کیان پردیس Profile picture
Jan 29 27 tweets 6 min read
فیسبوک حامد اسماعیلیون:
۴۴ سال پیش در این روزها هیچِ بزرگ از پله‌های یک هواپیما دست در دست مهماندار فرانسوی پایین آمد تا سلسله‌ی ضحاکیان را پایه بگذارد. او سلانه سلانه از پله‌ها بی‌هیجان پایین می‌آمد و می‌دانست در سایه‌ی خود داس بزرگی را پنهان کرده است که نماد بی‌واسطه‌‌ی مرگ...
...و نیستی‌ست. او می‌آمد تا دشنه زیر گردن ایران بگذارد. ایران برای او جز مشتی خاک نبود که باید به پای شریعت زانو بزند‌. ایران برای او بیش از چند کوه و دریاچه و کویر نبود که به فضل الهی و با نفسِ حقِ نایب امام زمان سر به راه خواهد شد و قدم در راه اسلام خواهد گذاشت.
عده‌ای از مردم او را خواسته بودند. دنیا بر آمدنِ او توافق کرده بود. چه می‌شد کرد؟ مترجمانِ سیّاس، ایده‌ی مهاتما گاندیِ ایران را به رسانه‌های غربی فروخته بودند و سکوتِ هیولاوش او که در نفس‌های عمیق ترس‌آورش پنهان بود در برخی انگار رویای نجات‌دهنده را زنده کرده بود.
او نجات‌دهنده نبود. او پیامبر دوران نبود. او تصویر مخدوشی در ماه نبود. او حتا پیرمرد وحشت‌انگیز روی اسکناس‌ها هم نبود. او گورکنِ بی‌سواد و بی‌مایه‌ای بود که بیل به دست به قول خودش برای آباد کردنِ گورستان‌ها راهیِ ایران شده بود. حال بنگرید.
اگر گورستان‌ها آن روز در گوشه و کنار ایران دیده می‌شدند حال در هر آرامگاهی در دنیا گورِ یکی از قربانیانِ او و اخلافش پیداست. از سنندج تا تورنتو، از زاهدان تا لندن، از تهران تا پاریس، از تبریز تا بُن، از مشهد و اصفهان و شیراز تا لس‌آنجلس و آمستردام.
گفته بود قدرت نمی‌خواهم. خلایق گمان کرده بودند تنها رهبری معنوی را بر عهده می‌گیرد. اما آخوندها که در مجلس خبرگان بر تخت نشستند چنان قانون اساسی‌ای نوشتند که او نه تنها رهبر ما ایرانیان شد، نه تنها قیم تمام شیعیان دنیا خوانده شد که او را رهبر مسلمین جهان خواندند.
از روز نخست رو بازی کرده بود اما عده‌ای همچنان او را می‌ستودند. او گفته بود بکشید. واضح و آشکار گفته بود بکشید اما انگار کسی نمی‌شنید. ابلهانی هم بعدها پیدا شدند تا انقلاب خمینی را خشونت‌پرهیزترین انقلاب معاصر بخوانند. بر هرکس لقبی گذاشت و دستور کشتن داد. گفت طاغوتی‌ست و بکشید.
گفت ساواکی‌ست و بکشید‌. گفت کُردِ تجزیه‌طلب است و بکشید. گفت بهاییِ زندقه است و بکشید. گفت ترکمنِ توده‌ای‌ست و بکشید. گفت زندانی سیاسی‌ست و بکشید‌. گفت نویسنده‌ی مُلحد است و بکشید‌. گفت شاعرِ کمونیست است و بکشید. گفت هم‌جنس‌بازِ منحرف است و بکشید. گفت بکشید و بکشید و بکشید.
گفت تیر خلاص بزنید و بزنید و بکشید. بوی خون در هوا پیچید. بوی خون بعدها در بوی گازوئیل کامیون‌ها، در دود کارخانه‌ها و در عرقِ تن کارگری که مزدش را نمی‌گرفت پیچید. بوی خون ماند و ماندنی شد.
او مُرده بود اما کرکس‌هایی که نام شهرشان را یدک می‌کشیدند چون اکبر رفسنجانی و علی خامنه‌ای و احمد خمینی و بسیاری دیگر زنده مانده بودند تا مُرده‌ریگِ راحلِ شرور را ابدیت ببخشند. پیش از مرگ، کلنگ بارگاه عظیم مدفن متعفنش را زمین زده بودند.
پاسدارجماعت پیِ تکه‌لباسی از جنازه‌ی او بود تا به چشم بکشد و کمی آن‌طرف‌تر والدینی بر گور گمشده‌ی جوان تازه خاک شده‌ی خود مویه می‌کردند.
نوه‌ای هم پس انداخته بود تا بعدها برایش زیارتنامه بنویسد و هر از گاهی به رفیق شکلاتی‌اش زنگ بزند که "هی رفیق! امروز صد نفر دیگر را هم کشتند. آیا وقتش نیست بیشتر از قبل از آقا حلالیت بطلبیم؟"
کشتن راز ماندگاری شد. سال‌ها گذشته بود اما کشتن در خوی آن‌ها باقی مانده بود. ممکن است قیافه‌ی برخی گوریل‌هایِ بهمن ۵۷ را مشاطه‌گران به هیات میمون‌های تزیینی درآورده باشند و ممکن است برخی گمان کرده باشند که دوران سازندگی و اصلاحات بر ما گذشته است اما کشتن همچنان حاکم بلامنازع...
