ممکن است عزیزانی این تثبیت ارزی را فقط به کنترل تورم از مسیر کنترل رشد نقدینگی نسبت دهند که واضحا آمارهای متعددی خلاف این مدعا را نشان میدهد.
درصدها تقریبی است:
نمونه اول: انگلیس طی ۴۰ اخیر
رشد نقدینگی M2: حدود ۲۱ برابری(۲۰۰۰٪)
تورم(بر اساس CPI): ۱۶۰٪
رشد اقتصادی: حدود ۱۲۰٪ |۲
May 25, 2023 • 4 tweets • 1 min read
|خطای بزرگ مالیاتی در هیات نظارت مجمع تشخیص|
وقتی "افزایش قیمت مسکن به اندازه تورم" از شمول مالیات بر عایدی سرمایه(CGT)خارج میشود یعنی:
یکی از مهمترین داراییها که از لنگرهای انتظار تورمی و خودش یکی از اجزا و پیشرانهای "جهش" تورم است؛ از دایره اثر ضدتورمیِCGT خارج میشود...|۱
مالیات تنظیمی مثل CGT در بازار داراییها اساسا برای کنترل گردش و سیالیت نقدینگی در این بازارهاست؛
مهم است؛
چون با کنترل سیالیت نقدینگی در بازار مسکن، خودرو، طلا و ارز؛ سهم تقاضای سرمایهای(سفتهبازی)در این بازارها کاهش و سهم تقاضای مصرفی افزایش مییابد؛
فلذا تقاضا حقیقی میشود|۲
May 24, 2023 • 8 tweets • 3 min read
|۶ نکته پولی از علم اقتصاد|
یک. پایه پولی مخلوق بانک مرکزی و نقدینگی مخلوق بانکهاست؛
نقدینگی؛ بازارها را قیمتگذاری میکند نه پایه پولی!
پس رشد پایه پولی بدون "رشد فزاینده نقدینگی یا سیالیت آن" نمیتواند تورمزا باشد
این یعنی صرفا رویکردپولی قادر نیست جهش فعلی تورم را توجیه کند|۱
دو. اگر در نیمه اول دهه ۹۰ برعکس "نیمه دوم آن و نیمه دوم دهه ۸۰"؛
"باوجود رشد بالای ضریب تکاثر" تورم کاهشی بوده؛ دلیلش را باید در لنگرارزی و در نتیجه انتظارات پایین و درنتیجه بهره حقیقی مثبت جستجو کرد(نه رشد پایهپولی)که سیالیت نقدینگی را با وجود رشد آن شدیدا پایین آورده بود|۲
Apr 6, 2023 • 4 tweets • 2 min read
|ادامه سیاستهای انقباضی بانک مرکزی|
افزایش پایهپولی که بیشتر از محل رشد بدهی بانکها به بانک مرکزی رخ داده است؛
در کنار عدم افزایش بدهی دولت به "بانکها و بانکمرکزی" ؛
و ایضا در کنار کاهش سهم دارایی خارجی بانک مرکزی در رشد پایه پولی؛
یعنی...توئیت بعدی را ببینید|۱
یعنی بانک مرکزی به جای خلق ریال، ارزهای نفتی را مستقیم میفروشد و نقدینگی و ذخائر را جمع میکند؛
پس اقلا در کوتاهمدت بانکها به ذخائر تشنهتر شده و راهی جز اضافهبرداشت برای تامین "ذخائرِ پاسخ به تشدید تقاضای پول" در این شرایط جهش ارزی و شوکهای هزینهای برایشان نمیماند|۲
اخیرا پیش بینی صندوق بین المللی پول مبنی بر رشد 22%! GDP ایران در برخی رسانهها به عنوان یک قوت بزرگ بازنشر شد!
اما واقعیت چیست و اشکال مهم این مواجهات عوامانه کجاست؟
در چه صورت رشد تولید ناخالص را میتوان یک نقطه قوت قلمداد کرد؟
2 از 7/ در اقتصاد برخی متغیرها را "اسمی" و برخی را "حقیقی" مینامند
مثلا اگر دستمزد 30% رشد کند اما تورم 35%! عملا به صورت حقیقی دستمزدها 5% کاهش داشته، هرچند به صورت اسمی 30% رشد کرده است
البته "توهم پولی(Money illlusion)" ناشی از رشد 30% دستمزد ممکن است موجب رضایت کاذب موقتی شود
۱ از ۱۱/ تحریم روسیه، دو محور اصلی دارد، که به هردو خواهیم پرداخت:
۱.قطع دسترسی سیستم بانکی به #سوئیفت
۲.تحریم بانک مرکزی
ترجمان هردو یعنی ایجاد اختلال در صادرات روسیه.
بنابراین ابتدا لازم است کیک صادرات و مقاصدش را بررسی کنیم
۲ از ۱۱/ کیک صادراتی روسیه نشان میدهد از 425 میلیارد دلار، سهم نفت225، گاز50، فلزات50، معدن+ذغال سنگ50 و کشاورزی 25 میلیارد دلار است.
55درصد صادرات روسیه هم به اروپاست.
همین داده ها کافیت برای این نتیجه که:
"تحریم این کالاهای استراتژیک باتوجه به مقاصد آن بسیار پیچیده است"
1/وضعیت اقتصادی روسیه:
الف) روسیه از سال 2015 ذخائر ارزی خود را با تمرکز بر طلا به شدت رشد و وابستگی به دلار را کاهش داده است/تا 2017 بیش از 100 میلیارددلار اوراق قرضه خزانهداری آمریکا را داشت اما ظرف 3 سال 96 درصد آن را واگذار کرد.
2/ادامه 1
ب) نسبت بدهی به تولیدناخالص روسیه 18 و آمریکا 133 درصد است! یعنی روسیه 5.5 برابر بدهی اش، کاسب است اما آمریکا کل دخل اقتصاد را هم بدهد نمیتواند بدهی اش را تسویه کند!
نتیجه بخش اول: 1. استحکام روسیه در مقابل تحریم ها بالاست 2. وابستگی روسیه به اوراق قرضه بسیار کم است
1/حجم تسهیلات تکلیفی؟
لایحه بودجه بعد از بررسی و تصویب در کمیسیون تلفیق نشان میدهد حجم بزرگی از "تسهیلات بلندمدت" در قالب قرض الحسنه و ... به نظام بانکی تحمیل شده است. مجموعا 1390 همت!!! 2/ اهم تسهیلات تکلیفی بعضا 10 و 20 ساله! عبارتند از:
وام مسکن: 400 هزار میلیارد تومان!
وام ودیعه مسکن: مجموعا 60 هزار میلیارد تومان!
وام ازدواج: 140 هزار میلیارد تومان!
وام فرزندآوری: 50 هزار میلیارد تومان!
وام اشتغال نهادها: حدود 200 هزار میلیارد تومان!