1️⃣ با عدهای از والدین رفتیم مدرسۀ دخترم #راحیل برای اعتراض به چند مورد آموزشی و تربیتی به ویژه کتابهایی که معلم انشا برای تکلیف خواندن معرفی کرده است. داستانهایی از صادق هدایت، صادق چوبک، بزرگ علوی، و... که برای سن نوجوانان واقعا مناسب نیست.
جالب اینکه من خودم در مقطعی از 🔻
2️⃣ در مقطعی از زندگی (دوران دانشجویی) معلم انشا در مدارس راهنمایی بودم. داستانهایی از نویسندگان بنام داستان کوتاه مثل چخف، ارنست همینگوی، ادگار آلنپو، و... سر کلاسها میخواندم. مدیر مدرسهای به من تذکر داد که این داستانها مناسب سن بچهها نیست، و منِ جوان، با کراهت پذیرفتم.🔻
3⃣ ولی در داستانهایی که من سر کلاس میخواندم، شرب خمر، روابط با نامحرم، تمایل به همجنس، خود ارضایی، پوچگرایی، و خودکشی وجود نداشت؛ چیزهایی که در داستانهای معرفی شده به فرزندان نوجوان ما، هست!
نکتۀ حیرت انگیز داستان اما این بود که🔻
4⃣ مادر یکی از دانشآموزان به دفاع از معلم انشا و داستانهای نامناسب معرفی شده آمده بود! والدین دیگر برآشفته بودند و قسمتهایی از داستانها را کپی گرفته و آورده بودند، اما مادرِ نمونه(!) تاکید داشت که خوب است نوجوانان چنین مطالبی را بخوانند.🔻
5⃣ خطاب به آن مادر نمونه گفتم که شما در خارج از مدرسه هر کتاب، هر آموزش، و هر تربیتی را که صلاح میداند، برای فرزند خود در نظر بگیرید. اما در مدرسه، نباید با خطوط قرمز خانوادهها اینچنین بازی شود. تدریس کتب صادق هدایت کجای کوريکولوم آموزشی ماست؟🔻
6⃣ حالا، من و همسرم، به واسطۀ شرایط کنونی جامعه و دنیا، مسایل جنسی، و مطالب مربوط به بلوغ، و حتا انحرافات جنسی را برای راحیل توضیح میدهیم (و پیشنهاد میکنم شما والدین گرامی نیز چنین کنید)، اما رسمیت بخشیدن به این سبک ادبیات در مدرسه، تاثیری بسیار منفی بر دانش آموزان خواهد گذاشت.🔻
7⃣ پنج سال قبل وقتی به ایران مهاجرت معکوس کردیم و برای راحیل دنبال مدرسه میگشتیم، از زبان مدیران مدارس با نمونههایی از معضلات نوظهور اجتماعی-اخلاقی آشنا شدیم. ولنگاری فرهنگی ناشی از شبهه مدرنیسم در ایران، تحت بمبارانهای سایبری و رسانه ای، قشری از پدر و مادرهای وقیح ساخته بود.🔻
8⃣ پدر و مادرهایی که نه تنها بنیانهای درست اخلاقی و فکری نداشتند، که تحت تربیت اینترنت، رسانههای ماهوارهای، و فیلمهای بازار سیاه، به موجوداتی جری و بیمرز در وقاحت تبدیل شده بودند.🔻
9⃣ مثلا در یک مورد، مدیر تعریف میکرد که مادر یکی از دانشآموزانش، دوستپسرش( یعنی دوست مادر!) را فرستاده بود تا بچه را از مدرسه بردارد و وقتی با مخالفت مدرسه مواجه شده بود، با پررویی به دعوا آمده بود که مگر چه اشکالی دارد؟🔻
1⃣0⃣ در مورد دیگر، مدیر مدرسه میگفت که در ابتدای صبح، زیارت عاشورا (ع) را پخش کرده بود، فردایش مادر یکی از دانشآموزان آمده بود مدرسه برای توهین به مدیر و مدرسه و اسلام.🔻
1⃣1⃣ اخیرا یکی از همکاران میگفت که مدرسه برای فرزندش (مقطع پیش دبستانی) قرآن گذاشته است و فردایش پدر یکی از دانش آموزان آمده به عربده کشی و قداره کشی در مدرسه که من بچه ام را به مدرسه فرستاده ام و نه مسجد!🔻
2⃣1⃣ چند باری نوشته ام، بگذارید باز هم بنویسم:
«فرهنگ در ایران، یتیم است!»
(حتا در آموزش و پرورش؛ حتا در مدارس).
