بعضی استدلالها در مخالفت با عرضه خودرو #بورس_کالا واقعاً مفرح ذات است. مثلاً میگویند چون واردات خودرو ممنوع است و عرضه آن انحصاری است، خودرو نباید به قیمت رقابتی فروخته شود! خُب وقتی از انحصار حرف میزنیم، این انحصار باید خودش را در سود شرکتها نشان بدهد دیگر؟!
با این اوصاف ایران خودرو و سایپا و... روی معدن طلا نشستهاند. پس چرا سهامشان را نمیخرید؟ سهام این دو شرکت حدود ۷۰ درصد از سقف تاریخی خود ریخته و با این استدلال که «بازارشان انحصاری است»، دارند کلی سود به جیب میزنند! چرا به دید یک موقعیت استثنائی به آن نگاه نمیکنید؟
چرا میخواهید این سود را تنها سهامداران، این موجودات آزمند و زیادهطلب، نصیب خودشان کنند؟ اصلاً همه با هم میتوانیم سر #سفره_انحصار بنشینیم. این آخر هفته پول خانواده و فامیل را روی هم بگذارید، قدری هم پول نزول کنید تا روز شنبه این موقعیت استثنائی را از دست ندهید!
کافیست صفحه کارگزاری خود را باز کرده و عبارت #خودرو یا #خساپا را جستجو و سپس دکمه سبز را بزنید! فراموش نکنید، شانس یکبار در خانه شما را میزند!
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
داشتم گزارش تحقیق و تفحص مجلس از فولاد مبارکه را میخواندم، دیدم اول گزارش نوشته: «شرکت فولاد مبارکه، مولود نظام مقدس جمهوری اسلامی…» باقی گزارش را با یک لبخند ملیح خواندم. تحلیلگران مالی عموماً صورتهای مالی را بهصورت هممقیاس (common size) مطالعه میکنند،
مثلاً در صورت وضعیت مالی (ترازنامه)، هر کدام از اقلام را تقسیم بر مجموع دارایی میکنند، بعد از یک درصدی (مثلاً ۵ درصد) بیشتر، جزئیات آن را در یادداشتهای همراه صورتهای مالی مطالعه میکنند. مجموع داراییهای فولاد مبارکه ۲۰۰ هزار میلیارد تومان است،
بنابراین سرفصل «پیشپرداختها» با وجود اینکه حدود ۶ هزار میلیارد تومان است (که عدد بسیار بزرگی است)، اما تنها ۳ درصد از داراییها را شامل میشود و بسیاری از تحلیلگران به آن توجه نمیکنند. حسابرسان هم عموماً از روشهای مشابه برای انتخاب حسابهای مورد نظر استفاده میکنند.
امروز روز ویژهای برای بورس کالا بود. در شرایطی که عرضه کالاها بنابه دلایل متعددی مختل میباشد (برای خودرو این اختلال ناشی از کمبود ارز است)، هرگونه رویهای که به مکانیزم بازار احترام میگذارد کالا را مستقیماً به مصرفکننده نهایی میرساند و دست دلالها را کوتاه میکند، مبارک است.
بعضی میگویند این سود از جیب دلالها به جیب سهامداران شرکت رفته است. این ادعا البته درست نیست چراکه قیمت کشفشده در بورس کالا همچنان زیر قیمت بازار است. اگر قیمت کشف شده برابر با قیمت بازار میبود، میتوانستیم چنین ادعایی کنیم!
یعنی مازاد قیمت کشف شده تا قیمت بازار به جیب خریداران رفته است. بعضیهای دیگر میگویند قیمت این خودروها در مقایسه با نمونه خارجی خود بسیار بالاست. اینجا دو نکته متصور است، اولاً تا جایی که من در جریان اعداد و ارقام هستم، سود گروه بهمن (فیدلیتی و دیگنیتی) خیلی هم عجیب و غریب نیست.
#رشتو
بهنظرم یکی از انگیزههای خروج امریکا از برجام این بود که تیم مذاکره کننده ما (ظریف) خیلی به طرف امریکایی امتیاز نداد و ما یکجورهایی برنده مطلق مذاکرات بودیم اما واقعیت این است که برنده شدن همیشه هم خوب نیست.
