اگر سرمایهگذار هستید، پیشنهاد میکنم گزارش تحقیق و تفحص مجلس از فولاد را بخوانید. چرا؟ در این متن، به «علل» بروز اشتباه، تقلب یا فساد اشاره شده است. از آنجایی که گستره شرکتهای خصولتی در بورس ایران وسیع است، احتملاً شما بهصورت مستقیم یا غیر مستقیم به این شرکتها اکسپوژر دارید
اگر هم به این شرکتها اکسپوژر ندارید، باز هم به تعریف حاکمیت شرکتی بد، جاهایی که حسابرسی در انجام وظیفه خود شکست میخورد، نحوه کلاه گذاشتن مدیرعامل و هیاتمدیره بر سر مالکان و بسیاری موارد دیگر پی خواهید برد که برای شرکتهایی که سهامدارشان هستید، مفید خواهد بود.
فایل کامل گزارش را بهصورت PDF (قابل جستجو و نه اسکن شده) در کانال تلگرامم قرار دادم که میتوانید از آنجا دانلود و مطالعه بفرمایید.
من سعی میکنم نکاتی از گزارش که برایم جالب است را زیر همین توئیت بنویسم.
۱) ریاست کمیته تحقیق و تفحص، برعهده حجتالاسلام حسین میرزایی بوده است. همان نماینده انقلابی که چندی پیش گفته بود «کیو کیو و اسکایپ جایگزین خوبی برای اینستاگرام هستند!» او از موافقان سرسخت طرح #صیانت است.
ترکیب هیات تحقیق و تفحص بهگونهای است که تقریباً جایی برای عدم شک به وجود انگیزههای سیاسی باقی نمیگذارد. آیا این بد است؟ نه لزوماً. زد و خورد گروههای سیاسی منجر به شفافیت بیشتر میشود، این یکی آن را میزند، آن یکی این را. البته در ایران معمولاً گزاره دوم اتفاق نمیافتد!
هر موقع اسم صنعت فولاد به میان میآید، اولین پرسشی که به ذهن میرسد این است که «فولادسازی تو کویر آخه؟» اینجا یک پاسخ ضدشهودی، مسئله لجستیک (ریل) است. عمده معادن سنگ آهن ایران در کرمان، یزد و خراسان رضوی موجود است.
با تولید فولاد کنار دریا ابتدا باید سنگ آهن را بفرستیم آنجا، بعد محصولات تولید شده بفرستیم به نقاط شمالی کشور (مصرف کننده فولاد). اینجا بهشدت با مشکل لجستیک مواجه میشویم. برای رسیدن به افق تولید ۵۵ میلیون تن فولاد در ۱۴۰۴، بیشتر مشکل ریلی داریم تا آبی! البته برق هم آب میخواهد
این یعنی انتقال ظرفیت فعلی فولاد به مناطق نزدیک دریا احتمالاً کار درستی نیست (شاید از اول هم نبود) اما اگر بخواهیم به افق ۱۴۰۴ برسیم (که نمیرسیم)، ۱۵ میلیون تن ظرفیت مازاد برای صادرات خواهیم داشت. در نتیجه کارخانههای جدید باید نزدیک دریا باشند که بتوانیم آن را راحت صادر کنیم.
دولت به مردم دسته بازی میدهد (مالکیت) اما دسته بازی را به کنسول وصل نمیکند! (مدیریت)
این بخش از گزارش مجلس رسماً دروغ و در جهت تشویش اذهان عمومی است! ۷۵ درصد از سود ۱۰۰ میلیارد تومانی صندوق بازارگردانی فولاد ناشی از «سود تحقق نیافته نگهداری سهام» بوده و تنها ۲۳ درصد آن ناشی از «سود فروش سهام» میباشد. کلاً ۷۲ درصد از سهام تحت مدیریت این صندوق، فولاد و هرمز بودند.
بهای تمام شده فولاد ۱۲۸۲ و هرمز ۱۳۱۶ تومان بوده که اواخر کوارتر سوم سال ۹۹ به صندوق داده شدهاند. این دو سهم تا آخر سال بهصورت میانگین ۱۵ درصد رشد کردند. شناسایی بازده ۱۰۰م.ت روی دارایی سهام ۹۸۶م.ت (حدود ۱۰ درصد) ناشی از نوسانگیری نیست بلکه روند بازار بوده است!
فولاد مبارکه با اصرار نمایندگان مجلس و دولت در راستای #مسئولیتهای_اجتماعی_تحمیلی رفته یک شرکت هواپیمایی تاسیس کرده، چون خودش تحریم بوده شرکت باید به نام فرد دیگری ثبت میشده. سرمایه شرکت ۴۲۰ میلیارد تومان بوده است.