...دوران جدید باقی مانده بود‌. گور در گور. از خاوران تا مازندران، از خوزستان تا خراسان، از کردستان تا بلوچستان، از آذربایجان تا گلستان، شمال به جنوب، شرق به غرب. گور در گور مکرر شده بودیم. اما وقتی هزاران مادر،...
... سرگردانِ گورستان‌ها شدند، حلقه‌به‌گوشانِ کشتار، مغرور از آن همه خون که بر دستان‌شان دلمه بسته است، عمارت سپاه پاسداران را بالا می‌آوردند. اطلاعاتی‌ها همه بیزینس‌من شده بودند‌. ماشین و خانه معامله می‌کردند و در فرنگ پیش از دشنه‌آجین کردنِ قربانی، قهوه‌ی فرانسه می‌نوشیدند.
سرداران، مشقِ تعمیقِ عمق استراتژیک می‌کردند. افسران لوله‌ی تفنگ‌شان را صیقل می‌دادند. آخوندها عمامه‌ها را کوچک‌تر می‌کردند و نقد فیلم می‌نوشتند‌. همه‌چیز حکومتی شده بود. آخوند حکومتی، ارتشیِ حکومتی، سلاخ حکومتی، تروریست حکومتی، حوزه‌ی حکومتی، فیلمساز حکومتی، نویسنده‌ی حکومتی،...
...هنرپیشه‌ی حکومتی، فوتبالیست حکومتی، وزنه‌بردار حکومتی، کمدین حکومتی و مهاجر حکومتی. فرار می‌کردیم اما برخی همچنان می‌گفتیم نه، آن‌قدرها هم بد نیستند‌. کشته می‌شدیم اما برخی همچنان می‌گفتند از قصد نزدند، همین‌که اعتراف کردند کار بزرگی بود.
سلاخی می‌شدیم اما برخی می‌گفتند عبایش خوشرنگ است، کلیدش خوش‌تراش است، مثل آن یکی بوی مستراح نمی‌دهد.
۴۴ سال گذشت اما خونِ بسیارانی که در دهه‌ی شصت، در جنگ، در زندان، در دانشگاه، در جنگل، در هواپیما، در خیابان، در کوه و در دریا ریخته شده بود در خون مهسا دختری از سقز شکوفه کرد.
زن، زندگی، آزادی چون گلبرگی سرخ بر عمامه‌های سیاه و درجه‌های طلایی سرداران روییده بود. دیگر کسی فریب نمی‌خورد. دیگر کسی نمی‌گفت نه، اصلاح‌شان خواهیم کرد. دیگر کسی نمی‌گفت منتظر نظریه‌ی پزشکی قانونی بمانیم. دیگر کسی نمی‌گفت ممکن است دادگاه‌شان عادلانه باشد.
همه می‌گفتند باید بروند. همه می‌گفتند به جان آمده‌ایم، باید بروند‌.
۴۴ سال گذشت اما در سال ۴۴‌ام دنیا زیر پای ایرانیان لرزید. ما همه می‌دانیم چه می‌خواهیم و همه می‌دانیم چه نمی‌خواهیم. ما بسیاری از اشتباهات را تکرار نخواهیم کرد اگر فقط به جنگیدن با دشمن مشترک فکر کنیم.
امروز روز منازعه با یکدیگر نیست. ما ناگزیریم در کنار هم بایستیم. راه دیگری نداریم. با ناسزا و جنگیدن با یکدیگر به مقصود نمی‌رسیم. ما زیباترین بچه‌های جهان را در خاک گذاشته‌ایم و باید به آن‌ها وفادار بمانیم.
ما رقصنده‌های شورانگیز و صداهای پر از شور زندگی را به خاک سپرده‌ایم و باید به مرگ‌شان معنا ببخشیم. اگر جمهوری‌خواهیم، اگر پادشاهی‌خواه، اگر از اقلیت‌ها هستیم اگر از اقوام، اگر از مهاجرین هستیم و اگر از ماندگان در وطن، اگر راست و اگر چپ، اگر نویسنده اگر معلم، اگر هنرپیشه اگر...
ورزشکار، اگر متدین اگر بی‌خدا، همه نیک می‌دانیم که جمهوری اسلامی برای ما زمین سوخته‌ای باقی گذاشته است و هزاران جنازه که در خاک کرده‌ایم. بسیاری از اشتباهات گذشته تکرار نخواهد شد اگر منازعات سیاسی را به بعد از سرنگون کردن ماتَرَکِ ابلیس واگذاریم.
انقلاب زن، زندگی و آزادی موج در موج خواهد بود. ترس‌ها فرو ریخته است و درگیری‌های بی‌دلیل فقط موج‌های بعدی را به تاخیر می‌اندازد. در کنار هم بایستیم. خوفِ استبداد در آینده را از خود دور کنیم. ترسِ تجزیه‌‌ی ایران را کنار بگذاریم. این ترس‌ها واقعیت ندارند. خیلی حرف‌ها داریم که بزنیم
از مشروطه تا امروز راه درازی آمده‌ایم و این سال، می‌تواند سالِ مهمی باشد تا بچه‌های ایران روزی در سایه‌ی ایرانی آزاد، دموکراتیک و سکولار بزرگ شوند. بر سر حداقل‌ها توافق کنیم و چاله‌ی دفن این جنازه‌ی پوسیده را بکنیم.
تندیس پوشالی را بر زمین بیندازیم و ایران را در برابر اسلام سیاسی به پیروزی برسانیم. شدنی‌ست. شدنی‌ست و ما همه در یک قایق به سوی نور می‌رانیم. کنار هم بمانیم تا سال ۴۵‌ام به عنوان سال پایانیِ این حکومت منحوس در تاریخ بماند.
#دادخواهی
#مهسا_امینی
#IranRevoIution

