خوب البته که از میان هر ۱۰ هزارنفر شما ، ۱۰ نفر کتاب #دوردنیادرهشتادروز اثر #ژول_ورن رو نخوندین والبته که دهها فیلم و سریال از این اثر بسیار جالب نویسنده آینده گرای فرانسوی دیدین .
اگر فقط برای یک سفر کوتاه هم که شده به فرانسه رفته باشید چیزی که تو چشمتون میخوره اینه که
۱.
چرا قهرمان مهمترین و هیجان انگیزترین کتاب ژولورن ، یک انگلیسیه ؟
یک نگاهی به نقشه حرکت 👇🏼 #فیلاس_فاگ قهرمان داستان بندازین ، خیلی چیزهارو نشون میده .
و یک نکته مهم دیگه که کامل کننده پاسخ به سئواله ، نقش کاراگاه فیکس مامور پلیسه که تا رسیدن فاگ به سان فرانسیسکو تمام
۲.
تلاشش رو میکنه تا فاگ را در قلمرو پادشاهی انگلستان نگهداره تا بتونه اونو بازداشت کنه و سپس در فرانسیسکو تمام زورش رو میزنه تا فاگ هرچه سریعتر از خاک آمریکا خارج و به سمت انگلستان بره .
برگردیم سر نقشه .
فاگ از لندن سفرش رو شروع میکنه و طبیعیش اینه که مستقیم و با
۳.
قطار بره به استانبول ، سپس با قطار بره به بغداد و سپس با ورود به مرز خسروی بره به سمت سراوان و وارد کویته بشه و بره به سمت بمبئی .
اما مسیر فاگ این نیست .
فاگ ابتدا میره به پاریس ، سپس راهش
رو دور میکنه و میره به سمت رم ، از اونجا با کشتی میره به قاهره و با عبور
۴.
از سوئز ، کل شبه جزیره عربستان رو با بدبختی و ادبار دور میزنه که با کشتی بره به سمت بمبئی و از اونجا با قطار میره به کلکته و سپس با کشتی به سمت سنگاپور و هنگکنک و ژاپن میره .
یادتون نرهها ، این کتاب اولینبار در ۱۸۷۳ در پاریس چاپ شده و پیش از آن نیز در مجله بصورت پاورقی
۵.
چاپ شده و میلیونها نفر اون رو خوندن ، کسانی که همین یکی دوسال قبلش سلطان صاحب قران ناصرالدین شاه قاجار شاه ایران را در پاریس و برلین و لندن دیدن .
اما این #ایران هیچ جایگاهی در داستان ژولورن نداره . فاگ خواننندگان رو با خودش به مصر ، عربستان ، یمن و هند
۶.
میبره ، اما ایران نه .
ساده است ، کتاب ژولورن میخاد بگه که تکنولوژی داره دنیارو تغییر میده و این چیزیه که در مورد ایران آن زمان اصلاً صدق نمیکنه .
ایران عصر ناصری ، هرچیزی که توش
باشه ، یقیناً از تکنولوژی و مظاهر جدید تمدن بشری مانند راهآهن و قطار و بنادر جدید و
۷.
خطوط منظم کشتیرانی در آن خبری نیست ایران عصر ناصری علیرغم پوشش و لباس پرزرق و برق شاهش ، سرزمینی است
منزوی از جهان متمدن ، سراسر نکبت و
بدبختی و رسوب کرده در جهان عصر پیشا مدنیت . فرض کنید قرار بود فاگ بخاد از ایران عبور کنه ، تا بغداد رو با راه آهن میومد
۸.
و مهم نبود ، اما بعدش یا باید میرفت بصره و با کشتی میرفت به هند ، که این مستلزم عبور از بغداد به سوی بصره
بود ، یا میومد به مرز مثلاً مهران و از انجا
از ایران عبور میکرد و میرفت به سراوان ، خودش حداقل ۳ ماه راه بود ، اگر میخواست بره به بوشهر و سوار کشتی بشه ، که باز
۹.
هم باید حداقل ۱.۵ ماه مسافتی رو طی میکرد که در همون عصر در اروپا طی ۱.۵ روز و در مصر طی ۳ روز طی میشد .
پس چرا ژولورن باید فاگ رو از ایران عبور بده ؟
ی نکته دیگه هم داستان داره ، باز به نقشه 👇🏼 نگاه کنید .
فاگ انگلیسیه و در سرزمینهای انگلیس حرکت میکنه ،
۱۰.
سرزمینهائی که همگی مستعمره انگلستان هستند و داستان رو کسی نوشته که فرانسویه و اتفاقاً در اون زمان فرانسه پس از انگلستان بزرگترین قدرت استعمارگر جهانه .
چرا برای دور زدن جهان فاگ از مستعمرات فراتسوی عبور نمیکنه ؟
برای پاسخ نیازی نیست من توضیح بدم ،
۱۱.
