اینجا بندر ترکمنباشی است; بزرگترین بندر زیر سطح دریا با مساحت ۱.۳۸۵ میلیون متر مربع با هدف بارگیری ۲۶ میلیون تن کالا. این بندر با سرمایهگذاری ۱.۵ میلیارد دلاری شرکت ترکیهای چالیک هلدینگ توسعه یافته و البته شرکتهای چینیها نیز در این پروژه سرمایهگذاری کردهاند. داستان چیست؟
#کریدور_ترنسکاسپین از گذرگاه مرز چین با قرقیزستان آغاز میشود و با گذر از بندر ترکمنباشی به بندر باکو میرسد. در اینجا، به تفلیس و قارص میرسد و در مسیری شرقی - غربی به استانبول و سپس اروپای جنوبی وصل میشود. اینجاست که سرمایهگذاری هنگفت آنکارا در بندر ترکمنباشی معنا مییابد
این همه داستان نیست. بنادر قزاقستانی آکتائو (راست) و بندر کوریک (چپ) ۲۵ درصد از مجموع عملکرد بنادر دریای کاسپین را در دست دارند. آکتائو (شوچنکو سابق) با سرمایهگذاری بیش از ۳۰ میلیارد دلار و ظرفیت ۲۶ میلیون تن قطب صادرات و واردات این کشور است. کوریک نیز ظرفیت ۴ میلیون تن دارد.
این بنادر پایانه #کریدور_میانی هستند. این کریدور از خورگوس آغاز میشود و آسیای مرکزی را به قفقاز و ترکیه و سپس اروپای جنوبی وصل میکند. قطار باری این مسیر را طی مدت دوازده روز میپیماید و زمان لازم برای انجام دادن تمامی تشریفات گمرکی در مسیر کریدور نهایتاً سه ساعت اعلام شده است.
#خورگوس در مرز چین و قزاقستان، جایی که آن را "روتردام آینده" و "نقطۀ اوراسیایی دسترسناپذیری" مینامند، مهمترین نماد #بندر_خشک است. کلانطرح تزانزیتی قزاقستان، #مسیر_روشن، درهمتنیده با #BRI است به گونهای که قزاقها بهشوخی میگویند که کشورشان قصد دارد "بند" کمربند چین باشد.
ترکیب دو #کریدور_ترنسکاسپین و #کریدور_میانی را باید در راه #کمربند_بایرام ترکیه دید. این مفهوم به محور آسیای میانه – قفقاز – ترکیه - بالکان اشاره دارد که بر پایۀ نفوذ زبانی - فرهنگی آنکارا در این مناطق خواهد بود. کمربند بایرام مهمترین نماد مفهوم استراتژیک "#سیب_سرخ" نیز است.
این مفهوم مهمترین نماد توسعهطلبی ترکیه از طریق اتحاد ترکتباران از بالکان تا آسیای میانه و سینکیانگ اشاره دارد. دخالتهای نظامی ترکیه در لیبی، قبرس، سوریه، عراق، آذربایجان و مدیترانۀ شرقی در کنار شورای ترک یا "شورای همکاری کشورهای ترکزبان" را باید بر پایۀ چنین مفهومی نگریست.
این کریدورها از دریای کاسپین به بندر باکو با سه پایانه و هفده پست اسکله و همچنین بندرگاه نوین الات و ایستگاه نفتی در دیوبند و سنگچال دسترسی دارند. خطوط لوله زیرسطح دریا امکان صادرات میدان نفتی تنگیز قزاقستان و میدان گازی سرخس ترکمنستان به اروپا و دریای مدیترانه را فراهم میکند.
مسیر قفقازی این دو کریدور شامل خطوط مواصلاتی سهگانه است: مسیر ترانزیتی باکو – تفلیس – قارص #BTK، خط لولۀ گاز طبیعی قفقاز جنوبی #SCP و خط لولۀ نفت باکو–تفلیس–جیحان #BTC که با سرمایهگذاری بریتیش پترولیوم راهاندازی شد. اینجاست که باید اهمیت خطر سهمگین #کریدور_زنگزور را دید.
