تا به حال متوجه این نکته شدهاید که بعد از برخی ورزشها احساس گرسنگی زیادی میکنیم. در حالی که گاهی اوقات با پایان ورزش، اصلا به غذا خوردن تمایل نداریم؟
یک مقاله مهم چند هفته پیش در نشریه نیچر چاپ شد که به نظر میرسد پرده از این راز برداشته است.
در تحقیق انجام شده، مشخص شد بعد از ورزشهای سنگین، یک مولکول خاص به نام Lac-Phe در خون آزاد میشود که باعث سرکوب حس گرسنگی میگردد.
همیشه بر سر تاثیر ورزش روی کاهش وزن اختلاف نظر وجود داشته است. چون برخی اوقات ورزش باعث افزایش وزن هم میشود. دلیلش این است که عوامل متعددی مانند ژنتیک، متابولیسم و حتی زمان ورزش کردن روی وزن ما تاثیرگذار هستند.
اما اکنون به نظر میرسد حداقل یکی از عوامل مهم موثر روی اشتهای ما بعد از ورزش کشف شده و در این مورد «شدت» نقشی تعیینکننده دارد.
جالب است بدانید محققان این مولکول را به موشهایی که ورزش نمیکردند نیز تزریق کردهاند و متوجه شدند با حضور این مولکول در جریان خون، میزان مصرف غذا به خاطر کاهش اشتها حدود ۳۰ درصد کمتر شده است.
در ادامه مشخص شد هر چه ورزش سنگینتر باشد میزان تولید این مولکول بیشتر است.
در علم پزشکی مدتها است با برخی مولکولهای مهم تاثیرگذار در اشتها مانند لپتین و گرلین آشنا بودهایم. اما اکنون Lac-Phe یک عضو جدید و مهم خانواده است.
جمعبندی هم این است: اگر میخواهیم بعد از ورزش پرخوری نکنیم، باید شدت آن را افزایش دهیم.
محققان میگویند نتایج بهدست آمده از نظر تکاملی هم منطقی بهنظر میرسد: در گذشتههای دور اگر میخواستیم از دست یک شیر فرار کنیم، قاعدتا با تمام توان میدویدهایم (معادل ورزش سنگین) و ضروری است که در این شرایط، مغز تمام فرایندهای غیرضروری مانند سیستم گوارش را غیرفعال کند.
آیا شما هم مکمل ویتامین مصرف میکنید؟ به نظرتان آنها برای سلامتتان مفید هستند؟ سالهاست که بر سر فواید آنها اختلاف نظر وجود دارد و تحقیقات زیادی هم در این مورد انجام شده است.
اما چند روز پیش نتایج یک بررسی مهم در این مورد منتشر شد که ارزش زیادی دارد و حاوی نکات جالبی است. #رشتو
در واقع این گستردهترین متا آنالیزی (تحقیقی که شامل بررسی دیگر تحقیقات است) است که تا به حال روی این مبحث انجام شده و به همین خاطر نتایجش قابل اعتنا است.
خلاصه جمعبندی این است: به نظر میرسد مکملهای ویتامینی عملا کار مفیدی برای سلامت ما انجام نمیدهند! به قول برخی پزشکان، تنها فایده این مکملها این است که باعث میشوند ادرار گران قیمتی داشته باشیم! (چون بخش زیادی از ویتامینهایی که میخوریم، از طریق ادرار دفع میشوند).
گجتهای زیادی قادر به محاسبه ضربان قلب ما هستند. آنها فاکتوری را هم اندازه میگیرند که به آن resting heart rate گفته میشود. منظور حالتی است که در آرامش نشسته یا دراز کشیدهایم، اما بیدار هستیم. اما تا به حال فکر کردهاید چه عددی برای ضربان قلب در وضعیت استراحت طبیعی است؟
این عدد برای اکثر افراد بین ۶۰ الی ۱۰۰ است. اما هر چقدر به سمت پایین طیف باشد بهتر است (البته برخی مشکلات قلبی هم میتوانند باعث کاهش ضربان بشوند). مثلا یک تحقیق نشان داده احتمال سکته قلبی در خانمها با ضربان قلب استراحت بالای ۷۶، نسبت به میانگین زیر ۶۲ بیشتر است.