چرخش اجتماعی ناشی از شبهه مدرنیسم و گسترش مدارس خصوصی (گستردگی فجیعی که آن را حتا در نهایت لیبرالیسم/کاپیتالیسم آمریکا هم ندیده بودم) ما را به زانو در آورده است.🔻
3️⃣1️⃣ حالا، ما حتا جرات نداریم از مدرسه دولتی حکومت علوی بخواهیم برای فرزندانمان زیارت عاشورا بخواند. تاریخ اسلام یا تفسیر قرآن و تشریح مبانی نقلی و عقلی و فلسفه شیعی اسلام که رویاست؛ حتا درخواست برگزاری نماز جماعت اختیاری هم قبول نمیشود.🔻
4️⃣1️⃣ والله در فهم حاکمیت این نظام مانده ام. از روی وادادگی است یا برای به دست آوردن دل افرادی که هیچگاه به کمتر از سرنگونی حکومت اسلامی راضی نمیشوند.
واقعیت تلخی که باید پذیرفت این است که انحراف آنقدر عظیم است و شرایط جامعه آنقدر بحرانی که هیچ راه برگشتی سادهای نیز وجودندارد.🔻
5️⃣1️⃣ عیب وادادگی و ولنگاری فرهنگی همین است:ذره ذره،مثل موریانه،از زیر، پایهها و بطن جامعه را میخورد. بر روی سن، از ۷۶ (بلکه از ۶۸) مشغول دعوای سیاسی و اقتصادی هستیم، یکدفعه ۱۴۰۱ با شورش پستانداران مسخ شدۀ فرهنگی مواجه میشویم که غایت خواستههایشان برهنگی، شرب خمر،و اختلاط است.🔻
6️⃣1️⃣ حدود پانزده سال قبل، پرفسور رفیعپور به ما میگفت که قدر هم را بدانید، روزی میآید که مذهبیها، در حکومت اسلامی، در اقلیت قرار گیرند!
این حرفها اگر دشمن شادکن باشد، اما یک نفر را در آن بالاهای نظام از خواب بیدار کند تا کاری کند، میارزد به شادی و هلهلۀ دشمنانمان.🟥
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
🖋️ سخنی در مورد گروه چهارم!
1️⃣ قاتلان نیروهای امنیتی در کف خیابان، چهار گروه بودند: ۱/ اعضای تروریست فرقه رجوی؛ ۲/ جاسوسها؛ ۳/ اراذل و اوباش؛ و ۴/ افراد بدون سابقه!
اگر چه اجرای عدالت کور (و قصاص) با گروه چهارم نباید با سه گروه دیگر متفاوت باشد، تحلیل پیدایش این گروه مهم است.🔻
2️⃣ اینکه افرادی به ظاهر عادی چگونه در ظرف چند روز به قاتلان خیابانی تبدیل میشوند، ناشی از عوامل متعددی است که مهمترینِ آنها، سالها کاشت نفرت در دلهای برخی از مردم توسط تروریسم رسانهای است.🔻
3️⃣ رسانههای تروریستی محور عبری-عربی-غربی محصولِ بیش از یک دهه نفرت پراکنی علیه نیرویهای سپاهی و بسیجی را امسال برداشت کردند و خون بهترین مردان روزگار را به دست فریبخوردگانشان به زمین ریختند. ولی پرسش این است که آیا ما در مقابل هجمۀ نفرت پراکنی، به خوبی دفاع کرده بودیم؟🔻
۱/ بیایید سریع داستان #حجاب_اجباری را از ابتدا مرور کنیم. سال ۵۷ که انقلاب شد، قانونی برای حجاب وجود نداشت؛ اما امام خمینی (ره) در همان سال گفت: «زنها میتوانند در کارهای اجتماعی شرکت کنند ولی با #حجاب اسلامی!» 🔻
۲/ خمینی(ره) در ۱۶ اسفند ۵۷ گفته بود: «زنان اسلامی باید با #حجاب اسلامی بیرون بیایند. نه اینکه خودشان را بزک کنند. زنها هنوز در ادارات با وضع پیشین کار میکنند. زنها باید وضع خودشان را عوض کنند. به من گزارش دادهاند که در وزارتخانههای ما زنها لخت هستند و این خلاف شرع است.»🔻
۳/ درست است که تصویب اولین قانون حجاب (ماده ۱۰۲ قانون تعزیرات) تا سال ۶۱ یا ۶۲ طول کشید (در کشور دچار جنگ و مبارزه با تجزیه طلبها و گروهکهای تروریستی) اما در این مدت، دستور امام خمینی (ره) کفایت کرده بود که سازمانهای دولتی - حکومتی و ارتش قانون حجاب را با جدیت پیاده کنند و 🔻
۱/ طرح «صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی و ساماندهی پیامرسانها»، جدای از جزئیاتش، روحِ اِعمال حاکمیت بر #فجازی را دارد. اگر میخواهید معنی حاکمیت بر فضای مجازی را درک کنید، از دوستان خود در کشورهای صنعتی بپرسید نتیجۀ هر کدام از اقدامهای ذیل چیست:
۲/ اول: گشودن اکانت بدون شماره موبایل یا مشخصه شناسایی فردی و فعالیت گسترده با آن؟
(پاسخ: پس از اخطار اولیه، اکانت تا ثبت شماره موبایل یا مشخصات شناسایی فردی مصدود میشود)
۳/ دوم: تهدید به قتل، تجاوز، یا ضرب و شتم یکی از مسوولان دولتی؟
(پاسخ: حضور پلیس (در آمریکا آف.بی.آی.) در خانۀ شما ظرف چند ساعت!)
