پهلوی ضرورت تاریخ ما نیست ، #پهلوی طبیعت ذاتی تاریخ ماست :
آنچه در این سلسله گفتار خواهید خواند ، اولین گامها برای ترسیم فلسفه میهن دوستی ایرانی است ، درنظر شما گفتمان پراکنده است ، اما مهم جمع بندی نهایی است . در نهایت اینکه، در این گفتمان از هیچ فلسفه و فیلسوف غربی و خصوصاً
۱.
آلمانی که فلسفه آنها منجر به باز تولید فاشیسم میشه (خصوصاً هگل) استفاده نشده و نخواهد شد .
میدونید که بزرگترین و مهمترین خصیصه مردم ایران تعصبات کور و سخیف و بی دلیله .
ینی امکان نداره که شما در مورد یک مطلب ، موضوع ، فرد ، شخصیت ، ساختمان و طبیعت و .... و کلاً هر آن
۲.
چیزی رو که در این جهان و جهان ملکوت و متافیزیک وجود دارد چیزی بگید و ی عدهای مانند کسانی که فاسق مادرشون رو با وی در رختخواب دیده باشن بهتون حمله نکنند .
و در این تعصب چنان پافشاری میکنند و خودشون رو پاره و پس از اندک زمانی پوره میکنند که انگشت به دهن میمونید که چرا
۳.
انسان برای چیزی به این سخیفی باید خودش رو جر بده .
به شخصه هزاران هزار بار با این متعصبین
صحبت کردم و همونطور که خودتون هم دیدید و شاید متوجه شده باشید (که بعید
میدونم) میبینید که این ادمها اصولاً آشنائی آنچنانیی با موضوع مورد تعصبشون ندارند بلکه اینها فقط در یک مومنت
۴.
زمانی تحت تاثیر جوزدگی ذاتیشون طرفدار اون فرد ، موضوع یا سوبژه میشن و با خوابیدن طوفان باد معدهای که در مغزشون پیچیده از صرافت پاره کردن خودشون و دیگران برای اون مطلب هم میفتن .
آخرین نمونه آن همین افرادی بودند که بدون داشتن کوچکترین اگاهی و اطلاعی خودشون رو برای
۵.
علیرضاشهرداری پاره کردن و در
مدافعاتشون هم دیدین که این جماعت حتی به خودشون زحمت نداده
بودن ی نگاه خشک و خالی به رزومه و
سابقه تحصیلاتی و کاری #علیرضا_شهرداری بندازن تا حداقل بدونن که طرف دامپزشکه . در نظر این جماعت ، صرف همین که شهرداری چند قطره اشک تمساح ریخته و ۴ تا
۶.
عکسم با #پیروز_را_کشتند منتشر کرده کافیه تا در جایگاه قهرمان و گودمَن داستان بشینه .
و همین داستان جوزدگی رو در سرتاسر تاریخ ایران میتونید ببینید . از جمله در چپ ترقه باز ایرانی مابین دهههای ۱۳۴۰ تا ۱۳۶۰ و تا همین امروز هم با قدرت و شدت در تفالههای بازمانده از اون جمعیت
۷.
میبینید .
امروز اگر در فرانسه که خواستگاه احزاب سنتی چپ هست و یا در آلمان و دیگر کشورهای غربی بگردید ، متوجه میشید که چپ و حتی کمونیسم امروز در این کشورها هیچ سنخیت و قرابتی با چپی که در دهههای ۴۰ و ۵۰ و ۶۰ در همون کشورها وجود داشتند ، ندارند .
حتی حزب کمونیسم
۸.
روسیه نیز امروز هیچ سنخیتی نه از نظر اعتقادات و نه از حیث گفتمان با حزب کمونیسم روسیه در زمان اتحاد جماهیر شوروی نداره .
تنها چپها و کمونیستهائی که در تاریخ بشر از زمان پیش از انقلاب کمونیستی روسیه تا امروز کوچکترین تغییری در افکارش ایجاد نشده ، همین گروههای چپ ایرانی
۹.
هستند .
