گویا ۲۰۰ نمایندهٔ مجلس خواستار استیضاح #وزیر_کشور شدهاند.
انگیزهٔ آنها نامهٔ معاون سیاسی وزیر کشور به مسئولان استانی برای بیاعتنایی آنها به دخالت نمایندگان در امور اجرایی در سالِ انتخابات اعلام شده است.
وزارت کشور دولت #رئیسی کارنامهٔ تأسفباری دارد.
۱/
عملکرد نمایندگان مجلس هم البته کمتر از آن تأسفبار نیست. با این همه، بروز اختلاف بین آنها نتیجهٔ آشکار شدن خطراتِ نمونهای عامیانه و بعضاً عوامفریبانه از امر نمایندگی درکشور ماست که بر اثر فقدان نقش احزاب سیاسی توانمند و فراگیر در انتخابات و #نظارت_استصوابی شورای نگهبان پدید آمده
و روز به روز عواقب مخرب آن عریانتر میشود تا جایی که برای مدیران دولت آقای رئیسی در وزارت کشور هم عیان شده است.
بدون تحولی کیفی و عمیق در نظام انتخابات کشور، نمیتوان بر این نوع مشکلات که در سال #انتخابات به اوج خود میرسد، غلبه کرد.
در روزهای آینده شاید نمایندگان مجلس با دستور یا تحکمی علنی یا غیرعلنی از استیضاح وزیر کشور عقبنشینی کنند و یا اینکه وزیر کشور با پس گرفتن نامهٔ معاون سیاسیاش دل نمایندگان را به دست آورد و آنها را از پیگیری استیضاح منصرف کند.
اما اینها هیچکدام اصل معضل خطرناکی که این نوع نمایندگی در کشور در جامعه ایجاد کرده است، برطرف نمیکند و در مرحلهٔ بعد منازعه بین دو دستگاه به صورت تندتری بروز میکند. #احمد_زیدآبادی
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
رهبران گروههای اسلامگرای فلسطینی #حماس و #جهاد_اسلامی وارد تهران شدهاند و با مقامهای مختلف جمهوری اسلامی مذاکره میکنند.
همزمان رسانههای اسرائیلی بالاگرفتن درگیریها در کرانهٔ باختری را به این مذاکرات مربوط میدانند.
در آخرین درگیری که بین جهاد اسلامی فلسطین و ارتش اسرائیل در نوار غزه رخ داد، ۶ تن از فرماندهان بلندپایهٔ جهاد اسلامی و شماری از شبهنظامیان این سازمان بعضاً به همراه همسر و فرزندانشان قتلعام شدند و نهایتاً با میانجیگری مصر و قطر آتشبس بین آنها برقرار شد.
صرفنظر از همهٔ ابعاد ماجرا، آیا این نوع درگیریها به لحاظ استراتژیک برای طرف فلسطینی صحیح است و به نفع آنان تمام میشود؟
اگر گفته شود صحیح و به نفع آنهاست، معنایش این است که از دست دادن زنجیرهای از فرماندهان نظامی یک گروه، حرکتی مثبت و کارساز است و باید تا به انتها ادامه یابد!
اتفاق بزرگی که درایران درحال تحقق است این است که بدنهٔ اصلی اصولگرایان که پیش ازاین باعموم ابزارها ومفاهیم دیپلماسی وحکمرانی اعلام دشمنی میکردند و آنها را ضدارزش وضددین میشمردند، اکنون بنابه ضرورت حضور یکدستشان درقدرت با این ابزارها ومفاهیم درصدد آشتی برآمدهاند.
بدبختانه برخی از کسانی که خود را اصلاحطلب مینامند و پیش از این تمام مشکل خود با اصولگرایان را مخالفت آنها با ابزارها و مفاهیم ضروری حکمرانی و دیپلماسی میدانستند، راه معکوس را در پیش گرفتهاند و صرفاً از سر لجاجت با حکومت یکدست اصولگرایان، در مقام مخالفت با مفاهیم و ابزارهای
حکمرانی ظاهر شدهاند. جنجال بیهودهای که بر سر جابجایی محل کنفرانس مطبوعاتی وزیران خارجهٔ ایران و سعودی به دلیل عکس #قاسم_سلیمانی به راه افتاد، این مسئله را عیان کرد.
شیخ #حمید_رسایی حمایت بیدریغ خود را از سخنان فرماندۀ نیروی انتظامی مازندران اعلام داشته و ضمن آمادگی برای انداختن حلقۀگل به گردن او هشتک زده است که: گردنِ گردنکش را باید شکست!
