هر قدر انسان به تاريخ عصر امير المؤمنين على( ع) آشناتر مىشود و ضعفها و ناتوانىهاى عجيب مردم عراق و كوفه را در آن عصر بررسى مىكند، به اين حقيقت تلخ واقف مىگردد كه اين مردم زبون و ذليل و نادان چگونه ارزشهاى مكتب اين پيشواى بزرگ را با اعمال خودشان به زير سؤال بردند!
به همين دليل مولا على (ع) براى تحريک آنها و آماده ساختنشان جهت مبارزه با دشمنان خون آشام از تمام وسايل ممكن استفاده مىكند، از جمله روى مسأله وطن و علاقه انسانها به آن تكيه فرموده و مىگويد: أىّ دار بعد داركم تمنعون؟، از كدامين خانه و وطن خود دفاع می کنید؟
اشاره به اين كه هر انسانى به خانه و وطن خويش علاقهمند است و هنگامى كه آن را در خطر جدى ببيند، هر كس كه باشد، و از هر آيين و مكتبى پيروى كند، براى دفاع از آن به پا مىخيزد، اما اين روح نيز در شما مرده است.
در اينجا، اين سوال پيش مىآيد كه آيا احترام به وطن در اسلام، به عنوان دار الاسلام بودن است؟ يعنى كشور اسلام، از اين نظر كه كشور اسلام است، احترام دارد يا نه، وطن ذاتا از ديدگاه اسلام داراى احترامى است كه وقتى دار الاسلام بر آن تطبيق كند، احترام آن دو چندان مىشود؟
پاسخ اين سؤالات را در آيات و روايات مىتوان پيدا كرد و حكم عقل نيز آن را تأييد مىكند. توضيح اين كه كرارا در آيات قرآن آمده است كه «بيرون راندن از وطن، يك ضد ارزش» است. مفهوم آن، اين است كه وطن ذاتا یک ارزش محسوب مىشود.
از جمله آياتى كه بوضوح اين معنا را بيان مىكند، آيات 8 و 9 سوره ممتحنه است،در اين دو آيه، مخصوصا مسأله اخراج از خانه و وطن، در برابر مقاتله در دين قرار داده شده، كه نشان مىدهد هر كدام، ارزشى جداگانه دارد. مىفرمايد:👇
اين تعبير👇 نشان مىدهد كه انگيزه آنها براى جهاد، علاوه بر حفظ آيين الهى، نجات وطن بوده است و پيامبر آنان بر اين سخن اعتراض نكرد و عملا بر آن مهر تأييد نهاد. در اين باره آيات ديگرى نيز هست كه طالبان به آنها مراجعه كنند.
پيامبر اكرم (ص) نيز هنگامى كه مىخواست از مكه هجرت كند، سخت ناراحت و منقلب بود. درست است كه مكه، ارزش معنوى و الهى فوق العادهاى داشت، ولى به نظر مىرسد كه علاقه پيامبر به آن شهر جهات متعددى داشت كه از جمله علاقه او به زادگاهش بود. خداوند با اين جمله او را دلدارى داد:👇
اساسا انسان رابطه مادى و معنوى فراوانى با زادگاه خود دارد و تاريخ زندگيش با آن پيوند ناگسستنى پيدا كرده است. همين پيوند، سبب علاقه او به وطن مىشود و همين علاقه، انگيزه حفظ و دفاع و عمران و آبادى آن مىگردد.
در حديثى از امام على (ع) مىخوانيم: «عمرت البلدان بحبّ الأوطان، شهرها با حب وطن آباد مىشود» بحار الانوار جلد 75، صفحه 45.
در حديث ديگرى از همان حضرت مىخوانيم: «من كرم المرء بكائه، على ما مضى من زمانه و حنينه الى أوطانه، از نشانههاى ارزش و شخصيت انسان آن است كه نسبت به عمر از دست رفته (كه در آن كوتاهى كرده است) اشک بريزيد و نسبت به وطنش علاقهمند باشد». بحار الانوار، جلد 7، صفحه 264.
حديث معروف «حبّ الوطن من الإيمان»، علاقه به وطن، از نشانههاى ايمان است»، نيز در منابع مختلفى نقل شده است. از مجموع آنچه گفته شد، مىتوان نتيجه گرفت كه عشق و علاقه به زادگاه و وطن هم ريشههايى در قرآن مجيد دارد و هم در روايات و هم در منطق عقل.
اين نكته نيز قابل توجه است كه اگر وطن مادى و جسمانى توأم با معنوى و روحانى گردد و عنوان دار الاسلام به خود بگيرد،عشق و علاقه و احترام به آن،بمراتب، افزونتر گشته و در اينجاست كه انگيزههاى معنوى و مادى، دست به دست هم مىدهند و انسان را براى دفاع از آن تا آخرين نفس آماده مىسازند.
زادگاه يک علاقه طبيعى است همانند علاقه به پدر و مادر و اقوام و بستگان و در واقع از روح حقشناسى سرچشمه مىگيرد و مىدانيم حقشناسى يكى از نشانههاى ايمان است.
فتال نيشابورى در روضة الواعظين چنين نقل مىكند: هنگامى كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله از مكه بهسوى مدينه هجرت كرد وقتى به جحفه كه منزلگاهى ميان مكه و مدينه است رسيد شوق به مكه و زادگاه خودش و پدرانش در دل او شعلهور شد. جبرئيل آمد عرض كرد:👇
روضة الواعظين، ج 2، ص 406.