مثلاً ما در موضوع حراج، یک مفهومی داریم به نام نفرین برنده (winner’s curse). ببینید در حراج انگلیسی، حراج معمولاً از یک قیمت پایه شروع میشود، سپس هرکدام از شرکت کنندگان قیمت را بالا میبرند. کالا در نهایت به کسی میرسد که بیشترین قیمت را پیشنهاد کرده باشد.
حالا آن کالا، ارزش مشترکی میان تمام شرکت کنندگان داشته باشد و قیمت پیشنهادی هر کدام از شرکتکنندگان، در واقع یک تخمین از میزان ارزش آن کالا باشد، پس میانگین قیمت پیشنهادات را میتوان به عنوان ارزش ذاتی آن دارایی در نظر گرفت. خُب که چه؟
نامهی بچههای بازار به رئیس سازمان بورس را دیدم. ببینید تمام آن چیزهایی که در تئوریهای مالی درباره بازار کارا خواندهاید بهشرطی است که بازار دارای فعالینی باشد که پیوسته در حال تجزیه و تحلیل و محاسبه ارزش ذاتی داراییهای مالی باشند.
بدیهی است که بازاری که "فعالان"اش دغدغههای پیش پااُفتاده داشته باشند، از این بهتر هم نمیشود. اینها حتی فرق بین ریسک سیستماتیک که از اقتصاد کلان نشات میگیرد و ریسکی از ریزساختارهای بازار ناشی میشود را نمیدانند. حتی نکردهاند یکبار از روی نامه بخوانند!
یکجا میگویند ما ۱۰۰ میلیارد دلار ظرفیت سرمایهگذاری در صنایع نفت و گاز و پتروشیمی داریم، یکجای دیگر میگویند تمام عرضههای اولیه و پذیرهنویسیهای جدید باید تعلیق شوند! درکی هم از اعداد و ارقام ندارند. کل ارزش بورس و فرابورس روی هم ۲۲۰ میلیارد دلار است.
ببینید عزیزان اگر واقعاً فکر میکنید با یک روز صبح جمعه ساعت ۸ از خواب بلند شدن و نیم ساعت در صف رایگیری ایستادن قرار است تمام مشکلات چند ده سالهی ما حل شود که خُب بسیار در اشتباهید! اصلاً موضوع انتخابات نبود، موضوع #مطالبهگری است.
من بعضی وقتها اعتراضات مردم در کشورهایی مثل ایالات متحده را که میبینم قبطه میخورم. سر هر موضوع کوچک و بیخودی از نظر ما (مثلاً عدم ملاحظات محیط زیستی توسط یک تولید کننده محصولات شیمیایی!) در خیابان جمع میشوند و پلاکارد دستشان میگیرند و تا حقشان را نگیرند دست بردار نیستند.
اینجا ولی هر بلایی سرمان میآورند جاخالی میدهیم. دیگه ته اعتراضمان ناز کردن و رای ندادن است. شورای نگهبان هم بهانه است وگرنه چرا آمار مشارکت انتخابات شورای شهر و روستا انقدر پایین بود؟ نمیخواهیم مشکل را حل کنیم، میخواهیم «تاج قربانی» رای روی سرمان بگذاریم.
#رشتو
سری که درد نمیکند را دستمال نمیبندند! داشتم به ویدوی اخیری که از برخورد گشت ارشاد با آن مادر معترض منتشر شده است فکر میکردم. با خودم گفتم چرا همه موبایل بهدست و نظارهگرند؟ چرا کسی به اعتراض بر نمیآید؟ از خودم پرسیدم اگر خودت آنجا بودی اعتراض میکردی؟
گفتم خُب البته که نه، من چیزهای زیادی برای از دست دادن دارم. دلیل اینکه چرا اعتراضات خفته مردم بیدار نمیشود هم همین است. مشکلات در ایران تا حد خوبی صنفی شده است. مثلاً مشکل سربازی برای مردان است، مشکل حجاب برای زنان است، مشکل خشکسالی برای کشاورزان و دامداران است،
مشکل آلودگی هوا برای تهرانیهاست و مشکل برخورد تندروها با تولیدات فرهنگی برای مشهدیهاست. در چنین شرایطی هرکسی یک گرفتاری دارد و اصولاً سری را که درد نمیکند دستمال نمیبندند. نمیدانم ویدیوی اخیر برنامه خندوانه با تهیهکنندگی رامبد جوان را دیدهاید یا نه.