از مشروطه تاکنون گفتمانهای حاکم بر ایران حول یکی از سه #دال_مرکزی شکل گرفتهاند. دال مرکزی، گفتمان را منسجم کرده و به دیگر دالها (آزادی، عدالت و …)معنا میبخشد. مثلا مفهوم عدالت و آزادی در یک گفتمان با گفتمان دیگر یکی نیست. این ۳ دال مرکزی عبارتند از: ایران، اسلام و دموکراسی
شاهان پهلوی با #باستانگرایی بر دال ایران تاکید داشته و دالهای اسلام و دموکراسی را از جامعه حذف کردند. رهبران جمهوری اسلامی نیز اسلام را دال مرکزی گفتمان #اسلام_سیاسی معرفی کردند. اصلاحطلبان حامی #اسلام_دموکراتیک و برداشتی رحمانی از دین بوده بدون آنکه درکی از ایران داشته باشند.
ملیگرایان دموکراتیک و وارثان راه دکتر مصدق نیز بدنبال برقراری #ایران_دموکراتیک با به حاشیهراندن امر دینی از جامعه سیاسی هستند. بخشی از نهادهای نظامی-امنیتی نیز حامی ایرانِ اسلامی و ضدهژمون در منطقه هستند: ایران حَرَم است! برای آنان ژنرال قاسم سلیمانی تجلی این تصور از ایران بود.
گروههای حقوق بشری نیز صرفا سودای برقراری دموکراسی در ایران دارند بدون آنکه جایگاهی برای امر ایرانی و امر دینی قائل شوند. برخی صادقانه باور دارند که انتخابات آزاد کلید حل مشکلات است؛ برخی دیگر اما با رد تمامیت ارضی و زبان مشترک بر #فدرالیسم تاکید کرده و سودای تجزیه ایران را دارند
اما کدام یک میتواند دال مرکزی گفتمانی نوین شود؟ برای ۴ دهه ایدئولوژی امتمحور #اسلام_سیاسی امر ایرانی را به حاشیه راند. مفهوم ایرانیت با طاغوت یکسان دیدهشد و روایتهای موجودیت ایران پیش از اسلام سرکوب گشت. در واقع تلاش اصلی بر depoliticization و حذف امر ایرانی از صحنه سیاست بود
#پیامد_ناخواسته این اقدام اما این شد که دال ایران در دسترس ناراضیان جوان قرار گرفته و گفتمان غیررسمی در جامعه مدنی مجازی شکلگیرد. ایران یقینا دال مرکزی گفتمان نوظهور خواهدبود! با این حال، نیروی سیاسی برنده (علامت زرد رنگ) در منازعات گفتمانی پیشرو در میانه این مثلث ایستادهاست.
ایران #دال_مرکزی گفتمان برنده خواهدبود، اما این گفتمان باید بر برقراری دموکراسی و رعایت حقوق شهروندیِ برابر برای مردم ایران فارغ از تکثر مذهبی-زبانی تاکید کند. با این حال، نمیتواند نگاهی خصمانه به امر دینی داشتهباشد؛ در عوض، از حضور #دین_غیرایدئولوژیک در جامعه استقبال میکند.
خوب یا بد، گفتمان نوینی در جامعه ایران برآمده که بخشی از سیاست داخلی و خارجی کنونی را به چالش میکشد. با این حال،این گفتمان هنوز چهره داخلی ندارد؛ خواهان ایرانی قدرتمند در منطقه است ولی برداشتی متوازن در سیاست خارجی ارائه نکرده و البته خطری سهمگین آن را تهدید میکند: #تجزیهطلبی!
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
بزرگترین صادرکننده،سومین تولیدکننده و دومین دارنده ذخایر نفت است.جغرافیای ویژه آن اما از اهمیت خطوط لوله نفتی بیرونی برای صادرات نفت کاسته است. چرا؟در میان شبهجزیرهای در حاشیه ترانزیت زمینی جای گرفته.همسایگانش بینیاز از نفتند و بازارهای بزرگ مصرف در فاصلهای دور.
جای شگفتی نیست که شبکه نفتکشها یگانه ابزار صادرات باثبات نفت عربستان است. دریا در ظاهر بستر صادرات نفت را هموار ساخته، با این حال، دریا همزمان عربستان را نفرین کرده. به نقشه بنگرید! گو اینکه از سواحل دریایی طولانی برخوردار است، با این حال، از #تنگنای_ژئوپلتیک_گلوگاه در رنج است.
سه گلوگاه مهمِ تجارت جهان گرداگرد عربستان هستند، همگی اما توسط رقبای بالفعل و بالقوه ریاض کنترل میشود: تنگه هرمز توسط تهران، کانال سوئز توسط قاهره و تنگه بابالمندب توسط صنعا. حتی خلیج عقبه و خط لوله #رِد_مِد (#Red_Med) که کانال سوئز را دور میزند نیز توسط تلآویو کنترل میشود.