این مبلغ را به حساب شخصیِ غلامرضا طاهری (معاون سرمایهگذاری فولاد) واریز کردهاند. دستگاههای نظارتی فهمیدهاند و پول مسترد شده، الان دعوا سر سودِ سپرده است نه اصل پول! یعنی میگویند باید خواب پول را که حدود ۱۷.۵ میلیارد تومان میشود را حساب کنید.
بعد همکار رسانهای ما جوری القا میکند انگار مبلغ ۱۴۷ میلیارد تومان (۳۵ درصد تادیه شده) نیست و نابود شده است. نکنید، این جوسازیها به نفع بازار سهام نیست.
این چه سمی بود دیگر! مجلس گفته چرا فولاد مبارکه با نرخ پائینتری سپرده نزد بانک گذاشته و با نرخ بالاتری تسهیلات از بانک گرفته است! بهش میگویند «نرخ حق الوکاله». بانک که رضیالله کار نمیکند. پول را از مردم میگیرد، با نرخ بالاتری وام میدهد.
مجلس میگوید وقتی فولاد مبارکه از شرکتهای زیر مجموعهاش ۸همت سود سهام طلبکار است، چرا رفته ۴ همت تسهیلات دریافت کرده؟ «سیاست تقسیم سود شرکت» به مجلس دقیقاً چه ارتباطی دارد؟! شاید شرکتهای زیر مجموعه مشکل نقدینگی داشتهاند، شاید طرح توسعه دارند و میخواهند افزایش سرمایه بدهند!
مجلس آمده بدهی فولاد مبارکه به سهامدارش را بهعنوان تخلف آورده، در حالی که فولاد همین عدد را در صورتهای مالی خود به عنوان بدهی منتشر کرده است!! این والله، بالله، تالله اسمش اختلاس نیست، بدهی فولاد به ایمیدرو است و ربطی هم به مردم ایران ندارد!
یک مورد دیگر، مجلس آمده «کل» مبلغ پرداختی فولاد به سپاهان را بهعنوان تخلف آورده، یعنی تمام قراردادهای اسپانسری و هزینه تعمیرات ورزشگاه نقش جهان و...
این به کنار، وقتی دوره گزارش فقط از ۹۷ تا ۹۹ است، شائبه سیاسی بودن گزارش بسیار جدی خواهد بود. اگر تخلف است پس قبل از آن چه میشود؟
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
Unpopular Opinion:
چند وقت پیش یک مطلبی خواندم که نفرات برتر کنکور ریاضی سال ۸۰ الان کجا هستند؟ ندا ناطق (رتبه اول) در دانشگاه استنفورد، اشکان برنا دانشگاه برکلی و شاغل در شرکت SpaceX، احسان شفیعی پورفرد دانشگاه ایلینویز و شاغل در JPMorgan Chase.
کنکور تجربی هم همین بود؛ محمد فلاحی سیچانی (رتبه اول) دانشگاه ویرجینیا، پیمان حبیباللهی دانشگاه پنسیلوانیا و شاغل در مرکز سرطان MD Anderson و البته رتبه اول رشته انسانی، یعنی محمدرضا جلاییپور در دانشگاه آکسفورد.
حداقل در این نمونه کوچک، همگی بعد از خواندن دوره کارشناسی از ایران رفتهاند و هیچوقت باز نگشتهاند. چیزی که برای من جالب بود، تاریخ نگارش این مطلب بود. شما شاید این مطلب را بهتازگی در اینترنت و در لابهلای پستهای اینستاگرام یا رشتوهای توئیتر دیده باشید،
یک پدیدهای که اخیراً میبینم این است که عمده رستورانهای مورد علاقهام، قیمت غذا را بعضاً بیشتر از تورمِ مواد غذایی و اجاره و... بالا بردهاند. چرا؟ من فکر میکنم با اینکار میخواهند متقاضی محصولاتشان را تغییر دهند. یعنی چه؟
یعنی رستوران، مشتری خود را از افرادی که به تغییرات قیمت غذا حساس هستند، بهسمت افرادی که کمتر به تغییرات قیمت حساسیت دارند منتقل میکند. مثلاً یک افزایش ۵۰ هزار تومانی برای یک برگر ۱۰۰ هزار تومانی، احتمالاً باعث کاهش مصرفِ یک مشتری که ۲۵ میلیون تومان حقوق میگیرد نمیشود
اما آن مشتری که ۸ میلیون تومان حقوق میگیرد، احتمالاً مصرف خود را کاهش میدهد. چرا مشتری اول نسبت به تغییرات قیمت کمتر حساس است؟ چون یک وعده برگر، درصد کمتری از درآمد ماهیانهاش را شامل میشود.