کافیه فقط نگاهی به خط سیر حرکت فاگ بکنید و وضعیت امروز این کشورهارو با مستعمرات فرانسه مقایسه کنید .
کشورهائی که مستعمره انگلستان بودن :
عربستان ، هندوستان ، سنگاپور ، هنگکنگ
کشورهائی که در آن عصر مستعمره فرانسه
بودند :
چاد ، ویتنام ، سیشل ، کبک ، هندوراس و ...
فقط
۱۲.
کافیه ی نگاهی به وضعیت امروز این کشورها بیندازید و آنها را با وضعیت امروز کشورهائی که مستعمره انگلستان بودهاند مقایسه کنید .
چه در اون زمان ، چه در این زمان ، ینی در
قرن ۲۱م در میان مستعمرات سابق فرانسه ،
بجز نکبت و بدبختی و ادبار و کثافت
۱۳.
چیزی نمیبینید و هنوز این کشورها از چرخه نکبت و بدبختی و غارت خارج نشدن .
عین #ایران چه در قرن ۱۹ ، چه در قرن ۲۱م از چرخه نکبت و بدبختی و کثافت و عقب موندگی خارج نشده ، ایران و تمام
مستعمرات فرانسه در قرن ۲۱م ، هنوز گرفتار فلاسفه فرانسوی ، تکنولوژی و صنعت
۱۴.
فرانسوی ، ادبیات فرانسوی ، تفکر فرانسوی و کمونیسم شکل فرانسوی هستند و هنوز هم که هنوزه از گردونه پیشرفت بشری خارج و بیرون هستند ، دنیائی که ازش خارج نخواهیم شد .
و همچنان که روباه پیر در تفکرات ما انگلستانه و شیطان بزرگ آمریکا ، حال آنکه از فرق سر تا مغز استخونمون فرانسویه
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
کالبد شکافی یک خیزش (۱) :
مقدمه :
اصلاً دوست نداشتم این مطلب رو بنویسم ، حدود ۱ ماه پیشم نوشتمش تا حالا ۴ شمارهاش رو هم نوشتم ، اما گفتم ولش کن ، بهتره بزارم این جماعت تو گند و کثافت خودشون دست وپا بزنن اما ، نمیزارین که .
چهارماه پیش بهتون گفتم که این داستان ژینا و زن
۱.
زندگی آزادی ی پروژه چپها بود ، برای پایین کشیدن رژیم و جایگزینی ان با جمهوری کمونیستی چپی .
اون موقع بهتون گفتم که این جماعت پادشاهیخواهان در این پروژه قراره نقش پیاده نظام رو بازی کنن و در به قدرت
رساندن این جماعت ، سنگ تموم بزارن و در آخر هم بشن عین کمونیستها و چپها در
۲.
سال ۵۷ .
حالا به لطف برنامههای جالب سیما ثابت روز به روز این پلان آشکارتر و شفافتر میشه این توئیت هم دقیقاً همین رو میگه .
اصل پلان رو این جماعت از ۹۶ استارت زدن . براساس این پلان ، اول باید بسیج تودهها انجام میشد ، با شعارهایی مثل #رضاشاه_روحت_شاد و
با اجازه بزرگترا ، ی فضولی دیگه بکنیم :
هرچقدر آقای خاص فعالیتهاش رو گسترش بده ، فاصلهاش به طور عجیب و غیرقابل تصوری از دیگران بیشتر و بیشتر میشه ، به نحوی که در نهایت کل این جماعتی که امروز خودشون رو در اون جایگاهی میبینن که اعمال و کردار ایشون رو قضاوت کنند ، کلاً
۱.
محو شده و فریادها تبدیل به زوزه خواهد شد هرچه فعالیتهای ایشون بیشتر بشه ، صدای این ادمها محو و محوتر میشه .
این مردم تا ی جائی به خزعبلات افرادی مثل هئئئئمووون سیدی و محمدرضانیکبخت و فرج سرکوهی گوش میدن ، بعدش نگاه میکنند به اکت و کنش بازیگران و بسیار بسیار
۲.
تفاوته مابین کسی که مثلاً با پدر پسرخواندهاش پادشاه هلند دیدار میکند ، با اون کسی که مهمترین اکت سیاسی تمام زندگیش اینه که مونیتور کامپیوترش رو تنظیم کنه روی صورت منحوسش که قیافه مانند نون باسقامشو ملت بهتر ببینند .
ولی خوب ، این که همهٔ ماجرا نیست ، کار باید به
مشکل بهاره سلیمانی پادشاهی و نهاد سلطنت و ... نیست ، مشکل این ادمهای حقیر و پست ، اینه که تمام باورها و اعتقاداتشون ، در مقابل چشمانشون داره میشکنه و فرومیریزه ، داستان این جماعت مثل اون ادمیه که ی عمر میگفت پدرم خدابیامرز ادم شریف و محترم و بزرگی بود که برای رفاه
مردم و آسایششون خودش رو به کشتن داد و حالا یکی پیدا شده و با سند و مدرک میگه ، به تمامی مردم میگه که پدر فلانی هیچی نبود بجز ی ادم بیشرف و بیناموس و بی همهچیز که هیچ دغدغهای نداشت مگر ارضاء شهوتهای جنسیش و به دست اوردن شهرت کاذب .