اگر ورزشکار هستید، ضربان قلب شما در طول استراحت میتواند به حدود ۴۰ هم برسد که نشاندهنده قدرت قلب شما است. ضمنا لازم است بدانید عوامل متعددی مانند مصرف کافئین، استرس، خستگی، برخی داروها و هورمونها میتوانند روی ضربان قلب تاثیر بگذارند.
دوستی برای شروع یک آموزش به من مراجعه کرده بود. پرسیدم از کی شروع میکنی؟ گفت از هفته دیگر. در حالی که میدانستم طی این بازه زمانی، گرفتاری خاصی ندارد که بخواهد یادگیری را بهتاخیر بیندازد.
با شخص دیگری صحبت میکردم که قصد داشت هر روز یک ساعت به کتاب خواندن اختصاص بدهد. اما میگفت از دو هفته دیگر شروع میکند. علتش هم این بود که منتظر است اول ماه حقوقش را دریافت کند و با آن یک تبلت بخرد و روی آن کتاب بخواند!
این قبیل رفتارها را در خودمان و جامعه زیاد میبینیم: میخواهیم تغییری در زندگی ایجاد کنیم، اما آن را به بهانه «زمان نامناسب» بهتاخیر میاندازیم. کارهایی مثل ورزش، مطالعه، یادگیری یک مهارت و… در حالی که اگر به خوبی فکر کنیم، اکثر دلایل ما بهانههایی هستند برای فرار از کار.
مدتی است که مفهومی با نام مطالعه بیونیک (Bionic Reading) بین برخی افراد اهل مطالعه طرفدار پیدا کرده است. در این روش حروف کلیدی کلمات را کمی پررنگتر از بقیه حروف میکنند و متعقدند با این روش سرعت خواندن بالاتر میرود و در وقت ما صرفهجویی میشود.
ایده مطالعه بیونیک بر اساس این منطق شکل گرفته که سرعت پردازش مغز ما سریعتر از بیناییمان است. بنابراین اگر برخی حروف را از تمرکز خارج کنیم، سرعت مطالعه افزایش پیدا میکند.
مخترع این روش معتقد است که این روش مطالعه برای افراد مبتلا به dyslexia (خوانشپریشی) نیز مفید است که تقریبا ۲۰ درصد جامعه به درجاتی از آن مبتلا هستند. البته قبلا یک فونت ویژه این افراد طراحی شده بود که تا حدی عملکردی مشابه همین روش دارد.
اما چرا این قبیل فعالیتها را کمتر انجام میدهیم؟ نکته در رقابت دوپامینی است! وقتی در اینستاگرام هستیم، محتواهای کوتاه و لذت بخش میبینیم که باعث ترشح پالسهای متعدد دوپامین میشوند. هر ویدیو یا تصویر جذاب، مانند یک تزریق مخدر لذت بخش است!
در مقایسه میزان دوپامین ناشی از خواندن کتاب بسیار کمتر از اینستاگرام است. به همین خاطر کارهایی که مثال زدیم به تدریج جذابیت خودشان را در برابر رقیب تازه از دست میدهند.
دوپامین یکی از هورمونهایی است که باعث احساس رضایت و لذت میشود و احتمالا میدانید یکی از راهکارهای شبکههای اجتماعی برای نگهداشتن کاربران در سرویسهایشان، هک کردن «چرخه واکنش دوپامین» در مغز ما است. (بله مغز ما هم هک میشود آن هم به راحتی!).
این هورمون وقتی در مغز آزاد میشود که در انتظار جایزه هستیم و به ما یک حس رضایت القا میکند. البته شرایط متعدد دیگری مانند غذا خوردن، ورزش، رابطه جنسی، مصرف مواد مخدر و… هم باعث ترشح این هورمون میشوند.