رشتو
مروری گذرا از تاریخ نسل کشی کُردها در جغرافیای سیاسی ایران
سرکوب،کشتار و قتل و عام بعنوان ابزاری برای حذف و سانسور کُردها ازجانب حکومتهای مرکزی ایران بکار گرفتەشدە است.بدینگونە کەکشتار و نسل کشی بخشی از کردار وسیاست حکومتها علیەملت کُرد و دیگر ملل ایران تا کنون بودەاست تا
۱
از این طریق صدای هویت خواهی کُردها را در نطفە خفە نمایند و خواستەهایشان نادیدە گرفتە شود و در طول زمان بە فراموشی سپردە شوند و در آنسوی تاریخ نگە داشتە شوند.
اما خوشبختانە کُردها توانستەاند این مراحل از کشتار و حذف سیستمایک را با وجود هزینەهای گزاف انسانی با موفقیت سپری نمودە و
٢
از اضمحلال جان سالم بدر برند و از نابودی و منقرض شدن نجات یابند.
ضروری است کە مروری گذرا بە چند نمونە از کشتارهای جمعی و نسل کشی کُردها در جغرافیای سیاسی ایران در مقاطع مختلف تاریخی داشتە باشیم،تا از این طریق و در ادامەی مباحث ورودی داشتە باشیم نسبت بە کشتارهای کُردستان در عصر
٣
معاصر:
-جنگ چالدران(١٣ اوت ١٥١٤ میلادی)[٢٠]: این جنگ خونبار کە میان دو امپراطوری صفوی و عثمانی اتفاق افتاد و ٢٢٠ سال جنگ، کشتار ونسل کشی و عدم توجە بە خواستەهای هویت خواهانەی کُردها نتیجەی این جنگ خانمان سوز تا کنون است. در زمان
٤
اتفاق جنگ چالدران بیش از دو میلیون و سیصد هزار کُرد از سرزمین خود تبعید و با استفادە از نیروی قهریەی صفوی بە خراسان واقع در شمال شرقی ایران کوچاندە شدند و این کوچ بر مبنای سیاست امپراطوری صفوی نسبت بە پاکسازی نژادی کُردها بود.[٢١][٢٢]
٥
– شاە عباس صفوی در سال ١٦٠٩ میلادی با هجوم و لشکرکشی بە «قلعە دم دم» کشتار خونینی انجام میدهند. این فاجعە بە اندازەایی بزرگ و وسیع بود کە اسکندر بیگ ترکمان – تاریخ نویس کاخ شاە عباس صفوی- در کتاب «تاریخ عالم آرای عباسی» بە آن فاجعەی انسانی اشارە می نماید و
٦
شاە عباس را شخصی ظالم و جنایتکار و دشمن کُرد معرفی می نماید.[٢٣][٢٤]
– دولت مرکزی ایران در دوران سلطنت فتحعلی شاە قاجار با هجوم و لشکرکشی بە کُردستان و قتل و عام مردم عشایر «هرکی» و «بلباس» سیاست نسل کشی کُردها را مانند سلاطین پیش از خود ادامە می دهد.
انزجار و تنفر سلطنت قاجار
٧
نسبت بە کُردها بدین اندازە بود کە «عباس میرزا»[٢٥] پسر و جانشین فتحعلی شاە قاجار با نیت کشتار و قتل و عام مردم اقدام به تغییر دموگرافی اسکان کُردها میکند[٢٦]
– کشتار دە هزار نفر مردم مهاباد و حومە و غارت شهر توسط قشون روسیەی تزاری در سال ١٩١٦ میلادی
٨
آقای عزیز ولیانی سال ١٣٩٦ شمسی در کتابی بە زبان کُردی تحت عنوان «فاجعەی تاریخی ١٩١٦،کشتار کوردها توسط قشون روسیەی تزاری»[٢٧]با استفادە از اسناد تاریخی و مجموعەایی از تحقیقات و مقالات دیگر محققین، جزئیات تکاندهندەی این فاجعە را مورد مطالعە قرار دادە است.
دولت عثمانی با هدف گسترش
٩
مستعمرات و کشور گشایی، جنگهایی را بنام دین بر منطقە تحمیل نمودە بود، کە متاسفانە با توجە بە ساختار اجتماعی، دینی و سنتی کُردستان، آنان توانستە بودند جمع کثیری را بە حمایت از خود درآوردە و بە صفوف لشکریان خلیفە اسلام جذب نمایند. بطور کلی کُردها این جنگها را بسان فرصتی میدید کە
١٠
بتوانند از این طریق بە خواستەهای هویتی خود نائل آیند.[٢٨]
سرانجام این جنگهای خانمان سوز در جهت منافع خلافت عثمانی، کشتار بیشتر از هفتصد هزار کُرد را بە همراە داشت.[٢٩]
طبق اسناد تاریخی بدست آمدە قشون روسیەی تزاری در رقابت با لشکریان عثمانی و بە بهانەی کشتە
١١
شدن سر کنسولشان در مهاباد در تاریخ ١٤ ربیع الاول ١٣٣٤ قمری مصادف با ٢٠ ژانویەی ١٩١٦ مردم مهاباد را قتل و عام می کنند و اقدام بە غارت و ویرانی کامل شهر می نمایند.[٣٠]
در مورد آمار و ارقام قربانیان از منابع گوناگون اتفاق نظر وجود ندارد، اما فاسوم- یکی از میسیونرهای آمریکائیان-
١٢
تعداد کشتە شدهگان را دە هزار نفر تخمین می زند. اما بە استناد گزارش آقای محمد اقبالی پسر حاجی رحیم اقبالی، از نگهبانان و مسئول کفن و دفن قربانیان آن فاجعە، ایشان بە تعداد ٨٩٨٠ نفر قربانی در داخل شهر مهاباد اشارە مینماید.[٣١]
پاکسازی نژادی کوردها با آغاز مدرنیزە کردن ایران
١٣
همانگونە کە اشارە نمودم،کُردها در دورانهای گوناگون مورد غضب حکومتها و دولتهای مرکزی واقع گشتەاند.این چرخە از نسل کشی و کشتار و پاکسازی نژادی کُردها مداوم در حال تکرار شدن است وحتی با ورود مدرنیتەبە ایران چرخهای آن لحظەایی از حرکت باز نایستاد.رضا خان میرپنج مشهور بە رضا شاە[٣٢]
١٤
[٣٣] بیش از ٤٠٠٠ کورد از عشیرەی «جلالی» را با نیت پاکسازی نژادی از ماکو بە شمال خراسان تبعید نمود.