همه این نکات را در کتاب خود٬ "ایران و راه ابریشم نوین" متذکر شده و پیامدهای ویرانگر آن را پیشبینی کردهبودم. همچنین اهمیت این نکات را به همراه دستیار خود @MostafaBushehri دانشجوی @Columbia در گزارشها و ارائههای مکرر در سه سال گذشته برای نهادهای مسئول توضیح دادیم. کو گوش شنوا!
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
انتخابات ریاست جمهوری آمریکا انتخاباتی دو مرحلهای است که از طریق #مجمع_گزینندگان (کالج الکترال) رئیسجمهور و معاون وی را برمیگزیند. در دیگر جمهوریهای جمهوریهای ریاستی (برزیل) و نیمه ریاستی (فرانسه) رئیس جمهور با رأی مستقیم (هر نفر یک رأی) برگزیده میشود
شهروندان آمریکایی که در یکی از ۵۰ ایالت یا در واشینگتن دیسی ثبتنام شدهاند، رأی خود را برای انتخاب گزینندگان به صندوق میاندازند. گرچه مردم در روز انتخابات نام نامزدهای ریاستجمهوری را در برگههای اخذ رأی مینویسند، اما در عمل گزینندگان رئیسجمهور و معاون وی را انتخاب میکنند.
در گام بعد اعضای منتخب گزینندگان مستقیما به رئیسجمهور و معاونش رأی میدهند که به آن #رأی_الکترال میگویند. نامزدی که بتواند دستکم ۲۷۰ رای از ۵۳۸ رای الکترال را بدست آورد، رئیسجمهور آمریکا خواهد شد. اینگونه انتخابات ویژه بر پایه اصل ۲ و متمم ۱۲ قانون اساسی آمریکا تشریح شده است.
چمران یگانه چهره پشتیبان صدر در میان انقلابیون ایرانی نبود. قطب زاده همانند #مصطفی_چمران از جوانان حامی #دکتر_محمد_مصدق بود که برای آموزش در رشتۀ زبان انگلیسی راهی آمریکا شده بود. #قطب_زاده شخصیتی تکرو و پرسروصدا بود که اعتمادبهنفس بالایی داشت
آوازۀ او در میان مبارزین انقلابی ایرانی زمانی بالا گرفت که در جریان مراسم نوروز سفارت ایران در واشینگتن سیلی بر گوش #اردشیر_زاهدی سفیر وقت ایران در آمریکا نواخت. صادق قطبزاده با اخراج از آمریکا راهی کانادا شد تا مبارزات خود را در انجمنهای اسلامی دانشجویان خارج از ایران پی گیرد.
او در سال ۱۳۴۲ به آیتالله خمینی نزدیک شد و اندکی پس از آن از یاران نزدیک #موسی_صدر شد. صدر تأثیر فراوانی بر زندگی قطبزاده داشت تا بدانجا که، به گفتۀ #کارول_جروم (نامزد و معشوقه صادق قطبزاده) «موسی صدر غولی در در زندگی صادق بود.» جروم از نقش #صادق_طباطبایی خواهرزادۀ موسی صدر،
برای بیش از ۲.۵ هزاره است که ایران در دل غرب آسیا جای گرفته؛ در گسترهای از نیل و بسفر تا سند و ختن که در گذشته #اویکومن مینامیدش. برخلاف تاریخ دیرینش، حضور جغرافیایی قدرتهای بزرگ در همسایگی آن از قاعدهای نوین تبعیت میکند: «نه خیلی دور، نه خیلی نزدیک»!
آمریکا تمرکز روزافزونی بر حوزه #ایندو_پاسیفیک داشته، روسیه در محور دنیپر-کریمه گیر کرده و چین چشم به تایوان دوخته. با این حال، هر سه کوشیدهاند تا سیاست خاورمیانهای خود را با رویکرد نوین ژئواکونومیکی مبتنی بر توسعه اقتصادی همراه سازند؛ امری خلافِ آمدِ عادت در منطقهای تاریخی!
از سقوط شاهنشاهی هخامنشی، ایران معمولا شاهد حضور یک یا چند قدرت بزرگ جهانی در همسایگی خود بوده؛ از روم و عثمانی در غرب و روسیه تزاری و شوروی در شمال گرفته تا بریتانیا در جنوب، مغولان در شرق و گورکانیان در جنوب شرق. جایگاه ژئواستراتژیک کشور هم نعمت بوده و هم نفرین؛ شمشیری دودَم!