هنوز جنایت شنیع سیاهکل بزرگترین عملیات حماسی آنهاست . هنوز روانی آدمکش سادیستیکی مانند #حمید_اشرف بت فکری آنهاست ، هنوز ادمکشان و قاتلانی مانند برادران رضائی و افراخته و سعید محسن و ..... رهبران فکری و شهدای آنها هستند و گفتمان برآمده از تفکرات
همین
۱۰.
ادمهای جوزده و سادیسمی گفتمان غالب آنهاست ، شهدای آنها هستند و به خوبی در جایگاه مسیح مصلوب این جماعت قرار گرفتهاند .
دههها شکست ، پشت شکست ، خیانت به ایران و تمامیت ارضی ایران ، حراج هست و نیستشون نه در راه آرمانهای خود که در راه منافع روسیه به عنوان برادر بزرگ
۱۱.
کوچکترین تاثیری در این نداشته که این
جماعت برای حتی یکبار هم که شده خودشون ، خودشون رو نقد کنند .
این جماعت تا امروز ۸۰ ساله مانند اشباح دراتمسفر ظلمانی و تاریک سیاسی ایران در پروازند و با صدای بلندی که دارند ، دائم در حال مغلطه و دروغگوئی و خود را همیشه درجایگاه صاحب
۱۲.
حق نشون دادن هستند .
کافیه چند ماهی تارنمای رسمی حزب کمونیست کارگری ، راه توده ، پیک نت و ... رو تعقیب کنید تا بفهمید دارم چی میگم ، این جماعت هنوز و پس از ۴۴ سال مقالات بلند بالا مینویسند مبنی بر اینکه رهبر کبیر خلقهای ایران ، شهید زندهیاد کیانوری در سال ۵۸ فلان حرف
۱۳.
رو زده و یا فلان چیز رو گفته و این پیشبینی پیامبرگونه وی ، امروز داره خودش رو نشون میده .
اما مشکل بزرگ احزاب چپگرای ایران این دگماتیسم و تعصب کور و خشن و احمقانه نیست ، حتی این که همیشه خودشون رو در جایگاه قهرمانان بی بدیل این ملت و کشور قرار میدن هم نیست . مشکل بزرگ
۱۴.
اینه که این
جماعت به راحتی و مثل آب خوردن ، حاضر به خیانت به این کشور و آب و خاک هستند و برای رسیدن به اهدافشون حاضرند هر چیزی رو که شما فکر کنید به بیگانه بفروشند و سر هر چیزی هم به توافق برسند . ینی این احزاب از مدتها پیش به قدرتهای بزرگ جهانی قول تجزیه ایران را
۱۵.
دادهاند و برای این مهم با احزاب تجزیه طلب کرد و پانترک و ... به توافق رسیدهاند و خوب اگر فکر کردهاید که این اولینباره که دست به چنین کاری میزنند باید بگم سخت در اشتباهید . این گروهها در جریان انقلاب ۵۷ هم به روسها فشار آوردند که در مقابل سقوط شاه سکوت
۱۶.
کند (در حالی که در ماههای اول انقلاب رادیو موسکو انقلاب رو امپریالیستی و توطئه غرب نامید و به شدت با آن مخالف بود) و با انقلاب همراهی کند ، چرا که این گروهها به روسها گفتن که امریکائیها روی ادم اشتباهی سرمایهگذاری کردهاند و به زودی حکومت میفته دست کمونیستهای ایران .
ولی
۱۷.
سیر روند جریانات نشون داد که غرب
روی ادم اشتباهی سرمایهگذاری نکرده ، بلکه اتفاقاً روی ادم درستی سرمایهگذاری کرده که با وجودی که ایران را نابود کرد ، اما مانع از به قدرت رسیدن کمونیستها در ایران شد .
در همون زمان هم ، هم روسها و هم غربیها میدونستند که ایران
۱۸.
چپ و کمونیست نخواهد شد ، اما هرکدام با نیتی متفاوت
تن به سقوط شاه و نظام پادشاهی دادند .
