کودتای سوم حوت و رضاشاهی که خود را به استعمار تحمیل کرد (۱) :
وقتی خودت سواد کافی نداشته باشی ،
دنبال فهمیدن واقعیت هم نباشی و اکتفا بکنی به اون چیزی که اجنبی برات مینویسه و درواقع بهت حُقنه میکنه ، میشه مثل ایشون 👇🏼، که برای موجه نشون دادن رضاشاه ، آویزون سرریدر بولارد
۱.
میشه ، یا میشه مثل چپها و الدنگهای بسیجی و مزدور که برای توجیه گوه خوریاشون ، آویزون جفنگیات و خزعبلات آیرونساید میشن که گوه خوری کرده کودتای ۱۲۹۹ رو من کردم .
اما واقعیت چیه ؟
- ایا رضاشاه کودتا کرد ؟
پاسخ : بله
- آیا انگلستان میخواست در ایران کودتا بکند ؟
پاسخ : بله
- ایا
۲.
انگلستان قصد داشت #رضاشاه_کبیر
رو به قدرت برسونه ؟
پاسخ : به هیچوجه
- آیا فرد مورد نظر انگلستان برای انجام
کودتا رضا شاه بود ؟
پاسخ : به هیچ وجه انگلیسها از رضاشاه کبیر نفرت داشتند
- پس فرد مورد نظر انگلستان برای انجام کودتا چه کسی بود ؟
پاسخ : ۳ نفر ، سید حسن مدرس ،
۳.
شاهزاده
فیروز فیروز و سیدضیاءالدین طباطبائی که در نهایت ، با اصرار ایرونساید و سفیر
انگلستان ، نورمن ،سیدضیاءالدینطباطبایی برای رهبری کودتا برگزیده شد .
- پس چرا رهبری کودتا رو #رضاشاه_کبیر برعهده گرفت ؟
پاسخ : براساس طرح انگلستان ، قرار بود
پس از به قدرت رسیدن سیدضیاء
۴.
نیروهای مسلح ایران منحل و زمام امور نیروی نظامی جدید رو بدن به افسران انگلیسی و در ارتش نوین ، جائی برای هیچکدام از فرماندهان ایرانی ، از جمله رضاشاه کبیر نبود و براساس برنامه قرار بود حتی رضاشاه هم بازنشسته بشه .
داستان ایران از ۱۹۱۵ شروع شد و بطور
۵.
خیلی خاص از قرارداد کنستانتینوپل و تصمیم و توافق ۳ قدرت انگلستان ، روسیه تزاری و فرانسه بر سر تقسیم مجدد خاورمیانه و انحلال کشوری به نام ایران شروع شد .
هر ۳ قدرت کل منطقه را مابین خود تقسیم کردند ، از جمله ایران که به ۲ قسمت تقسیم شد .
شمال ملحق شد به خاک روسیه و جنوب
۶.
هم توسط هم به انگلستان واگذار شد تا کشوری به نام فارس تشکیل بشه و شاهزاده عبدالحسینمیرزافرمانفرما هم شاه بشه و سلسله فرمانفرمایان رو تشکیل بده .
این طرح فوق سری ابتدا توسط سازمان اطلاعات رایش آلمان کشف شد و آلمانها قضیه رو به #حسین_علا معاون وزیر امورخارجه وقت گفتند و
۷.
وی فردی به نام حسین اردبیلی که اون زمان مدیر روزنامه ایران بود
مسئله رو فاش و
جنجالی در سطح بین المللی راه افتاد که
بالاخره منجر به اعتراض شدید رئیسجمهور وقت آمریکا وودروویلسون شد .
اما چیزی که به داد ایران رسید ، وقوع انقلاب روسیه و سرنگونی حکومت تزارها توسط بلشویکها
۸.
بود . به زودی حکومت انقلابی تمام قراردادهای سری ومخفیانه تزارها را منتشر کرد و مسجل شد که قرار بر تقسیم و انحلال ایران صحت داشته است .
اما همین انقلاب بلشویکی ، خودش شد موجب استحکام ایران ، ینی انگلستانی که در ۱۹۱۵ به دنبال انحلال ایران بود ، حالا و
در ۱۹۱۸ ، افتاد
۹.
به دنبال اینکه در ۳ کشور ایران و ترکیه و افغانستان حکومتهای
مرکزگرا و قدرتمند مستقر کنه .
در ۱۹۱۹ ، انگلستان بعد از برآورد وضعیت ۳ کشور مطمئن بود که ایران از همه بدبخت تر و بیعرضه تره و وحشیتر از ان است که بتواند خودش رو اداره کنه و همچنین با
وجود
۱۰.
اختلافات طبقاتی شدید و رهبران بسیار فاسد امکان فروافتادنش در دام کمونیسم بیشتره . اینه که تصمیم گرفتند تا اداره امور ایران رو راساً برعهده گرفته و ایران را مانند افغانستان به یک کشور تحت قیمومیت تبدیل کنند .
قرارداد به هم خورد و نشد .
برای همین
۱۱.