این #بهاره_سلیمانی همون آدمه ،
گوشاش رو گرفته که نفهمه و نشنوه که دارن کوس رسوائی پدرش رو بربامها میزنند . #بهاره_سلیمانی داره زجه و فریاد میزنه که نگین ، افشاء نکنید و فریاد نزنید که پدرانم مشتی رجاله و بیشرف و بیناموس بودن که برای هپروت و خزعبلات ادم کشتن و خودشون هم گیر افتادن .
تبریک بگم بهتون
قسمت دوم :
امروز میتوان با قاطعیت گفت که هیچکس هیچ پلانی برای روز پس از ، ندارد .
تمام گروههای جمهوریخواه ، چپها ، تجزیه طلبان ، #مجاهدین_خلق کلاً نقششون اینه که هیچ پلانی نداشته باشند ، الان شما از کادر رسمی مجاهدین بپرسید که پلان شما برای اقتصاد ، آزادی احزاب ، وضعیت
۱.
معیشت و ... مردم ایران پس از جمهوری اسلامی چیه ؟
با سیل بنیانکن فحش و تهمت و عربده کشی و .... مواجه میشوید .
الباقی گروهها هم عین مجاهدین و از همین مشکل رنج میبرند . یک گروه به اصطلاح #شورای_گذار درست کردن ، تایتل عنوان
تک به تک اعضاء آنرا یکتریلی نمیتونه
۲.
بکشه ، بعد چنان استبداد و دیکتاتوریی در انجا حاکمه که همشون کل کار رو دادن دست ی به اصطلاح مهندس به نام شریعتمداری و تاامروز حتی یکنفر از این به اصطلاح دکتر پروفسورهارو ندیدین . در تمام دوران اوج قیام مردم هم کلاً در افق
محو بودند .
و نکته فاجعه بار داستان اینه که در سمت
من میدونم و میفهمم دارید چیکار میکنید ، فقط مشکل کارتون اینه که این تاکتیکها قدیمیه و قبلاً تو این تلهها افتادم .
درمورد این حرف و منشنهای زیرش و .... هم باید بهتون بگم سیمین دوست قدیمی منه ، خیلی قدیمتر از همه شماهاست .
این توئیت هم. که ی شوخی بی مزه و بیمعنیه ،
اقای خاص هم ، برای کارهاش بعد از ۴۳ سال مبارزه و بودن در کوران حوادث سیاسی ایران ، نیازی به این حقیر و هیچکس دیگهای نداره .
سیمین هم شهریورماه بود به من گفت دارم فعالیتم رو میبرم به تلگرام و اینجارو دادم دست ادمین، بیا اونجا ، گفتم برای من امنیت نداره .
ینی گفتم که
بدونید این همه استاد استاد میکنید ، که بلکه بتونید ی چیزی از من بکشید بیرون که ببرید بگید فلانی برعلیه سیمین حرف زده ، باید تا تلگرام تشریف ببرید .
در نهایت ، بگم بهتون که وارد بازی شما نمیشم ، با سیمین و با هیچکس دیگری هیچکس دیگری کوچکترین اختلافی ندارم ، حتی اونائی
قسمت اول
یک #آسیب_شناسی بنویسیم اسمش رو بگذاریم مثلاً #آسیب_شناسی_آخر .
این جنبش ۱۴۰۱ از مشکلات ساختاری و بنیادینی رنج میبرد که علیرغم هیاهو و شانتاژ روزهای اولیه و خفه کردن تمام عقلای جامعه از سوی لومپنیسم حاکم بر فضای سیاسی ایران ، به مرور همین مشکلات خودشون رو به این
۱.
جنبش تحمیل و انرژی آنرا تخلیه و تبدیلش کرد به همین شیر بی یال و دم و اشکمی که میبینید .
از اینجا به بعدشم این جنبش یک جنبش تموم شدهاست و اگر چیزی میشنوید و میبینید ، همش ناشی از بیکفایتی حکومت و دولت فشل رئیسیه نه آرمانها و طرحهای اپوزسیون که از اول هم کلاً وجود
۲.
نداشت و هنوز هم نداره .
بزرگترین مشکل این جنبش در شعار اولیه آن تبلور یافت .
شعار #زن_زندگی_آزادی علیرغم اینکه هیاهو زیادی دورش به پاشد و هنوز هم از سوی چپها روش خیلی خیلی مانور داده میشه اما چیزی نیست مگر یک شعار باسمهای جهت یک صنف .
و البته ، نباید فراموش کرد که تمامی