از امثال این نخبه ها حرف میزنم. یکی دوتا هم نیستند.
واضح؟ #شيراز #شاهچراغ
دیگر نخبگان هم این شعبده را رونمایی کرده اند؛ بماند که از قرار معلوم خود همین فایل هم با توجه به حجم و... دستکاری شده است و فایل اصلی نیست اما قبول :))))
تغییر ساعت همین فایل یا خود فایل اصلی هم کار پیچیده ای نیست 👇🏻
واضح؟
رقابت بین آریزونا و تهران را شاهد هستیم:)
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
"مذاکره کنندگان ایرانی، دستورات را مستقیماً از سلیمانی در تهران دریافت می کردند. سلیمانی بابت سخنرانی محور شرارت، خشمگین شد. زیرا او که در تهران از ادامه مذاکرات ایران و آمریکا حمایت کرده بود، اکنون احساس می کرد از نظر سیاسی آسیب پذیر شده است. یک کلمه، تاریخ را تغییر داد!"
سلیمانی از همکاری دو کشور، که شامل ساخت شبکه ای از جاده ها هم در افغانستان می شد، بسیار خرسند بود. ایرانی ها سه دیپلمات بسیار باتجربه داشتند که در اولین دیدار ما ثابت کردند که آمریکا را شریک استراتژیک ایران می دانند؛ نه یک دشمن!
2/
ما نیاز داشتیم راه خود را از میان اختلافات متعددمان پیدا کنیم، خیلی صمیمانه بود. جلسات اولیه تمام وقت در مورد افغانستان بود. حدود پنج روز قبل از شروع جنگ، آنها نقشههایی را آوردند ...
3/
هینتس:«علت شکست اوزون حسن آن بود که او نتوانست توپهای ونیزی را به مقابله با توپخانه عثمانی ها که سواران ترکمنی و ایرانی او را چون برگ خزانی بر زمین می ریخت، بفرستد.»
پ.ن:ضعف مشترک آق قویونلو-مملوک-صفوی، سنگ اندازی عثمانی و نرسیدن توپ ونیزی ها به جنگ بود. حرام دانستن شعر است.
"بین سالهای 1485 تا 1490، دو کشور جنگی بینتیجه داشتند که در آن مملوک در مجموع بهتر از عثمانی عمل کرد. اما توازن نظامی به سرعت در حال تغییر بود. مزیت عثمانی، سلاح گرم بود. مملوک به طرز ناامیدکننده ای توسط پیاده نظام تفنگدار و توپخانه عثمانی شکست خورد. "
2/
کالای ونیزی که بیش از همه مورد توجه شاه صفوی بود؟ «توپخانه»
ونیز حاضر نبود قراردادهای تجاری خود با عثمانی و ممالیک را به خطر بیندازد.
پ.ن: شاه اسماعیل، صریح و آشکار در نامه ای درخواست استادکار و توپخانه کرده بود.
حسین علایی (۵دی ۱۴٠٠) : بشار اسد که مادم العمر رئیس جمهور نیست. در عراق هم هرکسی حاکم باشد، یا با انتخابات یا بدون انتخابات بیشتر از صدام که نمی تواند بماند. اگر بدون قرارداد وارد عمل بشویم، ممکن است تعهدی به ما نداشته باشند.
ما به دولت مسعود بازرانی کمک کردیم، الان اقلیم کردستان پایگاه اسرائیلی هاست. ترکیه ای که هرچند روز یکبار خاک عراق را بمباران می کند، حجم مراوداتش در بازار عراق بیشتر از ایران است. اگر روابط کشورها به روابط گسترده اقتصادی منجر نشود، هر نوع روابطی شکننده است.
2/5
همین روسیه نزدیک ترین روابط را با اسرائیل دارد. حضور ما باعث شده است روس ها در سوریه پایگاه داشته باشند، اگر ایران در صحنه ی میدانی عمل نمی کرد، روسیه نمی توانست بماند. باید با روس ها هم قرارداد ببندیم، چرا اسرائیلی ها دائم نیروهای ما را فقط می زنند؟
رابرت کاپلان: گلدا مایر به سیگنالهایی که از مصر مبنی بر مذاکرات احتمالی صلح با انور السادات میرسید، توجه نکرد. پس از شکست نظامی اعراب در سال 1967، کابینه اش تصور نمیکردند که اعراب آنقدر قوی باشند که بتوانند دوباره وارد جنگ شوند.
در اکتبر 1973، این تراژدی زمانی رخ داد که مصر، با هماهنگی سوریه، حمله غافلگیرکننده ای را به اسرائیل از طریق کانال سوئز و در شمال، به بلندی های جولان انجام داد.
2/4
چندین هفته طول کشید تا سربازان اسرائیلی آنها را از محل خارج کرده و به عقب برانند، که به قیمت کشته شدن بیش از 2600 سرباز اسرائیلی تمام شد. اگرچه دولت اسرائیل حمله 1973 را به شکستی نظامی برای مصر و سوریه تبدیل کرد، اما آسیب سیاسی وارد شد.
3/4
شش مورد هست که بدون غیب گویی بایستی از حمله به دشمن اجتناب کرد: ۱.هنگامی که کشور دشمن، وسیع و جمعیتش فراوان است و در راحتی به سر می برد. ۲.هنگامی که در این کشور، زبردستان، زیردستان را دوست می دارند و کارهای نیکویشان شکوفا و همه جانبه است.
۳.هنگامی که تشویق به عمل می آید و مجازات و تنبیه هم با دقت مورد توجه است. ۴. هنگامی که با اثبات لیاقت، افراد به مقامات شایسته منصوب می شوند؛ به افراد عاقل مسئولیت داده می شود و کارها را به افراد کاردان می سپارند. ۵. هنگامی که تعداد افراد ارتش، بسیار و ساز و برگشان مجهز است.
۶. هنگامی که از هر سو دشمن را یاری می کنند و دولتهای قوی به وی کمک می نمایند. به طور کلی در این موارد - هنگامی که در مقام مقایسه با دشمن - در وضع فروتری هستید، بی شک باید از رو در رو شدن با وی با عنوان حمله بپرهیزید.
شفق الله وردی (عضو پیکار): از قبل شکسته بودیم، وگرنه سعید یزدیان کسی است که دوره شاه، توی زندان، افسانه مقاومت دارد؛ کسی است که ساواک شاه با آن دم و دستگاهش نتوانست بمبی را که تو ساختمانش کار گذاشته بود، کشف کند. ولی اینجا می بُرَد!
من نمی گویم شکنجه نبود. من به گمانم شکنجه دادن این جاک..ها توی تاریخ بی نظیر باشد، ولی فقط این نبود، ما قبل از اینکه وارد زندان بشویم، شکست خورده بودیم. من در مقابل شعارهای جمهوری اسلامی مات شده بودم. خب من می گفتم مرگ بر شوروی، جمهوری اسلامی هم می گفت مرگ بر شوروی!
2/20
من می گفتم مرگ بر آمریکا، او هم همین را می گفت. می گفت:«شعار من و تو چه فرقی با هم دارد؟» من می ماندم. خب من از چه چیزی می توانستم دفاع کنم؟ می گفتم توده ها؟ خب توده ها شده بودند زندانبان خود من! توده ها که بیشتر با آنها بودند تا با من ...!