با بدست گرفت سلطنت پهلوی توسط محمدرضا شاە -فرزند و جانشین #رضا_میرپنج- جمهوری خودمختار تازە تاسیس کُردستان بعداز٣٣٣ روز سقوط کرد و رئیس جمهور آن،قاضی محمد بهمراە یارانش
١٥
بە دار آویختە شدند. و در دوران زمامداری #محمدرضا_پهلوی تقریبا بیش از ٢٥٠٠٠ کورد کشتە و ناپدید شدند.[٣٤]
١٦
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
#رشتو
نقدی بر «همبستگی ناپایدار» سەگانە #شورای_گذار#شورای_تصمیم و #مشروطە سعی میکنم تناقضات را یادآور شوم.
دراین نوشتە از مقالات و خوانشهای دکتر کامران متین استفادە نمودەام.
١-مفهوم«تمامیت ارضی»درحقوق بین الملل کاربرد دارد و تعریف میشود و هیچ ارتباطی بە مسائل درون کشوری ندارد.
١
و تبدیل بە ابزار سرکوب و دیگریهای ذهنی است کە بتوان بوسیلەی این اصطلاحات برساخت «ابتذال شر» بە یک نورم طبیعی جلوە دادە شود.
در ادامەی بند اول از یک اصطلاح ترکیبی «یکپارچگی ملی» استفادە شدە کە همان «همگەن سازی» و «یکسان سازی» است. کە بر مبنای استدلالهای دکترین دولت-ملت متمرکز و
٢
تمامیت خواە تعریف شدە و این نوع نگاە همان فرآیند تشکیل «هویت ملی» بر مبنای قبول نکردن «هویتهای جمعی متفاوت» در جغرافتای سیاسی ایران است.
تاریخ تشکیل کشور ـ ملتهای اروپایی، خود گواه است بر دشواری فرایند ملت سازی. اغلب این کشورها ـ به استثناء معدودی ـ یک یک دوران نسبتاً طولانی
٣
#رشتو_٢
تاریخ حذف هویت ملی و قربانیان این گونە از سانسور حکومتی در خاورمیانە از دیر باز صفحات خونینی در ذهن و اندیشەی تاریخ سیاسی-هویتی و کلیەی ابعاد فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی کردها بە جا گذاشتە است.
دولتهای مرکزی جعرافیای سیاسی ایران با فرضیات و تئوریهای توطئە برای
١👇🏽
بقا و تثبیت و دوام شالودەی حکومتی خود همیشە نیازمند «دشمن ذهنی» بودەاند و بدین ترتیب ملیتها و اقلیتهای بیرون از حلقەی قدرت،بە بهانەهای واهی حفظ تمامیت ارضی و نگهبانی از ارزشهای ملی و حکومتی با ساختار دولت-ملت -بە معنای واحد آن-جزو قربانیان این توطئەها بودەاند. در نهایت در تقابل
٢
وتضاد بین خواستەهای مشروع ملیتها و حکومتهای مرکزی جغرافیای سیاسی ایران درطول تاریخ شاهد نقض مداوم حقوق بشر و فجایع بزرگ بشری و نسل کشی درتمامی ابعاد انسانی،فرهنگی،جنسیتی،اقتصادی و زیست محیطی و بیوساید و دیموساید بودەایم.
در ادامە نگاهی گذرا بە مفهوم نسل کشی و انواع آن میپردازم:
٣
تودهها را خلق میکنند. تودهها را به وجود میآورند تا به ابزار دست خویش بدلشان کنند. چگونه؟
با دستکاری ذهن و زبانشان. با مختل کردن قدرت اندیشهشان که صواب را از ناصواب تشخیص ندهند. تودهها را مقلد بارمیآورند و بدون پرسش.
١👇
آنها سوال نمیکنند و نمیگویند چرا و چگونه. فقط میگویند بگویید چه را باید اجرا کنیم. توده فردی است که قدرت تخیل، تفکر انتقادی و امکان اندیشیدن مستقل و بیپروا را در خود از بین برده است. پادزهر توده همان اندیشه مستقل و آزاد است.
٢👇
ذهن و زبان انتقادی که قدرت پرسشگری و چون و چرا را درخود خفه نکرده باشد.
نژادپرستان و ناسیونالیستهای رادیکال، نئوفاشیستها هنوز به تودهها و خلق جامعه تودهای نیاز دارند. اشباح ایدئولوژی هنوز با ماست. آنها برای تحقق توهمات نژادی، زبانی و مذهبی خود باید تودهها را فریب دهند.
٣👇