۱) چرا از پیام رسان داخلی استفاده نمیکنم؟
سال ۸۸ در حال تدریس در دوره تابستانی المپیاد کامپیوتر بودم، در کلاس را زدند، یکی از همکارانم با ناراحتی گفت موبایل و لپتاپت را بردار بیا بیرون. همراهش مضطربانه رفتم، یک ماشین با چند نفر لباس شخصی که خود را ضابط قضایی
۲) معرفی کردند بیرون باشگاه دانش پژوهان منتظرم بود. یکی از دوستان المپیادیام در ستاد میرحسین دستگیر شده بود (که البته بعداً تبرئه شد) به من هم مظنون شده بودند، گفتند موبایل، لپتاپ و رمز ایمیلهایت را بده. از ترس آنکه دستگیر نشوم مجبور شدم همه را تحویلشان دهم.
۳) بلافاصله به یکی از دوستانم در گوگل اطلاع دادم و ایمیلم را غیرفعال کردند. بعد از چند هفته موبایل و بعد از یکی دو ماه لپتاپم را تحویل دادند. ویندوز، فایلهایی که اخیراً مورد دسترسی قرار گرفته بودند را نشان میداد، و بین آنها «چند» تا از عکسهای خانوادگی ام بود.
۴) آن عکسها همه در پوشهای بود که از اسمش کاملا مشخص بود عکس خانوادگی است. انگار دنیا روی سرم خراب شده بود، ولی در آن شرایط دستم به هیچ جا بند نبود و هیچ مدرکی هم نداشتم که پیگیری حقوقی کنم. اگر یک تصویر را دیده بود میتوانستم بگویم حواسش نبوده ولی چند عکس دیده شده بود.
۵) وقتی وزیر ارتباطات صادقانه میگوید نهادهای امنیتی با حکم قاضی میتوانند به داده پیامرسان داخلی دسترسی یابند، برایم همان اتفاق تلخ تداعی میشود. امیدوارم مجلس متوجه باشد تصویب #طرح_صیانت، که افتخار مدعیان آن دزدیدن هویت دیگران است، چه بلایی سر اعتماد مردم میآورد.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
۱) سال ۲۰۱۹ یک ایمیل دعوت به کار از یکی از مدیران مهندسی Facebook دریافت کردم. عنوانش «موقعیتهای راهبری Facebook» بود. خیلی ساده گفتم دارم ایران کار میکنم و قصد مهاجرت به آمریکا ندارم. فکر میکردم قضیه تمام میشه، ولی نشد! (ادامه رو ببینید)
۲) سری بعد باز یک دعوتنامه اومد که گفته بود سوابقم برای رهبری یکی از تیمها یا ادارات Facebook مناسب به نظر میرسه. منم در جواب گفتم این پیشنهاد کار خیلی هیجان انگیزه، ولی من تصمیم گرفتم زندگیم رو صرف کشورم ایران، مردمش و دانشجوهاش بکنم. تشکر کرد. گفتم تمام میشه، ولی بازم نشد!
۳) سری بعد از «تیم جذب راهبری» ایمیل زدند و گفتند میشه ۱۵ دقیقه صحبت کنیم؟ منم گفتم عاشق کار کردن توی ایران و برای مردمش هستم و نمیتونم این پیشنهاد رو قبول کنم. تشکر کرد. ولی بازم ادامه داشت!