چرا در انتخابات شرکت کردیم و چرا برای جمهوری اسلامی جان میدهیم #رشتو
۱/ دیشب، بعد از شام، راحیل به مادرش گفت بیا آخرین آهنگی که تمرین کردم رو گوش کن. من هم همراهشون رفتم به اتاق راحیل.
شروع کرد؛ آهنگ «رؤیای یک مرد» یانی بود. معجزهای است این آهنگ.
لیا که متوجه غیبت ما شده بود🔻
۲/ لیا که متوجه غیبت ما شده بود، دوان دوان آمد و وسط اتاق ایستاد و به مادرش خیره شد: همسرم - که حالا روی تخت راحیل دراز کشیده بود، چشمهایش را بسته بود. دست راستش در هوا بود و انگشتانش را موزون با آهنگ پیانو، در هوا سیلان میداد.
راحیل یک نوت را اشتباه زد، برگشت از نوت قبلی. و 🔻
۳/ و لیا شروع کرد به بالا و پایین پریدن؛ میرقصید، به سبک خودش، جوری که اگر کسی قبلاً رقصش را ندیده بود، گمان میکرد قصد دارد چیزی را در هوا بقاپد...
بعد از «رؤیای یک مرد»، راحیل آهنگ «پدر خوانده» نینو روتا را نواخت، و بعد از آن، «گل گلدون» شهبازیان.
لیا همچنان - 🔻
1/ رویکرد سیدابراهیم رئیسی در قبال جریانات فرهنگی، ناشران کتاب، رسانهها و آثار روشنفکران سؤالی است که در چند ماه گذشته به اندازه پررنگشدن نامش برای ریاست قوه قضاییه، پررنگ شده است.
2/ خاطرات عباس معروفی با ابراهیم رئیسی بهعنوان دادستان تهران شاید برای خیلی از اهالی فرهنگ و رسانه تکراری باشد، اما با توجه به شایعات اینروزها خواندنی است.
3/ عباس معروفی نویسنده مشهور مقیم آلمان و مدیر مجله ادبی «گردون» است که در نخستین سالهای دهه ۷۰، توقیف آن بازتاب فراوانی در محافل داخلی و خارجی داشت.
۱/ سخن معروفی از سورن کیرکِگورد، فیلسوف دانمارکی، وجود دارد: «زندگی را فقط میتوان با نگاه به گذشته فهمید؛ ولی آن را باید با نگاه به آینده زیست.»
در یک دنیای عادی، و نه حتا ایدهآل، «گذشته» نماد «ثبات» است و «آینده» مظهر «عدم اطمینان».🔻
۲/ به عبارت دیگر، «گذشته» به آن دلیل که اتفاق افتاده و تغییر آن (دست کم با قدرت شناخته شدۀ ما انسانها تا امروز) غیر ممکن است، ثابت و مطمئن و غیرقابل خدشه است؛ بر خلاف آینده، که بر اساس اراده، انتخابها، و بسیاری عوامل و متغیرهای دیگر شکل میگیرد و بنا بر این، نامطمئن است.🔻
۳/ در عین حال، ما انسانها، همیشه سعی میکنیم که آینده را - علیرغم ماهیت عدم قطعیتش - با تجربهای که از گذشته داریم، مطمئنتر کنیم. به عبارت دیگر، با انتخابهای الان خود، ماهیت ثبات و اطمینان را (تا جای ممکن) به «آینده» اضافه نماییم. برای مثال 🔻