«ما دارای چند هزار سلاح هستهای هستیم. زرادخانه هستهای #روسیه از ناتو پیشرفتهتر است؛ در صورت تهدید علیه خاک اصلی روسیه، تردیدی در استفاده از سلاح اتمی نخواهیم داشت».
اینها جملاتی است که از چند روز قبل از آغاز تهاجم ارتش روسیه به #اوکراین تا امروز بارها توسط پوتین و سایر
رهبران سیاسی و فرماندهان نظامی روسیه تکرار شده است. هنگامی که #آمریکا و #بریتانیا در واپسین ساعات پیش از آغاز جنگ، در حال ارسال هزاران تیر موشک ضد زره برای اوکراین بودند؛ زمانی که طلایهداران ارتش روسیه در حومه کییف زیر ضربات خرد کننده توپخانه و دستههای پیاده ارتش اوکراین
ناچار به عقبنشینی مایوس کننده برای پوتین شدند و هنگامی که اخباری از احتمال ارسال تسلیحات دوربرد موشکی برای ارتش اوکراین منتشر میشد، رهبران کرملین به تنها دارایی استراتژیک و برتری باقی مانده در برابر کییف متوسل میشدند، یعنی تهدید به استفاده از سلاح هستهای.
نبرد سرنوشت ساز #ایزیوم مهر تاییدی بود بر فرسوده شدن ارتش روسیه و ناتوانی این کشور در حفظ مناطق تصرف شده به کمک "قوای متعارف" در برابر ارتشی که هر روز پختهتر شده و مجهزتر شده و انگیزه آنها برای پس گرفتن خاک اشغالی از دشمن دیرینه بیشتر میشود. اگر روسها تا کنون به مدد حجم بسیار
سنگین نیرو و تجهیزات در غرب رودخانه دنیپر و پشتیبانی گسترده توپخانه و هوایی از #کریمه موفق به حفظ شهر #خرسون شدهاند، اما در جبهه شرق و شمال شرق (#دونباس و شرق #خارکیف) نه تنها توان تهاجم آنها هفتههاست که متوقف شده، بلکه خطوط دفاعی این کشور نیز در آستانه فروپاشی است.
پس از آزادسازی شهرهای ایزیوم و کوپیانسک، قوای اوکراینی ریسک عبور از رودخانه اسکیل و پیشروی در حاشیه رودخانه سیورسکیدونتس را پذیرفته و شهر راهبردی #لیمان را به محاصره خود درآوردند. احتمالا به زودی شاهد صحنههای مشابه با شهر ایزیوم و انبارهای بزرگ تسلیحاتی و تجهیزات گسترده زرهی و
توپخانه غنیمتی در شهر لیمان نیز خواهیم بود، با این تفاوت که این بار به نظر میرسد شهر توسط نیروهای روسی پیش از محاصره کامل تخلیه نشده و شاهد اسارت صدها نیروی روسی نیز خواهیم بود.
شرح مطالب فوق به این دلیل بود که مخاطب تصویر روشنی از وضعیت اسفبار ارتش روسیه در میدان نبرد اوکراین داشته باشد. ارتشی که در طول سه دهه عمر خود پس از فروپاشی شوروی، تبلیغات و بزرگنماییهای دروغین زیادی در خصوص آن حتی از جانب رسانههای غربی منتشر میشد. ارتشی که ادعا میشد
یک میلیون نیروی رزمی در اختیار دارد؛ امروزه به دلیل اینکه از حدود ۲۰۰ هزار نیروی رزمی که در ابتدای نبرد به مرزهای اوکراین منتقل کرده بود نیمی از آنها احتمالا کشته و زخمی شدهاند با کمبود شدید قوا مواجه شده و ناچار به اعلام بسیج عمومی (یا به قولی بسیج جزئی) از میان جوانان و
نوجوانان روسی شده است. نیروهایی بیتجربه و بیانگیزه برای نبرد در خاک بیگانه که احتمالا هنگامی که در سنگرها و خاکریزهای خود با تسلیحات ابتدایی برای نبرد گماشته میشوند از خود خواهند پرسید که وظیفهای را که نخبهترین واحدهای زرهی، مکانیزه و هوابرد ارتش روسیه در طول ۷ ماه گذشته
قادر به انجامش نبودند، مشتی جوان و نوجوان ناآماده چگونه به اجرا بگذارند؟
