ملکه الیزابت که از حوادث تاریخی بسیاری جان به در برد و نزدیک به یک قرن عمر کرد، در این تصویر در یکی از مدرسههای انگلستان سرگرم تماشای قهرمان تابآوری دنیای حیات زیر میکروسکوپ است؛ خرسکهای آبی. #Tardigrada #QueenElizabethII
۲/ خرسکهای آبی جانورانی کوچک به طول حدود ۰/۳ میلیمتر با بدنی بشکهمانند و چهار جفت پای کوتاه و کلفت هستند. خرسکهای آبی قهرمان تابآوری در شرایط دشوار هستند و تاکنون از تمام انقراضهای بزرگ سیارهٔ زمین جان سالم به در بردهاند.
۳/ تقریباً همه جا حضور دارند، دمای ۲۰۰- تا ۱۵۰ درجهٔ سانتیگراد و فشارهای بسیار زیاد و بسیار کم را تحمل میکنند. میتوانید آنها را یک ساعت در آب بجوشانید بدون آنکه مشکلی برایشان پیش بیاید.
۴/ آنها برای گریز از این شرایط نامساعد تقریباً تمام عملکردهای حیاتی بدنشان را تعطیل و سوختوسازش را متوقف میکنند و وارد وضعیت خفتگی میشوند. پاهایشان را جمع میکنند و به شکل پوستهای به نام خُمره درمیآیند. در یک مورد حتا پس از ۳۰ سال انجماد دوباره به حیات بازگشتهاند.
۵/ حتا DNA آنها به دلیل داشتن نوعی پروتئین خاص در برابر پرتوها مقاوم است و آسیب نمیبیند. این پروتئینها که CAHS نام دارند و تاکنون در هیچ جانور دیگری مشاهده نشدهاند سیتوپلاسم سلولهای خرسک آبی را به ژله تبدیل میکنند و مانع پاره شده دیوارهٔ آنها میشوند.
۶/ دانشمندان خرسکهای آبی را در هلیوم مایع فرو بردهاند، در معرض پرتوهای یونیزان قرار دادهاند، و حتا آنها را به فضا فرستادهاند. اما خرسکهای آبی هر بار زنده ماندهاند. گفته میشود که آنها حتا از رویدادهای اخترفیزیکی همچون برخورد اجسام آسمانی به زمین نیز جان به در خواهند برد.
۷/ در این صورت ممکن است خرسکهای آبی آغازگر حیات پس از انقراض دستهجمعی حاصل از چنین رویدادی باشند. خرسکهای آبی چنان به حیات چسبیدهاند که چیزی جز انفجار خورشید و نابودی زمین نمیتواند موجب انقراض آنها شود.
۸/ در سال ۲۰۲۰ مقداری از محمولهٔ یک فضاپیمای اسرائیلی شامل هزاران خرسک آبی خشک در برخورد با ماه روی سطح آن ریخت. اگرچه خرسکهای آبی میتوانند به راحتی در ماه زندگی کنند اما برای انجام این کار به آب نیاز دارند.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
دیروز دویستمین سالگرد تولد گرگور مندل پدر علم ژنتیک و کشیش فرقهٔ آگوستینی بود که در ۲۰ ژوئیه ۱۸۲۲ در شهر برنو به دنیا آمد که امروزه در جمهوری چک واقع است.
و اگر نخودفرنگی به اندازه کافی برایتان جذاب نیست اجازه دهید با مثال ببرهای سفید نگاهی به دستاوردهای مندل بیندازیم. #Mendel200
۲/ به این مناسبت در بسیاری از نقاط جهان همایشهایی برگزار شد، ازجمله در باغوحش بریستول در جنوب انگلستان که در زمان تأسیسش مندل ۱۴ ساله بود.
در سال ۱۹۶۳ این باغوحش دو ببر سفید به نامهای چامپاک و چاملی را به قیمتی معادل ۱۰۰ هزار پوند امروزی از مهاراجهٔ ریوا خریداری کرد.
۳/ این جانوران کمیاب که نظیرشان در اروپا وجود نداشت تکثیر شدند و تا سال ۱۹۷۰ یکسوم از جمعیت جهانی ببرهای سفید در باغوحش بریستول زندگی میکردند. در آن زمان قیمت هر ببر سفید به پول امروز نزدیک به ۲۰۰ هزار پوند بود. اما این ببرها از کجا آمدهاند و چه ارتباطی به مندل دارند؟
یک نوع قارچ زامبیساز برای انتشار خود مگسهای نر را وسوسه میکند با جسد مگسهای ماده جفتگیری کنند و هرچه جسد مگس ماده پوسیدهتر باشد شهوت مگس نر هم بیشتر میشود.
در تصویر جسد مگس ماده با وازلین محکم شده. قارچ از بندهای پشتی بدن بیرون زده و به شکل لکههای سفید بزرگ دیده میشود.
