» این امر رو تئوریزه کرده، بلکه خودش هوادار جدی این نظام سیاسیه
از اونجا که رشتو طولانی میشه اولا در ارائه رفرنسها عکس صفحات رو اوردم، ثانیا تو این رشتو فقط اندکی از نقش پادشاه و مردم در «دولت مدرن مشروطه» در آرای هگل اوردم
و بدیهیه که قرار نیست
۲/۲۵
با زبان دشوار هگل حرف بزنیم پس رشتو رو با زبون عامیانه و همه فهم نوشتم
با این مقدمه بریم سراغ بحث اصلی:
ماکیاولی از اولین افرادی بود که تحت تاثیر «قلمروی شهریاری» و «جمهوری ونیزی»، به دیدگاههای جدیدی رسید که شاید بشه گفت نقطه عطفی در درک بشر از دولت باستانی و مدرن باشه
چنانکه میدانیم مسلمانان معتقدند که کعبه امروزی توسط ابراهیم نبی ساخته شد، و بنا بر دستور محمد در قرن هفتم میلادی، قبله دوم (و همیشگی) مسلمانان شده است...
این روایت تا چه حد صحیح است؟
در سده گذشته برخی از اسلامشناسان از قبیل پاتریشیا کرون و کوک، به اصالت شهر مکه [امروزی] بعنوان خاستگاه اسلام تردیدهای جدی وارد ساختند...
این تردیدها صرفا از پس گزارشات «مورخان اسلامی» آشکار شده بود و مادامیکه آثار سریانی و اسناد عینی این زمان بررسی نشده بود، جدی گرفته نشدند
اما امروزه با ترجمه آثار سریانی این تردیدها رنگ و بوی علمیتر به خود گرفته است، زیرا مستندات قویتری در دست داریم که از آرای ایشان پشتیبانی میکند...
گفتنی است که دلایل گروه اخیر (کرون و کوک) وابسته به توصیفاتی بوده که خود راویان اولیه اسلامی از مکه داشتهاند،برای مثال گفتهاند:
تاریخ جمع شدن قرآن:
اول؛ فک کنم اینجا یه کژفهمی رخ داده
برخی فک کردن من مسیحیام که اینطور نیست
این مباحثی که میزارم صرفا بدین منظوره که اسلام، خوانشی از مسیحیته
بحث پژوهشیه و لاغیر
کتیبههای #قبهالصخره میگه:
الله واحد است یعنی یکیست (به این میگن وحدت عددی)
الله #صمد است یعنی
یعنی الله تفکیک ناپذیر است (به این میگن وحدت ماهوی)
عیسی رسول الله است
شرمی ندارد که عیسی عبدالله باشد (یعنی خدا نباشد)
دست بردارید از #سه و به #یک چنگ بزنید
عیسی پسرخدا نیست، رسول اوست که خداوند به مریم افکنده
(تصویر)
به خدا شریک نبندید و وحده لا شریک له (اشاره به سهگانهی پدر پسر روحالقدس)
حمد (یعنی اراده - و نه ستایش)از آن الله است
الله روابط نسبی و خویشاوند (یعنی پسر) ندارد
برگزیده [محمد] عبده و رسوله (بنده و رسول اوست)
چگونه ممکن است فرزندی داشته باشد