اروپائیها برای حفاظت از سرمایهداری سنتی و ادامه غارت ایران دست به ساقط کردن شاه زدند ، چرا که روحانیون تنها گروهی بودند که میتوانستند تمام گرایشهای چپ و کمونیستی رو در ایران به نفع
۱۹.
سیستم برده داری سرمایه داری سنتی نابود کنند .
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
خوب ،من قبلاً از پروژه #مهسا_امینی بارها نوشتم و گفتم که این پروژه هدفش زدن خامنهای و پادشاهیخواهان بطور همزمان بود که البته تا کار دست یمشت الدنگ و احمق و شارلاتان ایدئولوژی زده بود ، مشکلی نبود و دیدید که پروژه مثل آب خوردن سوخت و از هم پاشید .
اما الان ی گیم چنجر
ماهر وارد بازی شده و این خیلی خطرناکه .
این ینی پلان B فعال شده و استارت پلان B ینی سرکوب قاطعانه طرفداران پادشاهی ، جمهوری دوم و سپردن مقدرات ایران آینده به اصلاحطلبان .
و باید به دوستان شارلاتان و ابنالوقت و حزب باد بگم که سریع وتا دیر نشده رنگ عوض کنید و برید زیر
عبای شکلاتی که باد به زودی زیر عبای سید و سادات اصلاحات میفته .
برای شماهائی هم که مثل من مونگول و عقب افتادهاید و معتقدین که بارون بیاد وای به کلوخ ، برف بیاد بازم وای به کلوخ . بچسبین به آقای خاص و دودستی هم بچسبین ، درسته که هیچی توش نیست و بجز بدبختی و نکبت برامون
کودتای سوم حوت و رضاشاهی که خود را به استعمار تحمیل کرد (۲) :
پلن سیدضیاء بسیار ساده ، اما کارآمد بود ، وی گفت با جوی که به وجود آمده اجرای عملی قرارداد ۱۹۱۹ تحت همین عنوان غیرممکنه ، برای همین اگر خودش نخست وزیر بشه قرارداد را طی یک عمل ملی لغو و پاره خواهد کرد ، اما عملاً
۱.
لایحهای را تصویب و اجرا خواهد کرد با عنوان استخدام کارشناسان خارجی برای تمشیت امور ایران و ۳ نهاد مهم و اصلی ، ارتش ، مالیه و صنعت نفت را به انگلستان واگذار خواهد کرد ، برای کارهای معمولی مانند کشاورزی و فرهنگ و آموزش و پرورش و .... هم از دیگر کشورهای اروپائی کارشناس
۲.
استخدام خواهد کرد .
پیشنهاد سیدضیاء عالی و کارامد بود و
همچنین خواستههای انگلستان را هم تامین میکرد .
این بود که انگلیسها هم فیروز و هم سیدحسن مدرس رو گذاشتن کنار و با سیدضیاء توافق نهائی کردند .
در این میان ، به یکباره از قزوین خبر رسید که فرمانده آتریاد همدان میرپنج
با عرض معذرت خدمت دوستان کرد (هرچند میدونم آخرش بازمفحش میدنا)
اما ما چیزی به نام کردستان و سرزمین کردستان نداشتیم .
به تمام این مناطقی که امروز میگن کردستان ، که شامل قسمتهائی از ایران و ترکیه و عراق و سوریه میشه ، میگفتن پادشاهی آدیابُن که پایتختش هم اَربَلا بوده و
مردمانش هم اصولاً از نژادهای بومی این منطقه نبودن ، بلکه مخلوطی بودن از بازماندگان امپراطوری آشور ، یونانیان ، رومیان ، ایرانیان ، فلسطینیها .
در دوران امپراطوری اشکانیان به علت حملات مکرر امپراطوری روم به این منطقه ، برای چند سده آویزون امپراطوری پارتها بودند بلکه بتونن
نیمچه استقلالشون رو حفظ کنند ، در زمان اشک ۱۹م ، شاهنشاه ایران از انها خواست که به وی کمک کنند تا به تجاوزات روم به ارمنستان پاسخ بده که پادشاه آدیابُن که یونانی تبار هم بود قبول نکرد و همین امر موجب خشم شاه شد ، اما بعد معلوم شد که نامبرده ۵ پسرش رو برای تضمین صلح
ازادی و دموکراسی و جمهوری رو این جماعت میخان به ملت ایران بتپونن .