• • •

Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh
 

Keep Current with کیان پردیس

کیان پردیس Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

PDF

Twitter may remove this content at anytime! Save it as PDF for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video
  1. Follow @ThreadReaderApp to mention us!

  2. From a Twitter thread mention us with a keyword "unroll"
@threadreaderapp unroll

Practice here first or read more on our help page!

More from @behaak

Jan 28
آیا فکر می‌کنم افرادی که برای مدیریت اپوزیسیون مطرح هستند، نفوذی جمهوری اسلامی هستند؟ احتمال آنرا کم می‌دانم.
در حلقه‌ی مشاوران آنها چطور؟ سلول‌های وابسته به جمهوری اسلامی که در مواقع مورد نیاز بتوانند بر تصمیمات آنان تاثیر بگذارند؟
بسیار محتمل است.
#مهسا_امینی
این سلول‌ها طرفدارانی سرسخت و وفادار می‌نمایند. مشاوره‌های بد می‌دهند. شوهای پر سر و صدا و کم بهره پیشنهاد می‌کنند. با شناخت حساسیت‌های جامعه یا طرفداران گروه‌های دیگر، سعی در فعال کردن گسل‌ بین گروه‌ها دارند. به کانالیزه کردن افراد علاقه دارند.
#زن_زندگی_آزادی
بر اکثریت بودن طرفدارن آنان و باج ندادن به دیگران تاکید می‌کنند. شعارهای تک و توک را برجسته می‌کنند تا با ارائه‌ی تصویری معوج از جامعه، ذهن رهبران را از واقعیت جامعه جدا و روند تصمیم‌گیری صحیح آنان را مختل کنند.
رهبران بزرگ منتقدان را می‌ستایند و چاپلوسان را خوش ندارند.
Read 5 tweets
Jan 27
شما حق دارید بدانید من در موارد اختلافی، چگونه فکر می‌کنم. به جای حدس زدن، صریح و بی‌لکنت از خودم بشنوید:
۱. ایران و حفظ یکپارچگی آن برای من یک اولویت اساسی است.
۲. اقوام، فرهنگ‌ها، زبان‌ها و گویش‌های این سرزمین هستند که ایران را می‌سازند. بدون آنها ایران بی‌معنی است.
ساختار سیاسی مطلوب از دید من، ساختاری کاملا دموکراتیک و با حداکثر آزادی برای رشد و اعتلای فردی است.
۳. حفظ زبان پارسی به عنوان زبان میانجی یک ضرورت ملی است. در کنار آن سیستم آموزشی باید آموزش زبان‌های مادری و ادبیات آن را نیز به عنوان حلقه‌های تکمیلی در آموزش‌های خود ارائه دهد.
۴. اقتصاد، فرهنگ و اداره‌ی مناطق باید تمرکززدایی شود. سیاست خارجی و نیروهای نظامی باید در اختیار دولت مرکزی که نماینده‌ی تمام شهروندان ایران است باشد.
۵. پرچم ایران یک نماد و قرارداد ملی است. من پرچم شیر و خورشید را می‌پسندم، اما شکل پرچم نیز می‌تواند در یک رفراندم ملی تعیین شود.
Read 4 tweets
Nov 3, 2022