۲/ در این پژوهش در دانشگاه کپنهاگ دانمارک معلوم شد که این حقهٔ کثیف تنها راه بقای قارچ Entomophthora muscae است. هاگهای این قارچ برای مگس خانگی مرگبارند. اما قارچ چگونه موجب گرایش جنسی به جسد (necrophilia ) در مگس نر میشود؟
۳/ قارچ پس از آنکه با هاگهایش مگس مادهای را آلوده کرد گسترش مییابد و بهآهستگی میزبانش را زندهزنده از درون میخورد. پس از حدود شش روز، قارچ کنترل رفتار مگس ماده را در دست میگیرد تا به بالاترین نقطهٔ گیاه یا دیوار برود و همانجا بنشیند و بمیرد.
به سنجاقک در گیلکی میگویند «چیچیلاس»
ظاهراً این بزرگواران اعتقادی به لاس ندارند و از همان اول میروند سر اصل مطلب و قلبقلبی میشوند.
به این شکل:
۲/ جفتگیری در سنجاقکها و آسیابکها به روش بیهمتایی انجام میشود. ابتدا نر (سنجاقک بالایی در عکس) اسپرمها را از نزدیک به انتهای شکمش به اندام جنسی جانبی منتقل میکند که نزدیک بالای شکمش قرار دارد. سپس با گیرههای انتهای دمش ماده (سنجاقک پایینی) را از پس سر میگیرد.
۳/ ماده شکمش را خم میکند و به اندام تناسلی جانبی سنجاقک نر میرساند تا اسپرم منتقل شود. اینجاست که شکل قلب به وجود میآید. این فرایند ممکن است از چند لحظه در آسیابکهای دنبالکننده تا چند ساعت در سنجاقکهای دمآبی طول بکشد.
رنگ سیاه یا در اصطلاح «مشکینگی» (Melanism) در گربهسانان وحشی یکی از ویژگیهایی است که علت ژنتیکی دارد. این گربههای تیرهرنگ با همتایان روشن خود از یک گونهاند و فرقشان با هم مثل آدمهای موسیاه و موطلایی است.
۲/ این ویژگی دستکم در ۱۳ گونه از گربهسانان وحشی به ثبت رسیده، ازجمله در جگوار، پلنگ، سروال، گربهٔ ژفروآ، ببرک، گربهٔ پامپا، و گربهٔ طلایی آسیایی.
پلنگ سیاه (black panther) با اینکه اصطلاح رایج و پرطرفداری است اما گونهای جدا نیست بلکه به هر گربهٔ سیاه بزرگی گفته میشود.
۳/ هم جگوار و هم پلنگ پدیدهٔ مشکینگی را به نمایش میگذارند و جالب اینکه نقشونگار خالهایشان پاک نشده و در نور مناسب قابل دیدن است. این نشان میدهد که سازوکارهای مولکولی مشکینگی و نقشونگار بدن در گربهسانان از هم جدا هستند.
وبسایت Freethinker تیتر گفتوگوی خود با ریچارد داوکینز را به کتاب آیندهاش، کتاب ژنتیکی مردگان، اختصاص داده: «هر جانور توصیفی است از جهانهای باستانی». بله، اما این توصیفها مدام روی هم نوشته شدهاند و باید دید که از نظر او چگونه میتوان آنها را خواند. freethinker.co.uk/2022/07/an-ani…
۲/ داوکینز ۸۱ ساله میگوید مخاطب این کتاب همان مخاطب کتاب «ژن خودخواه» است. میگوید «در آینده، جانورشناسی که دانش کافی داشته باشد، میتواند جانور ناشناختهای را انتخاب کند و آن را همچون توصیفی از جهانهایی باستانی بخواند که انتخاب طبیعی نیاکانش را در آن برگزیده است.
۳/ ابتدای گفتوگو به «ژن خودخواه» مربوط میشود. از او میپرسند که اگر قرار باشد ویراست جدیدی برای ۲۰۲۲ آماده کند، چقدر از کتاب باید بهروز شود؟ و داوکینز پاسخ میدهد که خیلی کم! و از اعتبار موضوع اصلی کتاب، یعنی نقش ژنها در تغییر فراوانی ژن در طول نسلها، چیزی کاسته نشده است.
تاریخ میگوید که وقتی نخستین اروپاییان به استرالیا رسیدند، بومیان این سرزمین شکارچی-گردآورانی بودند که در برهوت میزیستند و کشاورزی نمیدانستند. اما بروس پاسکوی در کتاب «ایمیوی سیاه» (۲۰۱۴) که در استرالیا پرفروش شده و جایزههای بسیاری برده به ما میگوید که تاریخ غلط کرده است!
۲/ پاسکو در این کتاب مدارکی جمع کرده تا ثابت کند مدتها پیش از ورود سفیدپوستان، تیرهپوستان بومی این سرزمین سد و چاه میساختند، بذر میکاشتند، آبیاری و برداشت و محصول مازاد را انبار میکردند. میگوید نداشتن کشاورزی دروغی است که سفیدها گفتند تا زمین را از چنگ بومیان بیرون آورند.
۳/ داستان جذابی است اما متأسفانه حقیقت ندارد. با این حال، داستان آقای پاسکوی ۷۵ ساله مشتریان بسیاری پیدا کرده که اهمیتی نمیدهند تاریخ و علم ادعاهای او را رد میکنند (ازجمله اینکه مدعی شده بومیان ۱۲۰ هزار سال است که در استرالیا زندگی میکنند، یعنی دو برابر رقم واقعی).