انگلیسها رفتند سراغ پلان B ، پلان بی انگلستان این بود که یک دولت مرکزگرای قدرتمند در ایران مستقر کنه که نیروهای
فعال کمونیست و سمپات شوروی رو سرکوب و قلع و قمع کنه .
برای این کار هم ۲ گزینه وجود داشت
۱. استقرار یک حکومت شیعی و فوق مذهبی عین جمهوری اسلامی به رهبری
۱۲.
سیدحسنمدرس
۲. استقرار یک دولت دستنشانده نوکر اما مدرن به ریاست فیروز فیروز
بعد از بحث و جدل و بگومگوهای فراوان ،
تشخیص داده شد
که مورد اول ، به
علت اینکه ذات بسیار مخربی داره برای فعلاً مناسب نیست ، زیرا زمینه را به مرور زمان و با گسترش اگاهی مردم از ماهیت
۱۳.
حکومت دینی برای فعالیت کمونیستها مهیا میکنه و درنهایت پای کمونیستهارا به خلیج فارس و خاورمیانه باز میکنه .
پس اداره مستعمرات رفت سراغ شازده فیروزمیرزا و پس از توافقات وی به سوی ایران حرکت کرد ، اما در همین اثناء سروکله سیدضیاء پیدا شد که با ی پلن جدید ، مبنی بر تعهد وی به
۱۴.
احیاء قرارداد ۱۹۱۹ در دفتر نورمن پیداشد .
( کل مطالب این بخش را از حداقل ۶ کتاب معتبر در آوردم ، همچنین اسناد مناشرشده وزارت امور خارجه انگلستان )
سیدضیاء با عنوان روزنامهنگار جوان ، رئیس کمیته آهن و داشتن چندین کادر
۱۵.
بسیار باسواد ، اما غیر قجری فردی عالی بود و میتونست به خوبی نقش یک ضد استبداد درجه یک غیرقجری تندرو رو بازی کنه .
گزارشات نورمن ، کلاً تصورات را به هم زد و امید احیاء قرارداد ۱۹۱۹ را در دل سیاستمداران انگلیسی زنده کرد
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
دیگه همتون میدونید که این #الیور_کرامول اولین و آخرین پرزیدنت تاریخ انگلستان بود ، الیور معتقد بود که نظرکرده خداست و خلاصه خداوند منان کلی نوشابه براش باز کرده . حقم داشت ، چرا که کرامول هیچ نظامیگری سرش نمیشد ، اما قزنقورتکی و الابختکی در ۲ نبرد سرنوشت ساز اِجِهیل و
۱.
گینزبرو زد نسل ارتش شاه رو آورد جلو چشمشون و همه رو زد ترکوند .
کرامول از سپاهیگری فقط ۱ کاربلد بود و اونم این بود که ی تعدادی سوارنظام میفرستاد جلوی سوارنظام شاه ، تا درگیری شروع میشد ، سربازاش فرار میکردن تو جنگل و سوارنظام شاه هم میرفت دنبالشون و در جنگل میفتادن
۲.
تو کمین و کشته میشد ، بعدم کرامول دستور حمله سراسری میداد و ارتش شاه تِلِنگش در میرفت و الفرار .
کرامول میگفت مگه میشه من در تمام جنگهام همین ۱ تاکتیک رو بکار میبرم و همیشه هم ارتش حرفهای شاه گول میخوره و شکست میخوره ؟ و از اونجائی
که چنین چیزی ممکن نیست ، پس من نظرکرده
جزو اولین لیموزینهای تاریخه .
اولین دسته از لیموزینهائیه که قسمت راننده از قسمت سرنشینان جداست .
به سفارش خاص جناب کلنل رضاقلیخان خسروی رئیس بانک پهلوی برای پیشکش به #رضاشاه_بزرگ به کارخانه #پیرس_آرو سفارش داد
لیموزین پیرس آرو در ۱۳۰۹ به نمایندگی شرکت در تهران سفارش داده شد به مبلغ ۳۰.۰۰۰ دلار با مشخصات زیر :
آب طلاکاری کلیه یراق آلات برنزی ماشین مانند دستگیرهها، قاب پنجرهها، قاب چراغها و سپرها؛
تودوزی ماشین از ابریشم اعلا؛
کفپوش پشمی مرغوب روسی.
همزمان یک خودرو دیگر هم
سفارش داده میشه که بعدها بنا به دلایلی نامعلوم ، رکاب اون یکی رو روی این نمونه منحصر به فرد میگذارند .
دستگیرهها ، جاسیگاری و این آرم تاج پهلوی 👇🏼 نیز ازطلاست .
بعد از انقلاب هم این خودرو منتقل شد به موزه خودروهای سلطنتی .
آخرین خبر اینه که با صدورحکم حکومتی مبنی بر
این توئیت از عجایب شد ، تقریباً از ۲۰۱۶ ، ۱۷ به بعد دیگه این سطح از بیشعوری و حقارت و نفهمی رو یجا ندیده بودم .