۴۰۲ سال پیش در چنین روزی #شاه_عباس بزرگ #جزیره_هرمز را آزاد کرد؛ جزیرهای که ۱۱۵ سال زیر یوغ پرتغالیها بود. در ۱۴۹۷ م. #واسکودوگاما پرتغالی از دماغه امید نیک در جنوب آفریقا گذشته و با دور زدن راه زمینی در قلمروهای اسلامی توانست مسیر دریایی را از آتلانتیک به اقیانوس هند بیابد.
این آغاز دسترسی اروپاییان به آسیا بود. در ۱۵۰۵ م. #مانوئل_یکم پادشاه پرتغال، سیاست توسعهطلبی و کنترل شاهراههای بازرگانی در آفریقا و آسیا را دنبال کرد. دو سال بعد همزمان با سالهای آغازین فرمانروایی #شاه_اسماعیل صفوی، نیروهای پرتغالی به فرماندهی آلفونسو دو #آلبوکرک جزیره هرمز را
که مهمترین بارانداز شرق و بزرگترین بندر بازرگانی ایران بود با ٢۶ کشتی تسخیر کرده و قلعهای را در شمال جزیره ساختند. پرتغالیها #هرمز را مستعمره خود کرده و ملوک هرمز تحت فرمان آنان قرار گرفتند. فتح هرمز موازنه قدرت را تغییر داده و کنترل بازرگانی میان هند و اروپا را به پرتغال سپرد.
۳۰۳ سال پیش، در ۶ اردیبهشت ۱۱۰۰، در زمانه شاه سلطان حسین، واپسین فرمانروای ایران صفوی، بیش از ۸۰ هزار ایرانی در زمین لرزه ویرانگر تبریز جان خود را از دست دادند. اوژن فلاندن مینویسد «سختترین زمینلرزهها در سال ۱۷۲۱ اتفاق افتاده و هشتادهزار نفر جمعیت این شهر را از بین بردهاست.
این واقعه در زمان شاه سلطان حسین و به وقتی است که این شاهزاده تیرهبخت میخواست سلطنت را به یک افغان فتنهجو که در این وقت اصفهان را محاصره کرده بود، واگذار نماید.» کروزینسکی نیز روایت میکند که «در زلزلهٔ ۱۷۲۱ م، ۸۰٬۰۰۰ تن به خاک هلاک افتادند.» این اما ششمین زمینلرزه تبریز بود.
تبریز، نگین شمال غرب ایران، همواره دچاره بلای زمینلرزه بوده و بسیاری از بناهای تاریخی زیبایش ویران گشته است. در سال ۲۳۰ خورشیدی، در زمانه جعفر المتوکل علی الله، دهمین خلیفه عباسی، نخستین زلزله تبریز را که آنزمان هفتمین شهر بزرگ آذربایجان، کوچکتر از اردبیل و بردعه، بود ویران کرد
از پایان جنگ سرد این اسرائیل بود که مدام تهدید به حمله مستقیم به خاک ایران میکرد. شگفت آنکه تهران بود که این مهم را برای نخستین بار انجام داد! عملیات #وعده_صادق در پاسخ به بمباران کنسولگری ایران در دمشق انجام شد؛ عملیاتی که دستکم ۱۲ پیامد استراتژیک داشته است:
۱. تغییر خطوط قرمز پیشین: اشتباه استراتژیک اسرائیل فرصتی برای سپاه فراهم کرد تا خط قرمز نوینی را حولِ اصل #تقدس_سرزمینی #territorial_sanctity تعریف کند؛ اصلی مطابق با حقوق بینالملل که در میان حامیان و حتی منتقدین مشروعیت دارد، گرچه نمیتواند امنیت پایگاهها در سوریه را تضمین کند
۲. دگرگونی در استراتژی #منطقه_خاکستری ایران: رویکرد دیرین ایران در پیشروی تدریجی از طریق #قلمرو_سازی با تکیه بر متحدین غیر دولتی خود در منطقه تغییر یافت. با این حال، تهران در سودای احیای #جنگ_سایهها همراه با پرهیز از برخورد مستقیم با آمریکا و اسرائیل است تا تداوم زدوخورد رودرو.