#جنگ_شناختی 2

عمیق‌ترین لایه جنگ شناختی، سطح نظریه است.
یعنی آنجا که پای نظریه‌پردازان و فیلسوفان به میان می‌آید.
در آنجا ممکن است یک درجه زاویه ایجاد شود اما در نتیجه‌ی کار میلیونها کیلومتر فاصله ایجاد شود.
مثلا دو فیلسوف اختلاف نظر ساده‌ای در باب حق بنیادین بشر دارند
یکی میگوید حق حیات است. آن دیگری میگوید حق تکامل. ممکن است یک نفر دیگر یک حق دیگر را مطرح کند
شاید بپرسید خب چه تفاوتی میکند در زندگی ما؟
آیا این تفاوت دیدگاه‌ها در فقر و غنای ما اثر دارد؟ آیا در سبک زندگی ما اثر دارد؟ آیا در نوع حکمرانی ما اثر دارد؟
پاسخ این است که حتما اثر دارد
مثلا وقتی شما مثل کانت حق بنیادین بشر را حق حیات در نظر بگیرید نتیجه‌اش می‌شود منشور حقوق بشری که امروز نوشته شده است و خب می‌بینید حقوق بشر یعنی چه!؟ کشتن کودکان یمنی جایز است و همجنسگرایی حلال و داشتن حجاب حرام!
شاید بپرسید که خب اینها چه ربطی به نظر کانت دارد؟
سعی میکنم کوتاه و ساده توضیح دهم.
وقتی شما حق بنیادین بشر (یعنی تنها حقی که مطلق است و شما نمیتوانید از کسی سلب کنید مگر اینکه کسی بخواهد همان را از شما سلب کند) را حق حیات قرار دهید یعنی زنده بودن انسان اصل است و بقیه موارد فرع آن. هیچ چیز دیگری اصالت ندارد و همه چیز نسبی است.
حالا اگر این انسان خود و جامعه را به لحاظ اخلاقی به سقوط کشاند اصلا اهمیتی ندارد تا وقتی به حیات مادی کسی تعرض نکرده است. در اینجا قصاص و اعدام و ... همه رد می شوند زیرا شما حق ندارید "حق حیات" را از کسی سلب کنید. شاید بگویید پس این همه حمله به کشورهای دیگر چیست؟
دقت کنید:
آمریکا به هر جا حمله می‌کند تنها شعارش مبارزه با "تروریسم" است. حتی یمنی‌ها را تروریست می‌خوانند که می‌توانند به راحتی آنها را بکشند.
پس تنها ارزش "حیات مادی" است.
وقتی حیات مادی داشتی حالا هر کار دیگر میتواند آزادانه انجام شود. فحشا، فساد، ربا و حتی خودکشی! چون حق خود انسان است.
حالا بیائید نظر کانت را نپذیریم و مثلا نظر استاد مطهری را در نظر بگیریم. حق تکامل.
انسان با پایان این دنیا زندگی و حیاتش پایان نمی پذیرد. پس کمال معنا پیدا میکند. اگر انسانی به حیات جاودانه خود یا دیگران آسیب برساند یعنی حقی را از دیگران سلب کرده است و مستحق مجازات خواهد بود.
مثلا اگر کسی در زمین فساد کند، حیات دیگری را سلب کند، فحشا کند و ... یک حق بالاتری نسبت به حق حیات مادی را سلب کرده است و میتوان حق حیات مادی اش را سلب کرد. اما هیچگاه نمیتوان حق تکامل را از کسی سلب کرد. یعنی حتی کسی که فساد در زمین کرده است نمیتوان حق توبه را از او گرفت.
اما می توان حق حیات را از او گرفت.
با یک مثال این بحث را به پایان می رسانم
تصور کنید در یک جامعه حق حیات مادی و در جامعه دیگر حق تکامل اصالت داشته باشد
در جامعه اول اگر کسی از گرسنگی بمیرد کسی مسئولیت ندارد به او کمک کند. نه حکومت و نه مردم.
اما درجامعه دوم تامین نیازهای اولیه واجب است
یعنی اساسا آن چیزی که وجود دارد "تکلیف تکامل" است. ما خلق شده ایم که به سمت تکامل حرکت کنیم و برای این حرکت نیازهایی خواهیم داشت که آن نیازها "حق" ما هستند. خداوند این حق را بر گردن حکومت و ثروتمندان گذاشته است. "و فی اموالهم حق معلوم"
در جامعه اول پزشک میتواند در ازای پزشکی پول دریافت کند ولی در جامعه دوم پزشک حق ندارد از جان انسانها کاسبی کند بلکه حکومت باید معیشت پزشک را تامین کند و پزشک هم باید تکلیف خودش را انجام دهد.
تامین آب و برق و ... برای همه مردم و به خصوص محرومین وظیفه حکومت است.
در جامعه اول شکاف طبقاتی اصلا چیز بدی نیست و حتی نشانه توسعه و رشد اقتصادی است. اما در جامعه دوم چون این شکاف جلوی رشد و تکامل "انسان" را میگیرد باید ازبین برود ونهایتا اختلاف در طبقه معنا دارد نه اختلاف طبقاتی.
و همینطور اثر این دو "نظریه" تا نوع غذاخوردن و راه رفتن ما تاثیردارد