فقدان برخورداری از ساحلی طولانی٬ عراق را در #تنگنای_ژئوپلتیک انداخته. کشوری نفتخیز که تنها ۸۰ km ساحل دارد. دو هجوم خونبار به ایران و کویت تلاش برای حل این تنگنا بود. تنها عراقی بااعتمادبنفس میتوانست این تلاشهای نظامی را دنبالکند. ریشه آن پانعربیسم بود
پانعربیسم با جورجی زیدان و جنبش #النهضه در پایان سدۀ ۱۹ بر سر زبانها افتاد.با آغاز جنگ جهانی اول،شریف حسین بن علی،حاکم حجاز، پانعربیسم را علیه ترکان عثمانی بکارگرفت.پس از خُلف وعدۀ لندن در سپردن خاورمیانهٔ عربی به او، فرزندانش، عبدالله حاکم اردن و فیصل حاکم سوریه و سپس عراق شد
این جمال عبدالناصر بود که با کودتای۱۹۵۲ و #بحران_سوئز ۱۹۵۶ قهرمان پانعربیسم گشت. کودتای عراق به رهبری عبدالکریم قاسم در ۱۴ ژوئیۀ ۱۹۵۸ خطر پانعربیسم را برای ایران دوچندان کرد. شاه که در استانبول برای گفتگوهای #پیمان_بغداد منتظر فیصل دوم بود٬ از کودتا و قتل وحشیانهاش شگفتزدهشد
داستان #زمستان_سخت
اینجا راس لافان٬ بزرگترین بندر مصنوعی جهان با مساحت 4500 هکتار و بزرگترین پایانه صادرات الانجی جهان است. قطر ۲۵ تریلیون مترمکعب ذخایر گاز (١٣٪ از کل ذخایر جهان) دارد. ۲۰٪ از صادرات گاز قطر از #خط_لوله_دلفین به امارات و عمان انجام میشود. این همه داستان نیست!
دوحه گاز خود را به شرق صادرمیکند و چین قرارداد ۶۰ میلیارد $ با قطر امضاکرد. اروپا نیز ۲۹ میلیارد $ در اَبَرپروژه توسعه میدان #گنبد_شمالی و افزایش ظرفیت صادرات الانجی به ۱۲۶ میلیون تن سرمایهگذاری کرده. توتال٬شل و اکسونموبیل هرکدام ۶.۲۵٪ و انی و کونوکو هرکدام ۳٪ دراختیاردارند
روسیه اما خطوط لوله را برای صادرات گاز خود برگزید; خطوطی که اهمیت #ژئوپلتیک_انرژی در رقابت قدرتهای بزرگ را نشان داد: کاربرد هوشنمدانه خطوط لوله انرژی برای دستیابی به اهداف ژئوپلتیک. نه تنها اروپا٬ بلکه چین بازار اصلی گاز روسیه بوده و اکنون نیز سودای فتح بازار بزرگ هند را دارد.
۱. اینجا پایگاه مخفی موشکی چین در منطقه الدوادمی در عربستان است. ریاض که تا پیش از این خریدار موشکهای بالستیک از چین بود سودای تولید موتور موشک دارد. علیرغم افشای آن توسط سیا٬ ریاض اما بر همکاری خود با چین افزوده است. این همه داستان همکاری چینی-سعودی نیست.
۲. ریاض با کمک تلآویو سودای راهاندازی راهآهن از بندر اماراتی فجیره در کرانه دریای عمان تا حیفا در کرانه مدیترانه دارد. در ظاهر، این پروژه نمود ترانزیتی #صلح_ابراهیم است. همکاری چین اما در این طرح نشاندهنده اهمیت این مسیر است. صلح ابراهیم در راستای راه دریایی #BRI عمل میکند
٣. همکاری نوین چین با عربستان ریشه در #Arab_Policy_Paper مصوب 2016 دارد که منافع چین را در «سیاست 1+2+3» نسبت به اعراب نمایان میسازد:
1: انرژی به عنوان هسته همکاری
2: زیرساخت و تجارت به عنوان بالهای همکاری
3: انرژی هستهای، انرژیهای پاک و هواوفضا به عنوان پیشرفتهای همکاری
اینجا بندر ترکمنباشی است; بزرگترین بندر زیر سطح دریا با مساحت ۱.۳۸۵ میلیون متر مربع با هدف بارگیری ۲۶ میلیون تن کالا. این بندر با سرمایهگذاری ۱.۵ میلیارد دلاری شرکت ترکیهای چالیک هلدینگ توسعه یافته و البته شرکتهای چینیها نیز در این پروژه سرمایهگذاری کردهاند. داستان چیست؟
#کریدور_ترنسکاسپین از گذرگاه مرز چین با قرقیزستان آغاز میشود و با گذر از بندر ترکمنباشی به بندر باکو میرسد. در اینجا، به تفلیس و قارص میرسد و در مسیری شرقی - غربی به استانبول و سپس اروپای جنوبی وصل میشود. اینجاست که سرمایهگذاری هنگفت آنکارا در بندر ترکمنباشی معنا مییابد
سرچشمه #Periphery_Doctrine به این ایده بازمیگشت که اسرائیلِ محاصره شده در دریایی از اعراب به اتحادهای استراتژیک با کشورهای غیرعربی که سرزمینهای عربی را محاط کرده بودند، نیاز داشت. بحران ۱۹۵۶ سوئز #دیوید_بنگوریون را واداشت تا دکترین پیرامون را عملیکند
در کنار کشورهای غیرعربیِ ایران، ترکیه و اتیوپی، اسرائیل چشم همکاری به اقلیتهای غیرعرب و سنی در جهان عرب همچون کردها، مارونیهای لبنانی، جامعۀ قبطی مصر و حتی شیعیان لبنان (تا پیش از عزیمت #امامموسیصدر به جنوب لبنان در ۱۹۵۹) داشت. ایران اما سنگ بنای #دکترین_پیرامون اسرائیل بود.
در آغاز وجود اسرائیل از اهمیت چندانی برای ایران برخوردار نبود. شاه تنها به دنبال فناوری اسرائیل و لابی یهودیان در آمریکا برای فشار بر کاخ سفید جهت مهار خطر شوروی بود. با گذشت زمان اما رشد ایدئولوژی #پانعربیسم در میان اعراب منطقه نقش مهمی در گسترش روابط ایران و اسرائیل ایفا کرد.