این #رشتو که به اندیشه اقتصادی ابوالحسن #بنی_صدر، اولین رییس جمهوری ایران میپردازد را به بهانه درگذشت او نگاشتم.
1/
ابوالحسن بنیصدر از طرفداران ملی شدن صنعت نفت یا به اصطلاح مصدقی بود؛ جوانان مصدقی وقتی به عنوان دانشجو به اروپا میرفتند، رفتهرفته گرایشات چپ رادیکال پیدا میکردند.
2/
بنیصدر جزو مصدقیهایی بود که تحت تاثیر عقاید مارکسیستی قرار گرفت، اما به علت اینکه بسیار سطحی و کمسواد بود و درک درستی هم از ایدئولوژیهای چپ نداشت، مانند دکتر علی #شریعتی بیشتر حراف بود تا متفکر.
3/
کتاب «اقتصاد توحیدی» بنیصدر، نوشتهای به شدت بیسر و ته است؛ به طوریکه بخشی از آن به صورت سخنرانی و گفتوگو، حتی پرسش و پاسخهای حضار در سخنرانی است! اگر کتاب «اقتصاد توحیدی» بنیصدر را بخوانید، متوجه فکر آشفته او میشوید.
4/
بنی صدر در کتاب «اقتصاد توحیدی» مدعی ارائه نظریهای نو با تفسیری بدیع از اسلام است، که با تکیه بر آن نهتنها مسائل ایران بلکه همه جوامع دنیا را میتوان حل کرد. بنیصدر خودش را یک اقتصاددان مقید به اسلام میداند. پایه و بنیان تفکر بنیصدر تفسیری از مفهوم «امت واحده» است.
5/ بنیصدر در کتاب اقتصاد توحیدی، مانند همان تعبیری که شریعتی از جامعه اشتراکی اولیه ارائه داده مبنی بر اینکه در آن امت واحده، مالکیت از آن خدا بوده، یعنی خدامالکی حاکم بوده و همه بر حسب فطرت انسانی خود عمل میکردند، یک تعبیر کاملا مارکسیستی از مفهوم امت واحده ارائه داده است.
6/
البته بنیصدر در اقتصاد توحیدی، خودش را از امثال شریعتی متمایز میکند و میگوید من به سوسیالیسم به آن معنایی که مارکسیستها یا شریعتی میگوید، معتقد نیستم، من به مالکیت خصوصی هم اعتقاد دارم، منتها معتقدم مالکیت خصوصی فقط اگر ناشی از کار انسان باشد، مشروعیت دارد.
7/
بحث بنیصدر در کتاب اقتصاد توحیدی این است که در امت واحده اختلاف افتاد چون یک عده برای استثمار دیگران به زور متوسل شدند و مالکیت مبتنی بر زور شد؛ پس در جامعه مطلوب آینده، باید دولت همه منابع لازم برای کارکردن آزادانه انسانها را فراهم کند و در اختیار آنها بگذارد.
8/
از نظر بنیصدر راهحل اقتصاد ایران این است که دولت، ابزار تولید را در اختیار همگان بگذارد، که هرکس میخواهد کار کند، نرود برای دیگران کار کند. یعنی یا باید همه برای دولت کار کنند، چون منابع را دولت به آنها میدهد،
9/
یا اینکه دولت منابع سرشاری را که معلوم نیست از کجا میآید در اختیار مردم میگذارد که مثلا کار کنند و کسی به کسی دیگر زور نگوید، یعنی رابطه کارگر و کارفرما ایجاد نشود.
حرفهای بنیصدر که در اقتصاد توحیدی گفته، بعد از انقلاب در ایران دقیقا پیاده شد.
10/
اصل ۴۳ قانون اساسی همان ایده بنیصدر است که دولت همه منابع و ابزار لازم را در اختیار جامعه بگذارد و برای مردم همه ابزارهای کار کردن و رفاه و رقابت را فراهم کند، به شرطی که دولت به کارفرمای بزرگ و منحصر بهفرد تبدیل نشود. در اصل ۴۳، مالکیت خصوصی اصلا وجود ندارد.
11/
بنیصدر مالکیت خصوصی و نظام سرمایهداری که در آن کارفرماهای بزرگ وجود دارند را تمرکز قدرت و ثروت و مالکیت میدانست و اصلا معلوم نیست بنیصدر راجع به تکاثر ثروت چه میگوید و راهحلش چیست؟ از یک طرف میگوید این بد است و از طرف دیگر در اصل 43 دولت تبدیل میشود به صاحب همه منابع.
12/
اسلام به اصطلاح ابوذری شریعتی که مخالف تجارت آزاد و بخش خصوصی بود طرفداران زیادی در آن فضای چپزده اوایل انقلاب داشت و بنیصدر را هم این فضای چپزده بر صدر نشانده بود که از یک طرف چون فرزند یک روحانی بود و از طرف دیگر چون در فرانسه درس خوانده بود همه مرعوبش بودند.
13/
در مذاکرات خبرگان، بنیصدر از موضع بالا با روحانیون و مراجع تقلید و فقها برخورد میکرد، و آنها در موضع تدافعی بودند و بااینکه میدانستند حرفهای بنی صدر غلط است، ولی نمیتوانستند مخالفت کنند، چراکه فضای آن زمان فضایی چپ زده بود و به دنبال این بودند که مالکیت را محو کنند.
Share this Scrolly Tale with your friends.
A Scrolly Tale is a new way to read Twitter threads with a more visually immersive experience.
Discover more beautiful Scrolly Tales like this.