ی حجم عظیمی از منشن نویسها ، اصلاً مطلب رو نخوندن ، فقط جمله اول توئیت روخوندن و گاله رو باز کردن هرچی لایق پدر ومادرشون بوده رو گفتن ، سطح نازل و بیشعوری
جوریه که نمیشه از ی سبک ادبی و سارکاستیک برای رسوندن یک مطلب استفاده کرد ، چنین چیزی تا حالا به گوش این جماعت نخورده .
این گله زبانداران بدون چوپان ، حتی نگاه نکردن ببینند هشتگها که برای جلب توجه خواننده زده شده چیه ؟ چرا زده شده ؟
فقط با خوندن جمله اول توئیت چاک دهنشون رو
باز کردن .
بعد همینا میگن سام رجبی آسایشگاه روانی بوده و مسخرهاش میکنند .
اما سئوال عجیب و مهمی که پیش میاد اینه که از ملتی که انقدر بیشعور و نفهم و گاومسلکه چطور باید انتظار داشت که در فردای ایران قانون اساسی جدید رو بخونه و بهش رای بده ، یا نده ؟
دیکتاتوری از درون
معرفی یک #فیلم
سریال #ازسردسیر یک سریال در ژانر جاسوسی و رازآلوده .
داستان با ورود یک سینگل مام و دخترش به مادرید شروع میشه و در دنباله معلوممیشه که این مادر یک جاسوس و پرستوی اطلاعاتی #KGB بوده که سالها قبل از سازمان بریده ، در امریکا هویت و نامی جدید برای خودش ساخته
ازدواج کرده و صاحب دختری شده .
حالا #CIA مجبورش میکنه به همکاری
فیلم دائم فلاشبک میزنه به دوران نوجوانی وی که در موسکو کارآموز بوده و افسر رابطش یک زن زیبا ، اما بسیار خشن روس بوده که وی را تحت شدیدترین شکنجههای روحی و جسمی قرار میداده تا وی را آماده انجامعملیاتی کنه و
دست آخر هم زنه میره پیش
ریاست بخش اداره کاگب و میگه این دختره به درد نمیخوره و رئیس میگه میدونی که مهره سوخته باید کشته بشه و اگه نتونه این عملیات رو انجام بده ، هم خودت رو با کمال میل میکشیم و هم دختره رو .
در پایان سریال و بعد از کش و قوسهای فراوان تازه میفهمید که
متاسفم ، اما من از این مقاله پیام خوبی نمیگیرم
مقاله با یک سئوال ریز شروع میشه
«آیا پادشاهی او می تواند بیاید؟»
این ، سئوال ریز ، منجر میشه به نکته کلیدی انتهای مقاله که قبلاً توئیت کردم
عنوان هم همچین چنگی به دل نمیزنه
«پسر آخرین شاه ایران برای بازپس گیری تاج و تخت تلاش
۱.
میکند»
درواقع داره القاء میکنه که هدف وی ،
قدرته نه آینده ایران و ملت ایران
در ابتدای مقاله ، نویسنده شاهزاده رو به خواننده معرفی میکنه
«پدرش خود را شاهنشاه (شاه شاهان)، [کسی که به دنبال امپراطوری است] آریامهر (نور آریایی ها) [و نژاد پرست هم بوده ] و فرمانروای
۲.
فرمان شیر و خورشید
مینامید. هنگامی که شاه در سال ۱۹۸۰ درگذشت، یک سال پس از سرنگونی توسط آیتالله روحالله خمینی، پسرش که دانشجوی 20 ساله بود، خود را با عظمت مشابه پادشاه اعلام کرد.
همونطور که میبینید نویسنده شاهزاده رو معرفی نمیکنه ، سوابق پدرش رو میگه و
بررسی مدل #مشروطه_پارلمانی ، در آئینه واقعیت تاریخ (۲)
دوره دوم مشروطه پارلمانی :
این دوره با اشغال ایران در ۱۳۲۰ شروع و تا ۱۳۳۲ ادامه داشت ، در این دوره مجدداً همون کثافتکاریهای دوره اول ، اما در غالبی دیگر تکرار شد ، مثلاً افرادی مثل مصدق السلطنه ، بازم با همون شیوه ردیف
۱.
کردن رعیتها و نوکران و کلفتها و کنیزان و سپس از سالهای ۱۳۲۷ و ۲۸ با فتوی آخوندها و بعداً هم با اضافه شدن آراء مِلّیون به مجلس رفت . تفاوت در این دوره این بود که با وجود ۲۰ سال خدمات رضاشاه کبیر دیگه مجلس در انحصار شازدهها و آخوندها و اربابها نبود و حالا از
فرنگ
۲.
برگشتگانی که رضاشاه فرستاده بودشون اروپا ، همگی با کینهاش شدید و دشمنی پدرکشته گونه با خاندان پهلوی ، همه هم کمونیست و چپی به ایران بازگشته بودن و حالا گرایشات سیاسی ، مانند کمونیسم ، فاشیسم که شدند پدران فکری
پانایرانیستها و حزب توده و ... در یک
کلام کلاً