۲ هفته قبل از قتل #مهسا_امینی به دست ماموران گشت ارشاد، نتایج یک نظرسنجی در فصلنامه دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع ملی و تحقیقات راهبردی جمهوری اسلامی ایران منتشر شد‌، که در کنار انبوه خبرها، به آن چندان توجه نشد: از هر چهار ایرانی، سه نفر در اعتراض‌ها شرکت خواهند کرد.
۲۵ شهریور و با اعلام خبر قتل #مهسا_امینی به دست گشت ارشاد، اولین تجمع‌ها اطراف بیمارستان کسری که او در آن درگذشت، شکل گرفت. مردم در روز جان باختن او خشم‌گینانه، در شعارهایشان کلیت جمهوری اسلامی را نشانه گرفتند. مسئولین جمهوری اسلامی نیز از همان ابتدا به همان شیوه‌های همیشگی...
...ابتدا انکار تقصیر و همزمان استفاده از ابزارهای سرکوب دست زدند. اکنون که قریب دو ماه از آغاز #انقلاب۱۴۰۱ می‌گذرد و حکومت از تمامی ظرفیت دستگاه پروپاگاندا، تمام برگ‌های سرکوب خشن خود استفاده کرده، چرا بر خلاف اعتراضات سال‌های ۹۶ و ۹۸ موفق به سرکوب، ارعاب و خاموش کردن جمعیت...
Read 15 tweets
Jun 27, 2022
سال 90 یه دانشجوی دکترای روانشناسی استنفورد به نام الیزابت نیوتن یه بازی/آزمایش ساده و جالب کرد. بازی این بود که افراد یه گروه یه ترانه خیلی معروف رو تو ذهن انتخاب می‌کردن و ریتمش رو با مداد روی میز میزدن (گروه تق‌زن‌ها) و افراد گروه دوم گوش می‌دادن و باید حدس می‌زدن چه ترانه‌ایه
ترانه‌ها خیلی معروف بودن در حد «تولدت مبارک» و «اتل‌متل‌توتوله» و «عمو زنجیرباف» ما. آزمایشگر از گروه تق‌زن‌ها پرسیده بود به نظرتون چند درصد گوش‌دهنده‌ها می‌تونن ترانه شما رو درست تشخیص بدن و جوابشون این بود که پنجاه درصد.
یعنی حدس می‌زدن از هر دو نفر یه نفر می‌تونه ترانه رو از روی تق‌تق‌ها درست تشخیص بده. حالا واقعیت چی شد؟ فقط دو و نیم درصد گوش‌کننده‌ها تونستن درست تشخیص بدن. یعنی یک نفر از هر چهل نفر!
چرا اینطوری شد و چه اهمیتی داره این بازی؟
Read 8 tweets
Jan 14, 2022
در دفاع از آن سه دختر بوم بوم کننده
سه دختر نوجوان متن ترانه‌ای را تبدیل به شعری اروتیک کرده و همخوانی کرده‌اند. حال ویدئوی ضبط شده‌ی این اتفاق، در دست‌های لمس‌کننده می‌چرخد. انگار نیشتری به دمل چرکین و مهوع اخلاق‌مداری دو روی سرکوب شده‌‌ خورده و تمام کثافت و چرک آن نمایان می‌شود
مشتی جلقی پورنوبین، بر اخلاق از دست رفته می‌گریند. گرگ‌های آلفای مجازی و توله سگ‌های توسری‌خورده‌ی واقعی، بر نبودن دست کنترلگر بر سر این دخترکان افسوس می‌خورند. ناموس‌پرستان، از غیرت نداشته‌ی پدری که داس بر دست، سرشان را نبریده خشمگینند.
آن یکی که با لب‌هایشان تحریک شده. گروهی رو ترش می‌کنند که ما هم نوجوون بودم، کی اینقدر وقیح بودیم والا...
نه خانم! نه آقا! تو هم که اکنون ترازوی شکسته‌ی یک کفه‌ی اخلاقگرایی را سالوسانه به دست گرفته‌ای، در این سنین همین بودی.
Read 8 tweets
Sep 24, 2020
۴۲ سال