کاسب محل ما از موقعی که توئیت آقای رسایی را در توئیتر خوانده، ترس برش داشته
و آرام و قرارش را از دست داده است. برای دلداریاش میگویم: اینقدر نترس! این شیخ حمید کارهای نیست....
به رویام برزخ میشود و میگوید: دوباره گفتی کارهای نیست! مگر قبلاً بهت نگفته بودم که همهکاره همین است. یادت رفته چطور خواستار عزل دبیران سه شورای عالی کشور شد و پس از آن،
هر سه تا هم معزول شدند! بازم میگی کارهای نیست؟ کاسب محل بعد با ترس و لرز به من میگوید: تو که یک بار باهاش مناظره کردهای میتونی ازش بپرسی که قراره گردن گردنکشان را چه جوری بشکنن؟ مثلاً با تبر یا شمشیر یا کارد یا قمه یا همینطور اینقدر بپیچونن تا گردن از جا در بره؟
معاون اول ریاست #قوه_قضائیه مشمولین عفو سال گذشته را ۹۰هزارنفر دانسته و این اقدام را رویکردی متانتمحور و توأم با عقلانیت و قاطعیت قلمداد کرده است.
او اما به این پرسش تکراری رسانهها و حقوقدانان و صاحبنظران پاسخ نداده است که چرا پس از اعلام عفو،
برخی نهادهای امنیتی به کمک برخی همکاران وی در قوهٔ قضائیه، تمام سعی و توان خود را به کار گرفتهاند تا شمار قابل توجهی از متهمان و محکومان آن حوادث را به لطایفالحیل از شمول آن عفو مستثنی و راهی زندان کنند؟
نمونهٔ مشخص این اقدام خواهران توحیدی هستند که به قول نزدیکانشان حتی حکم عفو نیز به آنها گوشزد شده بود اما نهایتاً سر از زندان در آوردند. چرا مسئولان قوهٔ قضائیه در این مورد توضیح شفافی همراه با ذکر مصادیق به افکار عمومی نمیدهند؟
#جو_بایدن رئیس جمهور آمریکا پس از برنده شدن تیم فوتبال کشورش در برابر ایران گفته است: "خدا آنها را دوست دارد."
در بارۀ این جملۀ رئیس جمهور بایدن مقداری فکر کردم، اما منظورش را دقیق متوجه نشدم.
آیا منظور #بایدن این بوده است که خدا تیم فوتبال آمریکا را دوست دارد، همانطور که همۀ تیمهای #فوتبال دیگر را دوست دارد؟ اگر این باشد که سخن لغوی است، چون امتیازی که فراگیر و شامل همگان باشد، ایجاد تخصیص برای آن بیهوده و عبث است.
آیا منظور آقای بایدن این بوده است که خدا به طور ویژه وخاص تیم فوتبال آمریکا رانسبت به همۀ تیمهای فوتبال کشورهای دیگر دوست دارد؟اگر منظورش این بوده باشد قاعدتاً تیم آمریکا باید قهرمان #جام_جهانی بازیهای قطر شود و اگر نشود،آقای بایدن باید توضیح قانع کنندهتری دربارۀ جملۀ خود دهد!
در این دو سه روز بعد از آخرین نوشتهام، دوستان عزیز و آشنایان و ناآشنایان بیشماری هر کدام به طریقی و لحنی از درخواست و توصیه گرفته تا تشرهای صمیمانه، خواستهاند که در تصمیمم برای #خداحافظی_با_سیاست در این شرایط تجدیدنظر کنم.
شرمندۀ همۀ این عزیزان و قدردان لطف و محبت تک تک آنها هستم، اما واقع این است که آنچه فرمودهاند، بخشی از نادانستههای من نیست چرا که اصولاً پای چند فحش و ناسزا در میان نیست. همانطور که پیش از این هم گفتهام، فحش باد هواست و شاید دل کسی را خنک کند و موجب رنجش کس دیگری شود،
اما اثر عملی بر آن مترتب نیست. ماجرای من اما سختتر و پیچیدهتر از این حرف ها شده است. ماجرا از این قرار است که در این شرایط "مافوق حساس کنونی"! کنشگری به شیوۀ مألوف من، به امری پرهزینه و بیفایده تبدیل شده است و به زودی حتی غیرممکن میشود.