در شرایط کنونی به جای حمل نقش قربانی و گذاشتن اسم اختلالات مختلف روانی روی خود که باعث توقف میشود، نیاز داریم تابآوری روانی خود را توسعه و بسط بدیم. تابآوری ظرفیتی برای رویارویی، غلبه و حتی قوی شدن در مواجهه با تجربیات دشواره. تابآوری روانی ویژگی ثابت نیست و قابل یادگیریه.
راهبردهای تابآوری را میتوان به پنج بخش اصلی تقسیم کرد: هدف، خود، ارتباط، بدن و ذهن.
«هدف» شامل ارزشها و آنچه در زندگی برامون اهمیت دارد میشود. افراد تابآور تشخیص میدهند که چه چیزی برایشان مهم است، از علایق خود آگاه هستند و این دو را در زندگی روزمره خود مدنظر قرار میدهند.
بخشی از «خود» شامل عزتنفس، خودارزشی و خودشفقتی میشود. افراد تابآور از این نقاط قوت خود استفاده میکنند و راههایی را برای همسویی آنها با ارزشها و علایق خود پیدا میکنند. خودگویی مثبت لازمه یعنی با همان مهربانی و مراقبتی که به عزیزان نشان میدهیم با خودمون هم رفتار کنیم.
«ارتباط» پیوندهای عمیقیست که شما هم در روابط شخصی و هم در گروههای اجتماعی خود تجربه میکنید. ایجاد پیوندهای قوی و ایجاد حس تعلق برای تابآوری ما بسیار مهم است. افراد تابآور دائماً در حال یافتن راههایی برای بهبود و تقویت ارتباطات خود هستند. #اعتراضات_سراسری
«بدن» جنبه فیزیکیِ تابآوری است، به عنوان مثال: خواب، ورزش و رژیم غذایی. افراد تابآور عادتهای سالمی را در این زمینهها ایجاد میکنند. استرس بر جسم و همچنین ذهن ما فشار وارد میکند، بنابراین ایجاد عادات فیزیکی بخش مهمی از توانایی مقابله با موقعیتهای دشوار است. #اعتراضات_سراسری
«ذهن» میتواند بر یافتن جایگزیهای سازنده به جای تفکرات منفی یا تحریف شده، متمرکز باشد. افراد تابآور میدانند که مثبتاندیشیِ کور مفید نیست، و درعوض باید دنیا را از دریچهای متعادل و در عین حال خوشبینانه ببینند. #ژینا_امینی
سازههای اضافی که از این پنج دسته تغذیه میشوند، حل مسئله و ذهنآگاهی هستند. حل مسئله به شیوه موثر شامل تمایز بین آنچه میتوانید و آنچه که نمیتوانید تغییر دهید، و در نتیجه اقدام فعال برای یافتن راههایی برای مقابله با شرایط دشوار است. #مهسا_امینی
ذهنآگاهی یعنی داشتن آگاهیِ غیر قضاوتی، پذیرا بودن و پذیرش لحظهی حال. اساساً شامل توجه به کاری است که انجام میدهید، بودن در مکان و زمان. متعادل کردن همه این عناصر مختلف و به کار بردن آنها در زندگی روزمره میتواند به شما کمک کند تا تابآوری روانی خود را پرورش دهید/ #انقلاب۱۴۰۱
و یاد بگیرید که در مواجهه با چالشها و شرایط دشوار چگونه تلاش کنید.
این مطلب از نوشتههای Jacinta Jardine تهیه شده. کتاب تابآوری اثر کارن ریویچ، ترجمه مهسار مشتاق رو نخوندم اما یکی از دوستان توصیه کردن. #زن_زندگی_آزادی
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
وقت گذاشتن برای خود، حتی اگر فقط «تمرکز روی نفس کشیدن» یا «نشستن در سکوت» باشد، برای آگاهی از ذهن، بدن و شکل بودنمان در لحظه حال موثره. با این تکنیکها میتوانیم هیجان، افکار، اضطراب و سطوح انرژی خود را شناسایی کنیم که به نحوه مشارکت ما در مسیر انقلاب کمک خواهد کرد. #مهسا_امینی
چه چیزی میتواند من را بیشتر به «اینجا و اکنون» متصل کند؟ آیا نیاز دارم چیزی بخورم یا بنوشم؟ آیا میخواهم دراز بکشم و استراحت کنم؟ آیا دوست دارم محیطم را عوض کنم؟ با استفاده از روشهای گراندینگ (Grounding) میتوان توجه را روی نیازهای ذهن و بدن متمرکز کرد. #اعتصابات_سراسری
نفس کشیدن به صورت آگاهانه میتواند به کنترل اضطراب کمک کند. گاهی عمیقتر کردن نفسها؛ حتی برای لحظهای، میتواند به ما کمک کند تا اضطراب را تسکین دهیم، بدن را آرام کنیم و سیستم عصبی خود را بازیابی کنیم. #زن_زندگی_آزادی
مراقبت از خود وظیفهی ماست. پرورش خودآگاهی و خودشفقتی، درک حد و مرز روانی و جسمانی خود، تعیین و پذیرش هویت و سهم اجتماعی در میدان مبارزه از قدمهای مهم برای ایجاد همدلی با خود و دیگران است. اگر در این مسیر احساس میکنید که توان هیجانیتون کاهش یافته،/ #مهسا_امینی
و در فضایی مهآلود اوضاع را تحلیل میکنید، بدونید که تنها نیستید. سعی کنید حداقلهای مراقبت جسمی را رعایت کنید؛ خواب کافی، غذای سالم، و کمی تحرک جسمی. حد و مرز برای خودتون تعیین کنید، و سهم اجتماعی خود را براساس توانی که دارید تعیین کنید. #زن_زندگی_آزادی
برای نیازهای خود فضای امن ایجاد کنید، و در صورت نیاز از فضاهای خبری فاصله موقت بگیرید و ذهن و بدن خود را با تکنیکهای سادهی ذهنآگاهی و تنفسی آرام کنید. «مراقبت از خود میتواند بسیار ساده باشد،/#انقلاب۱۴۰۱
برای تغییر اجتماعی و سیاسی بزرگ در سطح انقلاب فقط به یک یا دو دسته مبارز نیاز نداریم، به انواع و اقسام نقشها و کنشها نیاز داریم که هر کسی متناسب با تواناییها و امکاناتش میتواند انجام دهد؛ این نقشها ثابت نیستند و در زمان و مکانهای مختلف ممکن است تغییر کنند!/
/بعلاوه، یک فرد یا گروه ممکن است چند نقش متفاوت و مکمل در این مسیر به عهده بگیرد.