• • •

Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh
 

Keep Current with حسین‌عباسی‌فر (دلاوار)

حسین‌عباسی‌فر (دلاوار) Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

PDF

Twitter may remove this content at anytime! Save it as PDF for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video
  1. Follow @ThreadReaderApp to mention us!

  2. From a Twitter thread mention us with a keyword "unroll"
@threadreaderapp unroll

Practice here first or read more on our help page!

More from @h_ABBASIFAR

Feb 8
هرچی بگم از طنز ماجرا کم میشه!
اما دلم نمیاد توضیح ندم...

جنایاتی که دیکتاتور #پینوشه در #شیلی انجام داد قابل دفاع نیست. همکاری فریدمن و بچه‌های شیکاگو با پینوشه و در حقیقت دخالت آمریکا در کودتای شیلی هم مثل روز روشن است. اما فریدمن در ایران ماله‌کشانی دارد که: Image
فکر میکنند همه مثل خودشان بی‌سوادند و شروع به افسانه‌سرایی می‌کنند. البته شاید به این خاطر فریدمن و #بچه‌های_شیکاگو را با دروغ تطهیر می‌کنند که خودشان هم از بچه‌های شیکاگو هستند...!!

مدنی‌زاده میگوید: اولا اینها با پینوشه ارتباط نداشتند و حتی از او برائت جستند!
#فریدمن و #پینوشه Image
باز میگوید: پینوشه رفت سراغ بچه‌های شیکاگو و اونها خودشان نرفتند سراغ پینوشه:

عکس: نامه فریدمن به پینوشه و سفرها و سخنرانی‌های او در شیلی 👇
حتی در مستند بچه های شیکاگو که برای تطهیر خودشان ساخته‌اند، بچه‌های شیکاگو از بمباران کاخ ریاست جمهوری و کشتن آلنده ابراز خوشحالی میکنند!! Image
Read 5 tweets
Feb 8
شاید بگویید چرا به نیلی و غنی‌نژاد و ...برچسب #لیبرال میزنیم؟
پاسخ این است که ما مطلقا چنین کاری نمیکنیم و آنها با افتخار به لیبرال بودن خود اعتراف دارندو اصلا #لیبرالیسم را چیز بدی نمیدانند. مثل این است که کسی به من برچسب انقلابی بزند. مگر بدم می آید؟
مثلا این مقاله از غنی‌نژاد:
در اینجا غنی‌نژاد به شکل شگفت‌انگیز و اغراق‌آمیزی از لیبرالیسم و لذت‌گرایی و سرمایه‌داری و حتی شیاطینی مثل جان استوارت میل که یکی از افتخاراتش ریاست کمپانی استعماری هند شرقی است دفاع میکند و بلکه آنها را تقدیس میکند.
خلاصه حرف جان استوارت میل این است:

donya-e-eqtesad.com/%D8%A8%D8%AE%D…
هر چه لذت بخش باشد خوب است و هر چه انسان را از لذت (قاعدتا با نگاه ماتریالیستی) دور میکند بد است. اساسا فقط لذت است که ارزش مطلق دارد و تمام ارزشهای دیگر نسبی هستند.
شاید برایتان باورپذیر نباشد این حرفها و بگویید امکان ندارد چنین شخصی در ایران استاد دانشگاه است اما متاسفانه هست.
Read 5 tweets
Feb 7
گفتیم آمریکا ۷ تریلیون دلار در یک سال چاپ کرد (در پنجاه سال گذشته مجموعا ۴ تریلیون چاپ کرده بود)
گفتن تورم بوجود میاره
گفتیم نیاورد
گفتن تورمش رو صادر میکنه
گفتیم تورم بوجود اومد
گفتن دیدید گفتیم رشد نقدینگی تورم‌زاست
گفتیم تورمش به نسبت ۷ تریلیون چیزی نیست
گفتن
برای اقتصاد آمریکا خیلی زیاده
گفتیم خودشون میگن پنج درصد تورم مناسبیه برای اقتصاد آمریکا
گفتن نخیر خیلی زیاده
گفتیم خب الان میگن علتش افزایش قیمت انرژی بوده
گفتن تورم زیادی نیست پنج درصد

