#رزومه #برنامهنویسی 1- خب این رشتو راجع به رزومه نویسی برای برنامه نویساست و میخوام تجربهی خودم رو به صورت خلاصه باهاتون به اشتراک بذارم
لطفا #ریتوییت کنید شاید به درد کسی خورد
2-
ببینید دوستان
شما خودتون رو بذارید جای HR شرکت
همین امروز یه پست توی گروه شرکت گذاشتن که هرکی کسی رو ریفر کنه فلان قدر بهش بونس میدیم
شرکت ما بیشتر از صدتا فقط دولوپر داره
با فرض اینکه فقط 20 نفر مثل من به دوستاشون بگن و هر کدوم 10 تا رزومه بگیرن یهو 200 تا رزومه جمع میشه
3- (برای من که توی همین چندساعت بیست تا اومده)
پس ممکنه نیروی انسانی هیچ وقت بیشتر از 30 ثانیه برای یه رزومه صرف نکنه
حالا از همون ابتدای 30 ثانیه شروع میکنه به دنبال خوندن اطلاعات شما
اگه همه چی نرمال باشه خب چیزی نمیشه و بهتون ایمیل میده برای تعیین وقت مصاحبه اولیه
4- ولی ممکنه رزومه رو به این دلایل اصلا کامل نخونه و بره بعدی و شانستون رو از دست میدید:
مشخص نبودن عنوان کاری در بالای رزومه
همخوانی نداشتن مهارتها با عنوان شغلی
مشخص نبودن مهارتها در بالای رزومه (اگه مهارتای زیادی دارید تاپها رو اون بالا بنویسید که با یه نگاه بشه پیداشون کرد)
5- حرفه ای نبودن یوزنیم ها و آدرسها
مثلا:
Ali453445@gmail.com
github. com/ Taghi35sdf3s
سعی کنید یه یوزر نیم با اسم و فامیلیتون باشه ترجیحا: name.lastname@gmail.com
توی اسم فایل رزومه رو اسم و فامیلی رو بنویسید
6- لازم نیست برای لینکها https و اسلش های اضافه رو بنویسید چون فقط رزومه رو کثیف تر و ناخواناتر میکنه
لینک کامل رو توی هایپرلینک بزنید
برای یوزنیم اختصاصی توی لینکداین از این آموزش استفاده کنید: linkedin.com/help/linkedin/…
رزومه PDF باشه نه فرمتای دیگه
از رزومه عکس نگیرید بفرستید :|
7- برای اطمینان لینک ها رو کامل بنویسید تا مثلا اگه از هایپرلینک استفاده کردید و به هر دلیلی کار نکرد طرف بتونه اکانتای شما رو پیدا کنه
اکانت های شبکه های اجتماعی رو ترجیحا فقط اکانت های رسمی و مخصوص شغل و شرکت بنویسید مثلا همون لینکداین و گیتهاب و
8- به نظرم شماره تلفن رو ننویسید و با ایمیل مکاتبه کنید
و ...
