"میتوان با صورتکها رخنهی دیوار را پوشاند"
وقتی این عکس رو بر میداشتم، خطهای همین شعر فروغ، پس و پیش، انگار از کنار ویزور دوربین سُر میخوردن روی صورت خودم... میتوان زیبایی یک لحظه را با شرم،
۱/۱۵ #مهسا_امینی #انقلاب_ملی
مثل یک عکس سیاهِ مضحک فوری، در ته صندوق مخفی کرد. میتوان با صورتکها رخنهی دیوار را پوشاند، میتوان با نقشهایی پوچتر آمیخت. میتوان همچون عروسکهای کوکی بود، با دو چشم شیشهای دنیای خود را دید.
این چند خط رو با بغض و خشم مینویسم،
۲/۱۵
بین بیم و امید، و برای دوستان هنرمند و روشنفکری که در ششمین ماه انقلاب ملی، هنوز نفهمیدن چه روزهای حساسی رو میگذرونیم.
هیچکس نگفته توی راه رسیدن به آزادی، باید از بغلدستیتون حتمن خوشتون بیاد،
۳/۱۵
فقط یه کم سرتون رو از اون کتابهای ترجمهای که بلای اندیشهورزی مستقل در نسل ما شده، و خوشحالم دهه هشتادیها اسیرش نیستند، در بیارید و در خلأ نظریه ندید. اینجا گالری و نمایشگاه و کافه و دورهمی نیست که بشینیم و درباره کانسپتها و ایدهآلها و آرزوها، گپ بزنیم و تفت بدیم.
۴/۱۵
مردم کوچه و بازار، مردم حاشیهی شهرها و روستاها، ساکنان ایران از کارمند و دانشجو تا یوزپلنگ و بلوط، در حال خفه شدناند. وضعیت تورم خوراکیها و گرونی دارو، داره مستقیمن و بدون نیاز به تفنگ و باتون و طناب دار، شیرهی جون مردم رو میکِشه.
۵/۱۵
به بچههامون اگه تجاوز نکنن یا شکنجه نشن، حملهی شیمیایی میکنن. زندانها پر از شجاعانی شده که اسمشون رو هم نشنیدیم. وضعیت اجارهی یه آلونک، فقر عمومی یا سلامت روان مردم رو بهتر از من میدونید.
۶/۱۵
از شلکن و سفتکن قدرتهای غربی که حرفهای قشنگ میزنن اما فرصت سودجویی از قاتلای فرخزاد و میرعلایی، ندا و صانع، نوید و محسن، و مهسا و نیکا وخدانور و غزاله و کیان و آیلار و مجیدرضا رو از دست نمیدن هم تا جایی خبر دارید،
۷/۱۵
بخش بزرگتر و پنهان بازیشون اینه که با سهمخواهیها و دوروییشون، میخوان روان و ارادهی کنشگرای ایراندوست رو بشکونن.
توی این وضعیت آخرالزمانی ایران، نشینید یه گوشه و ایراد بگیرید و طعنه بزنید.
۸/۱۵
ایدههای نامعلوم و فضاییِ کتابهای داس و چکشتون اگه بهدردبخور بودن، دو تا کشور آبرومند در جهان پیادهشون کرده بود. نچسبید به اختلافات و روایتهای پنجاه و صد سال پیش که مورخها و جامعهشناسهای طراز اول هم سرشون اختلاف دارن.
۹/۱۵
اصلن الان اگه امثال من قبول کنن که روح رضاشاه نباید شاد باشه، محمدرضاشاه دیکتاتور بوده، شهبانو فرح هیچ کاری برای فرهنگ ایران نکرده، و رضا پهلوی هم نمایندهی مردم نیست، ارزش پاسپورت و تومان شما بالا میره؟ برای شما کار خوب و زندگی مرفه میآره؟ هوای تمیز و زندگیِ نرمال میشه؟
۱۰/۱۵
خون جوونهامون رو بر میگردونه به بدنهای خوابیده زیر خاکشون؟ برای کارگر و کولبر و سوختبر نون داره یا برای دریاچهی ارومیه و زایندهرود و هامون آب؟
توی دایرهی همفکران خودتون گیر نکنید.
۱۱/۱۵
بشنوید فریاد مردم ایران رو و ببینید که دنیا حاضر نیست نظم جهانی رو به خاطر شعر و شعار ما، تغییر بده.
از کسی که از ایذه تا لسآنجلس اسمش رو صدا میزنن بدتون میاد؟ کسی که شبکههای خبری دنیا و سیاستمدارا میشینن پای حرفهاش، نظرات شما رو منعکس نمیکنه؟
۱۲/۱۵
بگردید دنبال شخصیتی که دوستش دارید، کسی که به سکولار دموکراسی باور داره، به فکر ایران و مردمشه فارغ از قوم و زبان و باور و جنسیتشون، کسی که آرزوش ایران آباد و آزاد و در صلح با جهانه، کسی که با ایدئولوژی ستیزهجو و مرتجع انقلاباسلامی فاصله داره و اسمش رو صدا بزنید.
۱۳/۱۵
حمایتش کنید، جریان مقابل رژیم رو تقویت کنید. تعارف که نداریم، جنبش بیسر و خودجوش و شعار «رهبر منم رهبر تویی» برای قصهها ست. هرکسی هم که هنوز این داستان رو براتون تعریف میکنه، دنبال کاسبی خودشه. دنیا اینجوری کار میکنه که باید بدونه با کی میخواد قرارداد جدید امضا کنه،
۱۴/۱۵
چه کسی قراره بهش تضمینهای امنیتی و سیاسی بده، با کی باید بشینه دودوتا چهارتا کنه، چه کسی نمایندگی بخش قابل توجهی از مردم رو داره.
