محور اعتراض هم این بود که پس اینهمه خطای از سمت بشر از کجا می آید!
۳- پاسخ به جلسه بعدی موکول شد.
در ابتدای جلسه بعدی وقتی میزبان با سینی چای! وارد شد به دستور استاد سینی در میز وسط قرار گرفت و سپس از یک به یک حاضران سوال شد که این چیست!؟ جوابها متفقا این بود: خوب معلومه! چای!
۴- سپس دستور توزیع داده شد! و همه متوجه شدیم که محتوی داغ آن استکان زیبای کمر باریک قجری در آن نعلبکی قلمکاری شده چای نیست! آبمیوهای به رنگ چای ولی داغ است!
اینجا بود که استاد رسید به درس جلسه گذشته:
۵-+ خوب این چی بود؟
آبمیوه داغ
+ پس چرا اول گفتید چای؟
بو و مزه اش را نچشیده بودیم غیر از اینکه به صورت متداول چای در چنین شرایطی سرو میشود
+عقل شما الان اشتباه کرد یا وقتی سینی را آوردند؟
طبعا وقتی سینی را آوردند
+ خیر! عقل شما در هیچ دو مورد اشتباه نکرده!
۶- بلکه ابتدا از مجموع ورودی هایش قضاوت کرده (شکل و رنگ وکیفیت سرو شدن) ولی سپس با اضافه شدن دو دادهی بو و مزه قضاوتش تغییر کرده است!
آن چیزی که باعث میشود اشتباه کنیم عقل نیست! علم است!
۷-وقتی به موضوعی علم نداریم یا اینکه دانش ما ناقص است بدیهی است ورودی های کافی برای تصمیم یا انتخاب دقیق به عقل را نداریم! لذا مشکل از عقل نیست از علم است!
این داستان را نقل کردم که بگویم:
امروز به شدت عقل انسانها در معرض علوم ناقص و عمدتا و شدیداً هیجان برانگیز است!
۸- در نتیجه خروجی عقول به شدت رادیکال، تند و هیجان زده است و بدیهیترین شکل این هیجان خشونت، نفرت و تعصب است!
از سوی دیگر در نبود اطلاعات و دادههای دقیق، ذهنها سعی میکنند دادههای تکمیلی را حدس بزنند!
۹- که این اول وامصیبت و شایعات مختلف است که خودشان هم به سرعت و به دلیل تواتر تبدیل به فکت و علم میشوند. این وسط شبه علم (علم مخلوط به مزخرف و خرافات) هم چاشنی بازی شده است!
۱۰-در اعتراضات و نا آرامی های اخیر (در اینکه از لفظ اغتشاش استفاده کنم ملاحظه دارم) این موردِ دادههای ناقص، شایعات متواتر که تبدیل به علم شده، و شبه علم بیداد میکند! و همینها بنزین این آتش، برای شعلهور تر شدن هیجانات (خشونت، نفرت و تعصب) هستند!
۱۱-این هیجانات وقتی خیلی خطرناکتر میشوند که بدانیم این مجموعه سهگانه باعث تضعیف چشم و گوش تا حد کوری و کَری مطلق میشوند!
و آنچه باقی میماند فقط زبانی شدیدا عصبانی است که جایی برای گفتگو هم باقی نمیگذارد!
۱۲- برماست که این شرایط تا میتوانیم با کنار زدن هیجان سعی در دیدن و شنیدن دقیقتر کنیم!
ما انسانیم و نقطه قوت انسان بر همه موجودات عقل اوست!
درایران عادت داریم بجای پرداختن به علت مشکلات معلولها و محصولات آنها را دراز کنیم!
یک نمونه واضحش همین سقوط ارزش ریال است! بجای اینکه سراغ حل ناترازی مصارف و منابع ارزی که ریشه اصلی سقوط ارزش ریال است بروند میافتند به جان دلالان بازار ارز …
که از قضا کم هم نیستند!ولی خودشان معلول و محصول همان ناترازی مصارف،منابع ارزیاند!
دولت و مشخصا بانک مرکزی هم که شوکهای افزایش قیمتها در بازار، که عمدتا ناشی از شوکهای ارزی سالهای اخیر است، حسابی کلافه شدهاند، به جای پذیرش واقعیت و تزریق نقدینگی به میزان مناسب و در زمان…
مناسب به بازار بین بانکی باز هم افتادهاند به جان معلولها و مظاهر.
مثلا بانک مرکزی اجازه دادهاست نرخ بهره بین بانکی تا حدود۲۱درصد افزایش یابد. نرخی که در خرداد ۹۹حدود۷-۸درصد بود!!
یا امروز نرخ بهره بدون ریسک کوتاه مدت از۲۵درصد هم تجاوز کرده، نرخی که در خرداد۹۹حدود۱۴درصد بود.