بعضیا راجع به سربازی مینویسن: که چه بشود؟؟؟
آدرس خونه رو چرا توی روزمه مینویسید؟؟؟
بعضیا درصد میدن به مهارتاشون : اجازه بدید مصاحبه کننده خودش بفهمه چقدر مهارت دارید و درصدبندی نکنید لطفا
9- مشخص نبودن سوابق کاری و دستاوردهای شما: چرا اکثرا نمینویسید توی اون شرکتها چیکارا کردید و به چه نتایجی رسیدید؟
اگه دستاورد ننویسید یعنی دارید میگید کارتون خیلی روتین بوده و اصلا چالش خاصی نداشته و چیزی بهتون اضافه نشده
10- رزومه رنگی رنگی، داری فضای خالی زیاد، فونت بد، چند صفحهای(مگر اینکه سابقتون زیاد باشه و توی شرکتای زیادی بوده باشید) ننویسید چون کسی حوصله خوندنش رو نداره
اگه میخواید عکس بذارید بجز عکس خودتون از چیزی عکس نذارید
از پروژه هاتون لینک بذارید حتی الامکان
11- در کل حرفم اینه که رزومه رو جوری بنویسید که در کمترین زمان و با کوتاه ترین تعداد کلمه بیشترین و مفید ترین اطلاعات راجع به تخصصتون رو در اختیار HR قرار بده
یکی رو هم میشناسم که بنده خدا 70 درصد مهارتا و تجاربشو نمینوشت توی رزومه و خب اینم خیلی بده
12- سعی کنید از افعال سوم شخص استفاده کنید
متن ها رو با گرامرلی چک کنید
سعی کنید چند تا رزومه توی اینترنت ببینید و مطالعه کنید
رزومه رو حتما به چند نفر بفرستید تا براتون بررسی کنن و نکات لازم رو بهتون بگن
13-
راستی گیتهابتون رو هم یه دستی به سر و روش بکشید و برای پروژه ها داک بنویسید. با این آموزش هم صفحه اول گیتهابت رو درست کن یه کم حرفه ای تر به نظر بیاد:
14- اینجا هم یه آموزش رزومه نویسی برای برنامه نویساست که ارس جان پارسال زحمتشو کشید و خیلی چیزا ازش یاد گرفتم: @arasava
#رشتو #ريتوييت_لطفا #انگیزه
توی این رشتو میخوایم یه کم راجع به «منبع کنترل» یا Locus of Control حرف بزنیم و اساسا بدونیم چی هست.
در سال ۱۹۹۸ طی یک مطالعه در دانشگاه کلمبیا به وسیله پروفسور «کلادیا ام مولر»
یه گروه بزرگ از کلاس پنجمیا رو جمع میکنه تا روی یه تعدادی پازل کار کنند
این پازلها خیلی سخت و چالش برانگیز بودن برای یه کلاس پنجمی
سوای اینکه هر دانش آموز چقدر خوب کارشو انجام داد به همشون نمره A+ داد و به هر کدوم گفت تو از بیشتر دانش آموزا کارت بهتر بوده
بعد اومد دانش آموزا رو دو قسمت کرد
به نصفشون گفت شما نمرتون بالا شد چون سخت تلاش کردید
به اون یکی نصفه گفت شما نمرتون بالا بود چون شما باهوش بودید
در آزمایش بعدی به هر دانش آموز سه مدل پازل داد:
سخت
متوسط
آسون
نتیجه جالب بود
دانش آموزایی که بهشون گفتند نمرتون بالا شد چون شما باهوش هستید، بیشتر وقتشون رو روی پازل های آسون گذاشتند و تقریبا اصلا وقتی روی پازل های سخت
#رشتو #ريتوييت
چطور با Burnout توی #برنامهنویسی کنار بیایم؟
خیلی از ما برنامهنویسی رو برای سرگرمی شروع کردیم و بعدا علاقمون بیشتر شد ونهایتا شغلمون شد.
شما ممکنه هفته ای ۶۰-۷۰ ساعت هم کد زده باشید ولی بعد از مدتی احساس میکنید انگیزه قبلی رو ندارید دیگه
فکر میکنید هرچی کار میکنید جلو نمیرید یا مثلا کلی تب باز کردید ولی نمیتونید خوب تمرکز کنید. خب اینها میتونه نشونه ی دلزدگی یا همون برن اوت توی برنامه نویسی باشه
برن اوت یه چیز رایچ و جدی توی IT است و گاهی باعث شده بعضی ها برنامه نویسی رو به کل بذارن کنار
برن اوت فروپاشی جسمی و ذهنی به دلیل کار بیش از حد یا استرسه
به آرومی وارد زندگی یه برنامه نویس میشه و اشتیاقش به کد زنی رو از بین میبره
حالا میخوایم بعضی از علامتهاشو باهم بررسی کنیم البته بدونید که برای هر شخصی میتونه متفاوت باشه:
۱-۸ #رشتو #ريتوييت_لطفا
سوال خیلی از #برنامهنویس ها
چطور #کانکشن بسازیم؟
توی این رشتو میخوام تجربه خودم رو باهاتون به اشتراک بذارم:
منم مثل شماها وقتی میخوام یه مسیری رو برم اولین کاری که میکنم میرم از کسانی که مسیر رو رفتن مشورت میگیرم که کمتر بیراهه برم و زودتر به هدف برسم.