و روايات متعدد ديگرى نيز در اين زمينه مورد بحث وارد شده كه همگى نشان مىدهد عشق و علاقه به وطن و زادگاه ازنظر اسلام پسنديده است.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
برادر شهید محسن #فخری_زاده دکتر سعید فخری زاده: گاهی این سوال پرسیده میشود که آیا شهید اصلاحطلب بودند یا اصولگرا پاسخی که می توان در جواب به این سوال داد این است که ایشان اسلام طلبی ملیگرا بودند.
بعد از شهادت ایشان نیز به سمتی نرفتیم که چهره شهید را بیشتر بشناسانیم، چون تخصص این شهید صرفاً فیزیک نبود و غیر از این سه زمینه دیگر را با دانش بالا دنبال میکردند این زمینهها بهاینترتیب است اول عرفان بود که تمام شاخههای عرفان را بهصورت کامل میشناختند.
از عقلیون افلاطون گرفته تا فلسفه اشراق که شهید فخریزاده به فلسفه علاقه فراوانی داشتند تا گوته، دکارت و غیره، در بعد عرفان بیشتر به عرفان ایرانی و بهطور ویژه به حافظ، سعدی و مولانا علاقه داشتند به طوری که چند سخنرانی نیز در این باب دارد. زمینه بعدی تسلط علمی ایشان ادبیات است
اگر ارتباط کسانی که تا پیش از جنگ #ارتش را با بهانه ها و در قالب های گوناگون تضعیف کردند سنجیده می شد قطعا اطلاعات و اشخاصی پیدا می شدند که نه از روی عقلانیت و خیرخواهی بلکه به واسطه ارتباط با رژیم بعث و صدام ماموریت آماده سازی شرایط برای حمله به #ایران را داشتند.
ناخدا صمدی می گوید:وقتی میگویند #ارتش در جنگ غافلگیر شد،دیوانه میشوم! ارتش نیز در وضعی بود که هم هرم فرماندهی آن از بین رفته بود،هم تعداد زیادی از پرسنلش استعفا داده بودند، بهمعنای دیگر کمر ارتش شکسته بود وما تا زمان آغاز جنگ استخدام جدیدی نداشتیم ولی ترخیص از خدمت خیلی داشتیم
مثلا سربازی ما از دوسال خدمت به یکسال کاهش یافت، سربازها رفتند و سربازخانه ها خالی شدند، استعفا آزاد شد؛ یعنی گفتند که هرکسی که میخواهد استعفا بدهد و فرماندهان قبول کنند؛ خیلیها رفتند.
شیخ #عیسی_قاسم رهبر شیعیان بحرین: عشق دو گونه است. عشقی طبیعی که با پیوند روانی و آشنایی با سرزمین و خانواده ابراز می شود و این برای مردم شناخته شده است. عشق دیگر، عشقی است برای صلاح وطن و تلاش برای نفع و حفظ آن، مسلمان این را یک وظیفه و رسالت می داند.
همانگونه کشورمان را دوست داریم که خودمان را دوست داریم، همانطور که پسرمان را دوست داریم. محبتی است که مبتنی بر پذیرش معارف شرعی است، محبتی است که ما در بیانی که خداوند تبارک و تعالی تعریف کرده است ابراز می کنیم.
روشن است که هیچ گونه تعارض منافع از این جهت با اسلام وجود ندارد، از آنجا که با اخلاص به وطن خصوصی و اسلامی و کاملاً منطبق بر مصلحت ملت و مصلحت هر میهن اسلامی دیگری است که پشتوانه و قوت دین را داشته باشد و نشان دهنده حاکمیت آن باشد.
#امام_موسی_صدر: وطن دوستی نه شعار است و نه کسب و کار و نه کالایی که بتوان با آن معامله کرد؛ بلکه وطن تجلیگاه ابعاد وجود انسان و مقوم شالوده کرامت او و مجالی برای رسالت های اوست؛ و باید با فدا کردن جان خود از آن دفاع کنیم، هرچند از نظر قدرت و عده با دشمن برابر نباشیم.
۱/۴
عشق به وطن بخشی از ایمان است. وطن ابعاد شخصیت انسان و ارتباط او با گذشته و آینده و پیوندش با خویشان و هموطنان و همه ی بشریت است. وطن زمینه ی حرکت و پویایی انسان و فراهم آورنده ی امکان رشد و ابزار تبدیل شدن بذر انسان به درخت پاکی است که ریشه اش ثابت و شاخه اش در آسمان است.
۲/۴
ما اعلام نمی کنیم که جنبشی اسلامی هستیم و همواره خواهیم گفت که جنبشی ملی هستیم. اسلام نوعی نگرش به هستی و جهان و زندگی است. اسلام به هیچ وجه با فعالیت ملی و فعالیت قومی ناسازگار نیست.
۳/۴
#اعیان_شیعه: #فردوسی بزرگ ترین شاعر پارسی گوی و مشهورترین زبان شناس ایران است. استاد مطلق همه شاعران و فصیحان پارسی گوی است و بر گردن همه شاعران متأخر پارسیگوی شایستگی دارد، چرا که دامنهی بلاغت را برایشان وسعت بخشید، راه را برای گفتار هموار کرد.
روش شعر را آسان کرد و راه را گشود. با واضح ترین نشانه ها، در ایستگاه های مختلف، جهت های مختلف و ایده های متفاوت، با انواع عبارات و رنگ های استعاره آمد. در کمال فن بیان از غزل و حکمت، اعتذار، انذار، مدح، طنز، مرثیه سرایی، فخر، اندرز و دیگر اهداف شعری.
.. و احیای ملی گرایی، میهن پرستی و زبان فارسی و...،مردم در بازارها از آن صحبت می کنند و در مجالس در موقعیتی خاص شعر او را در شاهنامه می خوانند که احساسات و عواطف آنها را برمی انگیزد و عشق به وطن را در آنها تجسم می بخشد.