ی #خاطره
ی تاجر سوپر میلیاردری بود در زمان شاه ، که هژبر یزدانی نوکر در خونشم نمیشد به اسم حَج عباس گورتونی .
اما این حج عباس ی دست کت و شلوار میپوشید که حدود ۵۵ سال تنش بود .
ی موتور گازی رکس هم داشت که سوارش میشد و همیشه هم ی بقچه به دسته موتورش اویزون بود که قابلمه
ی تاجر سوپر میلیاردری بود در زمان شاه ، که هژبر یزدانی نوکر در خونشم نمیشد به اسم حَج عباس گورتونی .
اما این حج عباس ی دست کت و شلوار میپوشید که حدود ۵۵ سال تنش بود .
ی موتور گازی رکس هم داشت که سوارش میشد و همیشه هم ی بقچه به دسته موتورش اویزون بود که قابلمه
https://twitter.com/elonmusk/status/1586411481574166528
ناهارش توش بود .
حج‌عباس گورتونی صاحب ایران پیمای اصفهان هم بود .
ی دو سالی قبل از انقلاب دست عیالش رو میگیره با یکی از اتوبوسهای صفری که تازه خریده بوده میره به مشهد زیارت .
وقتی که میرسه به مشهد میره به یکی از هتلهای گردن کلفت مشهد و وارد میشه و به مسئول رسپشن میگه
حج‌عباس گورتونی صاحب ایران پیمای اصفهان هم بود .
ی دو سالی قبل از انقلاب دست عیالش رو میگیره با یکی از اتوبوسهای صفری که تازه خریده بوده میره به مشهد زیارت .
وقتی که میرسه به مشهد میره به یکی از هتلهای گردن کلفت مشهد و وارد میشه و به مسئول رسپشن میگه
اطاق میخاد ، مسئول رسپشن هم کلی معطلش میکنه و بعدم با لحن بدی بهش میگه برای امثال شماها اطاق نداریم .
حج‌عباس هم که جلوی خانمش بهش توهین شده بود ، به رگ غیرتش بر میخوره و دهنه در هتل رو میگیره و با لهجه غلیظ سدهی میگه :
- هِمیتو چند
کار بالا میگیره و حج‌عباس درو ول نمیکنه
حج‌عباس هم که جلوی خانمش بهش توهین شده بود ، به رگ غیرتش بر میخوره و دهنه در هتل رو میگیره و با لهجه غلیظ سدهی میگه :
- هِمیتو چند
کار بالا میگیره و حج‌عباس درو ول نمیکنه
و کار میکشه به حراست و خلاصه اونام پسش برنمیان ، اوناهم که مشهدی نمیفهمیدن حجی چی میگه ، خلاصه سروصدا به گوش صاحاب هتل میرسه و میاد ببینه چه خبره که از داستان خبر دار میشه و ی اصفهانی هم که اونجا بوده به صاحب هتل میگه این بابا داره میگه هتلت ، همین شکلی چند میفروشی ؟
صاحب هتل ی نگاهی به سرووضع حج‌عباس میندازه و با خنده میگه برای شما مجانیه پدرجان که اینجا باز حج‌عباس منفجر میشه و میگه :
- هم ، هتِلوت ، هم خونِد ، هِمیتو چند ؟
اصفهانیه دوباره برای صاحاب هتل ترجمه میکنه و خلاصه کار بالا میگیره و در نهایت ینفر حج‌عباس رو میشناسه و به
- هم ، هتِلوت ، هم خونِد ، هِمیتو چند ؟
اصفهانیه دوباره برای صاحاب هتل ترجمه میکنه و خلاصه کار بالا میگیره و در نهایت ینفر حج‌عباس رو میشناسه و به
صاحب هتل میگه من اینو میشناسمش ، اینجوری نگاش نکن ، میتونه خودت و کل زندگیت رو بخره و در راه خدا ازاد کنه .
خلاصه کار تا غروب طول میکشه ، اما در نهایت حج‌عباس هتل رو به قیمت سال ۱۳۵۴ به مبلغ ۶ میلیون تومان میخره و به محض امضاء قولنامه درجا مسئول رسپشن و مسئول حراست و
خلاصه کار تا غروب طول میکشه ، اما در نهایت حج‌عباس هتل رو به قیمت سال ۱۳۵۴ به مبلغ ۶ میلیون تومان میخره و به محض امضاء قولنامه درجا مسئول رسپشن و مسئول حراست و
همه حراستیهائی رو که جلوی زنش یهش توهین کرده بودن رو اخراج میکنه .
این ایلان ماسک هم غلط نکنم ی چیزی نوشته و توئیتر سانسورش کرده ، اونم دهنه درو گرفته و گفته :
- هِمیتو چند ؟
این ایلان ماسک هم غلط نکنم ی چیزی نوشته و توئیتر سانسورش کرده ، اونم دهنه درو گرفته و گفته :
- هِمیتو چند ؟
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