دیپا ایر با طراحی نقشه اکوسیستم تغییر اجتماعی به خوبی درباره نقشهای متفاوت و مکمل انسانها و گروهها در کنشگری برای آزادی، عدالت، برابری و همبستگی توضیح داده است./
/مهمترین چیز این است که خودتان را از موج انقلابی که مردم و شهدای #زن_زندگی_آزادی راه انداختند جدا نکنید و نقش خودتان را پیدا کنید و همراه شوید. ببینید با توجه به وضعیت کنونی خودتان با کدام نقشها احساس هماهنگی بیشتری میکنید/
والدین کمالگرا زخمهای روانی عمیقتری در مقایسه با والدین دیگر بر روان کودک خود میزنند. والدین کمالگرا در وهلهی اول عشق و محبت خود را مشروط به عملکرد همیشگیِ بینقص کودک میکنند، علاوه بر این و بسیار مهمتر، هیجاناتی که به عنوان هیجانات «منفی» میشناسند مثل خشم و غم و ترس/
/را برای کودک خود ممنوع میکنند. در واقع توجه و عشق نه برای وجود «خود» کودک، که برای عملکردش به او داده میشود. بعدها کودکی که تجربه شکست خوردن بدون ترس از رهاشدن یا شماتت را نداشته باشد، همیشه ترس از عواقب شکست و طرد شدن را بر شانههای خود میکشد. در آنسوی طیف هم کودکانی هستند/
/که میدانند برای داشتن عشق والدین باید «کامل» باشند، ولی چون بخشهایی از «خود» آسیب دیده، در توان خود نمیبیند که به استانداردهای عالی والدین برسند، پس دست از تلاش میکشند و بینظمی و تنبلی رو در آغوش میکشند. در واقع فرد با پذیرش شکست خود را کامل از بازی روانی خارج میکند./
احساس بیمیلی شدید به برقراری رابطه جنسی با همسر/پارتنر؛ زود یا دیر به رختخواب رفتن برای فرار از رابطه. ساعتها در شبکههای مجازی وقتگذرانی برای اجتناب از چیزی که نمیخواهید! اگر در چنین چرخهای هستید، حتما با طرف مقابلتون «حرف بزنید»، و در صورت نیاز از زوجدرمانگر کمک بگیرید.
«اگر زوجین در سال اول ازدواج هر بار بعد از رابطه جنسی، یک سکه در بطری بندازند و بعد از اولین سالگرد ازدواجشان، هر بار که رابطه جنسی دارند، یک سکه از همان بطری بردارند، شیشه هرگز خالی نخواهد شد». این «تئوری بطری» یک باور غیرعلمی و فولکلورست.
/دادههای علمی نشان میدهد که کاهش میل جنسی شدید و معنادار نیست اما وجود دارد، چرا؟
مطالعهای توسط McNulty و همکارانش در سال ۲۰۱۹، زوجهای تازه ازدواج کرده را در سالهای اولیه ازدواجشان بررسی کردند. در طول چهار یا پنج سال اول ازدواج میل جنسی زن به طور پیوسته کاهش مییابد،/
مهاجرت میتواند یکی از بزرگترین تغییرات زندگی یک انسان باشد. هر چقدر تفاوت فرهنگی بین کشور مبدا و میزبان بیشتر باشد، مهاجر انرژی بیشتری نیاز دارد تا با شرایط جدید منطبق شود. عوامل زیادی در روند انطباق موثر است، همین هم باعث میشود که انسان مکانسیمهای انطباقی متفاوتی داشته باشند؛
/تجارب کودکی، سن، جنسیت، تحصیلات، پیشینه قومی و مذهبی، فرهنگ کشور مبدا، دلایل مهاجرت، تجربیات آسیبزا، مدت زمان انتظار برای روند اقامت و عدم اطمینان از آن، نگرش نسبت به مهاجران در کشور مقصد و همچنین شکل برخورداری از حمایت اجتماعی. پس همینطور که میبینیم تجربه مهاجرت برای هر/
/انسان ممکن است متفاوت باشد، پس انتظار اینکه چون شما مسیر مهاجرت را با دردسر کمتری طی کردید، همسایه یا دوست مهاجر شما هم باید مسیر مشابه را طی کند، انتظاری غیرواقعی است. قطعا الگوهایی وجود دارد، اما بدین معنی نیست که با قرار دادن افراد در فرمولی از پیش تعیین شده، خروجی مشابه/