بدیهی است در چنین شرایطی پوتین و همفکرانش در کاخ کرملین که تنها دستاوردشان از جنگ خانمانسوز اوکراین، اشغال ۲۰ درصد از خاک این کشور ( شامل شبهجزیره کریمه از سال ۲۰۱۴) است، به خوبی میدانند که دیگر حفظ
خاک ۴ استان اشغالی اوکراین با نیروی متعارف برای آنها امکانپذیر نخواهد بود. بنابراین با برگزاری همهپرسی نمادین با نتایج از پیش تعیین شده و تبدیل این مناطق به «خاک رسمی روسیه» اعلام کردهاند که ادامه حملات ارتش اوکراین به این مناطق، حمله به خاک اصلی روسیه محسوب شده و ممکن است
بر خلاف دفعات پیش، این بار ظاهرا هم سازمان اطلاعات اوکراین و هم کشورهای غربی تهدید پوتین را کاملا جدی تلقی میکنند؛ ناتوانی و اضمحلال شدید قوای متعارف ارتش #روسیه در میدان نبرد به پوتین ثابت کرده است که در دراز مدت و یا حتی میان مدت ارتش
روسیه قادر به حفظ مناطق اشغال شده در خاک اوکراین نخواهد بود. علاوه بر کمبود شدید نیروی انسانی ماهر در خطوط تماس، بهترین واحدهای زرهی و مکانیزه ارتش روسیه و بخش بزرگی از تانکهای مدرن این کشور به همراه هزاران خدمه با تجربه نابود شدهاند. آتش توپخانه ارتش روسیه زیر فشار سنگین
توپخانه مدرن غربی در اختیار #اوکراین کم رمق شده و نتیجه ورود نیروی هوایی نیز هر بار با سرنگونی چندین فروند هواگرد و وقوع فاجعه جدید خاتمه یافته است. به راستی برای پوتین و فرماندهان روسی چه سلاحی به جز تسلیحات اتمی برای اعمال برتری میدانی باقی مانده است؟
نبردی که بار دیگر ثابت کرد زرادخانهای شامل هزاران تیر موشک بالستیک و کروز دوربرد نیز بدون طراحی استراتژیهای جنگ مدرن و نبرد شبکهمحور حتی کارایی حداقلی علیه کشوری نه چندان وسیع نظیر اوکراین نیز نخواهد داشت؛ همانگونه که ورود تعداد محدودی پهپاد انتحاری نیز مشابه با شلیک بیش از
۴ هزار تیر موشک بالستیک و کروز روسی کمکی به استراتژی جنگی شکست خورده ارتش روسیه نخواهد کرد.
در سوی مقابل واکنش اوکراین به تهدید استفاده از سلاح اتمی توسط روسیه، درخواست عضویت در پیمان ناتو بود. اگرچه در کوتاه مدت بعید به نظر میرسد این عضویت رسمی شده و کمکرسان کییف باشد، اما
احتمالا به عنوان پیامی جدی برای پوتین محسوب خواهد شد. برای ارتش اوکراین ادامه وضعیت فعلی بدون عضویت در پیمان ناتو احتمالا تصمیم مناسبتری به نظر می رسد؛ زیرا اگر فرض بگیریم همین امروز اوکراین عضوی از پیمان ناتو باشد، بسیار بعید و دور از ذهن هست که اعضای پیمان حاضر به درگیری
مستقیم با ارتش روسیه شوند و به نوعی چنین عضویتی به معنای توقف جنگ و آتش بس خواهد بود.
اما تهدید استفاده از سلاح اتمی در صورت ادامه پیشروی ارتش اوکراین کماکان پابرجاست. اگر استفاده از سلاح اتمی در سطح استراتژیک (حمله به شهرهای اصلی اوکراین) را نامحتمل بدانیم؛ حمله با سلاح تاکتیکی
به مراکز اصلی حضور قوای اوکراینی امکانپذیر خواهد بود. به عنوان نمونه روسها ممکن است برای تضمین حفظ شهر #خرسون در غرب رودخانه دنیپر، به مراکز اصلی ارتش اوکراین در حومه #میکولایف حمله اتمی تاکتیکی کنند یا برای جلوگیری از فروپاشی کامل جبهه شرق #خارکیف و شمال #دونتسک، دست به تهاجم
اتمی به مرکز تجمع قوای اوکراینی و مقر تیپهای ۹۲ و ۹۲ مکانیزه اوکراین در این منطقه بزنند.