#واقعی همین الان گروه اقتصادخونده‌های نئولیبرال 😂
هیچ چیزی مانع از آن نیست که دولت فدرال به هر اندازه‌ای که می‌خواهد پول چاپ کند و آن را به کسی بپردازد

اَلِن گریسپَن، رییس بانک مرکزی امریکا ۱۹۸۷-۲۰۰۶
Read 5 tweets
Feb 7
#رشتو
سال 86بود که استانداردهای آموزش اقتصادآمریکا رو ترجمه کردم. استانداردهای 20گانه‌ای که قرارست انسان اقتصادی مورد نظرشان را تربیت کند! و این پارادوکس را بی‌پاسخ می‌گذارند که بالاخره با روش پوزیتیویستی به انسان نگاه کرده و نظریه‌پردازی می‌کنند یا انسان مورد نظرشان را میسازند؟
در حقیقت آمریکاییها وقتی دیدند بین نظریات اقتصادی‌شان که مبتنی بر ایدئولوژی لیبرالیستی و ماتریالیستی بود و انسانی که در جامعه مشاهده می‌کردند فاصله زیادی وجود دارد به جای اینکه نظریاتشان را اصلاح کنند انسانشان را عوض کردند!
ارزشهای انسانی را به ضدارزش تبدیل کردند و...

#ربا 👇
بعد از مدتی هم این استانداردها را بین المللی کردند و چیزی شبیه سند 2030 در حوزه اقتصاد شد. یعنی تلاش کردند در تمام دنیا همان نگاه اقتصادی را فراگیر کنند. این پارادوکس بزرگتری بود. یعنی حتی به تفاوتهای نژادی و محیطی و تاریخی و فرهنگی و ... هم احترام نگذاشتند
Read 10 tweets
Feb 5
امام فرمودند اگر ربا حذف نشود نمی‌توانیم بگوییم جمهوری ما جمهوری اسلامی است...

خداراشکر که مثل همیشه مراجع عظام و روحانیت انقلابی در خط مقدم هستند و این بار در مقابل #جنگ_با_خدا

👇👇👇👇
حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر احمدعلی یوسفی:
پیش‌نویس لایحه اصلاح نظام بانکداری
طبق نظر اسلام و مراجع عظام تقلید از سوی حوزه علمیه قم تدوین شده و طبق این پیش‌نویس تغییرات اساسی در نظام بانکداری کشور اتفاق خواهد افتاد.
ما معتقدیم به‌طور کلی امکان خلق پول در اختیار بانک مرکزی باشد و این امکان باید از بانک‌های خصوصی سلب شود.
همچنین طبق این پیش‌نویس بانک‌های خصوصی باید حذف شوند و ضرورتی برای وجود بانک‌های خصوصی احساس نمی‌شود و باید به شکل‌های دیگر تحت عناوینی چون: صندوق‌های تخصصی و یا صندوق‌های سرمایه‌گذاری باید ادامه فعالیت شوند. درواقع بانک‌های خصوصی هیچ نقشی در خلق پول نخواهند داشت
Read 5 tweets
Feb 4
مریدی گفت پیری را که ریشه‌ی فساد چیست؟
پیر گریبان درید و سر در بیابان نهاد!
مریدان پس از تفحص بسیار وی را یافتند و سوالشان را تکرار کردند!
پیر دوباره گریبانِ دریده‌اش را درید و خود را به چاهی افکند
مریدان بر سر چاه بنشستند تا صبح!
مریدان را گرگ‌ها خوردند!
...
کاروانی از آنجا عبور می‌کرد که پیر را از چاه بیرون کشیدند
پیر را رئیس کاروان قصه جویا شد! (یعنی رئیس کاروان از پیر قصه را جویا شد)
پیر قصه باز گفت و دست از جیب مراقبت بیرون آورد و در جیب شلوارش کرد و کیفش را بیرون آورد.
رئیس کیف را گرفت و نظاره کرد
سیزده کارت بانکی در کیف پیر بود
رئیس گفت ریشه‌ی فساد این است؟
پیر گفت نخیر این است و به پیامک موجودی‌اش اشاره کرد.
رئیس غازقولنج کرد و به دیار باقی شتافت. راوی می‌گوید آن‌روز ما هم متوجه نشدیم چه شد تا آنکه سال‌ها بعد که پیر به مریدان و رئیس کاروان پیوست چند تا از بانک‌های خصوصی تعطیل و عزای عمومی اعلام کردند.
Read 4 tweets

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3/month or $30/year) and get exclusive features!

Become Premium

Don't want to be a Premium member but still want to support us?

Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal

Or Donate anonymously using crypto!

Ethereum

0xfe58350B80634f60Fa6Dc149a72b4DFbc17D341E copy

Bitcoin

3ATGMxNzCUFzxpMCHL5sWSt4DVtS8UqXpi copy

Thank you for your support!

:(