دوم اینکه بعد از تحریمها ما خیلی از این روش استفاده کردیم و میکنیم
و سوم اینکه که این روش فروش تالی فاسدهای زیادی هم دارد و نیاز به کنترل و مدیریت جدی داره و دلیل نمیشه چون میتونیم اینطوری نفت بفروشیم سر مذاکرات بچه بازی و لجبازی در بیاریم!!!
اما اصل ماجرا چی بوده؟!
چند وقت پیش (ظاهرا چند ماه) یک نفتکش ویتنامی به همین شیوه در حال خرید ۱/۵ میلیون بشکه نفت از ایران بوده! وسط کار خبر میرسه گشتی های آمریکایی دارن میان! اینام قرار میشه جفتی در برن بیان بقیه معاشقه رو خونه بابا انجام بدن که …
۲-
اول اینکه وقتی علت اختلال هنوز معلوم نشده راهاندازی نزدیک به ۴۰۰۰ جایگاه با این روش و وضعیت که خودشان بهتر میدانند حرکتی خطرناک در فضایی مهآلود و با چشمان بسته است!اگر این اختلال دوباره تکرار شود حساب کار با کرام الکاتبین خواهد بود
۳-
دوم اینکه اگر ذرهای شرافت در مسئولان مربوطه وجود داشت، پیمانکار نگهداری که شبانه روز بدون داشتن قرارداد و هیچگونه مسئولیت قانونی و میلیاردها مطالبات معوق حاضر شده شبانه روز پای کار بازیابی بایستد، را در بیانیههای ظفر نمونشان مورد تقدیر قرار میدادند!
سامانه هوشمند سوخت یک سامانه کاملا آف لاین است! دلیل طراحی این سامانه از روز اول به صورت آف لاین این بود که مشکلات زیر ساختی و خطاهای نرم افزاری مانع سوختگیری مردم در جایگاهها نشود!به نحوی که یک جایگاه میتوانست حتی تا ۱۵ روز بعد از قطع شدن ارتباطش با شبکه سوخترسانی را ادمه دهد!
شاید باورش کمی سخت باشد که بخش اعظم جایگاهها به دلیل همین نوع طراحی و شرایط سال ۱۳۸۴ هنوز اطلاعات خود را از طریق مودم های Dialup ارسال و دریافت میکنند! بخشی هم که به هیچ زیرساختی دسترسی نداشتند از طریق ماهواره و VSAT!
در سالهای اخیر APN موبایل هم به این ترکیب اضافه شده است!
چه بلایی سر این ساختار در این سالها آوردهاند که شبکه ای را که استاکس نت نتوانست با حذف همه دیتابیسهای مرکز داده از کار بیاندازد اینطور دچار اختلالی تا این حد احمقانه(به نظر من) بشود که همه کارتخوانها ( PTها) با هم و یکجا از کار بیافتند!!!!
یکی از مواردی که بسیاری مطرح میکنند برای عدم امکان استفاده از استارلینک در ایران، یک نقل قول ناقصی است از ایلان ماسک مبنی بر اینکه سرویس در کشور ها با اجازه نهاد رگولاتوری آن کشور ارائه خواهد شد!
۲-و بر همین مبنا فرض را بر این قرار میدهند که رگولاتوری ایران قطعا اجازه نمیدهد (که من هم قبول دارم) و ماسک هم بیخیال میشود و میرود دنبال کارش!
در این رشتو غیر از مباحث مستند مقداری هم تحلیل شخصی در انتها ارائه خواهم کرد.
نکته اول این است که بدانیم International Telecommunication Union یا همان ITU از زیر مجموعه های سازمان ملل است. نکته دوم اینکه در حقوق بین الملل چیزی به نام قانون نداریم و یک سری معاهده بین کشورها در جریان است! فرقش با قانون را خودتان سرچ کنید و پیدا کنید!
#رشتو #ماهواره
۱- با توجه به منشنهای متعدد توییت قبلی به نظرم رسید بجای پاسخ گویی تک به تک به سوالات دوستان ابتدا برخی مفاهیم را با زبانی عمومی در دو سه #رشتو بیان کنم تا بعدا در توضیحات آینده به زبان مشترکی با هم برسیم.
۲- ماهواره:
ماهواره یک سیستم الکترونیکی ارسال و دریافت است که سیگنال الکترومغناطیس را از ایستگاه زمینی را دریافت میکند و پس از تقویت (در برخی مدلها شیفت فرکانس) آنرا باز ارسال میکند. در واقع ماهواره یک آیینه سیگنال در آسمان است و به خودی خود کار خاصی روی سیگنال دریافتی نمیکند.
۳- برای همین باید یک ایستگاه زمینی تصویر یا داده را در سیگنالهای آن به اصطلاح کپسول (Encapsulate) کند و برای نقطه مقصد ارسال نماید و در مقصد با ابزار مشخص (رسیور/مودم) از سیگنال جدا و استفاده شود.