اگرچه تصمیمی سخت، پر ریسک و سرنوشتساز محسوب خواهد شد، اما به نظر میرسد ولودومیر زلنسکی و فرماندهان اوکراینی حتی با در نظر گرفتن چنین سناریویی؛ تصمیم به ادامه مبارزه برای بازپسگیری خاک
اشغالی این کشور داشته باشند. عضویت در ناتو امنیت مابقی خاک این کشور را احتمالا برای همیشه تضمین خواهد کرد اما بعید است دیگر چهار استان اشغالی و شبهجزیره کریمه به خاک این کشور بازگردند.
در صورتی که نبرد ادامه یابد، با ادامه روند کنونی پیشبینی میشود به زودی مشابه با جبهه خارکیف
در استانهای خرسون و #زاپوروژیا نیز قوای اوکراینی با تهاجم سنگین و غافلگیر کننده دست به آزادسازی مناطق وسیعی از این دو استان بزنند. حتی اگر این موضوع با پاسخ هستهای تاکتیکی ارتش روسیه در میدان نبرد در محلهایی که مثال زده شد همراه باشد، علیرغم تلفات سنگین احتمالی، سناریوی
مثبتتری برای آینده اوکراین محسوب خواهد شد. در واقع روسیهای که برای فرار از شکست کامل؛ قبح استفاده از سلاح اتمی را شکسته باشد، در آینده همسایه و دشمنی ضعیفتر و منزویتر خواهد بود؛ به نسبت شرایطی که به خاطر قبول عضویت اوکراین در ناتو، جنگ بدون نتیجه خاتمه یابد.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
یادداشتی کوتاه درباره عملکرد ضعیف واحدهای عملیات ویژه ارتش #روسیه در #اوکراین
نیروی عملیات ویژه همانطور که از اسمش پیداست، وظیفهاش انجام عملیاتهایی هست که یگانهای رزمی معمول نیروهای مسلح یک کشور قادر به انجامش نیستند و برای انجام وظیفهشان، تمرینات سختی را انجام میدهند.
در جریان درگیریهای اخیر بین ارتش روسیه و اوکراین شاهد استفاده روسیه از واحدهای مختلف عملیات ویژه ارتش این کشور موسوم به «اسپتزناز» بودهایم که شهرت تاریخی برای شرکت در جنگهای #افغانستان، #چچن و #سوریه را در کارنامه خود دارند
و همواره یکی از پر افتخارترین واحدهای ارتش روسیه شناخته میشوند.اما در جریان درگیریهای صورت گرفته در روزهای اخیر، شاهد عملکرد بسیار ضعیف این نیروها در میدان جنگ بودهایم که در اینجا بر اساس تصاویر و ویدیوهای ضبط شده،
1- روز گذشته یک فروند پهپاد MQ-9 #امریکا خودروی حامل 2 تن از فرماندهان گروه حراس الدین (وابسته به #القاعده) را در حد فاصل دو شهر #ادلب و #بنش با استفاده از موشک AGM-179 JAGM هدف قرار داد که در این حمله أبوالبراء التونسی و أبو حمزة اليمنی کشته شدند.
2- موشک JAGM یک نسخه ویژه از موشک مشهور AGM-114 هلفایر است که دارای قدرت انفجاری و برد بیشتر است و بهترین راه تشخیص آن از روی قطعات بدنه، وزن 52 کیلوگرمی نوشته شده بر روی آن است که این نسخه را از موشک هلفایر با وزن 49 کیلوگرم متمایز میکند.
3- این موشک نخستین بار در طی فاجعه حمله به مسجد الجینه در غرب استان #حلب در مارس 2017 دیده شد. یک فروند پهپاد MQ-9 نیروی هوایی امریکا، بر اساس گزارش منابع اطلاعاتی، به مسجدی در شهرک الجینه حلب که تصور میشد محل جلسه اعضای یک گروهک وابسته به #القاعده باشد.