مگه نه اینه که اصل اول دموکراسی احترام به رای و نظر و خواست مردمه ؟
پس چرا اینا دائم با لجبازیاشون تف تو صورت مردم میندازن ؟
میشه اون دسته از مالندگان این رهبران که هنوز ذرهای شرف تو وجودشونه بگن اینها
که برای ی درخواست عمومی اما ساده و پیشپاافتاده مردم اینجوری با لجبازی و اصرار همون کار قبل رو تکرار میکنند و دائم تو چشم مردم میکنند که در بر همون پاشنه قبلی خواهد گشت ، چه فرقی با خامنهای دارند ؟
مگه این مردم از ۸۸ تا امروز نمیگن فلسطین رو رهاکن ، فکری به حال ما کن ؟
مگه خامنهای ذرهای به خواست این مردم توجه کرده ؟
الان فرق این جماعت با خامنهای چیه ؟
اینائی که اینجوری و با تعصب و با شدت و قدرت هرچه تمامتر از کون هانری لوی میخورن اگه فردا در ایران به قدرت برسن و به دستور اربابشون استقلال به کردستان و اذربایجان دادن چطوری میخواهید و
پهلوی ضرورت تاریخی ما نیست ، #پهلوی طبیعت ذاتی تاریخ ماست :
جامعه ایران ، مانند تمام جوامع بشری تشکیل شده از طبقات و اقشار مختلف مردم و یکی از طبقهبندیها و تفکیکهائی که میتونیم انجام بدیم ، تفکیک مابین اقشار و طبقات سنتی و مدرن جامعه است .
و این اختلاف بعضاً تا درون کانون
۱.
خانوادهها هم دیده میشه خیلی از خانوادهها هستند که مثلاً پدر و مادر ، ادمهای سنتیی هستند ، اما فرزندان برعکس ، ادمهای مدرنی هستند (البته خودشون فکر میکنند) ینی در حالی که پدر و مادر میتونن ادمهائی باشند با گرایشات مذهبی ، منبع درآمد انها بازار باشه یا شاغل در
۲.
بروکراسی اداری (کارمند یا معلم یا...) باشند ، فرزندان میتوانند بعضاً لائیک ، ندانم گرا ، چپ و کمونیسم و ... باشند ، در عصر جدید و جوامع امروزی ، این فرزندان میتوانند رنگ و لعاب بیشتر و گوناگونی هم بگیرند ، مثلاً ادای تراجنسی بودن درآرن ، همجنسگرا باشند ، طرفدار گرایشات مدرن
یکی از بدترین خبرهائی بود که تو این چند وقته شنیدم .
سید جوادطباطبائی رو از ابتدای دهه ۸۰ میشناسم ، یادمه همون موقع ی سلسله مباحث ازش اومد بیرون که در ۱۳ DVD بود و درس گفتارهاش بود در دانشگاه وساعتها در مورد پروژه ایرانشهریش گفته بود.
خیلی مجذوب کلامش شدم ،اون زمان خیلی در میان
قشر تحصیلکرده و دانشگاهی سوکسه داشت ، اما به مرور زمان طباطبایی تغییر کرد و از پروژه انحلال ایران ، شیفت کرد روی پروژه و بقاء ایران . هرچند که بعدها فهمیدم این پروژه سید جواد هم دنباله همون پروژه انحلال ایران در غالبی دیگره .
طباطبائی هگل شناس بزرگی بود
نیچه رو خوب میشناخت و میفهمید واندیشه ورزی روبه خوبی بلد بود ، اما به جرعت میتونم بگم که از زمانی که تبدیل شد به مهرهای در دست #محمدقوچانی هدف اصلیش شد جداسازی نهاد پادشاهی ازمیهن دوستی ایرانی و جایگزینی مذهب تشیع بجای نهاد پادشاهی بود ، پروژهای که حاصل حداقل ۱۳۰ تلاش و زحمت