فردای ایران آزاد وقت برای دعوا و رقابت دارید، امروز اما باور کنید ایران خیلی وقت نداره. #مهسا_امینی #انقلاب_ملی
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
وطن ما به یک معنی، سرزمینیست پر از صحراهای فراخ و کوههای بلند و رودها که در درازای زمان بارها زیر پای مهاجمان کوفته شده و باز بهپاخاسته ولی ما وطن دیگری هم داریم که در ذهنمان جای دارد. وطنی که رودکی در آن چنگ مینواخت و فردوسی از خِرد و دلاوری قهرمانانش سخن میگفت،
۱/۲
وطنی که خیام سرگردانی انسان را در آن بازمینمایاند و نظامی و سعدی و مولوی و حافظ، از ظرایف روان انسان سخن میگویند. این وطن را میتوان از گزند حوادث در امان داشت.
- از احسان یارشاطر که میتواند چراغ راه ایراندوستانی باشد که از میهن دوراند، تا هر کنش ما برای وطن باشد. #مهسا_امینی
پن: کمی جستجو کردم و سازندهی ویدئو یا کاربری که برای بار نخست اون رو منتشر کرده، نیافتم. اگه از دوستان کسی خبر داشت، ممنون میشم بنویسه. #انقلاب_ملی #فقر_فساد_گرونی_میریم_تا_سرنگونی
عزیزی در ایران از فشار مالی به دنبال کار سوم است، دوستی مینویسد حتا دوش گرفتن با قطعی آب و گاز به چالش بدل شده، در تربتجام کودکان از سرما یخ میزنند و زاهدان در محاصرهی نظامی ست، تصاویر چشمهای تخلیه شده و مزارهای ویرانشده از ترکهای دیوار فیلترنت بیرون میآید،
⬇️
هنوز نام بسیاری از بازداشتشدگان انقلاب را نمیدانیم، مبارز گمنامی از جوانرود همینجا گفته بود از شهرم رفتهام اما هر شب منتظر شکستن در و دستگیریام، و فقر، هوای آلوده، خفقان، و سانسور اینترنت، وضعیتی شبیه فیلمهای آخرالزمانی برای ایران پدید آورده، آنچنانکه به قول رفیقی،
⬇️
تصورش حتا برای کسی که دو سال پیش از ایران رفته ممکن نیست. من اگر جای آنهایی بودم که از خارج ایران غرق در زندگی مرفهی که خود ساختهاند یا برایشان ساخته شده، به مردم ایران امر میکنند چه کسی را نقد کنند، به که وکالت ندهند، چطور مهمانی بروند، چه شعاری ندهند و چطور اعتراض کنند،
⬇️
"نگاهی دقیق به تاریخ شوروی و کشورهای بلوک شرق، شاید چپزدههای ما را کمی سر عقل آورد... که زندگی مردمشان چقدر برای ما آشناست: سانسور و خودسانسوری، عوامفریبی، شکنجه و تهدید، فضای امنیتی و..."
از نوشتههای #محمد_مرادی است که چرخی در صفحهی اینستاگرام او و
۱/۷
یادآوری تاریخی بدرقهی پیکر #یان_پالاخ کنشگر اهل چک که در اعتراض به اشغال کشورش توسط شوروی، خود را به آتش کشید توسط @mehrdada80 بهانهای شد برای این چند خط. ستایشگر مرگ نیستم که بر پیشانی انقلاب ما نام زندگی نقش بسته اما در اهمیت مستندنگاری، و احترام به #مهسا_امینی
۲/۷
تصمیم شخصی کسی که همسن و سال من بود، نگاهش به جامعه، سیاست و فرهنگ را میفهمم، و در دغدغههایش شریکم، از سرگذشت یان پالاخ مینویسم. باشد که مرگ محمد مرادی و واکنش ایرانیان در فرانسه، چنان که آرزویش را داشت تکرار دومینویی باشد که زمستان ۵۳سال پیش در چکسلواکی آغاز شد:
۳/۷
دربارهی ناامیدی برخی دوستان از #تهران و شهرهای بزرگ ایران:
گئورگ زیمل جامعهشناس آلمانی دربارهی تغییر کالبد شهری به عنوان موجودی زنده توسط حکومتهای توتالیتر معتقد است بیگانهسازی انسان با شهر با هدف کاهش اثر شهروندان بر شهر انجام میشود.
۱/۷ #مهسا_امینی
عکس توییت قبل، همدلی مبارزان تهرانی در خیل شجاعان خیابانهای ایران است با عزیزان #مهاباد بر بیلبورد اتوبان ستاری، جایی که زمانی به میدان نور میرسید؛ یکی از تنفسگاههای شهروندی در غرب تهران که در راستای پروژهی امنیتی تغییر کالبد تهران تخریب شد. #مهسا_امینی
۲/۷
تغییر کالبد شهری و تخریب یا تغییر کاربری فضاهایی که شهروندان در آن قادر به تجربهی احساس یا کنشی مشترک باشند در تهران، مشهد، تبریز، اصفهان، شیراز و اهواز از دههی هفتاد پی گرفته شد؛ سیاستی از سوی رژیم برای تسلط بیشتر بر فضا و جداسازی شهروندان از فضاهای شهری. #مهسا_امینی
۳/۷