"۴۲ ساله که براندازها می‌خوان این حکومت رو ساقط کنن و هیچ غلطی تا حالا نکردن. بعد از اینم هیچ غلطی نمی‌تونن بکنن."

"۴۲ ساله که این آخوندا سوارن و حالا حالا هم پیاده نمی‌شن. آخرش هم توافق می‌کنن و می‌مونن."

احتمالا همه‌ی شما این دو جمله رو از دو پایگاه مختلف فکری شنیدین.
یکی از طرف طرفداران و دیگری بعضی مخالفین حکومت. اما بیایید این ۴۲ سال رو از نگاه تاریخی و تغییر نسل ببینیم. ظهور یک نسل حقیقی و یک آگاهی نسلی متمایز، نتیجه حوادث تاریخی بزرگیه که افراد در حدود ۱۷ تا ۲۵ سالگی در داخل یک کشور ، به طور مشترک تجربه می‌کنن.
در تغییر نسل‌ها، ارزش های نسل قبل به طور کامل از بین نمی رن و نسل جدید دست به باز تعریف ارزش‌ها و افکار و ایدئولوژی های حاکم می‌زنن به طوری که یک سیستم ارزشی مستقل زاده می‌شه.
Read 10 tweets

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3/month or $30/year) and get exclusive features!

Become Premium

Don't want to be a Premium member but still want to support us?

Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal

Or Donate anonymously using crypto!

Ethereum

0xfe58350B80634f60Fa6Dc149a72b4DFbc17D341E copy

Bitcoin

3ATGMxNzCUFzxpMCHL5sWSt4DVtS8UqXpi copy

Thank you for your support!

Follow Us on Twitter!

:(