۲-۸
توی دنیای برنامه نویسی این کار خیلی راحته چون تقریبا هر برنامه نویسی به اون یکی کمک میکنه
خب ...شما یه سری مهارت یاد میگیرید و در حین یادگیری توی گروه های مختلف عضو میشید و از آدمها سوال میپرسید و تعامل برقرار میکنید
به این میگن کانکشن
هر وقت فرصت شغلی دیدید به همدیگه میگید
۳-۸
دقت کنید که برای استخدام شدن کانکشن معنیش پارتی نمیشه و شما در هر صورت باید مصاحبه بدید
حالا وقتی دنبال کاریم و هنوز نتونستیم چندتا کانکشن و دوست و رفیق برنامه نویس پیدا کنیم:
توی فضای مجازی کلی همایش و کنفرانس و دورهمی و ... هر روز داره برگزار میشه
1/19
سلام
این رشتو رو مینویسم برای همه کسانی که مثل خودم یه زمانی خودشون رو گم کرده بودن و همچنین کامپیوتری نبودن و دوس دارن برنامه نویس بشن
میخوام تجربه وقتی که زبان رو شروع کردم تا برنامه نویس شدن و کار ریموت از یه شرکت اروپایی پیدا کردن رو خلاصه بنویسم #برنامه_نویسی#ریتوییت
2/19
من 27 سالم بود که یهو دیدم ای بابا منم کلی وقت تلف کردم و مثل همه یه لیسانس گرفتم و سربازی رفتم و هیچ تخصصی ندارم و حقوقی که میدن وزارت کاریه
من دوس داشتم مهاجرت کنم که بتونم پیشرفت کنم و پله های ترقی و طی بکشم ولی چهارتا چالش داشتم:
3/19 1- تا وقتی ایرانم به یه سرپناه احتیاج دارم 2- پول نداشتم 3- زبان بلد نبودم 4- تخصص نداشتم
خب پول که باشه میشه رفت خوابگاه یا یه اتاق کوچیک گرفت یا خونه اشتراکی (همه این کارها رو کردم)
1/3 اولین حقوق برنامه نویسیم رو گرفتم
یکسال میشه نه لباسی چیزی خریدم نه غذای خوب خوردم نه از خونه (بجز هفته ای یه بار برای خرید) زدم بیرون نه به دیدار خانواده یا دوستی رفتم
کفشام پاره بود و همیشه با دمپایی میرفتم بیرون :)
2/3 گوشیم بجز اینترنتش نه دوربینش کار میکرد نه موقع تماس میشد باهاش حرف زد و LCDاش کنده شده بود و الان میتونم یه گوشی بخرم
لپتاپم از چندجا شکسته و رمش ضعیفه که الان میتونم رم و هاردشو ارتقا بدم وماه بعد هم یکی دیگه میگیرم کلا
دکمه های کیبوردش کنده شده که میتونم یه کیبورد بخرم :)
3/3 موجودیم تا دیروز 200 تومن بود و دیگه هیچ پولی برام نمونده بود.برای این یکسال چند میلیون پس انداز کرده بودم و یه کم زبان درس دادم که خرج خودمو و اجاره خونه رو در بیارم
چندماه آخر خیلی بهم فشار اومد و توی این یه سال نزدیک ده کیلو لاغر شدم
اولین باره برای چیزی اینقدر خوشحالم :)