#رشتو
امروز اگر یک نفر از من بپرسد ریشه اصلی فساد و تخلف در فولاد مبارکه چه بود، من به او میگویم «عدم امکان صادرات گاز». ببینید سیاستگذار در ایران نیازی برای صادرات گاز نمیدید، تحریمها هم به او این اجازه را اجازه نمیداد.
از طرفی همیشه در گوش او خوانده بودند که خامفروشی بد است و اصلاً فضیلت در تکمیل زنجیره پاییندستی و ایجاد ارزش افزوده است!
با خودش گفت «بیاییم این گاز را ارزان به شرکتها بدهیم، از آن طرف محصول نهایی را صادر کنیم. در واقع با یک تیر دو نشان بزنیم».
بنابراین آمدند به فولاد و سیمان و پتروشیمی، گاز ارزان دادند. بعد برای اینکه مزیت صادراتی ایجاد کنند گفتند شما با قیمت جهانی صادر کنید و مالیات هم نمیخواهد بدهید اما برای بازار داخل، کالا را به قیمت مصوب بفروشید. بعد دیدند که این کار باعث قاچاق معکوس میشود.
یک درس از ماجرای فولاد: من چندی قبل در توئیتر از سبک زندگی جدیدم مبنی بر «پیگیری نکردن اخبار» حرف زدم و آن را پیشنهاد کردم و همان موقع با هجمه برخی مواجه شدم که «تو مخالف آگاه شدن مردمی!». امروز اما مشخص میشود که فولاد مبارکه با گروههای متعدد، همکاری رسانهای داشته است.
این موضوع البته منحصر به فولاد مبارکه و حتی ایران نیست اما بیایید انتظار نداشته باشیم رسانههایی که از شرکتهای بزرگ تامین مالی میشوند، علیه ایشان گزارش بنویسند! خُب در شرایطی که اخبار، اغلب اوقات با سوگیریهایی همراه هستند، دنبال کردن آنها چه مزیتی برای ما میتواند داشته باشد؟
این به کنار، رفتار برخی روزنامهنگاران بعد از انتشار گزارش با ببینید. درست مثل مردم عادی حرف میزنند. یعنی دیگر «مردم دنبالهروی رسانه نیستند، رسانه دنبالهروی مردم است.»
از یک گزارش ۳۰۰ صفحهای پر ابهام، عدد ۹۲ همت را رسانهای میکنند. با سند و مدرک میگویم این درست نیست، «مغرضانه» نوشته شده و هم مردم و هم رسانه را دارند «اهرمِ» یک دادگاه عادل میکنند. کمااینکه قبلتر با امثال عراقچی هم این را کردند. میگویند نه، تو ضد مردمی و فحاشی میکنند.
موقع بحث لزوم به پرداخت مالیات هم همین را میگفتند، موقع انتخابات هم همین را میگفتند، موقع انتقادهای اجتماعی هم همین را. همین الان مزایا و معایب مالیات را بگویید و از کف جامعه بپرسید چند درصد موافق مالیات هستند. آمار مشارکت در انتخاباتی که که ترکیب نامزدها همه را مایوس کرده بود،
باز حدود ۴۹ درصد (بدون باطله ۴۲ درصد) اینها مردم نیستند؟ در بحث صندوقهای بازنشستگی میگفتم این برخی از مردم بودند که با استفاده از نمایندگان مجلس، برای تصویب بازنشستگی زودتر از موعد مطالبه میکردند و این یک فشار مضاعف به صندوقها میآورد. باز گفتند ضد مردمی.
این توئیت و توجهات به آن بهنظرم سطح شعور توئیتر فارسی را در چند جمله به نمایش میگذارد. من در ادامه ۳ جدول از گزارش پر ابهام مجلس را میگذارم. شما به من بگویید کدام یک از ردیفهای آن مصداق «اختلاس» است؟
آیا بیمارستانی که به اجبارِ «مسئولیتهای اجتماعیِ تحمیلی» ساخته شده اختلاس است؟ آیا دلاری که بهواسطه شرایط تحریم نمیتوانیم آن را وصول کنیم اختلاس است؟ بابا ما پول نفتمان را نمیتوانیم وصول کنیم و مجبوریم با هزارتا شرکت کاغذی با ۲۰ درصد هزینه آن را منتقل کنیم!
آیا اینکه فولاد، سود سهام ایمیدرو را به موقع نداده ولی بهشکل بدهی در صورتهای وضعیت مالی خود ثبت کرده اختلاس است؟ آیا اینکه شرکت رفته ویلا یا ساختمانی را که احتیاج نداشته را خریده اختلاس است؟ در بورس سرمایهگذاری کرده و ضرر کرده اختلاس است؟ دوچرخه برقی خریده اختلاس است؟